logo





بوکو حرام

چهار شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۱ مه ۲۰۱۴

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
چندتا چهار پاره منسوب به برادرانِ «بوکو حرام»؛ برگردان از زبانِ «ایگالا ایگالا»:
رضا بی شتاب

1- دیدی که «بوکو حرامِ» تو آمده است
جنگنده «کوکو حرامِ» تو آمده است
«کامیکَز» وُ سینه خیز وُ پوشیده رسید
ناخوانده «لولو حرامِ» تو آمده است

2- بَه بَه چه گلی چه چهچهی غنچۀ ناز
من روبَهِ بی گناهِ پُر راز وُ نیاز
بنشسته به شاخۀ طرب مرغِ تُپُل
بر آتشِ منقل چه قلندر شده قاز

3- من قیچیِ بادم وُ تویی غنچۀ باغ
من برزنِ صحرایی وُ تو کوچۀ باغ
در دستِ من آزاده وُ پَروَرده شوی
از مدرسه بگریز وُ بیا خُنچۀ باغ

4- ما نرّه گدایانِ زمان بی کم وُ بیش
از بهرِ رهاییِ تو بگذشته زِ خویش
از مدرسه وُ درس وُ کتابت چه رسَد!
در خانه مرا داری وُ یک کَپۀ ریش

5- از مدرسه وُ درس ترا قصه چه سود
صدبار فزون گفتم وُ گوشت نشنود
سنگ ست وُ تفنگ ست وُ فشنگ ست سخن
از کلۀ منکران برآوردم دود

6- بگرفته همه دخترکان را به گرو:
در خانه بمان مدرسه بیهوده مرو
اکنون که شدی لقمۀ چربم به دهن
آزادیِ تک تکِ شما بندِ «یُورو»

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در مکتب:
ضرباً ضَرَبَ ضاربِ زاریم
قتلاً قَتَلَ قاتلِ قاریم
ذِکراً ذَکَرَ قومِ مُذکّر
جرحاً جَرَحَ جارجِ ناریم

مظنه:
آزادیِ دختران که بی مایه فطیرست
لاکن چه کنم جیبِ تهی جمله خطیرست
چون بَرده به بازار بَرَم فَلّه فروشم
آیندۀ ما بسته به پول ست وُ کبیرست

بیتوته:
مهمانِ شما گشتم وُ مهمان که حبیب ست خدا را
من مفلس وُ آواره وُ بیکاره وُ جیب ست شما را
من خورده ازان کنگر وُ انداخته لنگر به زمانها
این قصۀ آن ساحرِ بی باک وُ طبیب ست بلا را

تتمه:
آخر نه منم برگِ چغندر چه قماشم
در دیگِ بلا جوشم وُ هم ارتشِ ماشم
بر سفرۀ صحرا بخوری دیزیِ ظلمت
گاهی نخودی اَرزَنکی سبزیِ آشم

2014 / 5 / 21
http://rezabishetab.blogfa.com‍

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد