به نظر میرسد اصلاح طلبان در یکی شدن کاندیدایشان برای انتخابات پیش رو با موانع و مشکلاتی خود ساخته دست به گریبان هستند.این که دو کاندیدای شناخته شده و مقتدر درون جبهه اصلاحات وجود دارد ابدا امری غیر عادی و مذموم نیست. بلکه قادر نبودن به انتخاب قطعی یک کاندیدا برای شرکت در انتخابات در لحظه اخر است که نه تنها امری غیرعادی است بلکه نشان از عدم بلوغ سیاسی لازم در بخش هایی از جبهه بزرگ اصلاحات دارد. برخی از اصلاح طلبان بر این گمانند که با توجه به مقداری تفاوت پایگاه رای دو کاندیدای اصلاح طلب حضور این دو برای همپوشانی رای اصلاح طلبان بهتر هم میباشد.درحالی که با توجه به یکی بودن مبانی و پایه های تفکر اصلاح طلبی در نهایت گفتمان دو کاندیدا در یک جهت مشخص سیر میکند هر چند با ادبیات به ظاهر متفاوت باشد.در انتخابات اخیر امریکا که رقابت درون حزبی تا مدتها بین اوباما و خانم کلینتون ادامه داشت با توجه به رای نزدیک ورقابت شانه به شانه دو کاندیدای حزبی ونیز پایگاه رای متفاوت این دو هیچگاه مسئولین حزب دمکرات به این نتیجه نرسیدند که با هر دو کاندیدایشان به مصاف کاندیدای حزب رقیب بروند.انتخابات درون حزبی در امریکا انتخابات مقدماتی نام دارد.در امریکا هر فردی که قصد داشته باشد در انتخابات شرکت کند ابتدا باید در سلسله مراتب حزب خود به پیروزی دست یابد.پس از تشکیل انجمن های حزبی ومعرفی تعدادی نامزد از سوی هریک از این انجمن ها رقابت اصلی اغاز میشود.در این مرحله نامزد ها باید با ارائه برنامه های خوددر کلیه امور اجتماعی و سیاسی ارائ بخشی از اعضا حزب را به خود جلب کنند و به کسب هرچه بیشتر حامیان قدرتمند در حزب بپردازند.بر اساس محاسبات پیچیده در داخل احزاب از میان نامزد های متعدد فردی قادر خواهد بود با پشت سر گذاشتن رقبا به عنوان نامزد رسمی حزب معرفی شود که بیشترین ارائ هیئت های نمایندگی حزب را به دست اورد.در ایران در عین حالی که از پیش مکانیزم خاصی برای تعیین کاندیدای نهایی مشخص نشده است ولی در چنین مواقعی احزاب و گروه ها میتوانند بر اساس عقل جمعی یا همان اجماع به نتیجه واحد برسند.در بین گروه های اصلاح طلب فرایندی شبیه رقابت مقدماتی احزاب در امریکا صورت گرفت با این تفاوت که این انتخاب مقدماتی به دلیل ضیق وقت و مهیا نبودن مقدمات کاربا حضور مستقیم و رودر رو کاندیداهادر استانها و شهرها انجام نپذیرفت.هرچند که بسیاری از احزاب و کاندیداهای 22 گانه اصلاح طلبان با مشورت و هماهنگی اعضایشان در سراسر کشور به نتیجه مورد نظر رسیدند.با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق گروه ها و احزاب اصلاح طلب به کاندیدایی خاص رسیده اند عقل و منطق هم حکم میکندکه اقلیت انان هم برای جلوگیری از تشتت و بلاتکلیفی رای دهندگان در انتخابات به نظر اکثریت تاسی نمایند.از دیدگاه مدیریتی هم که به موضوع بنگریم شخصی که با وعده و شعار اصلاح امور کشور و جامعه قدم در این راه میگذارد باید دارای شخصیت و ویژگیهای فردی متناسب برای پیش برد چنین برنامه ای باشد.اصل مشورت پذیری و تمکین به رای اکثریت از اصول مهم مدیریتی در مدیریت کلان میباشد.اگر رییس دولتی به مشورت پذیری و خروجی ان که اجماع میباشد در کابینه وقعی ننهدو در تصمیمات مهم و اساسی احیانا خود رایی و تکروی نمایدهر چند که اصلاح طلب باشد ولی نتیجه کار همان خواهد شد که دولت فعلی به بار اورده است.بنا براین اصلاح طلبان ناچارند برای رسیدن به توافق تجربه سایر کشورهای توسعه یافته که همان اجماع حزبی میباشد را جدی تلقی کرده و درپی راه حل های غیر علمی وغیر منطقی برای رسیدن به کاندیدای واحد نباشند.به گونه ای که در روزهای اخیر پیشنهاداتی مطرح شده که بر مبنای انتخاب بر اساس وجوه شخصیتی وفردی کاندیداها میباشد.باید توجه داشت که بسیاری از رای دهندگان که از نزدیک با کاندیداهای مورد نظر و خصوصیات فردی و جزئیات شخصیتی انان اشنا نیستند باید بر اساس وعده و شعار انان دست به انتخاب بزنند.تجربه دوره گذشته انتخابات هم نشان داد که بر اساس شعار و وعده صرف نمیتوان به کاندیدها اعتماد کرد.مضاف بر اینکه گروهها و احزابی که به انتخاب میرحسین موسوی پرداختند برای این گزینش خود قطعا ملاکها و معیارهایی داشته اند که شامل سوابق مختلف سیاسی و اجتماعی و نیز خصوصیات و ویژگیهای فردی نامزد مورد نظرشان میباشد.عده ای از صاحب نظران چنان بی تفاوت از کنارموضوع اجماع گروه های 22 گانه اصلاح طلبان بر روی موسوی میگذرند که توگویی این گروه ها با مکانیسم انتخاب شانسی یا شیریاخط به گزینش نامزد موردنظرشان پرداخته اندوهیچ محاسبه وبررسی کارشناسی نداشته اند.درصورتیکه اصلاح طلبان تن به اجماع داده و به کاندیدای واحد رسیدندباید شرایط چنان پیش برود تا از تواناییها و قابلیتهای کاندیدای دوم در جهت پیشبرد اهداف انتخاباتی اصلاح طلبان کمال استفاده برده شود وهمانطور که کلینتون پس از اتمام رقابت با اوباما با تمام پتانسیل و توانایی هایش پشت سر اوباما قرار گرفت ورفاقت وحمایت رامدنظر قرار داد کاندیدای دوم اصلاح طلبان نیز چنین رفتاری پیشه کند. باید اذعان داشت درصورتیکه اصلاح طلبان ایران موفق به انتخاب کاندیدای واحد در زمان مقتضی نشوندبا توجه به تکرار رفتار دوره گذشته بایددر بین سیاستمداران ایران نشان فرصت سوزی را به گردن ایشان اویخت
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد