logo





دیدی توهم دروغی!

يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۳ آپريل ۲۰۱۴

علی اصغر راشدان

aliasghar-rashedan3.jpg
دیدی توهم دروغ بودی؟ لاف زن وگزافه گوبودی! یکی از همین خارج نشین های معلوم الحال بودی؟ خارج نشین ها،این طبل های توخالی پرسروصدای ورم آورده ی پوک.اینهاکه باخودهم صاف وصادق نیستند. همین ها که هرسازکجراهی درهرزمینه وباهرشیوه ای میزنند تا خود مشمئزکننده کم مایه شان رامطرح کنند.اینها که رندانه سنگ هر راه و مسلک وکسی رابه سینه میزنندومنطورشان ازاین همه اشک تمساح ریختن تنهاعرض اندام بویناک خودشان است.اینهاکه هیچ سوژه ای ندارند،ابرخشک پائیزند،کویرسوخته سترونند.اینهاکه نمیخواهندزول خودرا باورکنند.له له میزنند،سینه به تنورمیکوبند،چهره شان را زیرسیل سیلی میگیریدتاخودرا گولگونه وانمود کنند،رنگ زردچوبه گون خودرا باترفندهای گوناگون پنهان میکنند.دیدی توهم دروغ بودی!مثل اینها که خودرا هلاک میکنند تادرخت خشکیده وجودشان راتازه وسر سبز وابنمایند.تمام هم وغمشان این است که وجودبی وجودشان را طاووس علیین جابزنند،خف میکنند،گوش تیزمیکنند،همه جوانب را چهارچشمی می پایندوزیرنگاه دارندتاروزنه ای پیداکنندوهارت وهورتهای بیمقدارشان را جاربزنند.دیدی توهم دروعی!مثل اینهاکه منتظرندکسی شهیدشود،یکی به زندان بیفتد،یکی توی کویری گم شود،مراسمی پیش آید،سالگردو یادبود شهیری،شاعری،سیاستمداری نویسنده یاجریانی درزمینه امورزنان پیش آیدتاهمه ازهمه طرف هجوم بیاورند،سینه چاک کنند.ترهات چندین وچندساله شان را برای چندمین بارتکراروچندصدباره نشخوارکنند،دایه مادرترازمادر شوند،.هرکدام سعی کننددراشک تمساح ریختن ازدیگران پیشی گیرند،شدیدترسینه به تنوربکوبند،فجیع ترجیغ ودادراه بیندازند وگردخاک کنندتاشک زمین وزمان را درآورند.دیدی توهم دروغ بودی؟ مثل اینها که هرکدام خودرا مادردهر وسرآمدهنرمندان جهان میپندارند.دیدی توهم دروع بودی؟مثل اینهاکه تمام عزوجزوآه ناله شان برای دیگران ومقولات عدیده دیگرتنهابه خاطرمطرح کردن دیواره متروک وجودپوک خودشان است وبس.جاروجنجالهاشان مثل خودشان وتو دروغ است وبس.دروغ من!بدان که هیچکدام این چشم بندیها ابرسترون وجود خشکیده شان را تروتازه نمیکندودررده ی هنرمندهای واقعی قرارشان نمیدهد.بیخودمایه هلاک خودورنج خاطرجویندگان هنرواقعی میشوند. دروغ من!دلسوخته های واقعی کجاواین خوب خوردگان بیدرد کجا؟ اینهاازرده خارج شده های روبه زوالند.درد بیدردی علاجش آتش است. بیخودتفره میزنند.اینهاریشه شان خشکیده است.یاخودباورشان میشودیاجبرزمان ومکان تامغزاستخونشان رسوخ میکندوبهشان می فهماند.دروغ من!دیگران رامیشودچندصباحی باچشم بندی وترفند گول زدوخودرا قالب کرد،اماسرآخروخیلی زودمشتشان بازوبه باد نسیان سپرده میشوند.بیخودهارت وهورت نکننداینها،قبول کنندکه ریشه هاشان پوسیده وعنقریب به تاریخ می پیوندند......

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد