logo





تلفن

سه شنبه ۳ تير ۱۳۹۳ - ۲۴ ژوين ۲۰۱۴

علی اصغر راشدان

Aliasghar-Rashedan03.jpg
آلو!...آلو!... چرا حرف نمیزنی؟ حرف میزنی...! من فقط خش خش و وز وز و صدای کسای دیگه ای رو که چیزای دیگه ای میگن میشنوم! چی!... اصلا نفهمیدم...! هر روز ده بار تلفن می زنی و نمی گذارن وصل شی؟چی؟... کسای دیگه ای گوشی رو ورمیدارن و می خوان سراز ته و توی حرفات درآرن؟.. دروغی خودشونو جای من معرفی می کنن و می خوان ازت حرف بکشن؟... گاهی وقتا بااسم من تلفن می زنن و کلی سین جیمت می کنن؟... خب حواستو جمع کن، بعد از این همه سال هنوز نفهمیدی همه چی و همه جای دور برت چشم و گوشه؟... یه باربردنت اونجاویه سی دی ازتلفنای یه ماهتو گذاشتن جلوت وگفتن گوش کن!...واسه چی این کاروکردن؟چی میخواستن؟...نمیدونی چیجوری حتی تموم حرفای توخونه روهم شنود میکنن وباتوجه به حرفات واسه ت برنامه ریزی می کنن؟...توخیابونا، فروشگاه ها،اداره ها،کافه هاومهمونیهام ردمبایل تو میگیرن وکنترلت میکنن؟...خب اینروزااین قضیه دیگه تقریباقدیمی وهمه جائی شده... ایناکه جای خود داره،پریروزا مردم لندن دراعتراض به این که دوربیناتموم سوراخ –سمبه هاشون،حتی اطاق خوابا شونم تماشاوشنودمیکنن تظاهرات داشتن.جون خودت دروغ نمیگم...به گردن گوینده هاش،میگن ماهواره هایه گوسفندم توکویرای لوط خودمون عینهوکف دست شون می بینن وکنترلش میکنن...آره جون خودت.کی ازمن حرف مفت شنفتی که این دومیش باشه؟بعدازاینهمه سال هنوزمنو نشناختی؟ماکه دیگه آردامو نوبیختیم والکا مونو آویختیم،چار صباح دیگه م ریغ رحمتوسرمیکشیم،هنوز منونشناختی؟....
الو!...الو،الو!...نمیشفنم!بازخش خش ووزوزه همه ش!آهای!اونائی که گوش وایستادین!بالاغیرتاپارازیت نندازین!هردقیقه ش یه عالم پول بیزبون هدرمیره لامصبا!...الو!...لو!...صدامومیشنفی؟من چیزی حالیم نیست! گوش کن!...توگوشی رو بگذار!همونجاکنارتلفن گوش به زنگ وایستا،من زنگ میزنم.تازنگ خوردفوری ورش دار،به شنودکنندهه مهلت نده که زودتر گوشی رو ورداره!حالیته چی میگم!خیلی خب،گوشی رو بگذار....
الو!خودتی؟شنودیه نیست؟خیلی خب...واسه چی نگذاشتم توتلفن کنی ومن تلفن کردم؟...انگارمن وتوپیروخنگ شدیم دیگه...اونهمه خش خش و وزوزکه هیچ،یعنی نمیفهمی هرچارهزارتومن اونجایه فرانک این جاست؟ده دقیقه حرف زدن واسه توچارپنج هزارتومن آب میخوره، واسه من یه تومن اینجاست،واسه چی اینارو حالیت نیست؟...بگذریم،این رشته سری درازداره... میخواستم بگم اگه کاسه آب دستته بگذارزمین وفوری بیا... احضاریه واسه م فرستادن که برم توضیح بدم سرکار اینهمه مدت کجائی؟چیجوری فهمیدن؟واسه شون عینهوآب خوردنه،یه ساعت قضیه اونهمه تعقیب ومراقبت ومامورخفیه وکنترل دوربینی ومبایلی وشنودواین حرفاکه گفتی افسانه گلثوم نه نه بود؟خیالت تخت باشه، انگشتم توبینیت که میکنی زیرنگاه اوناست.کی اومدی،دوباره کی رفتی،چی گفتی وشنفتی،چی آوردی وچی بردی،کجاهارفتی وچی کاراکردی،باکی حرف زدی ونشستی وبرخاستی،چی خوردی وچی بالاآوردی،تمومش زیرنگاه وتوگوشای اوناست.اون روز رو یادته که توجنگل یه دفه رگبار گرفت؟رفتیم زیرسرپناه درختاویهودونفرکنارمون سبزشدن؟ حتی وسط جنگل!بازم میگی چیجوری فهمیدن؟قربون حواس جمع!خیال میکنی تو درودهات بلوچستانی؟اونجام این روزاسوزن ردیابی میشه. چی؟...بلن شم بیام؟بازداری خونموکثیف میکنی ها!یاروهیچ کارنکرده، زنش زائیده،اومده بچه شوببینه،گرفتن به صلابه ش کشیدن.من که پیش ازفرارم فرقه مصباحیه حکم ارتدادموصادروتوروزنامه های کثیرالانتشارداخل وخارج چاپ شده،میگی برگردم وبیام!هیچکی باهم کارنداره؟انگارمخت یه کم تکون خورده ها!چیجوری تاحالانفهمیدی اوناقولشون بابولشون یکیه؟... اقلا صدتا نمونه شوباچشم خودمون دیدیم وباگوشامون شنفتیم تاحالا. بازم میگه بلن شو بیا!نکنه برنامه داری بیام زندونی واعدام شم که مشهورشی؟مثل اونای دیگه که ازقبل خون دوستام صاحب اسم ورسم شدن و بروبیائی دارن وجولون جولون میدن؟....
الو؟...الو!...بازکه صدات رفت ته چاه.تاحرف اوضاع قاراشمیش روز رو زدیم چاشنی پارازیتوچرب ترکردن...صدات پاک نامفهومه.من که هیچ چی حالیم نمیشه...گوشی رو بگذار،دوباره میگیرم.کنارتلفن گوش به زنگ باش.باشه!...
الو!...الو!...بگو،حالابیترشد،میشنفم.بگوتابازپارازیت دخلشو نیاورده! چی؟...ای بابا!الان کله مومیکوبم به دیوار!انگاراینهمه وقت واسه دیوار حرف زدم!بازمیگه کارای نکرده دارم...دوباره میگم:ایناازم امضاگرفتن که من مسئول این خانواده م،اگه یکی اضافه شد،یکی مردوکم شد،ارثیه بهت رسید،بلیط بخت آزمائیت برنده شد،بچه ای متولدو اضافه شد،یا خانوم تازه ای به خانواده ت اضافه شدوظیفه داری بلافاصله گزارش کنی،وگرنه اقامتت فینیش!حالیته چی میگم؟...حالام باشاخکای متعددشون فهمیدن سرکارتواین سالایه ماه اینجائی ویه سال پیش خاله خانوم باجیهات!منم وظیفه داشته م این قضایارو از روز اول موبه موگزارش کنم...حالام احضارم کردن که توضیح بدم چراگزارش نکرده م وسرکارالان کجاتشیف داری!مقصرتموم این کم وکاستیام شخص بنده هستم.حالیته؟ ...بازمثل همیشه بگوبه گورت بابات،بکش تاچشمت درآد!...بلن شوتندی خودتو برسون اینجا!ایناصحنه سازی ودروغگوئی وهزاربامبول درآوردن حالیشون نیست که!یه جوری قضیه رو ماست مالیش میکنیم...باباازخر شیطون بیاپائین وفوری راه بیفت!بازمیگه برنامه دارم و نمیتونم بیام وتوبلن شوبیا!...سالها پیش منوتواین ولایت غربت که میدونی باخارجیاچیجوری نگاورفتارمیکنن،تارکردی ورفتی دنبال یللی تللی خودت.اصلنم فکرنکردی تواین دیاری که ایمان فلک رفته به باد،تواینهمه تنهائی وسکوت چی بلائی سر مخم میاد...اونجاواسه خودت یه روزباعمه قزی،یه روزباملوک،یه روزبااعظم واکرم ویه روزم با زمزمی...اینام میگن ما اونی روبه شهروندی قبول داریم که ساکن این کشورواین شهر باشه،حالیته!...یادوست داری مینوبفرستی دیونه خونه!یابندازنم توهلفدونی یاپرتم کنن بیرون!.....


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد