مبارزه پنهانی اسرائيل با تسليحات هسته ئی ايران

اسرائيل با بهره گيری از ترور، کارشکنی، برپائی شرکت های ساختگی و جاسوس های دوگانه، مدتی است سعی دارد که دستيابی ايران به تسليحات هسته ئی را ناکام و يا حد اقل سالها به تعويق بياندازد. انتخاب اوباما به رياست جمهوری آمريکا و روش جديد ديپلماسی او با کشورهای ياغی (ايران، ونزوئلا، سوريه و کره شمالی) به اين عمليات ضرورت بيشتری داده و شدت يافته اند.

باورنکردنی ترين قسمت اين جنگ يکطرفه و پنهانی که موساد (ضد اطلاعات اسرائيل) آنرا "سربريدن" نام نهاده، ترور کارشناسان، متخصصان و مهندسان هسته ئی ايران می باشد. قتل مرموز پرفسور اردشير حسين پور يک کارشناس برجسته هسته ئی ايران در کارخانه اورانيومِ اصفهان، می تواند يک نمونه از اين آدمکشی ها می باشد. يک مقام امنيتی اتحاديه اروپا می گويد اسرائيل در اين نوع عمليات بی درنگ و بی اعتنا به قوانين بين المللی عمل می کند، همانطور که قبل از حمله به "رآکتور اُسيراک" در نزديکی بغداد دو کارشناس هسته ئی عراقی بوسيله عوامل موساد مرموزانه بقتل رسيدند و يک کارشناس ديگر مفقود شد.

يک مأمور سابق سی آی اِ (ضد اطلاعات آمريکا) می گويد عمليت پنهانی موساد زوايای مختلفی دارد؛ در يک مورد در اروپا، اداره سيا با موساد برای جلب همکاری شرکت هائی که در ايران مشغول فعاليت هستند، همياری کرد. از شرکت هائی که حاضر بهمکاری شدند خواسته شد که عکس و مدارک جمع آوری کنند. يکی از اين شرکت ها، طی انجام کارهای معمولی روزانه، اتفاقی به اطلاعاتی درباره اماکن مشکوک هسته ئی دست يافت و مدارک را در اختيار موساد و سيا گذاشت. اسرائيل در ضمن چند شرکت ساختگی بوجود آورده که اجناسی با کار بُرد دوگانه که طبق مصوبه شورای امنيت سازمان ملل، فروش آن به ايران قدغن می باشد به ايران می فروشند؛ اين شرکت ها با انجام خواست های اوليه ايران برای خود اعتبار کسب کرده، رخنه می کنند؛ بعدها با ارائه ی قطعات و ماشين آلات معيوب به پيشرفت کار در مواقع حساس لطمه می زنند. موساد اين ماشين آلات و قطعات معيوب را آرام آرام و بتدريج تحويل می دهد که کارها به کُندی و با تعويق انجام گيرد و اين عمل را مسموم کردن سيستم مينامد.

يوسی مِلمَن، يک ژورناليست مسائل اطلاعاتی و امنيتی اسرائيل می نويسد: "بدون حمله نظامی نيز می توان صدمات گسترده و شديدی به اماکن، رآکتور و پروژه هسته ئی ايران وارد آورده و پيشرفت آنرا بتعويق انداخت. اين کاری است که موساد با موفقيت نسبی انجام ميدهد. ولی چون محمود احمدی نژاد شخصيتی متزلزل و بدون منطق بوده و قابل اطمينان نيست بنابراين حمله نظامی اسرائيل به ايران جنبه دفاعی دارد. از عکس العمل ايران نيز نبايد ترسيد زيرا با وجود دستيابی به بخش هائی از تکنولژی؛ ايران هنوز کشوری عقب افتاده است که بشدت درگيرِ فقر، فهشا، اعتياد گسترده، نادانی عمومی و از همه بدتر فساد فراگير است. در توانائی ايران برای يک عکس العمل قاطع و مداوم در رابطه به حمله نظامی نيز بايد شک کرد؛ چون قوای نظامی يک سيستم فاسد و ببری کاغذی است." (۱)

موساد مدعی است که با همياری سرويس های اطلاعاتی اروپا توانسته در پروژه هسته ئی ايران رخنه کرده و اطلاعات مهمی را از مهره های اصلی پروژه خريداری کند. اسرائيل بعدها مقداری از اين اطلاعات را از طريق کشورهای غربی و مطبوعات وابسته فاش کرد تا ايران را با آژانس بين المللی انرژی اتمی درگير کرده و در شورای امنيت سازمان ملل محکوم کند. در يک مورد بخصوص پس از آنکه يک محل مخفی مربوط به پروژه در نزديکی تهران فاش شد، دست اندرکاران رژيم برای آنکه سر نخ نداده باشند و گرفتار سازمان ملل و مشکلات ناشی از آن نگردند؛ آن ساختمان را با بُلدوزر تخريب و يک زمين ورزشی در آن منطقه ساختند. جمهوری اسلامی بقدری در مورد رخنه بيگانگان در پروژه نگران می باشد که دستگيری چند جاسوس و عناصر خرابکار را برای هشدار به ديگران اعلام کرده است.

حتی آمريکا، مهمترين و بزرگترين حامی اسرائيل و در بيشتر موارد تنها پشتيبان اسرائيل در جهان، از گزند جاسوس های اسرائيل در امان نيست. اسرائيل برای پيشبرد مقاصد خود، از هيچ چيز نمی گذرد و بهر کار دست ميزند، اين جاسوسی ها که بوسيله کليميان آمريکائی انجام می گيرد صدمات شديدی به برتری تکنولوژی در تعادل قدرت در مقابل دشمنان و رقبای خارجی به آمريکا زده است. در بعضی موارد بنا باقرار متخصصين نظامی و اطلاعاتی، نتيجه ۲۵ سال تکنولژی نظامی و اطلاعاتی برتر را خنثی کرده است. در حال حاضر چندين جاسوس اسرائيلی که اکثريت کليمی آمريکائی ميباشند در زندانهای آمريکا بسر ميبرند.

چند روز پيش يکی ديگر از اين عمليات فاش شد. اينبار اسرائيل موفق نشده بود که با استفاده از نفوذ زياده از حّد خود آنرا در نطفه خفه کرده و يا از انظار عموم پنهان نگهدارد. اِف بی آی که مکالمات تلفنی چند شهروند مشکوک کليمی آمريکائی رادر رابطه با دو جاسوس اسرائيلی آمريکائی ضبط می کرده، بر می خورد به مکالمه ای با خانم جين هارمَن نماينده کاليفرنيا در کنگره آمريکا؛ عامل مظنون از خانم هارمَن می خواهد که با استفاده از نفوذ خود، دادستان کشور را متقاعد کند که در مورد اين دو جاسوس، قرار صادر نکند و در عوض اين مأمور اسرائيلی با استفاده از قدرت لابی اسرائيل در کنگره آمريکا، مقام رياست کميسيون اطلاعات و امنيت کنگره را که مورد نظر خانم هارمَن می بوده برای ايشان جور کنند!

داستان جاسوسی لابی اسرائيل طبق گزارش فصل نامه کنگره آمريکا، اينبار بدينقرار است: لارنس فرانکلين، يک کارشناس مسائل ايران که وزارت دفاع آمريکا زير نظر داگلاس فايت برای پال وُلفوويتز (معاون وزير) کار می کرده، مدارک محرمانه آمريکا در مورد ايران را تحويل دو مأمور موساد ميدهد. اين دو مأمور بنام های اِستيو روزِن و کيت وايزمَن، هر دو از مديران لابی اسرائيل در آمريکا هستند که از سال ۲۰۰۴ تا بامروز تحت نظر سازمان اِف بی آی بوده اند. لارنس فرانکلين در دادگاه فدرال آمريکا به ۱۲ سال و ۷ ماه زندان و ۱۰۰۰۰ دلار جريمه ی نقدی محکوم گرديد؛ استيو روزِن و کيت وايزمَن ميبايستی همرا با هيئت مديره لابی اسرائيل در ماه جون ۲۰۰۹ در دادگاه عالی واشينگتون حاضر شوند. اهميت اين جاسوسی، يکی بيشتر رسوا شدن لابی اسرائيل و ديگری مرز بی حّد و حصر اسرائيل برای مبارزه با ايران است.

اسرائيل که مسلح به بيش از ۳۰۰ بمب هسته ئی است، مدعی است که ايران مسلح به تسليحات هسته ئی برای موجوديت اسرائيل خطرناک می باشد و اسرائيل نمی تواند و نمی خواهد آنرا تحمل کند. بهمين دليل دولت اسرائيل بزرگترين مشوق حمله به ايران طی هشت سال رياست جمهوری بوش – چی نی بود. لارنس ويلکرسون، رئيس دفتر کالين پاوِل (وزير امور خارجه سابق) ميگويد که از سال ۲۰۰۱ مقامات دولتی و نظامی اسرائيل همواره پافشاری می کردند که دشمن اصلی ايران است و برای جلوگيری از نفوذ ايران در منطقه، بايد حمله کرد و پيشنهاد حمله اتمی نيز از ابتدا خواست آنان بوده است. او ميگويد: "وقتيکه آمريکا آماده حمله به عراق بود، اريل شارون از جورج بوش خواست که در مورد حمله به ايران با او ملاقات کند. دو هفته قبل از ملاقات پيام های متوالی از اسرائيل بسوی آمريکا سرازير شد که دشمن خطرناک تر از عراق، ايران است. وزير دفاع اسرائيل، بن اليزر، با مقامات آمريکائی در اين مورد چندين ملاقات داشت. يوسی آلپر، مشاور اِهود باراک، می نويسد که شارون سعی داشت که ايران اولين هدف باشد."

اسرائيل مصمم است که در درجه اول با کمک آمريکا وگرنه با ياغيگری به ايران حمله کند و بارها خواستار استفاده از "بانکر باستر" که يکنوع بمب خفيف هسته ئی است برای حمله به مراکز تسليحاتی ايران شده است. علائم ديگری نيز برای مصمم بودن اسرائيل در حمله به ايران در دست است.
- يک تيم از موساد و يک گروه ويژه ی وزارت دفاع آنکشور، ماهها در يک اردوگاه نظامی در صحرای نِگِف اسرائيل تمرين حمله، تخريب، ترور و علامت گزاری هدف با ليزر کرده اند. اين اردوگاه نظامی را شبيه به نطنزِ ايران ساخته اند که تيمهای کماندو را با محيط مورد نظر بهتر آشنا کنند. اين تيم ها مدتی است که جهت عمليات وارد ايران شده اند.
- ماهواره ی جاسوسی و اطلاعاتی اسرائيل "اوفک ۶" چندی است که روی فضای ايران مشغول جمع آوری اطلاعات ميباشد. (۲)
-پنج زير دريائی " ديزلی دولفين" اسرائيل مجهز به "موشکهای اتمی هارپون" و سيستم راهبری زمينی را که دولت بوش – چی نی در اختيار اسرائيل قرار داد؛ هر يک از اين زير دريائی قادر به حمل و استفاده از ۲۴ موشک اتمی هارپون با دو سيستم هدف گيری دريائی و هدف گيری زمينی ميباشد.(۳)
اين زير دريائی ها در حال حاضر در اعماق دريای عمان در حرکت ميباشند.

برخی از صيهونيست ها در غرب بخصوص در آمريکا، معتقدند که ارزش اسرائيل برای آمريکا بستگی مستقيم دارد با قدرت مطلق نظامی اسرائيل در منطقه و بکارگيری "غير قابل پيش بينی“ از قدرت می باشد. آنان می گويند که اسرائيل پس از تسخير کانال سوئز در سال ۱۹۵۶ و پيروزی انکارناپذيرش در جنگ با اعراب و اشغال صحرای سينا (مصر) بلندی های جولان (سوريه) و نيمی از اردن مورد نظر و حمايت يکطرفه آمريکا قرار گرفت. و اکنون تا اندازه قابل محسوسی، اهميت و ارزش خود را بخاطر شکست اش از حزب اله در سال ۲۰۰۶ و قتل و عام هزاران غيرنظامی بيگناه در نوار غزه از دست داده است. برای جبران اين دو شکست نظامی و ديپلماسی، حمله موفقيت آميز به ايران را پيشنهاد کرده و ايده ی تازه ای ارائه می دهند. آنان می گويند حمله به ايران در صورتيکه همراه با يک عمل انقلابی باشد، يکبار ديگر اسرائيل را برای آمريکا عزيز کرده و برای اسرائيل نيز مفيد و مثمر ثمر خواهد بود.

حرکتی که جلوی اعتراضات ناشی از تهاجم به ايران را بگيرد، دهن معترضين را ببندد، دنيای عرب و اسلام را مات کند و احتمال فشار روسيه، چين و کشورهای غربی را خنثی نمايد. اين صيهونيست ها معتقدند که اين حرکت انقلابی از طرف اسرائيل، عقب نشينی از اراضی اشغالی "کناره غربی“ و تحويل آن به دولت فلسطين جهت بوجود آوردن سرزمين مستقل فلسطين می باشد. نابودی ايران همزمان با تشکيل کشور فلسطين، يک فرصتِ طلائی و يک کودتای ديپلماسی برای اسرائيل خواهد بود. کشورهای سنّی مصر، عربستان سعودی و خليج فارس همگی از شّر ايرانِ شيعه و گزند احتمالی آن نجات پيدا کرده به دامان اسرائيل خواهند پيوست. اعتراض دائم دنيای اسلام در مورد آوارگی فلسطين، جای خود را به تأيئد و تشويق خواهد داد و اسرائيل به صورت "اَبَر قدرت مطلق خاورميانه" پذيرفته خواهد شد.

ديويد ساموئل می نويسد: "من به بنيامين نتنياهو پيشنهاد می کنم که منتظر نشو که يک روز مجبور به عقب نشينی از اراضی اشغالی "نوار غربی“ شوی. پيشدستی کن هم کشور فلسطين را تشکيل بده و چارچوب آنرا خودت تعيين کن و هم اعتراضات ناشی از حمله به ايران را خنثی کن. کشورهای عربی نيز با تو خواهند بود، ياد آور می شوم که طی چند هفته حمله به حزب اله لبنان، مصر و عربستان کنار ايستادند و تخريب لبنان و کشتار مردم بيگناه را تماشا کردند به اميد اينکه حزب اله نابود شود و دست ايران از لبنان قطع گردد. در ضمن نفع حمله به ايران به ريسک ناشی از آن کاملاً می چربد. قوای نظامی ايران در مقابل قدرت و تکنولژی نظامی اسرائيل کاری ازش ساخته نيست و با کنف و يکون کردن پالايشگاه آبادان، کارخانه های توليد برق، منابع آب و اهداف شبيه به آن، اسرائيل به آسانی ايران را به زانو در خواهد آورد." (۴)

هر نوع سلاح بخصوص تسليحات هسته ئی در دست حکومت های خودکامه همانند جمهوری اسلامی و اسرائيل برای منطقه و جهان خطرناک می باشد و عاقلانه ترين راه برای صلح خاورميانه و جهان خلع سلاح اتمی است.

امير حسين لادن
ahladan@earthlink.net

(۱) نشريه ها آرتز يوسی مِلمَن
(۲) نشريه اينديپندنت جيمز مُور
(۳) سازمان تمرکز بر سياست خارجي
(۴) نشريه اِسليت ديويد ساموئل