|
قبل از انقلاب:
شهرک نوفل لوشاتو درحومه پاريس: " ما فقط لباسهای جلف را ممنوع خواهيم کرد."(کيهان اول بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۱۸ صفحه ۳) (به نقل از مصاحبه السفير با آقای خمينی) سئوال – چون مرا به عنوان يک "زن" پذيرفته ايد، اين نشان دهنده اين است که نهضت ما، نهضتی "مترقی“ است. ولی ديگران کوشيده اند آن را" عقب مانده" نشان دهند. فکر می کنيد آيا زنان ما حتما بايد حجاب داشته باشند؟ و مثلا روسری رو سر داشته باشند؟ جواب – اما اينکه شما را پذيرفتم، بنده شما را نپذيرفتم. شما آمديد اينجا و من نمی دانستم شما می خواهيد بياييد اينجا که پذيرفتم. اين هم دليل بر اين نيست که اسلام مترقی است. ترقی هم به اين نيست که زنها خيال کرده اند يا مردهای ما خيال کرده اند. ترقی به کمالات انسانی و با اثر بودن يک زن در مملکت است نه به اين که سينما برويم که „دانس“ برويم و اينها ترقياتی است که محمد رضا برای شما درست کرد که شما را به عقب رانده که ما بايد بعدها جبران کنيم. (کيهان سوم بهمن ۱۳۵۷ مصاحبه نوشابه اميری با آقای خمينی) ايران بعد از ۲۲ بهمن ۵۷: آقای خمينی در روز ۱۶ اسفند ماه ۵۷ در مدرسه رفاه گفت: " در وزارتخانه اسلامی نبايد معصيت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نبايد زنهای لخت بيايند. زنها بروند، اما با حجاب باشند مانعی ندارد بروند کار کنند. ليکن با حجاب شرعی باشند.(کيهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱) اين در حالی بود که به نقل از روزنامه کيهان(۱۵ اسفند ۵۷ ص۲)،ايشان چنين گفته بود: " امام خمينی طی نطقی در مدرسه فيضيه، زنان را دارای حقوق بيشتری از مردان خواندند و با اشاره به زنان صدر اسلام که همدوش مردان در جنگ شرکت می کردند، زنان را در ساختن مملکت و شرکت در امور سياسی با مردان همراه دانستند." آقای ابراهيم يزدی در گفت و گو با حميده اميری خبرنگار کيهان اعلام کرد که: " آنچه در نظام اسلامی بايد رعايت شود عفت و عصمت است. ولو اينکه کسی معتقد به حجاب نباشد بايد يک اصولی را رعايت کند اين مختص به زنان نيست.(کيهان ۵ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۲۲ صفحه ۱) پيغام امروز،مطالبی را در مورد اتفاقات روز زن،چنين نقل می کند: "زنان آزاديخواه برای اعتراض نسبت به ناروايی ها، ددمنشی ها و بی حرمتی های روزهای اخير عليه زنان، در کاخ دادگستری متحصن شدند. بدين ترتيب مبارزه زنان آزاديخواه عليه تعصب و تاريک انديشی اوج تازه ای می يابد. اجتماع بزرگداشت روز زن در دانشگاه صنعتی شريف در روز ۱۶ اسفند با حضور بيش از ۵هزار زن برگزار شد. در اين اجتماع چند زن کارگر و نيز شهلا روزبه برادر زاده خسرو روزبه و خانم حيدری مادر شهيد تورج بيگوند سخنرانی کردند و سياوش کسرايی اشعاری خواند. در تاريخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۷،جمعيت زنان مبارز اعلاميه ای صادر نمود: " جمعيت زنان مبارز اعلام کرد در روز ۱۷ اسفند به مناسبت روز جهانی زن، در تالار فردوسی دانشکده ادبيات دانشگاه تهران برنامه خواهند داشت."(کيهان ۱۳ اسفند ۱۳۵۷ ص۷) همچنين روزنامه کيهان درواکنش به بيان نظرات آقای خمينی در خصوص قانون حمايت از خانواده چنين نوشت: "زنان و انجمنهای حمايت از زنان با نوشته ها و گفتار های خود از لغو اين قانون انتقاد نمودند. از جمله خانمی طی درج مطلبی در روزنامه، از لغو قانون حمايت از خانواده انتقاد کرده و گفته است قبل از هر چيز اين سؤال پيش می ايد که ايا در ميان تمام اين قوانين نادرست و غير عادلانه تنها می بايست قانون حمايت از خانواده لغو شود؟ ترديدی نيست که قانون حمايت از خانواده نواقص بسياری دارد که بايداصلاح شود اما نه انکه جدا از ديگر قوانين بيرون کشيده لغو شود. زن هايی که با وجود تمام نواقص و معايب قانون حمايت از خاهنواده در حالی که ساعتها پشت در های دادگاه انتظار می کشيدند و سالها از پله های ان بالا و پايين می رفتند حداقل اين اميد را داشتند که شوهرانشان نمی توانند انها را غيابا طلاق دهند و يا همسر تازه ای به خانه بياورند.قانون حمايت از خانواده ظاهرا به دليل مغاير بودن با نص صريح قران لغو شده است در حالی که اين دو ايه از قران مفاد انرا تاييد می کند "گر بيم ان داريد که نمی توانيد درباره انها عادل باشيد فقط با يک تن ازدواج کنيد."و " هرگز قادر نيستسد نسبت به زنان خويش به طور مساوی عدالت را رعايت کنيد حتی در صورتی که چنين خواسته باشيد."(کيهان ۱۳ اسفند ۵۷) کانون وکلا نيز به لغو قانون حمايت از خانواده اعتراض نمود: "کانون وکلای حمايت از حقوق زن و همچنين جبهه ملی ايران،به لغو قانون حمايت از خانواده اعتراض کرد. در بيانيه کانون وکلا امده است: ايا اين نشانه ان نيست که در دفتر امام و کميته انقلاب حتی يک زن برای انکه مافع حقوق زنان باشد و به خصوصيت های حقوقی، اجتماعی و اقتصادی نيمی از جامعه که حتی در جامعه توحيدی ايده ال نيز نقش خاصی دارند توجه نمايد وجود ندارد؟"(کيهان ۱۳ اسفند ۱۳۵۷) در روز ۱۷ اسفند ۵۷ به دعوت جمعيت زنان مبارز، دانشگاه تهران شاهد حضور زنان در اعتراض به حجاب اجباری بود: " در گردهمايی زنان در دانشگاه تهران به مناسبت اعتراض به حجاب اجباری،نماينده جمعيت زنان مبارز اظهار داشت ما با حجاب مسئله نداريم آنچه که مطرح است اين است که زنان در انقلاب شرکت کرده اند و بايد نقش واقعی آنها دربه ثمر رسيدن اين انقلاب نيز تا پايان ايفا شود." عده ای از زنان ضمن راهپيمايی به سوی راديو تلويزيون هجوم برده شعار دادند: آزادی زنانه حق مسلم ماست اينان در نزديکی ساختمان تلويزيون که برخی ادعا می کردند ديشب مسئولان ان به زنان توهين کرده اند کفشها را در آورده پياده به راه افتادند. اين زنان اظهار داشتند از اينکه مردها برايشان تصميم می گيرند ناراحتند. اين اجتماع سر انجام با حمله به اتومبيل حامل قطب زاده و آسيب ديدن اتومبيل و دخالت نيروهای نظامی پايان يافت." (آيندگان ۲۲ اسفند ۱۳۵۷) بدنبال اين اعتراضات وسيع، روزنامه کيهان با آقای طالقانی مصاحبه کرد.ايشان در مصاحبه خود ضمن توضيح فلسفه حجاب و مزايای آن در اسلام، نقد حکومت پهلوی و غربزده کردن زنان گفت: "هو و جنجال راه نياندازند و همانطور که بارها گفتيم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محيط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش می کنيم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بياندازد به جائی بر نمی خورد. اگر آنهائی هم که ميخواهند مويشان خراب نشود اگر روی مويشان روسری بياندازند بهتر است و بيشتر محفوظ می ماند... چه جنگها چه قتلها چه فجايع که تا يک سال قبل دائما هر روز يک قسمت از اخبار روزنامه ها همين فجايع بود. منشا اينها کی بود؟ منشا اينها از کجا بود؟ غير از همين تحريکات بيجا بود؟ واقعا يک عده زنها اين جوانها را اذيت میکردند. آنها يک عده ای شکايت داشتند جوانها ما را اذيت ميکنند. يک جوانی که وسيله زن گرفتن ندارد وسيله کار ندارد زندگی سرو سامان ندارد وقتی اين زن را با اين صورت می بيند که گاهی يک پيرزن پنجاه شصت ساله خودش را مثل يک دختر ۱۴ ساله نمايش می دهد توی خيابان يا سر کوچه اين بيچاره اذيتش میکند. ناراحتش میکند و اين يک جور آزار جوانها است و اميدواريم که بعد از اين جوانهای ما هم سر و سامان پيدا کنند... اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نيست. چه اجباری؟ حضرت آيت الله خمينی نصيحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصيحت ميکند راهنمائيش می کند که شما اينجور باشيد به اين سبک باشيد." (کيهان ۲۰ اسفند ۵۷ شماره۱۰۶۵۸) همان زمان کيهان ۲۶ اسفند ۵۷ در صفحه دوم خود خبری را به نقل ازآسوشيتدپرس در پاريس منتشر کرد که بر مبنای آن حدود يک هزار زن آمريکائی دست به تظاهراتی به حمايت از زنان ايران در مقابل کنسولگری ايران در واشنگتن زدند. به گفته اين گزارش: " بتی فريدن و گلوريا استيمن دو تن از رهبران جنبش آزادی زنان آمريکا در ميان تظاهر کنندگان بودند. همزمان در پاريس هم کميته بين المللی حمايت از حقوق زن در ايران با حضور يکصد زن برجسته از پانزده کشور دنيا تشکيل شده است." با اعلام اجبار حجاب اسلامی و طرح اين موضوع که " حقوق زنان غربی است "افراد ناشناخته ای تحت عنوان مأموران "کميته امام "تعرض خشونت آميز و وسيعی را در معابر عمومی عليه زنان آغاز کردند. اين حرکات پراکنده با گردهمايی اين روز زنان آزاديخواه در دانشکده فنی دانشگاه تهران پيوند خورد. زنان شرکت کننده در اين اجتماع، خواهان روشن شدن وضع مسأله حجاب، قانون حمايت خانواده و تساوی حقوق با مردان شدند. زنان معترض در حالی که به سمت دفتر نخست وزيری می رفتند،مورد ضرب و شتم گروهی که فرياد "يا روسری يا تو سری "سر می دادند قرار گرفتند. در مقابل دفتر نخست وزيری نيز با شليک مسلسل و تير هوايی از انان پذيرايی شد. در شهرهای خرمشهر و آبادان نيز افراد بی حجاب مورد حمله و آزار قرار گرفتند و فرياد " يا حجاب يا تيزاب" را شنيدند. افرادی طی تماس های تلفنی به اين قضايا معترض شده گفتند: اين حرکات را نمی توان انقلابی دانست زيرا آزادی که مهمترين هدف انقلاب بود پس چرا بين زن و مرد تبعيض قائل می شوند. من يک دبير هستم. از ديروز در همه جا ما را ناراحت می کنند. چرا آقای خمينی قول خودشان را زير پا گذاشتند. آيا اين در شأن مقام رهبری روحانيت است؟ اگر لباس خانم ها غربی است پس مردها هم بايد لباس غربی را در آورند و شلوار بندی و کلاه نمدی سر بگذارند." (پيغام امروز ۱۹/۱۲/۵۷ صص۱و۲) حجت الاسلام اشراقی داماد آقای خمينی طی گفت و گويی ضمن اشاره به اينکه منظور از حجاب،چادر نيست، تاکيد کرد زنان بايد با حجاب در ادارات حاضر شوند. به دنبال بالا گرفتن بحث و گفت و گو درباره حجاب بانوان، زنانی که به مناسبت روز جهانی زن در راهپيمايی شرکت داشتند،عليه کسانی که به زنان بی حجاب اهانت می کنند شعار دادند. اين بحث ها به دنبال مصاحبه تلفنی راديو ايران با آقای اشراقی اوج گرفت. گزارش ها از چندين مورد برخورد بين زنان بی حجاب با عناصر تند رويی که آنها را ملزم به سر کردن چادر نمودند خبر می دهد. (کيهان ۱۷/۱۲/۵۷ ص۲) يك روز بعد در ۱۸ اسفند ۵۷ گروهی گسترده از دختران دانشآموز مدارس تهران، در مقابل دادگستری و دفتر نخست وزير دست به راهپيمايی و تجمع زدند، كه تداوم اين اعتراضات در روز ۱۹ اسفند به درگيری منجر گرديد. "معاون نخست وزيرو سخنگوی دولت طی مصاحبه ای نظر دولت را درباره حجاب اعلام کرد.وی گفت بديهی است نخست وزير و خانواده اش از قديم طرفدار و مشوق و معتقد به حجاب در حد معقول و عملی و صحيح اسلامی آن بوده اند ولی ايشان و همه آقايان وزرا معتقد و عامل به آيه کريمه لا اکراه فی الدين می باشند و دستور اجبار حجاب برای خانمها صادر نمی نمايند. اعلام صريح دو روز قبل آيت الله العظمی خمينی که احدی حق تعرض و مزاحمت خانم ها را ندارد مؤيد عمل دولت بر عدم الزام خانمهای کارمند و مراجعين به ادارات می باشد البته نمايشگری و عريانی و جلفی مسأله ديگری است که مسلما درايران بعد از انقلاب اسلامی و در دولت های اسلامی نمی تواند جواز و پذيرش داشته باشد." همچنين از منزل آقای خمينی طی اطلاعيه ای اعلام شد با مزاحمين بانوان به شدت برخورد خواهد شد. (کيهان ۲۰اسفند ۱۳۵۷ص۲) در پی انعکاس نظرات دولت وآقای طالقانی درباره عدم اجبار حجاب،زنان حقوقدان به گمان پايان يافتن مسأله، پيام تشکر آميزی منتشر کردند. زنان حقوقدان طی اطلاعيه ای ضمن تشکر از آيات عظام، دولت و خواهران مبارز، مسأله اجبار حجاب را پايان يافته تلقی کرد.(کيهان ۲۱ اسفند۵۷) سرانجام در پی صدور اطلاعيه كميته مركزی، سخنان مرحوم آقای طالقانی و اعلام نظر دولت موقت مبنی بر آزاد بودن حجاب، زنان حقوقدان با صدور اعلاميهای در ۲۰/۱۲/۵۷ با تشكر از „آيات عظام، دولت و خواهران مبارز“ مساله الزامی كردن حجاب را پايان يافته اعلام كردند. به نظر برخی، مسأله اجباری حجاب به طور موقت حل شده بود و نظام اسلامی در راستای تأمين اولين راه كار خود، از شيوههايی بهره برد و سرانجام نيز موفق گرديد. با پايان گرفتن اعتراضات زنان بر عليه حجاب اجباری،اعتراضات مدافعان حجاب اجباری در روزهای بعد، در برابر بسياری از ادارات دولتی شکل می گيرد. " عصر روز ۱۸ اسفند گروهی در محوطه روزنامه به طرفداری از حجاب جمع شده و شعار داده اند:"ما پيرو قرآنيم، بی حجاب نمی خواهيم" "مرگ بر اين ارثيه پهلوی“، "رهبر ما خمينی، حجاب ما زينبی“ و..." (کيهان ۱۸ اسفند ۱۳۵۷) صادق قطب زاده سرپرست راديو تلويزيون روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۷ در اجتماع بزرگی حضور يافت و پس از سخنرانی خانم گوهر الشريعه دستغيب در تحسين از حجاب، آب پاکی را روی دست همگان می ريزد. او با اعلام اينکه انقلاب ايران ۱۶۰ هزار کشته و مجروح داشته است در برابر جمعيت شوريده ای که سازماندهی شده و عموما زنان با حجاب در آن خودنمايی می کنند ضد انقلاب و عوامل ضد حجاب را تقبيح می کند و رسما اعلام می دارد:" از امروز مفاهيم جمهوری اسلامی را روشن می کنيم." در قطعنامه صادره تصفيه ضد انقلاب و برخورد با انواع توطئه ها پيش بينی می شود. بند ۱۱ و ۱۲ قطعنامه به زنان اختصاص دارد که مثل تيغ برهنه رو در روی زنان معترض قرار می گيرد. "بند ۱۱: زنان قهرمان ما هرگونه دو دستگی و شکاف در صفوف متشکل و متحد برادران و خواهران انقلابی را محکوم و مطرود می نمايند." "بند ۱۲: خواهران مسلمان ما حجاب را به مثابه سنگر پيکار و حصار تقوی، به تمامی زنان مبارز و انقلابی ابلاغ و پيشنهاد می نمايند." در پايان قطعنامه اين جمله آمده است: "درود هر آزاده، بر صادق قطب زاده." سخنان روحانيون و مراجع درباره چگونگی حجاب بانوان و اعتراض خانم های ناراضی از حجاب اجباری بازتاب های فراوانی در ميان جامعه آنروز داشت و روزی نبود که اجتماعی بر سر داشتن يا نداشتن حجاب تشکيل نشود در همين راستا زنان طرفدار حجاب نيز با تظاهرات خود در مقابل مخالفان اظهار نظر می نمودند: "عده ای که به طرفداری از حجاب شعار می دادند ضمن اجتماع در محوطه روزنامه با شعارهای "ما پيرو قرآنيم بی حجاب نمی خواهيم " و " مرگ بر اين ارثيه پهلوی " پشتيبانی خود را ازفرموده امام مبنی بر حفظ حجاب زنان، اعلام کردند."(کيهان ۲۰ اسفند ۵۷) اما موضوع حجاب اينگونه خاتمه نيافت. آقای خمينی که در سال ۵۷ بعد از تنها اظهارنظر رسمیاش در مورد حجاب ديگر هيچ موضعی اتخاذ نکردهبود، در تيرماه ۱۳۵۹ طی يک سخنرانی، شديدا از دولت انتقاد کرد که چرا هنوز نشانههای شاهنشاهی را در ادارات دولتی از بين نبرده اند. وی به دولت بنیصدر ۱۰ روز فرصت داد تا ادارات را اسلامی کند. بعد از اين سخنان از صبح شنبه ۱۴ تيرماه ۱۳۵۹ ورود زنان بی حجاب به ادارات دولتی ممنوع شد. البته هنوز لباس فرم يا آنچه که بعدها به نام مانتو مشهور شد، رسميت نداشت بلکه زنان موظف بودند لباس آستين بلند و پوشيده بپوشند و روسری نيز سر کنند. اسفند 1357 روزنامهی اطلاعات سخنرانی دو روز پیش امام خمینی در مدرسهی فیضیه را با تیتر «زن در اسلام، حق طلاق دارد.» چاپ کرد. امام خمینی طی یک سخنرانی چنین گفت: «زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه این که خودشان را بزک کنند... کار در ادارات ممنوع نیست اما باید زنان با حجاب اسلامی باشند... به من گزارش دادهاند که در وزارتخانه ها زنهای لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.» چهارشنبه- 16 اسفند 1357 روزنامهی اطلاعات سخنرانی دیروز امام را با تیتر صفحهی اول «نظر امام دربارهی حجاب زنان» چاپ کرد. امام در سخنرانی امروز خود در جمع آقایان روحانیون و طلاب گفت: «الآن وزارت خانهها آن طوری که برای من نقل میکنند باز همان صورت طاغوت را دارد. در وزارتخانه های اسلامی نباید زنان لخت بیایند. زنها بروند اما با حجاب باشند.» بحث و گفتگو در دبیرستانهای دخترانهی تهران و راهپیمایی آنان در موافقت و مخالفت با حجاب. این راهپیماییها در مرکز، شمال و قسمتی از غرب تهران گستردهتر بود. دانش آموزان میگفتند: «حجاب پاکی نمیآورد و حجاب هرکس در نهاد اوست.» نمایندهی کارکنان زن هواپیمایی ملی گفت: «دولت باید برای خانمها در جهت تقویت حجاب فکری اندیشه کند نه حجاب ظاهری. عدهای ما را متهم میکنند که نیمه لخت به محل کار خود میرویم حال آن که یونیفرم ما کاملا پوشیده است.» پنج شنبه- 17 اسفند 1357 تیتر اول امروز روزنامهی اطلاعات چنین بود: «انعکاس وسیع نظر امام در مورد حجاب اسلامی». در صفحهی اول این روزنامه مصاحبهی رادیو با حجت الاسلام اشراقی به چاپ رسیده است. خبرنگار در مورد این که برخی با زنان بی حجاب برخوردهای تندی کردهاند و آیا نظر امام به این شدیدی بوده است، پرسید. اشراقی پاسخ داد: «باید قوانین اسلام مو به مو به قدر امکان اجرا بشود... معنای حجاب اسلامی هم چادر نیست. چادر یکی از مصارفش این است که البته بهتر خانمها را میپوشاند... مردم هم نباید هرج و مرج ایجاد کنند و باید در نهی از منکر، منکر را با منکر دیگر دفع نکرد. این اسلام نیست... استدعا کنند، خواهش کنند از خانمها [که] حتیالمقدور سعی کنند و کوشش کنند که رعایت موازین اسلامی را بکنند... آنها [اقلیتهای دینی] هم اگر رعایت حجاب اسلامی را بکنند برای این که معلوم نیست این خانم مسلمان است یا غیر مسلمان چه بهتر...بنابر این خواست امام خمینی این است که حجاب اسلامی باید در مملکت رعایت بشود و خانمها رعایت حجاب اسلامی را سعی بکنند که بتوانند...معنای این که خانمها حجاب اسلامی داشته باشند، هیچ گونه تزویدی برای آنها نیست. این یک حکمی است که رعایتش بر عهدهی خود خانمهاست.» امروز صبح در دانشکده فنی تهران، کمیتهی برگزاری روز جهانی زن مراسمی را برگزار کرد. زنان معترض به حجاب اجباری در دانشگاه تهران تجمع کردند. آنها شعار میدادند: «میجنگیم علیه حجاب اجباری» و «زن آزاده حجاب فطری دارد.» مردانی هم بیرون از دانشگاه جمع شدند و شعار میدادند: «ای زن به تو این گونه خطاب است، بهترین زینت زن حفظ حجاب است.» تظاهرات زنان معترض از دانشگاه به میدان آزادی انجام شد. آنها در میان راه به سمت دادگستری تغییر مسیر دادند. در راهپیمایی امروز عدهای با توسل به خشونت راه را به زنان بستند که با دخالت کمیته، برخوردها پایان پذیرفت. راهپیمایی کنندگان با رسیدن مقابل دفتر نخست وزیری خواستار ملاقات با مهدی بازرگان –نخست وزیر- شدند. (خبرگزاری پارس، تعداد این زنان را 15 هزار نفر بیان کرد) در این راهپیمایی همچنین چند تیر هوایی شلیک شد. جمعه- 18 اسفند 1357 امروز در دانشکدهی فنی تهران عدهای علیه حجاب اجباری راهپیمایی کردند. عدهای از موافقین نیز در این مکان حضور داشتند. دفتر امام خمینی اطلاعیهای به شرح زیر صادر کرد: «بر اساس خبرهای رسیده، گروههای جنایتکار و خیانت پیشه تحت عنوان کمیته مزاحم بانوان محترم شده و به ایشان توهین میکنند. مأموران کمیتههای انقلاب موظفند با کمال دقت مراقب باشند و چنین اعمالی را با نهایت شدت جلوگیری کنند. عاملین چنین اعمالی سریعا و به شدت مجازات خواهند شد.» صادق قطب زاده در سخنرانی خود در میان جمعی که برای تایید او به ساختمان رادیو تلویزیون رفته بودند گفت: «اسلام هیچ وقت در این موارد به زور و تحمیل متوسل نمیشود و در اسلام اصلا زور وجود ندارد. وظیفهی اسلام ارشاد مردم از طریق توصیه و نصیحت است.» وی توصیهی امام در مورد حجاب را نه تنها یک مسئلهی فقهی که یک امر انقلابی دانست که مسئلهی زور در آن نیست و گفت آنهایی که با این بهانه در جامعه تشنج میکنند، دانسته یا ندانسته مانند ضد انقلاب عمل میکنند و آنها که مزاحم زنان میشوند به اسلام و نهضت خیانت میکنند. شنبه - 19 اسفند 1357 امروز زنان در دادگستری تجمع اعتراض آمیزی در مورد حجاب اجباری داشتند. آنها شعار میدادند: «میجنگیم، میجنگیم، بر ضد استبداد» و «رهبر ما خمینی، مرام ما آزادی» جمعی از کارکنان زن رادیو تلویزیون نیز به تجمع کنندگان پیوستند. گروهی از مردان مخالف اجتماع زنان میخواستند وارد دادگستری شوند که پاسدارها اجازه ندادند. در همین حال، زندانیان در دادگستری شلوغ کردند. پاسداران برای متفرق کردن مردان تیر هوایی شلیک کردند. همچنین به علت تحصن زنان و درگیریها خیابانهای اطراف دادگستری بسته و در خیابانهای مجاور، ترافیک شد. زنان اجتماع کننده همچنین قطعنامهای با هشت بند صادر کردند. در این بیانیه با تاکید بر این که «[رهبر انقلاب] صریحا متذکر شدهاند که هزار و چهارصد سال به عقب بر نمیگردند.» اعلام شد: زنان هم وظایف اجتماعی خود را انجام میدهند و هم در خانه تربیت نسل آتی مملکت را و پوشش متعارف زنان باید با توجه به عرف و عادت به تشخیص خود آنها واگذار شود. حق برخورداری مساوی با مردان از حقوق مدنی و حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، برخورداری از آزادی بیان، عقیده، شغل و اجتماعات برای زنان و مردان و امنیت کامل زنان در استیفای حقوق و آزادیهای قانونی باید تأمین شود. هما ناطق، استاد دانشگاه نیز بیانیهی سازمان ملی دانشگاهیان را خواند که در آن آمده بود: «ما مخالف حجاب نیستیم، بلکه مخالف تحمیل آن هستیم... زنان بی حجاب هرگز به زنان باحجاب توهین نکرده اند، بنابر این ما خواستار احترام متقابل هستیم.» پس از پایان این تجمع، کمیتهی انقلاب از اتوبوسهای شرکت واحد برای انتقال دختران دانش آموز به خانههایشان استفاده کرد. عدهای از زنان معترض به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند که در حوالی دانشگاه، عدهای آنها را هو میکردند. امروز همچنین سلیمی جهرمی مدیر کل آموزش و پرورش تهران با دانش آموزان در دبیرستانها در مورد حجاب بحثهایی کرد. در چند دبیرستان دخترانه، تظاهرات در موافقت و مخالفت با حجاب شکل گرفت. مجتهد شبستری از مسئولین رادیو تلویزیون در مصاحبهای گفت: «کسانی که در تظاهرات حجاب شرکت کرده بودند، روی هم رفته خواهان خط فکری رژیم گذشته هستند... آن چه در جامعه مطرح شده است، مسئلهی اجبار حجاب نیست، بلکه مسئلهی فرهنگی آن است که تمام جامعه را در بر میگیرد... نه مرد و نه زن هیچ کدام نمیتوانند جو جامعه را تبدیل به جو «س ک س ی» کنند... حجاب اسلامی در چادر خلاصه نمیشود.» عاطفه ثابتی در کیهان نوشت: «برادرم! هنوز طنین صدایت که فریاد میکردی «درود بر تو خواهر مبارز» در گوشم میپیچد... ولی دیروز چند تن به ظاهر متعصب را به عنوان یک معترض به خود و دیگر خواهرانم دیدم... آنها بودند که بر سرم فریاد کشیدند «یا روسری، یا تو سری». نه! تو آن برادر خوب من نبودی که این چنین خصمانه نگاهم میکردی. این تو نبودی که برای ترساندنم تیر هوایی شلیک کردی. نه برادرم این تو نبودی که باعث شدی من در طلوع آزادی جای آزادی را خالی ببینم.» ناهید مستجابالدعوه نیز نوشت: «من یک معلم هستم و به تمام اصول دینی و مذهبی پایبندم. در نتیجه به حجاب هم مانند اصول دیگر اعتقاد دارم... دوستان غرب زده مرا امل خطاب میکردند و آشنایان خشکه مقدس که اسلام تحمیلی را پذیرفته بودند من را یک لامذهب میدانستند و میگفتند که بدون چادر هرگز عبادتهایم مورد قبول خداوند قرار نخواهد گرفت! در تظاهرات نیز در حالی که... فریاد میزدم: آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، با این متلک روبرو میشدم که اول یک چادر بدوز، بعد جمهوری اسلامی را فریاد کن!... آیا چریکهای ما باید با چادر به جنگ دشمن بروند؟ آیا باید ما با چادر پشت میز ادارات بنشینیم؟» هوشنگ امیری در یادداشت «این جانیان که به زنان حمله میکنند» نوشت: «چون اوباشان و جانیان به زنان توهین و آنها را به مرگ تهدید میکنند. چند جا زنان را به باد کتک میگیرند، جایی جامه بر تنشان میدرند، در دانشگاه تهران مسلسل به دستی میخواست آنها را به رگبار ببندد... اینها که زنان را، حریم مقدس و انسانی آنها را میآلایند چه کسانی هستند؟ جواب را در اعلامیهی کمیتهی امام مییابیم که آنها را جنایتکار و خیانت پیشه میخواند و غیر از این نیست.» حجت الاسلام اشراقی در یادداشتی اختصاصی برای کیهان نوشت: «بانوان... چه خوبست جهاد با نفس که بزرگترین جهاد است، بنمایند. (البته بانوان مسلمان بی حجاب)... شما آزادی دارید، اما شخصیت و شرافت شما به حجاب اسلامی است...» سیمین دانشور هم در مقالهای با عنوان «بیایید ایران ویران را آباد کنیم.» نوشت: «رضاخان به زور و خشم حجاب را از سر زنان برداشت و پسرش قانون حمایت خانواده را پیش آورد. هیچ کدام اساس درستی نداشت... من به انقلاب مردم ایران عشق میورزم. در انقلاب اسلامی ایران با ابعاد وسیع و حیرت انگیزش، زنان همگام مردان بودند... من حضرت خمینی رهبر انقلاب مردم ایران را کلمه الحق میدانم... چنین مردی بارها و بارها گفته است که مسئول نسل آینده است و آرزویش نظام حکومتی است اسلامی و ایرانی که حافظ استقلال و دموکراسی باشد... متأسفانه دست های مرئی و نامرئی در کار و در راه است و میداند که آسانترین راه مخدوش کردن چهرهی پاک انقلاب مردم ایران، تفرقه اندازی... است... خوشبختانه هوشیاری حضرت خمینی و دل آگاهیش به این بحث خاتمه داد و حق زن را در اسلام حتی برتر از مرد شمرد. اینک مسئلهی حجاب مطرح شده است، به وسیلهی تلفن و از طریق رادیو و آن هم نه به زبان حق خود حضرت خمینی... خیال همه را راحت کنم که حجاب به صورت چادر یک مسئلهی اسلامی نیست، یک مسئلهی سنتی است... سرانداز و چادر بیشتر پوشش خاص زنان دربارههای یغمامنش و عیلام... بوده است. اما چه مسئلهی چادر و چه حجاب شرعی اسلامی... از مسائل فرعی و فقهی و ظاهری است در حالی که فعلا کوهی از مشکلات در برابر ما برپا ایستاده است... درد زنها را میدانم. مسئله بر سر این نیست که حجاب به سر بکنند یا نکنند. مسئله در ترس از لچک به سر شدن است. مسئله بر سر ترس از دور ماندن از مسئولیت عظیم است.» یک شنبه- 20 اسفند 1357 تیتر اول امروز اطلاعات به نقل از آیت الله طالقانی: «در مورد حجاب اجبار در کار نیست.» وی که دیروز همسرش فوت کرده است در مصاحبهای رادیو تلویزیونی گفت: «حجاب اسلامی حجاب شخصیت و وقار است و هیچ اجباری هم در مورد آن در کار نیست...مسلما نظر امام هم به مصلحت زنان ما و هم خواهران و دختران ماست و هم مطابق با موازین اصول دین مبین اسلام است... حجاب یک مسئلهی سنتی و تاریخی است در عمق تاریخ ما و تاریخ شرق... اشتباه میکنند خانمهای ما که اگر یک روسری روی سرشان بگذارند اینها از حیثیت آنها کم خواهد شد... حجاب ساختهی من و فقیه و اینها هم نیست، نص صریح قرآن است. آیهی حجاب برای شخصیت دادن به زنان است... آیا این مانع از آن است که کار اداری داشته باشند؟ نه. مانع از این است که کار فرهنگی داشته باشند؟ نه. به شرطی که در راه خدمت باشد... اصل مسئله این است که هیچ اجباری هم در کار نیست و مسئلهی چادر هم نیست.» مهدی هادوی، دادستان کل انقلاب در بیانیهای مزاحمان خانمهای بی حجاب را ضد انقلاب دانست و مزاحمت برای آنها را «مخالف منویات امام خمینی» اعلام کرد. وی همچنین گفت طبق تحقیقات این مزاحمین از افراد ضد انقلاب هستند و از «برادران و خواهران عزیز» تقاضا کرد که «بهانه به دست مخالفین انقلاب که میخواهند از فرصت سوء استفاده کنند، ندهند.» آیت الله بهاءالدین محلاتی از شیراز پیام دادند که «تاکید اسلام [بر حجاب] ناشی از ارزشی است که برای طبقهی بانوان قائل شده... از هرگونه ابزار خشونت نسبت به بانوان احتراز کنید.» کمیته امام نیز در مورد هما (هواپیمایی ملی ایران)، اطلاعیهای به این شرح منتشر کرد: «به دستور کمیتهی مرکزی انقلاب اسلامی در مورد حجاب و نحوهی اجرای آن نسبت به خواهران و همکاران ارجمند هما خصوصا به اقلیتهای مذهبی تحت هیچ شرایطی اعتراض و یا دستورالعملی صادر نفرمایید. تنها دستورات و نصایح امام خمینی دامت برکاته مورد قبول ملت ایران است. از طرف کمیتهی امام- مجید ساعی» صبح امروز هم هزاران نفر از زنان که توسط حلقهای از مردان محافظت میشدند، به سوی میدان آزادی راهپیمایی کردند. به دنبال آنها عدهی زیادی از مردان با شعار «ساواکی، منافق، پیوند تو ننگین باد» و «بی حجاب، کمونیست، طرفدار کارگر نمی شه.» حرکت میکردند. این زنها به علت تهاجم مردم نتوانستند در میدان آزادی سخنرانی کنند و به تدریج پراکنده شدند. امروز عدهای از زنان در تهران مقابل وزارت امور خارجه گرد آمدند و با صدور قطعنامهای خواستهای خود را در جهت تأمین حقوق زنان مطرح کردند. این عده نامهای برای تسلیم به مهندس بازرگان آماده کردند. جمع دیگری از جمله چند تن از هنرپیشگان زن تئاتر نیز به این گروه پیوستند. گروهی از زنان کارمند بانک سپه نیز با حجاب اسلامی به روزنامهی اطلاعات آمدند و اعلام کردند طبق توصیهی امام عمل کردهاند. همچنین در دانشگاه تهران زنانی حضور یافتند و با هم بحث و گفتگو کردند. در این تجمع که تا ظهر طول کشید، عدهای از مردان شعار میدادند: «مسئلهی حجاب نیست، توطئهی آمریکاست.» عدهای از دختران دبیرستانی هم شعار دادند: «مسئلهی حجاب نیست، مسئلهی اعدام است.» جمعیت زنان و اتحادیهی انقلابی زنان مبارز همزمان با تظاهرات زنان در دانشگاه صنعتی، با انتشار پرسشنامه اقدام به عضوگیری کرد. در سنندج، صدها تن از زنان در یک راهپیمایی، توهین به بانوان را محکوم کردند. در اصفهان نیز حدود 50 نفر از زنان کارمند و دانشگاهی و 2 تن از بانوان قاضی به دفتر روزنامههای کیهان و آیندگان رفتند و به حجاب اجباری اعتراض کردند. آنها گفتند فردا مقابل دانشگاه اصفهان تجمع میکنیم. در چند دبیرستان دخترانه تبریز نیز، دانش آموزان در اعتراض به برقراری حجاب، سر کلاس نرفتند. دکتر علی اصغر حاج سید جوادی در مقالهای با عنوان «نه استالین، نه سلطان سعید بن تیمور» در روزنامهی اطلاعات نوشت: «این دستور که زنها باید حجاب اسلامی بپوشند [به] نتیجهای جز افزایش نارضایتی و سرخوردگی از انقلاب از طرف مردم و افزایش درگیری بین مردم و مأموران کمیتهها نمیرسد.» وی در ادامه آورد: «این که اصول و فروع دین اسلام را کسی جز روحانیون و عالمان دین نمیتواند و نباید بفهمد و تفسیر کند و با شرایط زمان و مکان محیط زندگی خود توجیه نماید هیچ گونه پایهی عقلی و منطقی ندارد و هدف اساسی آن چیزی جز تمرکز قدرت مذهبی در دست گروهی خاص و ایجاد فاصلههای مصنوعی بین مردم و مذهب و قرار گرفتن بین مردم و مذهب به عنوان واسطه نیست... اگر منظور از حجاب اجتناب و پرهیز زنها از افراط در خودآرایی و برهنگی و جلفی است در این صورت لازمهی حضور زن در یک فضای انقلاب اجتماعی حفظ حرمت و حیثیت خود از طریق مراعات در ایجاد تعادل اساسی در شکل و وضع و حرکت خود میباشد. اما اگر منظور از حجاب اجبار در پوشیدن چادر و استعمال روسری است در این صورت به افراد غیر مسئول و یا کسانی که اکنون خود را در شهرهای ایران مسئول تأمین نظم میدانند اجازه میدهد که به بهانهی این دستور دست به اعمال خشونت نسبت به زنها بزنند.» بعد از ظهر امروز صادق قطب زاده سرپرست رادیو و تلویزیون ملی، به میان دختران دبیرستانی معترض به سانسور آمد که مقابل ساختمان تلویزیون تجمع کرده بودند. او گفت: «ما اجازه نمیدهیم حتی به اقلیت ظلم شود اما اجازه نمیدهیم اقلیت به دیگران که حجاب دارند تهمتهایی بزنند.» وی همچنین دربارهی پخش نشدن فیلم بانوان معترض از تلویزیون گفت که فیلمها برای نمایش آماده نبوده است. (این فیلم، امشب از تلویزیون پخش شد) برخی گزارشها تعداد این افراد را 50 نفر و یکی از شعارهای آنها را «آزادی، استقلال، جمهوری مردمی» اعلام کردهاند. معترضین میگفتند تنها بخش کوتاهی از تجمع که در آن شعار «درود بر خمینی، سلام بر آزادی» بوده، از تلویزیون پخش شده است. بنابر گزارش اطلاعات، امام خمینی در دیدار ساعت 7 و 30 دقیقهی بعد از ظهر امروز با خبرنگاران خارجی، در پاسخ به یک خبرنگار زن فرانسوی که دربارهی مسئلهی حجاب و اعتراض زنان ایرانی پرسیده بود، پاسخ داد: «همان نظراتی که آقای آیت الله طالقانی فرمودند، مورد نظر من و صحیح است.» شهلا روزبه در روز جهانی زن در مورد کشف حجاب رضاخانی گفت: «کشف حجاب، نارضایتی عمومیای در زنان ایجاد کرد. تودهی وسیع آنان که همچنان پای بند سنتها و آداب زندگی خاص خود بودند، در مقابل این دستور مقاومت میکردند... اصلاحات اجتماعیای که رضاشاه صورت داد، تماما در جهت حفظ منافع خود و پایگاه اجتماعیای که وی بر آن متکی بود یعنی فئودال- بورژواها عمل میکرد.» قضات و وکلای زن دادگستری در بیانیهای از آیات عظام و دولت موقت مهندس بازرگان که «با درایت سیاسی و انقلابی خود» عدم اجباری بودن حجاب را اعلام کردند، تشکر کردند و مسئلهی تحمیل حجاب را پایان یافته تلقی کردند. دوشنبه- 21 اسفند 1357 گروهی از زنان در دانشگاه تهران تجمع کردند. عدهای از دانشجویان مسلمان به مخالفت با اجتماع زنان شعار میدادند و میگفتند اینها طرفداران قانون اساسی هستند و باید در میدان امجدیه تجمع کنند. مراسم راهپیمایی صبح امروز زنان در مخالفت با تحمیل حجاب که قرار بود از دانشگاه تهران به سمت میدان آزادی برگزار شود، منتفی شد. علت این امر این بود که چند تن از زنان سخنران در دانشگاه تهران گفتند چون به نکات مورد نظر خود در مورد لغو تحمیل حجاب دسته یافتهایم، دلیلی ندارد راهپیمایی کنیم. در این برنامه زنان شاغل در ادارات مختلف و دانش آموزان دختر دبیرستانی حضور داشتند. همچنین در تبریز عدهای از راهپیمایی اعتراض آمیز دختران دانش آموز و دانشجو و زنان شاغل جلوگیری کردند و چند تیر هوایی شلیک شد و زنان نیز در خیابان متحصن شدند. از بندرعباس نیز خبر رسید که گروه کثیری از دختران دانش آموز و زنان معلم و شاغل در مخالفت با حجاب اجباری راهپیمایی کردند. خانم «کیت میلت» عضو کمیتهی بینالمللی زنان آمریکا که به دعوت کمیتهی دفاع از حقوق زن به ایران آمده بود در یک مصاحبه گفته که به مناسبت 17 اسفند روز جهانی زن در تهران حضور یافته و با توجه به مبارزه علیه شاه سابق با پیامی از «سیمون دوبوار» به ایران آمده است. وی همچنین اعلام کرد حساب رژیم آمریکا از زنان و مردان آزادی خواه این کشور جداست و ما از همهی زنان در برابر هر نوع ستمی دفاع میکنیم. سازمان مجاهدین خلق ایران در بیانیهای اعلام کرد: «حجاب به عنوان یک نهاد انقلابی اسلام فیالواقع چیزی نیست جز کوششی اجتماعی به خاطر رعایت و حفظ سلامت اخلاقی جامعه... و ما مطمئنیم که خواهران و برادران انقلابی ما... این ضرورت را به بهترین وجه رعایت نموده و خواهند نمود؛ لذا هر موضع گیری خصمانه برای تحمیل جبری هر شکلی از حجاب بر زنان این میهن... نامعقول و نامقبول است چرا که بار گران فرهنگ امپریالیسمی را هرگز نمیتوان به یک باره و جدا از جریان دراز مدت تدریجی... فرو نهاد... مبادا پیرامون مسئلهای که اکنون کاملا حل شده به نظر میرسد جنجالی بی جهت برانگیخته شده... از مسئلهی اصلی غافل بمانیم.» این بیانیه دو روز بعد در روزنامهی اطلاعات چاپ شد. هما ناطق در مقالهای در کیهان نوشت: «من عضو هیچ یک از گروههای جمعیتهای زنان نیستم... من فرد مستقلی هستم... مبارزه زن و مرد نمیشناسد... به ما گفتند: ما نیروهای ضد انقلابی... ضد حجاب... طرفداران قانون اساسی... تفرقه انداز هستیم. ما هیچ یک از اینها نیستیم... انتخاب نوع پوشاک از ابتداییترین حقوق هر فرد است. تحمیل نوع پوشاک در جهت نفی آزادی و در تحریف ایمنی اجتماعی است. در دوران پهلوی کدام مرد از آزادی برخوردار بود که زن از آزادی برخوردار شده باشد... عنوان کردن مسئلهی زن، در این برهه از مبارزه و در این مرحله از جنبش یک مسئلهی انحرافی است. ما نباید در این شرایط مسئلهای به نام مسئلهی زن داشته باشیم... خطر انحصارطلبی و تبدیل شدن به گروه فشار در تک تک ما نهفته و باید هشیار باشیم.» اسلام کاظمیه نیز در این روزنامه نوشت: «صاحب این قلم تا این ساعت که صبح شنبه نوزدهم اسفند است از شهرستانها و زنان و مردان شهرستانی و عکسالعمل آنان در برابر شعار «حجاب اسلامی» خبری ندارد. گمان نمیکنم در آن جاها خبری هم باشد... تب تاب شعار «حجاب اسلامی» از حوزهی محدود شهر تهران و چند شهرستان دیگر فراتر نتواند رفت... تکلیف حجاب و میزان آن را با توجه به زمان و مکان و امکان اشاعهی فساد و نحوهی جلوگیری از آن، اجتهاد تعیین میکند، همان طور که امام خمینی عموم مردم را از مزاحمت بانوانی که احتمالا چادر بر سر ندارند به شدت منع کردهاند.» قدسی قاضی نور هم نوشت: «برای زنان عروسکی که تمام فکرشان، خواستهشان و وقتشان صرف زیباتر شدن بوده، روسری کار نهایی است؟... با بستن یک روسری فکر نکنیم که زنان و دختران ما از حالت عروسکی به در میشوند، نه... آیا وجود ندارند زنانی که با زنانهترین و بدن نماترین لباسها یک روسری روی سر دارند؟... بیایید کاری کنیم که مسئلهای به نام زن وجود نداشته باشد.» سه شنبه- 22 اسفند 1357 صادق قطب زاده در یک سخنرانی گفت: «چون متأسفانه از فرمودههای امام خمینی برداشت درستی نشده، عدهای فرصت طلب و ضد انقلاب آن را تبدیل به آشوب کردند.» در بخش پیام خوانندگان روزنامهی اطلاعات امروز، «امضا محفوظ» با اشاره به بیانیهی سازمان ملی دانشگاهیان تهران که در آن گفته شده بود: «انتخاب نوع پوشاک از ابتداییترین حقوق هر فرد است»، گفت: «من یک استاد دانشگاه هستم... میخواهم از سازمان ملی دانشگاهیان بپرسم: اگر زنی با یک مایو در خیابان ظاهر شود و این را پوشاک خود بداند... آیا به او ایرادی وارد هست یا نه؟» [من این بیانیه را در روزنامه ها پیدا نکردم. شاید اشاره این خواننده به صحبت های هما ناطق بوده است.] چهارشنبه- 23 اسفند 1357 زنان طرفدار حجاب اسلامی طی اطلاعیهای، زنان مسلمان تهران را به شرکت در یک گردهمایی در روز جمعه دعوت کردند. متن این اطلاعیه به این شرح است: «هموطن متعهد و مسلمان؛ به منظور دفاع از حجاب اسلامی و همچنین به خاطر تایید و تقدیر از تلاشهای خستگی ناپذیر آقای صادق قطب زاده منتخب امام در برابر عناصر ناآگاه و عوامل ضد انقلاب در روز جمعه 25 اسفند از ساعت دو بعد از ظهر در خیابان جام جم با شرکت خود در این گردهمایی رشد اخلاقی، مذهبی و تداوم روحیهی انقلابی خود را نشان میدهیم. زنان مسلمان تهران» مهدی بازرگان، نخست وزیر ایران در پیامی تلویزیونی گفت: «میروند دایما پشت گوش آقا میخوانند که اینها در ظروف طلا و نقره غذا میخورند، در وزارت خانهها زنهای لخت هستند و در کاخهای فرعونی زندگی میکنند. این گرفتاری همیشه بوده، در این گیرودار گرفتاریها و مسائل و مصائب چه موضوعات فرعی را پیش میکشند.» یک پرستار به پیام خوانندگان اطلاعات گفت که یونیفرم پرستاران کاملا تقلیدی از غربیان است و شاید با روحیات «ایرانی-اسلامی» سازگار نباشد؛ و پیشنهاد کرد در فرم یونیفرمها و کلاه پرستاری تغییراتی متناسب با مذهب و ملیت به وجود آید. «فرزانه تأییدی»ِ بازیگر هم به اطلاعات گفت: «روز شنبه چند جوان ماجراجو با قیچی به من حمله کردند و قصد داشتند موی سرم را بتراشند. مردم به کمک من شتافتند و رهایم کردند. با توجه به این که من روسری هم به سر داشتم، معلومست که این عناصر قصد لطمه زدن به نهضت انقلابی داشتند و دولت باید شدیدا با چنین عواملی مبارزه کند.» جمعه- 25 اسفند 1357 «کیت میلت» رهبر نهضت زنان آمریکا به آسوشیتدپرس گفت که وقتی میخواسته در هتل اینترکنتینال کنفرانس مطبوعاتی داشته باشد، مدیر هتل با فریاد از او خواسته از هتل بیرون برود و او در حاشیهی خیابان با خبرنگارها حرف زده است. وی گفت آقای امیرانتظام معاون نخست وزیر گفته است من از ایران اخراج شدهام ولی این چنین نیست و اگر از من خواسته شود از ایران بروم، فورا این کار را خواهم کرد. شنبه- 26 اسفند 1357 یونایتدپرس خبر داد: دولت موقت انقلاب، «کیت میلت» را از ایران اخراج کرد. مأمورین ادارهی اقامت اتباع بیگانه وابسته به پلیس به هتل او رفتند و به او گفتند با اولین پرواز ایران را ترک کند. وی از دو هفته پیش در ایران است. کیهان، پاسخ یک دختر دانش آموز به سیمین دانشور را به چاپ رساند. در این پاسخ آمده است: «با بیشتر قسمتهای مقالهتان هم عقیده هستم، اما در مورد بعضی از مسائل نسبت به نوشتهتان انتقاداتی دارم... حجاب هیچ گاه مانع فعالیتهای اجتماعی نبوده و نخواهد بود... طرح این مسئله [حجاب] صرفا طرح یک مسئلهی فقهی نیست بلکه در حال حاضر یک امر انقلابی است... مطمئن باشید همان اسلامی که امر به حجاب میکند، همان اسلام به زن امر میکند که فاطمه گونه و زینب گونه باید در مسئولیتهای اجتماعی و صحنهی حق و باطل اجتماع دخالت نماید... تو آزادی اصلا حجاب داشته باشی یا نه... ولی منی خواهرم، چادر سیاه بر میگیرم تا به همه اعلام نمایم که من عزادارم.» همچنین در این روزنامه متن سخنرانی ابوالحسن بنی صدر در مورد زنان و تأمین حقوق آنان به چاپ رسید. یک شنبه- 27 اسفند 1357 آیت الله مکارم شیرازی در مقالهای در روزنامهی اطلاعات، نوشت: «رهبر انقلاب یک حکم مسلم اسلامی را در شکل یک نصیحت بیان کرد... آنها فکر میکردند سوژهی خوبی به دست آوردهاند، ناگهان به آن دامن زده و شروع به سم پاشی کردند. مسئله منحصر به حجاب نیست و ما در آینده نیز با این گونه صحنههای ضد انقلابی... روبرو هستیم... برای پیاده کردن اصل و اساس اسلام -تا چه رسد به یک حکم فرعی- توسل به خشونت و اجبار و اکراه در مقررات اسلامی محکوم است... آنها که با مقالات تحریک آمیز سعی میکردند این مسئله را بزرگ کنند، حداقل ناآگاهانه تحت تأثیر دشمنان قرار گرفتند... ما در آینده نیز با این گونه صحنهها و این گونه تاکتیکها روبرو خواهیم بود، چرا که هیچ کس... جرئت نمیکند از انقلاب بدگویی کند... آنها به دقت مراقبند که در گوشه و کنار رویدادهای مختلف کشور بهانههایی برای ایجاد بدبینی و نفرت در میان گروههای انقلابی پیدا کنند... پی بردن به نظرات اسلام در زمینهی حجاب و غیر حجاب بدون تخصص کافی امکان پذیر نیست... سخن از اصول عقاید اسلام نیست. سخن از جزئیات برنامههای مختلف آن است.» دکتر نورعلی تابنده، وکیل دادگستری نیز در مقالهای با انتقاد از انتخاب روز 17 اسفند به عنوان روز زن (به جای انتخاب روز شهادت یکی از زنان شهید در مبارزات ایران و شیعه) نوشت: «مگر بانوان ایرانی فقط همین تهرانیها و همین عدهی قلیل هستند؟... امام خمینی... همواره... بانوان را میپذیرفت و بارها تصریح فرمود که حجاب مذهبی در همین حد است و اگر غیر از آن بود، در همان ایام صریحا میفرمود. زیرا دیدیم که ایشان در بیان حقایق و احکام دین و ارائهی راه ارشاد، هیچ تساهل ندارند... آیا طرد آثار شوم اختناق و ترک عادتی که مسیر زندگی آینده است، تحمیل است؟... در هیچ جای دنیا افراد حق ندارند نیمه عریان به خیابان بیایند و مقررات و عرف ملت حداقل پوشش را تحمیل میکند... برای ملت ایران که اکثریت قریب به اتفاق آن مسلمان هستند، این حداقل، همان است که به عنوان پوشش اسلامی عرضه میشود. همهی مملکت که تهران نیست و همهی تهران هم که این بانوان معترض نیستند...از همهی اینها گذشته بانوان ایرانی باید نشان دهند که با آن زن-عروسک که در سالهای گذشته از او ساخته بودند، فرق دارند.» دیدگاه احزاب ،سازمانها و شخصیت های سیاسی حزب توده ايران: " حزب توده ايران طی چاپ بيانيه ای در نشريه نويد با اشاره به استقبال مردم ايران از امام خمينی اين حرکت را بزرگترين استقبال تاريخ خواند و ضمن اعلام حمايت از رهبری امام خمينی اعلام کرد دکتر فريدون کشاورز به علت يک سلسله اقدامات ضد حزبی همچون مسافرت به چين و بند و بست با مراجع چينی به منظور ايجاد تفرقه در حزب توده اخراج شده است."(اطلاعات ۱۹ بهمن ۵۷) " به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاريس، حزب توده ايران در اعلاميه ای که در پاريس انتشار داد اعلام کرد که اقدام امام خمينی برای ايجاد يک شورای انقلاب اسلامی را تأييد می کند.در اين اعلاميه گفته می شود „ برنامه سياسی امام خمينی مطابق با برنامه حزب توده در مرحله کنونی برای پيشرفت جامعه ايران است.“ کيانوری دبير کل اين حزب می گويد:“ رهبر مذهبی ايران پشتيبانی ما را به خود جلب کرده است و حزب توده عناصر عينی پيشرو در جنبش ايران را قبول دارد و ما به هر کاری دست می زنيم تا با ايشان يک زبان مشترک بيابيم.“ کيانوری از پاسخ دادن به سؤال مربوط به وجود تماس ميان حزبش و امام خمينی خودداری کرد ولی گفت حزب توده از ابتکارات رهبر شيعه مانند اعلام جمهوری اسلامی، الغای سلطنت، تشکيل مجلس مؤسسان، پشتيبانی می کند زيرا تضمين هايی هستند برای همه اشکال دموکراسی خلق و بهره برداری از منابع ملی به نفع عموم. کيانوری همچنين تأکيد کرد که ميان سوسياليسم عملی و نظريه اجتماعی اسلام اختلافات بنيادی وجود ندارد و لذا آمادگی خود را برای همکاری با هر گونه تشکيلات سياسی حتی يک حزب بورژوا که برنامه حزب توده را تأييد بکند اعلام کرد.(کيهان ۱۲ بهمن ۵۷) " نامه مردم" ارگان رسمی حزب توده در شماره ۲۷۴ به تاريخ ۱۴ تيرماه ۵۹(بعد از اعلام قطعی شدن حجاب اجباری) با تيتری درشت چنين می نويسد: "چه دست هائی در کار ايجاد تشنج اند؟" "ضد انقلاب می کوشد با عمده کردن مسله "حجاب اسلامی“ خود را از زير ضربه خارج سازد و با ايجادتشنج و نا رضائی،انقلاب و رهبری انقلاب را آماج حمله کند". سازمان چريکهای فدائی خلق: اين سازمان در اطلاعيه مورخه ۱۲ شهريور۵۷ چنين می نويسد: "پانزده سال از سرکوب خونين و قتل عام تودها در خرداد ۴۲،پانزده سال پس از تبليغات و جار و جنجالهای رژيم فاشيستی شاه در باره انقلاب سفيد،پانزده سال پس از سرکوب وحشيانه مبارزات حق طلبانه و آزاديخواهانه مردم و از بين بردن احزاب و جمعيت ها و شکنجه و کشتار انقلابيون،و سرانجام پس از پانزده سال تبليغ روی شخصيت پوشالی و کثيف شاه خائن و باند درباريان هرزه بعنوان ناجی ملت...." " همزمان با ورود آيت الله خمينی به وطن سازمان چريکهای فدايی خلق ايران با پخش اعلاميه ای مقدم ايشان را گرامی داشت."(کيهان ۱۴ بهمن 57)) " در سالهای تأمل؛ وقتی به فکر نگاه به خود و گفتگو با خود افتادم؛ ديدم سياه ترين برگ در دفتر زندگيم؛ در مقام دبير شعبه زنان در سازمان اکثريت، سکوت پر از تمکين من در برابر اجبار حجاب توسط خمينی بوده است!" (جمشيد طاهری پور-برگهائی از زندگی بخش دوم) "سازمان چريک های فدائی خلق ايران ضمن محکوم ساختن هر گونه اقدامی که به محدويت اجتماعی حقوق زنان بيانجامد،معتقد است که بايد قاطعانه عليه روابط و باورهای پوسيده ای که شخصيت اجتماعی زنان را لگد مال کرده و زن را تا حد يک"عروسک" تنزل می دهد مبارزه شود.ما معتقديم مبارزه برای کسب حقوق اجتماعی زنان را می بايد در راستای پيشرفت مبارزه ضد امپرياليستی-دمکراتيک خلقهای قهرمان ايران سازمان داد. ما از همه زنان و مردان آگاه و مبارز ايران مصرأ می خواهيم که با فعاليتهای پيگير آگاهانه ميان مردم اجازه ندهند،جبهه سرمايه داری وابسته و ايادی امپرياليسم آمريکا،به سود خود از طرح اجباری کردن حجاب اسلامی بهره برداری کنند."(نشريه کار شماره ۶۶ سرمقاله حقوق زن و حجاب اسلامی) سازمان مجاهدين خلق ايران: " به دنبال مبارزات مردم و شدت گرفتن تب انقلاب اسلامی، بختيار لوايح انحلال ساواک و تعقيب فاسدان را به مجلس برد و تصويب نمود. اما اين کار تأثيری در مردم مصمم ننمود.از طرفی در کشورهای ديگر مبارزات ضد شاهی همراه را با ايران ادامه داشت و در اين راستا مجاهدين خلق سفارت ايران در فرانسه را اشغال کردند.بر اساس گزارش روزنامه کيهان، عده ای با دادن شعارهای الله اکبر و به طرفداری از امام خمينی ايتدا کنسولگری و سپس سفارت ايران در پاريس را اشغال کردند. اشغالگران سفارت، که خود را وابسته به سازمان مجاهدين خلق معرفی نمودند، عکس های شاه و خاندان او را از ديوارها کندند و به جای آنها عکس امام خمينی را گذاشتند. اين گروه اعلام کردند تا زمانيکه سفير امام خمينی در پاريس معرفی نشود سفارت را تخليه نخواهند کرد. افراد سازمان مجاهدين خلق پرچم اين سازمان را بر بام سفارت بر افراشته و تابلوی جمهوری اسلامی را بر سر در سفارت نصب کرده اند."(کيهان ۴ بهمن ۵۷57) " در پی بالا گرفتن مسأله حجاب و اظهار نظر سازمانهای گوناگون در اين باره،سازمان مجاهدين خلق نيز طی اطلاعيه ای با اشاره به آزادی که به بهای خون هزاران شهيد به دست آمده هشدار داد دنباله گيری مسائلی که در شرايط کنونی از مسائل اصلی جامعه و جنبش ما نيست به هر نحوی باشد موجب انحراف از مسير اصلی است.در اين اطلاعيه با تأکيد بر سوءاستفاده عناصر فرصت طلب از اين مسأله،تصريح شده حجاب به عنوان يک نهاد انقلابی اسلام چيزی جز کوشش اجتماعی به خاطر رعايت و حفظ سلامت اخلاقی جامعه نيست و هر موضعگيری خصمانه بر زنان ميهن نامعقول است." )"تبريک مجاهدين خلق به رهبر انقلاب و ملت ايران برای رفراندوم جمهوری اسلامی“(پيام خلق ۲۶ فروردين ۵۸ ساير سازمانها و احزاب: سازمان کارگران انقلابی ايران(راه کارگر) در اطلاعيه خود به مناسبت ۸ مارس در سال ۸۳ چنين می نويسد: "عدم حساسيت نيروهای چپ،مترقی و دمکرات به مسله زنان و حاکم بودن فرهنگ مرد سالارانه بر بينش سياسی اين نيروها از جمله عواملی بودند که اين تظاهرات را از پشتيبانی لازم برخوردار نکرد.ما در اولين کنگره خود درسال۷۰ به نقش خود دراين رابطه،به عنوان يک نيروی تازه شکل گرفته در آن زمان،که در رابطه با حقوق زنان به پاره ای انتقادات بسنده کرده و عملأ از اعتراضات زنان در سالهای ۵۸-۶۰ پشتيبانی نکرديم،انتقاد کرديم." " دکتر سنجابی رهبر جبهه ملی ايران طی مصاحبه ای با خبرنگار بی بی سی راه جبهه ملی را با راه آيت الله خمينی در مبارزه عليه استبداد يکی خواند و اظهار داشت: به عناوين و اسامی مختلف سعی کرده اند و می کنند که جبهه ملی و نهضت روحانی را در برابر يکديگر قرار دهند. وی درباره مغايرت حکومت اسلامی با فلسفه جبهه ملی گفت: جبهه ملی يک سازمان سياسی عرفی مستقل است. ما خواستار احترام به آزادی بيان، مطبوعات، عقيده، احزاب و سازمان های سياسی و صنفی هستم. از نظر ما يک حکومت ملی و مستقل که مورد تأييد اکثريت ملت مسلمان باشد همان حکومت اسلامی است."(کيهان ۸ بهمن ۵۷57) بر اين اساس بود که: دربهار ۵۸، رسماً قانون حمايت از خانواده، ملغا اعلام شد و جای خود را به دادگاههای مدنی داد که حق طلاق را به مراجع شرعی می سپرد. در بهار ۵۸، سن ازدواج برای دختران از ۱۸ سال به ۱۳ سال تقليل يافت. به موازات آن، تحصيل دختران ازدواج کرده در دبيرستانها ممنوع می شود و خود به خود بخش وسيعی از دختران از تحصيل محروم می شوند. دربهار ۵۸، حق قضاوت از زنان سلب شد. زنان ديگر نمی توانستند در رشته حقوق قضايی تحصيل کنند. و کار آموزان رشته حقوق، سرگردان دست به تحصن و اعتراض زدند. دربهار ۵۸، هنرستانهای مختلط نيزاز تصميمات "انقلابی“ بی نصيب نماند و اعلام شد که هنرستانهای مختلط بايد تعطيل شوند. خود بخود دختران هنرستانی که مدرسه مستقلی نداشتند، سرگردان شدند. دربهار ۵۸،حکومت برای محدود کردن مهد کودک کارخانجات و ادارات وارد عمل شد. بانک مرکزی، وزارت آب، سازمان برنامه و بودجه، کارخانجات استارلايت و مينو از آن جمله اند. اين اقدامات مورد اعتراض زنان قرار گرفت. دربهار ۵۸، مراکز رفاه خانواده به تعطيل کشانده شدند و مراکز کمک به کودکان و تنظيم خانواده محدود شد. مددکاران اجتماعی که در اين مراکز مشغول کاربودند به خدمات غير تخصصی گماشته شدند. توزيع قرص های ضد حاملگی کاملا ً محدود شد و تنها در اختيار زنان بالاتر از ۴۰ سال قرار گرفت. حکومت ايران همه اين اقدامات را پيش از تدوين قانون اساسی اش انجام داد. متن PDF نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|