logo





سردار قالی‌باف و ماجرای تفکیک جنسیتی

دوشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۸ ژوييه ۲۰۱۴

س. حمیدی

در شهرداری تهران بیش از ۷۲۰۰۰ نفر نیروی انسانی به کار مشغول‌اند که قریب ۱۱۸۰۰ نفر از آنان را خانم‌ها تشکیل می‌دهند. این در حالی است که طی چند سال اخیر میانگین زنان شاغل در شهرداری تهران به شدت کاهش یافته است. به طبع حضور سپاهیان و نظامیان متظاهر به اسلام در مدیریت شهرداری همچنان چنین فرآیندی را تسهیل می‌بخشد. در عین حال حجم گردش مالی در حساب‌های شهرداری تهران زمینه‌هایی برای فساد اداری فراهم می‌بیند که مدیران تحمیلی آن هم جهت بهره‌گیری فردی و گروهی از همین فساد به تظاهر روی می‌آورند.
تنها بخش کمی از کارمندان شهرداری تهران رسمی شده‌اند و بیش‌تر این شاغلان به شکل قراردادی و پیمانی تحت پوشش شرکت‌های "خدمات اداری شهر" و "مهیمن پوش" به کار اشتغال دارند. کارکنان پروژه‌ای و روزمزد هم در این آمارها جایگاهی ندارند. ضمن آنکه بخش اصلی کار در شهرداری تهران به پیمان‌کارانی احاله می‌گردد که به طور مستقل در خصوص پرداختی‌های مزدبگیران خویش تصمیم‌گیری به عمل می‌آورند.
همچنین شهرداری در سطح 374 محله‌ی شهر تهران سراهایی دایر نموده است که این سراها به شکل خودگردان اداره می‌شوند تا هزینه‌های جاری و مزد کارکنان خود را از درآمد‌های سرا تأمین و پرداخت نمایند. یادآور می‌شود که تفکیک جنسیتی در سراهای محله‌ی شهرداری تهران امری ناممکن به نظر می‌رسد. چون اکثر کلاس‌های سرا به صورت مختلط تشکیل می‌شود و تفکیک جنسیتی این کلاس‌ها هزینه‌های پیش‌بینی نشده‌ای را در پی خواهد داشت. ضمن آنکه اکثریت مخاطبان، مربیان و حتا مدیران این سراها را زنان تشکیل می‌دهند. تا جایی که گروه‌های فشار همواره سراها را به دلیل حضور آزادانه‌ی خانم‌ها هدف گرفته‌اند.
به طبع در تصمیم "سردار قالی‌باف" هم‌نوایی مشترکی نیز با همین گروه‌های فشار به چشم می‌آید. در این راستا او چند ماه پیش از این سردار ایازی را از معاونت امور اجتماعی و فرهنگی برکنار کرد و حجت‌الاسلام اَمرودی را به معاونت اموراجتماعی و فرهنگی خویش برگزید تا شاید با چنین گزینشی در اسلام‌خواهی او شک و شبهه‌ای باقی نماند. حتا در تکمیل چنین تصمیمی حجت‌الاسلام مرادی هم به ریاست سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران راه یافت. سپس همین گزینش‌ها از سوی مدیران شهرداری در مدارج پایین دستی نیز الگو قرار گرفت. تلاشی متظاهرانه‌ای که تنها به منظور انعکاس اسلام‌خواهی ولایت‌مدارانه‌ی مدیران شهرداری انجام می‌پذیرد.
از یک‌سال قبل روحانیانی را از دفتر رهبری به کلیه‌ی سازمان‌ها و مناطق بیست و دوگانه‌ی شهرداری مأمور نموده‌اند که در هم‌نشینی با شهرداران منطقه و مدیران شهرداری حوادث سازمانی را از نزدیک رصد می‌کنند. این روحانیان هم از دفتر رهبری حقوق می‌گیرند و هم در سامانه‌ای از اقتدار بلامنازع "دفتر مقام معظم رهبری" سازمان‌ها و مدیران شهرداری را سرکیسه می‌کنند. هر چند در مأموریت این افراد برائت متظاهرانه‌ی رهبر از ساز و کارهای مفسده‌آمیز شهرداری تهران انعکاس می‌یابد، ولی سردار قالی‌باف هم در هم‌نوایی با رهبر از بخش‌نامه‌ی تفکیک جنسیتی خویش سود می‌جوید تا برائت بی‌چون و چرای خود را از فساد اداری و دزدی‌های شهرداری به رهبر اعلام نماید. چنانکه ترفند سردار جهادی شهرداری نیز افاقه می‌کند و محترمانه به منظور سخن‌رانی از تریبون نماز جمعه‌ فراخوانده می‌شود. آرزویی که بسیاری از اصلاحات‌چی‌ها و اصول‌گرایان همچنان برآوردن آن را در دل می‌پرورانند، تا شاید روزی محقق گردد.
همچنین تفکیک جنسیتی در پارک‌ها به سال 89 باز می‌گردد. در آن زمان از سوی شهرداری مقرر شد که در کلیه‌ی مناطق بیست و دوگانه، بوستان‌هایی برای بانوان راه‌اندازی شود. چنانکه در آغاز منطقه‌ی سه بوستانی را در شمال سید خندان "بوستان شهربانو" نام نهاد تا احداث چنین بوستان‌هایی الگویی برای مناطق دیگر قرار گیرد. توضیح اینکه در بوستان‌های شهربانو زنان به تنهایی حضور می‌یابند و به گردش و پیاده‌روی مشغول می‌گردند. در همین راستا زهرا مشیر همسر سردار قالی‌باف هم از جایگاه مشاور امور بانوانِ او، تدبیرهای سیاسی همسر خویش را بین زنان شاغل شهرداری به کار می‌بندد تا شاید بتواند به نتایج تبلیغی لازم دست یابد. چنانکه به زنان شاغل شهرداری به دفعات مانتوی فرم و چادر اهدا نموده‌اند. اما آنان این چادرها را به همراه مانتوهای اهدایی، پوششی مناسب برای خویش نمی‌یابند و آشکارا از پوشیدن آن در محیط اداری امتناع می‌ورزند.
با چنین نگاهی داستان تفکیک جنسیتی نیز در سازمان اداری شهرداری پای می‌گیرد بدون اینکه این تفکیک از پشتوانه‌ی اعتقادی روشنی برخوردار باشد. موضوع تفکیک جنسیتی کارکنان شهرداری تهران نیز به سال 89 بازمی‌گردد. در آن زمان سردار عیسا شریفی (دکتر شریفی) قائم مقام و معاون امور مناطق شهردار تهران طی نامه‌ای محرمانه به کلیه‌ی شهرداران مناطق بیست و دوگانه و مدیران ارشد شهرداری تهران یادآور شد که از منشی خانم در دفتر خویش استفاده نکنند. همچنین بخش‌نامه‌ی یاد شده اصرار داشت که هر چه سریع‌تر نسبت به تفکیک اتاق خانم‌های کارمند از اتاق آقایان اقدام به عمل آورند. بخش‌نامه‌ی مذکور هر چند بیش از همه به یک شوخی اداری شباهت داشت ولی مدیران ارشد شهرداری خود را به اجرای آن ملزم می‌دیدند. چون آنان هم مثل تمامی آشنایان به روزگار سیاسی کشور به نیکی می‌دانستند که با این دستور موجی از فراسوی دیوارهای شهرداری برخاسته است که به زودی فرو خواهد نشست. ضمن آنکه هنجارهای متظاهرانه‌ای از این دست به راحتی می‌توانست گستردگی فساد اداری را در شهرداری تهران نادیده انگارد.
اما آنچه که در سال 89 در شهرداری تهران اتفاق افتاد در سامانه‌ای از افت و خیز امواج سیاسی اینک دوباره از سوی سردار قالی‌باف به کار گرفته می‌شود. به واقع در شرایط حاضر که بیش هر زمانی فساد مالی سازمان اداری شهرداری تهران را در نوردیده است، قالی‌باف نیز به چنین مانور‌هایی در حاکمیت و انظار عمومی نیاز دارد. چون تظاهر به دین، پوشش مناسبی را برای چپاول دارایی‌هایی همگانی فراهم می‌بیند که مدیران جمهوری اسلامی به تمامی از آن سود می‌جویند.
هم اینک هم در پسِ صحنه‌ی بخش‌نامه‌هایی از این دست قرادادهای متنوعی با قرارگاه خاتم‌الانبیا در خصوص احداث زیرساخت‌های شهری به امضا می‌رسد. همچنین در مسابقه‌ای بی‌امان فاینانس‌های بیش‌تری جهت خرید امکانات مترو و حمل و نقل شهری با شرکت‌های چینی منعقد می‌گردد. تا جایی که اتاق بازرگانی نیز از این خوان پر نعمت بی‌نصیب باقی نمی‌ماند و تفاهم‌نامه‌ی مشترکی با اتاق نیز به امضا رسیده است تا "شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه" برای همیشه به مشتاقان سوداگر اتاق بازرگانی واگذار شود. از سویی دیگر شورای شهر هم چشمان خود را دانسته و آگاهانه به آنچه که در مجموعه‌ی شهرداری اتفاق می‌افتد، می‌بندد تا حسب دستور "حضرت آقا" بر بستری از ولایت‌مداری در خصوص میدان‌داری بلامنازع سردار جهادی رهبر تسهیل‌گری به عمل آید.
نارضایتی شهروندان تهرانی از شهرداری هم بیش از همه به فساد آشکار و پنهان مدیران سپاهی و نظامی آن باز می‌گردد. چنانکه ظرف دو سال فقط در منطقه‌ی یازده‌ی شهرداری پنج شهردار از کار خود برکنار شده‌اند. گستردگی فساد به حدی است که "اعتمادی" شهردار برکنار شده‌ی شورای شهر شیراز را بر بستری از زد و بندهای حکومتی به شهرداری منطقه‌ی یازده‌ی تهران برمی‌گمارند. این در حالی است که شادالویی شهردار پیشین منطقه‌ی یازده پس از هشت ماه همراه با دستگیری هفت نفر از معاونان و مدیران منطقه از کار برکنار می‌شود. گفتنی است که پیش از این چنین سرنوشتی را سردار خانی (دکتر خانی) و دکتر غفرانی نیز در همین منطقه آزموده‌اند.
کارکرد مدیران سپاهی و نظامی سردار قالی‌باف را در منطقه‌ی یازده، به دفعات دیگر مدیران او در تمامی مناطق بیست و دوگانه‌ و سازمان‌های عریض و طویل شهرداری تهران به کار گرفته‌اند. اکثر این مدیران در سامانه‌ی بی‌سامانی از فساد دولتی چند شغل سازمانی را هم‌زمان یدک می‌کشند و آنجا که لازم ببینند به راحتی از جاهایی دیگر سر بر می‌آورند. این حوادث در حالی اتفاق می‌افتد که در چند ماه اخیر بیش از ده در صد از نیروی انسانی شهرداری تهران علی‌رغم چندین و چند سال کار اداری تعدیل شده‌اند.
یادآور می‌شود که هرچند تظاهر به اسلام و دین دولتی پوشش مناسبی برای این مدیران فراهم می‌بیند تا در خصوص اهداف خویش هر چه به‌تر تسهیل‌گری به عمل آورند ولی مردم ضمن پرهیز از هنجارهای واپس‌گراینه‌ی جمهوری اسلامی با نگاهی به آینده الگوهای دیگری را برای خود و فرزندانشان رقم می‌زنند./


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد