logo





ای شیر زن حرفی بزن

(برای سیمین بانوی غزل)

جمعه ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۲ اوت ۲۰۱۴

ویدا فرهودی

Vida-Farhoudi05-s.jpg
شعر تو آتش می زند بر انجماد گفتگو
اکنون چرا لب بسته ای؟ شعری بر این ماتم بگو

چون پیش تر ای نازنین، اندوه هستی را ببین
در رفتنت تا بغض مان این سان نماند در گلو

ای شیر زن حرفی بزن، تا بگذرد درد وطن
بر عشق سوگندت دهَم، بر زندگی، بر آرزو

در غربت سنگین ما، شعرت بود تسکین ما
بینم مدامت هم صدا، ای جاودان در جستجو

از عاشقی گفتی بسی، درغایت دلواپسی
ای با غزل شوریده وش بگذشته از هر های وهو

وقت دگر زخم ستم، کردی نشان با هر قلم
بنیان کــَنی با واژه ها، تا فتنه ها را کو به کو

با دختران شهر غم، همره شدی در هر قدم
بر دفترت بنوشته ای، عصیان شان را مو به مو

اینک اگر چه نیستی، مغرور و زیبا زیستی
با شورتو تا بشکند سدهای شهر گفتگو

ویدا فرهودی
مرداد ماه ۱۳۹۳

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد