logo





در جدالِ با مدعی

دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۳ فوريه ۲۰۱۴

یاور استوار

Yavar-Ostvar02.jpg
هرگز به هیات والایان
در کهکشانِ هیچ ذهنِ نجیبی
راهی به اوج
راهی به عرش نبردی.
نه از سلاله‌ی نیکان، بل
مترسکِ مفلوکی بودی
در بیراهه
که ناگزیر،
ماندابِ سالیانِ زیستنت را
در خامشای مزگت و محرابی
رو بر سوادِ جهل
به سجده نشستی!

«والا پیامگذارانت» نیز
فریب‌دهانانی از خیلِ گولیان بودند
ردای دین در بر
با چشمِ شرم‌ریخته
آخته تیغی در مشت
آبداده‌ی نیرنگ
تا گله‌ی جماعت معصوم را
کاینگونه ناگزیر خزانه‌ی دانایی را
بر بالِ باد نهادند
شبانانی به جهل رهنمون باشند.

گول و «مول» هر دو تو بودی
کاینسان حقیر
عفریتِ چهره‌ات را
در چاله‌های « ماه »
-این گاله‌ی مسخر و مفتوح-
از راهیانِ جهل طلب کردی!

گول و مول هر دو تو بودی
و گول‌‌زاده‌ی ذهنت نیز
آن لاخ لاشِ وجودش را
به وعده‌ی مینو،
و رعبِ انگره مینویی
به احتجاج باز نشست
تا زینِ فتحش را
بر گرده‌ی جهالتِ بی‌مرز
پای رکابی باشد تا ذلت!


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد