پسر ده سالهای که پس از بمباران شبانه خانهشان، تمام هستی خود را در دست دارد تا جانپناهی پیدا کند
شاید جنگ بتواند برای حماس که میرود تا قدرت خود را در غزه از دست بدهد، ارزشهای باوری اندکی دست و پا کند.
در حالی که کابینهی امنیتی اسرائیل، پیشنهاد آتشبس مصر را پذیرفت، حماس با نفی آن، بر لب پرتگاه قرار گرفت. این گروه اسلامی که هدایت امور سیاسی، اداری و مالی غزه را در اختیار دارد، در سالهای اخیر به تدریج محبوبیت خود را از دست داده است و افراد کمتری به این نهاد دینی پیوستهاند. در این معنا، با از دست رفتن محبوبیت، عضوگیری برای این نهاد هم دشوارتر شده است. شاید همین امر موجب پرتاب موشکهای زیادی به سوی خاک اسرائیل شده است.
شاید جنگ بتواند به حماس اندکی اعتبار بدهد. جنگ این امکان را برای حماس به وجود میآورد تا نشان دهد جنگ در برابر اسرائیل، برای عزت فلسطینیها است. این امر به ویژه در غزه اهمیت دارد که محبوبیت حماس هر روز کمتر میشود. در این شهر، مردم نه به خاطر حماس که به سبب نفرت از عملیات نظامی اسرائیل علیه شهروندان بی دفاع به خیابانها میآیند و حماس هم از این حضور سوء استفاده میکند.
هفت سال است که حماس اداره و مدیریت غزه را در اختیار دارد. از زمانی که ادارهی غزه به دست حماس افتاده، هر روز ارتباط این منطقه با جهان کمتر میشود. بر اساس آمار سازمان ملل، بیش از پنجاه درصد نیروی کار، بیکار هستند، هشتاد درصد از مردم، برای امرار معاش خود، وابستهاند به کمک ارگانها و نهادهای بینالمللی.
تحت رهبری حماس، اقتصاد غزه وابسته شده بود به تونلهای زیرزمینی که به مصر راه داشت و قاچاق مواد غذایی و اسلحه از آن طریق. درآمد اصلی حماس، دریافت مالیات سنگین بود از قاچاقچیها. این درآمد هم با بسته شدن تونلها توسط مصر، از کف رفت. از سوی دیگر، نه ایران دیگر تمایل به کمک مالی به حماس دارد و نه عربستان سعودی. بنابراین، حماس اکنون نه تنها محبوبیت خود را از دست داده، که در یک بحران اقتصادی نیز گرفتار آمده است.
شاید گمانهزنی در مورد کل اقتصاد غزه، با توجه به آمارهای منتشر شده توسط سازمان ملل و سازمان آزادیبخش فلسطین، زیاد هم دشوار نباشد، به تقریب نزدیک به یقین، جمع مبادلات اقتصادی غزه مبلغی حدود دو میلیارد دلار است. اسرائیل، بر کلیه کالاهایی که وارد غزه میشود، کنترل کامل دارد. آنها هستند که تصمیم میگیرند، کدام کالا یا تولیدات به غزه که جمعیتاش یک میلیون و هشتصد هزار نفر است، وارد شود. (از نظر جمعیتی، غزه متراکمترین منطقه جهان است. یعنی با توجه به وسعت این منطقه، تعداد نفراتی که در هر متر مربع زندگی میکنند، از هر نقطهی دیگر جهان بیشتر است.)
آن گاه که در سال 2011 جنبشهای اجتماعی در کشورهای عربی رو به فزونی گرفت که موسوم شد به «بهار عربی»، مسئولین بالارتبه حماس، در این هراس بودند که مردم در غزه هم علیه حکومت دینی آنها دست به اعتراض بزنند. به همین سبب هم هر نوع حرکت و جنبشی را کاملن تحت کنترل داشتند و سرکوب سنگین اعتراض هم در چلهی کمان آنها بود. ماه پیش حماس و سازمان آزادی بخش فلسطین، به همراه محمود عباس، رئیسجمهور فلسطین، پیمان دوستی و همدلی امضا کردند. البته، با وجود امضای این قرارداد، دولت خودمختار فلسطینی اعلام کرده است که بودجه پرداخت هزاران کارمند اداری و نظامی حماس در غزه را ندارد.
محمود عباس در یک گفتگوی مطبوعاتی گفته است: "ما در راه یک فاجعهی بزرگ انسانی هستیم". این گفته، البته که برای حماس، خبر خوشی نیست.
تشدید درگیری نظامی از هم اکنون قابل پیشبینی است. هماکنون، بیش از 1500 نیروی اسرائیلی با تجهیزات سنگین در مرز غزه، موضع گرفتهاند و فراخوان چهل هزار نیروی ذخیره هم چشمانداز و گسترهی جنگ را صد چندان میکند. چشماندازی که اشغال کامل غزه توسط نیروهای نظامی اسرائیل را نشان میدهد.
پرسش این است که چرا حماس میخواهد وارد جنگی شود که هم طولانی به نظر میرسد و هم خونین؟
ابو صدا، یکی از استادان دانشگاه الازهر به روزنامهی گاردین گفته: "آنها چنین میپندارند یا احساس میکنند که چیزی برای از دست دادن ندارند. او هم چنین به ناکامی گروههای اسلامگرا در قرارداد صلح با دولت خودمختار فلسطین اشاره میکند و میافزاید که اینان همیشه بازندگان پیمانهای صلح بودهاند."
هم او میافزاید: "بر اساس قرارداد صلح، پستهای مرزی بین غزه و مصر، میبایست باز میشد که هنوز چنین نشده، حقوق کارمندان که ماهها است به تعویق افتاده و پرداخت نشده، باید، پرداخت میشد. مردم غزه در انتظار دیدار محمود عباس از منطقه هستند که تا کنون حتا یک تماس تلفنی هم در کار نبوده است."
به باور او یک آتش بس، هم میتواند برای غزه شرایط بهتری را رقم بزند و هم برای حماس.
دکتر امیلی لاندو یکی از کارشناسان نظامی دانشگاه تلآویو میگوید: "به قرارداد صلح پایدار با حماس امیدی ندارد."
خانم امیلی ادامه میدهد: "پیمان صلح با حماس، به کلی متفاوت است با قراردادی مشابه با محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین. هر گاه به برنامههای دیداری یا شنیداری حماس گوش میکنید، مشاهده میشود که آنها چگونه تنفر را گسترش میدهند، چگونه در اندوه دیگران شادی میکنند، چگونه از مردم خود میخواهند که سپر غیرنظامی نیروهای مسلحشان باشند. بنابراین، دشوار است که گمانهزنی کرد، دستاورد این جنگ چیست. من یقین دارم همهی کشورهایی که این روزها به اسرائیل فشار وارد میکنند و حکم میدهند که چگونه کنشی داشته باشد، اگر مردم غیرنظامی خودشان مورد حمله موشکهای حماس قرار گرفته بودند، بی تردید واکنشی سختتر از اسرائیل در دستور کارشان میبود".
بنابراین، تنها راه حرکت دو طرف به سوی صلح پایدار است و پشتیبانی جهان برای بازسازی و راهاندازی بخش کشاورزی و تجاری فلسطین تا از وابستگی آنها بکاهد و بتوانند روی پای خود بایستند. در غیر این صورت، دُمل چرکین جنگ و ستیز بین اسرائیل و فلسطین، هر روز بزرگتر خواهد شد، اما هرگز نخواهد ترکید تا زخم التیام یابد.