logo





دوازده بادیه در نوردِ شب

چهار شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹ فوريه ۲۰۱۴

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
1- پیراهنِ پرندِ پگاه
بر شانۀ شب بو
تجلّیِ رؤیا، ناگاه
بهار آمده است!
2- ماه در پشتِ شاخه های شب
ایستاده بود
شب می گذشت
ماه اما نمی گذشت
3- نشسته کنارِ شب
شهر؛ هیاهو وانهاده از سرِ خویشتن
نشسته کنارِ سوسوی سکوت
به ناگهانِ برگریز
در انزوایِ ناگریز
4- خالیِ خیالِ خود را
آوندی کژمژ
از سحابِ سراب
سرشار می کند
شبدرِ چار پَر
هموندیِ آتش وُ آب وُ باد وُ خاک را
می شناسد
5- پایِ چاهی
دَلوَکی خالی وُ سرد
رُسته بر دستِ تبر
غنچه ای کوچک وُ زرد
6- تکیده درختِ تنهایی
به پناهش نیاز نیست
خزه ها با یادِ دورِ دریایی
سایبانِ آب را خواب می بینند
سکوت پیراهنی ست
که قاصدک سویِ صحرا می بَرَد
7- پرنده ای
بر شانۀ شب بوسه ای سپُرد
و در چشمه ای
نهان شد
8- صدفِ حوصله بشکن
و برون آی از آن
همپَرِ دردِ زمین
گوهرِ گرمِ زمان!
9- از درِ باغ سَرَک می کِشد وُ باز امید
به خود می گوید:
باغبان خفته وُ بیدار درخت
بگذر از خلوتِ پرچین وُ بچین
خوشۀ نُورسِ انگورِ سپید
10- باغی به ناگهان خفت
بارانِ برگ بارید
دستی دریچه را بست
دستی چراغِ پاییز
بر دارِ کوچه آویخت
11- سازِ آبشار
پشنگه های عشق
خُنکای درخت
فرازِ آرزو؛ کویر وُ سار
12- صدای کلاغ
پروانه های سپید
آدمکِ برفی
تنها نیست
2014 / 2 / 19
http://rezabishetab.blogfa.com‍

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد