logo





میراثِ ماندگار "امام راحل"

شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۴ مه ۲۰۱۴

س. حمیدی

شکی نیست که تمامی شهروندان ایرانی پس از ربع قرن همچنان چهاردهم خرداد، روز خوشی را در پی خواهند داشت. روزی که جمهوری اسلامی در آن رحلت امام راحل‌اش را به سوگ می‌نشیند. چون تعطیلی این روز مثل تعطیلی هر روز دیگری بر خوش‌حالی آنان خواهد افزود. ولی از نگاه شهروندان ایرانی همین قدر که رژیم در این روز نمایش‌های دولتی خود را پی می‌گیرد و گریبان مردم را برای تحقیر و اخاذی ول می‌کند، برایشان مغتنم خواهد بود.
پس از پیدایی جمهوری اسلامی چنان باب شد تا عده‌ای از کارگزاران حاکمیت مرگ قدیس‌‌مآبانه‌ای را برای برخی از روحانیان حاکمیت الگو گذارند و ضمن سودجویی از واژه‌ی رحلت از بازگویی مرگ ایشان هم پرهیز به عمل آورند. چنانکه بر بستری از عوامی‌گری همانند فراعنه‌ی مصر زندگانی همیشگی و ماندگاری را برای آنان انتظار داشتند. اما با این همه بر خلاف باورشان مرگ در پایانه‌ای از جهان تمامی انگاره‌هایی از این دست را در نوردید تا آنکه میرایی و نیستی به "امام راحل" ایشان نیز ارزانی گشت.
به همین منظور گروهی در منتهی الیه جنوب تهران بر زمینی به وسعت 000/60 متر مربع، گنبد و بارگاهی برای امام راحل خود فراهم دیده‌اند که هر چند حدود 000/15 هزار متر مربع از سازه‌ی اصلی این بنا پایان پذیرفته، ولی توسعه‌ی آن همچنان ادامه دارد. در همین راستا یادآور می‌شود که گنبد بلند و اصلی این بنا را چهار گنبد دیگر در چهار سوی آن در بر می‌گیرند. همچنین سازه‌ی فولادی گنبد اصلی بیش از 400 تن وزن دارد که مقاومت آن تا 10ریشتر محاسبه گردیده است. ضمن آنکه چهار گلدسته نیز هر کدام به بلندی91 متر از چهار گوشه‌ی آن قد بر افراشته‌اند.
ولی آنچه انجام پذیرفته تنها بخش کوچکی از پروژه‌ی "حرم مطهر" امام راحل به شمار می‌آید، چون پروژه‌های تکمیلی دیگری همچنان در راه‌اند تا به سازه‌ی اصلی ملحق گردند. با این رویکرد احداث هتل برای زایران، شهرک دانشگاهی، موزه، شهر سلامت و شهر آفتاب پروژه‌هایی هستند که در آینده به اتمام خواهند رسید. همچنان که بنا به کارشناسی‌های به عمل آمده تا کنون احداث این مجموعه بیش از بیست هزار میلیارد تومان هزینه در بر داشته است و برای تکمیل آن نیز در آینده به همین میزان سرمایه نیاز خواهد بود.
با این اوصاف حرم مطهر رقیبی سرسخت برای همتاهای خود در مشهد، قم و شیراز شمرده می‌شود که قرار است چنیین رقابتی در آینده‌ای نه چندان دور برای همیشه به نفع امام راحل خاتمه یابد. ولی تا کنون هیچ‌یک از "فرزندان راستین" امام راحل از خود نپرسیده‌اند که این هزینه‌های هزاران میلیارد تومانی از کجا پرداخت می‌گردد. شکی نیست بخش اصلی این هزینه‌ها از بودجه‌های بی‌ در و پیکر دولتی تأمین می‌شود که آن را آزادانه به پای شهروندان کشور می‌نویسند. ولی به طبع در رفتار اداری کسانی که در اتاق کار خود میثاق حقوق شهروندی برای شهروندان انتشار می‌دهند، حرکتی برای پیش‌گیری از این همه ریخت و پاش دولتی به چشم نمی‌آید.
از سویی دیگر نهادهای دولتی و بنگاه‌های خصوصی همسو با حاکمیت چهاردهم خرداد رحلت امام خود را بهانه می‌گذارند تا بر بستری از لفت و لیس‌های حکومتی از میهمانان این مراسم پذیرایی به عمل آورند. همچنین سازمان‌ها و نواحی بیست و دوگانه‌ی شهرداری تهران، وزارت‌خانه‌ها، بنگاه‌های دولتی و خصوصی هر کدام غرفه‌ای را در حیاط حرم در اختیار می گیرند تا به پذیرایی از زایران اشتغال ورزند. زایرانی که قرار است با "معمار کبیر انقلاب اسلامی" تجدید میثاق نمایند. لازم به یادآوری است که در دو روز سیزدهم و چهاردهم خرداد، تنها از سوی مجموعه‌ی شهرداری تهران بیش از یک میلیون و پانصد هزار پرس غذای گرم بین زایران توزیع و پخش می‌گردد. مدیریت حفاظتی و امنیتی حرم را هم در این دو روز طبق سنتی همیشگی یکی از معاونان وزارت اطلاعات به عهده می‌گیرد. حتا به منظور رعایت مسایل امنیتی برای تمامی اتومبیل‌ها از قبل برگ ورود صادر می‌کنند و از حضور گداها و متکدیان نیز در این مراسم توسط واحد 137 شهرداری ممانعت صورت می‌پذیرد.
گفته شد که "حرم مطهر" به عنوان رقیبی سرسخت برای آستان رضوی، حرم معصومه و مرقد شاه‌چراغ عرض اندام می‌کند. چنانکه به همین دلیل نام حرم مطهر را برای آن برگزیده‌اند. در نتیجه در الگوبرداری از دیگر امام‌زاده‌ها برای صاحب حرم ضریحی فراهم دیده‌اند و در نمایشی عوامانه مراجعان حرم زایر نام می‌گیرند که بنا به رویکردی ساختگی از ضریح او حاجت می‌جویند. حتا پول و طلای نذری خود را داخل ضریح می‌ریزند تا همانند امام‌زاده‌های دیگر از ضریح غبارروبی صورت پذیرد و نذری‌ها جمع‌آوری شود. عوامل حکومتی نیز بر بستری از تظاهر و عوام‌فریبی بدون کفش به حرم پای می‌گذارند و برای امام راحل خود زیارت‌نامه می‌خوانند. تا جایی که بنا به سنت شیعیان ضریح را می‌بوسند و با آدابی ویژه به زیارت اشتغال می‌ورزند.
مراکز دولتی شهرستان‌ها هم در ایام رحلت فعال می‌شوند و به کارگردانی سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر اقامه‌ی نماز جمعه، بسیج و سپاه به بهانه‌ی جیره‌ی راه، به افراد بی‌کار و وامانده پول می‌پردازند تا به عنوان کاروان‌های زیارتی راهی حرم مطهر گردند. در این بین ضمن رقابت تنگاتنگ با مجموع امام‌ها و امام‌زاده‌ها نمایش‌های عوامانه‌‌ای در فضای حرم مطهر به اجرا در می‌آید. همچنان که در طول این دو روز دسته‌های عزاداری و سینه‌زنی راه می‌اندازند و در سامانه‌ای تبلیغی عده‌ای پای پیاده از مسیرهای دور به زیارت امام راحل می‌شتابند. ضمن آنکه از مسیر حرکت این افراد در جاده‌ها و اتوبان‌ها پوشش رسانه‌ای و خبری به عمل می‌آید. از سویی دیگر به کارگردانی گماشته‌های فرهنگی ایران در کشورهای عراق، پاکستان، افغانستان، لبنان، سوریه و فلسطین هم عده‌ای عاطل و باطل با همین نمایش‌ها به جشن پلوخوران جنوب تهران گسیل می‌شوند تا در طول یک هفته بخورند و بیاشامند و دیده‌ها و شنیده‌های خود را پس از بازگشت برای دیگران باز گویند. چون ناگفته پیداست که در تهران توسط رژیم سفره‌ای به وسعت خاورمیانه باز است که همه‌ی سوداگران دست‌گاه ولایت می‌توانند از آن بنوشند و بخورند.
ولی علی‌رغم آنچه که در حرم مطهر می‌گذرد، هر کسی به راحتی خواهد توانست در موزه‌ای عمومی میراث مستند و ماندگار امام راحل را در چند قدمی همین گنبد و بارگاه بجوید. چون کمی آنسوتر قبرهای چندین هزار نفری از کشتار کنشگران سیاسی کشور در دهه‌ی شصت و دهه‌های پس از آن صف کشیده‌اند که در این خصوص میراث رژیم شاه را به هیچ می‌شمارد. اما هم‌اینک فرزندان راستین امام راحل نه فقط می‌کُشند بل‌که در الگوبرداری از اسلاف خویش قبرها را به آب می‌بندند، محوطه‌‌ها را شخم می‌زنند و حتا سنگ قبرها را هم به تاراج می‌برند. تا جایی که مردم مخفیانه سیمان و ماسه سر قبر عزیز خود می‌برند تا شاید برای قبر مبارزی مردمی شناسه‌ای فراهم بینند. تازه بسیاری از خانواده‌ها از همین جانمایی برای شناسایی قبر عزیزان خود جا می‌مانند.
ضمن آنکه کارگزاران جمهوری اسلامی تنها به کُشته‌های خود بسنده نمی‌کنند بل‌که با کشته‌های رژیم شاه هم خصومت می ورزند و میراث ضد مردمی او را نیز در کشتار مردم ارج می‌گذارند. چنانکه به تخریب قبر مبارزان دوران ستم‌شاهی هم دست می‌یازند. حتا یورش و تهاجم تنها به قبر و سنگ گور محدود نمی‌ماند بل‌که در دهه‌های گذشته به دفعات جوانانی را از سرِ گورها جمع‌آوری کردند و به زندان سپردند. چنانکه بسیاری از آنان پس از دست‌گیری اعدام شدند.
در همین راستا زمستان سال نود و یک تصمیم جمهوری اسلامی بر آن قرار گرفت تا به بهانه‌ی احداث فضای سبز قبر مبارزان ستم‌شاهی را برای همیشه برچیند که مقابله و واکنش مردم را برانگیخت. همچنان که زندانیان سیاسی رژیم پیشین چند شبی را روی قبرها به تحصن گذراندند تا آنکه رژیم از سر جُبن و ترس پا پس گذاشت.
به طبع میراث امام راحل از دل خاک زدودنی نخواهد بود و در جوار حرم مطهرِ او برای آیندگان به یادگار خواهد ماند. چون او بر خلاف ادعای خویش از سر حقارت قبرستان‌ها را از توده‌های زحمت‌کشی انباشت که بر تأمین حقوق اجتماعی از دست رفته‌ی خویش پای می‌فشردند و اصرار می‌ورزیدند. یادشان جاودانه باد./


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد