logo





کتاب جدیدی که داستان های خوب دارد

چهار شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲ فوريه ۲۰۱۴

صفیه ناظر زاده

ashke.ghoghnous.jpg
کتاب دیگری بنا م " اشک ققنوس " از دکتر محمود صفریان که مجموعه دوازده داستان است به دستم رسید، خواندمش.
هر بار کتابی از این نویسنده منتشر می شود خواننده با دنیای روشن و تازه ای از فضای دل انگیر ادبیات فارسی روبرو می شود، و فرصتی دست می دهد تا با زندگی های مختلف مردم همراه با کاراکترهای داستان ها آشنا شود.
صفریان دراین کتاب نیزخواننده را با خوشی ها و ناخوشی های بازیگران داستان هایش آشنا می کند، و چنان ملموس که خواننده خود را همراه آن ها می بیند.

داستان های این کتاب نیز چون سایر داستان های کتاب های دیگرش همه در یک روال واز یک جنس نیستند، و این تنوع و فراز و نشیب ها از خصوصیت کارهای اواست.
وقتی در این کتاب داستان " خانه تسخیر شده " را که داستان شروع کتاب است می خوانیم و بانثری انحصاری، با دردی " یا اگر نه درد، با مشکلی " آشنا می شویم، کمترین ربط و همآهنگی با سایر داستنان هائی که آن ها نیز هر کدام در حال و هوای خاص خود هستند ندارد. در حقیت هر داستان با دادن شاخ و برگ می تواد در راه رمان شدن گام بر دارد، کاری که نویسنده علاقه ندارد و همین مقدار را در مورد هر سوژه کافی می داند و می گوید ادامه اش بیشتر می تواند زیاده گوئی باشد.

داستان " همسفرم اسدالله " که یکی دیگر از داستان های خواندنی این کتاب است، چنان در مسیر و نحوه گفتاری دیگراست که خواننده فکرنمی کند دارد کتابی با مجموعه داستانها ی مختلف می خواند بلکه خود را با رمان کوچکی با نوسان خاصی روبرو می بیند و اگر از اهالی کتاب خوان باشد غرق تفکر و نوعی خاص از لذت خواندن می شود.
صفریان خود نیز در داستان هایش و با آدم های آنها زندگی و حشر و نشر دارد، واین یعنی که بشکلی داستان ها گذرانی در دنیای واقعی دارند وخواننده گمان می برد هر داستان رخدادی است در کوچه های زندگی او.

او، نویسنده ای رئالیست است و بر بال رویاهای عنان گسسته در فضا های غیر واقعی پرواز نمی کند.
در داستان هایش هیچگونه نگاهی به " خشونت – به سیاست – و به رویا هائی با رنگ های من درآوردی و در قهر با زندگی " دیده نمی شود. او نمی خواهد حریم داستان هایش رنگ و بوئی جز نمایشی از واقعیت داشته باشد.

صفریان برای اولین بار در نوشته " گام هائی در کوچه های خاطره " از خاطراتی می گوید که خواندنی است، هرچند خاطراتی است که به طاق تاریخ ذهن او پیوسته است ولی بیانش از سوی او تازگی دارد و به واقع جدید است.

او در داستان " خاله پوران" قدرت نمایاندن شخصیت و خصوصیات فرد را بنحوی که برای خواننده بسیار ملموس است به نگارش در می آورد.
" .....باهرمالش ، ناله ى لرزانى سرميداد ، که به هيچ وجه دَردى درخود نداشت وبا کمى دقت، رگه هاى کيف را در پهنه صورتش مى شد ديد...."

در داستان " طرح یک حسرت " که در حقیقت می توان گفت نمایشی است در یک پرده از زبان هنر پیشه ای می گوید که نمی خواهد خود را آلوده " معرکه گیری " کند.
وبا تماشاچیان !! از هر دری صحبت می کند :
" سالها پیش، موقعی که روی صحنه داشتم با شور و هیجان نقش دلباخته ای شیدا را بازی می کردم و گمانم بر این بود که شما گوش تا گوش نشسته و مبهوت حرکات و حرفهایم هستید....آن فاجعه رخ داد."

صفریان در کتاب " اشک ققنوس " در حقیقت در هر داستان بنحوی چشمانی خیس دارد. به راستی وقتی از درد ها و باخت ها می گوید نمی شود بی تفاوت بود، حتا نوع خوشی های این کتاب عمق کافی ندارد . چرایش را با خواندن هر داستان بهتر می توان دریافت.

دکتر محمود صفریان با انتشار " کتاب اشک ققنوس " با هر داستانش بیش از پیش به خواننده توجه می دهد که زندگی چنین چهره هائی هم دارد و ما با خواندن آن ها با لایه ها مختلفی از جامعه رنگا رنگی که داریم بیشتر آشنا می شویم و در می یابیم که چه زیبا و توانا توانسته است ما را با زوایا آشنا کند. او با توجه به همه ی کتاب هائی که منتشر کرده است، " اگر منصفانه نگریسته شود " نویسنده ای است صاحب سبک. او بیش از ده ها نوشته متخلف دارد، از نقد های تحلیلی و صادقانه بر بسیاری از کتاب ها و مقالات متعدد و تکه هائی بعنوان دلنوشته ها که در صفحه پایانی کتاب خبر از انتشار آن ها داده است.

می توانم بگویم کار داستان نویسی صفریان با انتشار این کتاب دارد بنحو مطلوبی جا می افتد. من با خوانندگانی از آثارش بر خورد داشته ام و از جانب آن ها می توانم بگویم که او را بخاطر داستان هائی که خواندنشان راحت و اول و آخردرستی دارند می پسندند. و استقبال از آن ها بخصوص از طریق سایت فروشنده آن ها " آمازون "، خود گویای علاقه مردم است.
یکی از آن ها می گفت در داستان های صفریان اغلب با تکه هائی از ادبیاتمان بر خورد می کنیم که فراموش شده بودند، و این می رساند که نویسنده است مردمی، آگاه و مسلط است.
صفریان در داستان های هر کتابش که با وسواس سوژ و شکل بیانش را انتخاب می کند توجه خاصی به خوانندگانش دارد که بتوانند داستان بخوانند و گرفتار جابجائی مهره ها برای جور کردن پازل نشوند.
صفریان در انتخاب سوژه های جذاب برای نگارش داستان هایش بسیار موفق است و نامگذاری هایش زیبا و مورد توجه خواننده است.
نثر او روان و راحت خوان و پر کشش است و مجموعه این ویژگی ها از او نویسنده ای پرداخته شده ساخته است.

خواندن این کتاب را که داستان هائی یگانه دارد و هر داستانش همراه با کششی است که خواننده را ارضا می کند. توصیه می کنم.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد