tahmoures_kiani@yahoo.com
در روزهای اخير پيشرفت های تازه ايران در برنامه اتمی اش موضوع گفتگوها و اختلاف نظر در ميان کارشناسان غربی شده است. اين اختلاف نظرهاهنگامی اوج گرفت که آژانس بين المللی انرژی اتمی در گزارش اخير خود اعلام کرد ايران در خلال دوسال گذشته موفق به توليد بيش از يک تن اورانيوم غنی شده با درجه خلوص پايين شده است.اين گزارش موجب شد تا بسياری از کارشناسان به اين نتيجه برسند که ايران به نقطه عطف مورد نظر در فن آوری هسته ای،يعنی تکميل چرخه سوخت هسته ای دست يافته است. همچنين، آقای آموس يادلين،رئيس اطلاعات ارتش اسرائيل،در گزارش ماه مارس خود به کابينه اين کشور،اعلام کرد ايران به مرحله نهايی قابليت اتمی وارد شده است. به گفته کارشناسان اتمی،مرحله نهايی در فن آوری هسته ای يعنی يک کشور می تواند به سرعت و بدون باخبر شدن سايرين،بقيه مواد و تجهيزات لازم را برای توليد سلاح اتمی به کار گيرد. يعنی اگر مسئولان سياسی ايران تصميم بگيرند خواهند توانست بمب اتمی بسازند. سرانجام،آقای احمدی نژاد،در جشن هسته ای اخير به گمانه زنيها پايان داد و دستيابی ايران را به فن آوری چرخه کامل سوخت هسته ای تأييد کرد. از نظر فنی هنگاميکه يک کشور به چرخه کامل سوخت هسته ای دسترسی دارد می توان آن کشور را دارای قابليت اتمی و عضو باشگاه کشورهای اتمی جهان دانست. از نظر سياسی،اما،دست کم شناسايی دوفاکتو از سوی کشورهای بزرگ جهان لازم است تا يک کشور را عضو باشگاه اتمی به شمار آورد.
در ايالات متحده،نيز،اختلاف نظر درباره برنامه اتمی جمهوری اسلامی و اهدافش از دستيابی به فن آوری هسته ای بالا گرفته است. هنوز چه در ميان کارشناسان دولتی و چه درميان کارشناسان مستقل در ايالات متحده در اين باره که آيا ايران به اين نقطه عطف در فن آوری هسته ای خود رسيده است،نظر واحدی وجود ندارد. بنا به گزارشات رسانه ای،برخی از کارشناسان دولتی به اين نتيجه رسيده اند که ايران با دستيابی به نقطه عطف مزبور،در آستانه توانايی برای ساخت نخستين سلاح اتمی خويش است. برخی ديگر،اما،بر اين باورند که اين نتيجه گيری بر اساس اطلاعات نادرست بنا شده است. مهمترين اظهارنظر تازه درباره پيشرفت برنامه اتمی ايران از سوی دريادار مولن،رئيس ستاد ارتش،مطرح شد. آقای مولن در يکی از برنامه های تفسيرخير شبکه سی ان ان گفت ايران موارد لازم و کافی برای ساختن يک بمب را داراست. بنابر نظر آقای مولن ايران می تواند به سرعت بمب خود را بسازد چون مواد لازم را به دست آورده است. برخی ديگر از کارشناسان با اشاره به اينکه ايران هنوز توانايی شکافتن اتم به منظور ساخت بمب را ندارد،می گويند تخمين های آقای مولن نادرست است. آقای جفری لوئيس،مسئول ابتکار استراتژيک اتمی در موسسه آمريکای نوين،با نظر آقای مولن مخالف است و می گويد: "ايران بايد ساختار سلسله آبشارهای سانترفيوژهای خويش را دگرگون کند تا بتواند اورانيوم با درصد پايين را به اورانيوم غنی شده با درصد بالا تبديل کند. چنين کاری نيز به سختی پنهان کردنی است و همچنين زمان زيادی لازم دارد". برخی زمان لازم برای چنين فرآيندی را يکی دو سال و برخی ديگر چندين سال برآورد می کنند. به نظر می رسد رابرت گيتس،وزير دفاع ايالات متحده،با برآورد رئيس ستاد خود مخالف می باشد. آقای گيتس در برنامه "ديدار با رسانه ها" اعلام کرد: "آنها [ايرانيان] هنوز به نقطه ساخت سلاح نزديک نشده اند،و اين کار وقت می خواهد. و سئول اساسی اين است که آيا ما می توانيم از يک سو سطح هزينه را برای ايرانيان بالا ببريم،در حاليکه همزمان درب باز گفتگو و تعامل را به آنها نشان دهيم يا نه".
درباره اهداف ايران نيز اختلاف نظر وجود دارد. برخی از کارشناسان معتقدند ايران در حال توليد اوانيوم غنی شده با درجه خلوص پايين است تا بتواند در شرايط ديگر،اگر رهبری کشور لازم تشخيص داد،آنها را به اورانيوم غنی شده با درجه خلوص بالا برای بمب تبديل کند. آقای جوشوا پولاک يکی از کارشناسان امور سلاحهای اتمی از چنين نظری دفاع می کند و ميگويد "من فکر می کنم بی ترديد رهبران ايران می خواهد تا گزينه ساخت سلاح را برای خود داشته باشند. به نظر می رسد بيش از اين مرحله در ميان رهبران ايران توافق نظر وجود ندارد. من فکر نمی کنم آنها در فکر ساخت سلاح اتمی در زمان کنونی بوده يا بخواهند سلاحی ساخته و به دست کسی بدهند تا بر عليه ما استفاده شود". با اينهمه و به رغم اختلاف نظر درباره برنامه اتمی ايران،بسياری از کارشناسان بر اين عقيده هستند که در ايران همه جناح های سياسی در حکومت بر دستيابی به فن آوری هسته ای و قابليت غنی سازی اوانيوم با درجه خلوص بالا توافق دارند. همچنين،اغلب بررسی ها نشان می دهد دستيابی به فن آوری هسته ای در ايران اکنون به خواسته ای ملی فراروييده است که حتی اغلب گروههای منتقد دولت کنونی ايران و خاصه جوانان و دانشگاهيان ايران از آن پشتيبانی می کنند.
با توجه به فرآيند تازه در برنامه هسته ای ايران و پشتيبانی ملی از دستيابی به دانش هسته ای،و با توجه به آنکه رهيافت دولت جرج بوش مبنی بر وادار کردن ايران به دست شستن از غنی سازی اورانيوم با شکست روبرو شد،به نظر می رسد دولت آقای اوباما در حال تجديد نظر رسمی درباره رويکرد ايالات متحده به برنامه هسته ای ايران است. پرزيدنت اوباما در همه سخنان اخير خود،خاصه در سخنان مهم خود در ترکيه،از تلاش برای قانع کردن ايران به دست شستن از ساخت سلاح اتمی نام برده و سخنی از دانش هسته ای و غنی سازی اتم به ميان نياورده است. خانم کلينتون، وزير خارجه،نيز چنين می گويد: "هيچ چيز مهمتر از تلاش برای متقاعد کردن ايران به دست برداشتن از ساخت سلاح اتمی نيست". نکته مهم،اما،اين است که نه تنها رهبران ايران همواره به تأکيد گفته اند قصد ساخت سلاح اتمی ندارند،بلکه سازمان انرژی اتمی هم هيچگاه ايران را متهم به تلاش برای ساخت سلاح نکرده است. آقای البرادعی در آخرين گفتگوی خود با راجرکوهن،ستون نويس نيويورک تايمز،می گويد: "واقع گرايی ايالات متحده اکنون بسيار لازم است. من باور ندارم ايرانيان تصميم گرفته اند تا سلاح اتمی بسازند،اما آنها مطلقأ مصمم هستند تا فن آوری را بدست آرند". آقای کوهن خود سپس اضافه می کند: "من فکر می کنم بسيار دير است تا مانع دستيابی ايران به وضعيت "قدرت اتمی ويرچوال[دارای دانش و امکانات ساخت سلاح اما بدون زرادخانه اتمي]،وضعيتی نظير ژاپن و برزيل شد". بنابراين،هم اکنون می توان ايران را در آستانه عضويت در باشگاه کشورهای اتمی محسوب کرد.
همين نکته موجب شده است تا بسياری از تحليلگران از عقب نشينی غير رسمی ايالات متحده درباره برنامه اتمی ايران سخن بگويند. از جمله نيويورک تايمز در گزارشی از آماده شدن دولت آقای اوباما برای برداشتن شرط تعليق غنی سازی برای آغاز گفتگوی مستقيم بين ايران و ايالات متحده درباره برنامه هسته ای سخن گفته است. اگر چه سخنگوی دولت آقای اوباما گزارش نيويورک تايمز را غير دقيق اعلام کرده است اما به گزارش بخش فارسی راديو فرانسه،او معلوم نکرد که کدام قسمت گزارش نيويورک تايمز "دقيق" نبوده است. بنابراين،به نظر می رسد اکنون اختلاف نه درغنی سازی يا تعليق آن است بلکه درباره پيدا کردن راههای اعتماد سازی بين دو طرف است تا از رهگذر آن جامعه کشورهای غربی مطمئن گردد که ايران قصد ساخت سلاح اتمی ندارد.
بنابراين،اکنون ايالات متحده در مرحله بررسی راههای پذيرفتن وضعيت نوين است و ايران نيز در صدد آن خواهد بود تا با استفاده از فضای جديد و رويکرد تازه دولت ايالات متحده،آنها را قانع کند که قصد ساخت سلاح ندارد. آقای مير حسين موسوی،از نامزدهای مطرح انتخابات آينده رياست جمهوری در ايران،با درک همين موضوع در مصاحبه خود با فاينشنال تايمز از اعتماد سازی و متقاعد کردن کشورهای غربی درباره ماهيت صلح آميز برنامه اتمی ايران به مثابه سياست و رويکرد دولت خود- در صورت انتخاب شدن- برای حل بحران و اختلاف کنونی نام برده است. با توجه به اينکه،مطابق قوانين بين المللی،غنی سازی حق قانونی ايران است،اين رويکرد واقع بينانه بوده و از بخت موفقيت بالايی برخوردار خواهد بود. در صورت برخی نرمش های کوچک ايران در سياست خارجی و کم کردن از برخی تنش های بيهوده و بی دليل سالهای اخير،زمينه اعتماد سازی با توجه به تغيير در رويکرد دولت ايالات متحده کاملأ عملی خواهد بود. همه اين تحولات موجب شده است تا نخستين دور گفتگوهای ايران با گروه ۵+۱ در شرايط جديد از اهميت فراوانی برخوردار شود. محتملأ ايالات متحده منتظر ديدار آينده گروه ۵+۱ با ايران و رويکرد مقامات ايرانی باقی خواهد ماند تا نسبت به اعلام تجديد نظر در سياست پيشين خود اقدام کند. اين،البته،فرآيندی پر فراز و نشيب است و شايد همچنانکه آقای البرادعی پيشنهاد کرده است دو کشور به دو سال گفتگوی مستقيم درباره همه اختلافات و نگرانی های دو طرف نياز داشته باشند.
اسرائيل و ايران اتمی!
هنگاميکه آقای آموس يادلين،در گزارش خود اعلام کرد که ايران به مرحله قابليت اتمی وارد شده است،بسياری از کارشناسان و روزنامه نگاران آن کشور از آن به عنوان نشانه بارز ناکامی اسرائيل در برابر ايران نام بردند. به گفته اين گروه،ورود به اين مرحله از فن آوری همان نقطه عطفی است که اسرائيل همواره از آن به عنوان "خط قرمز" نام برده و تهديد می کردند اسرائيل اجازه ورود به اين مرحله را نخواهد داد. اکنون دولت اسرائيل با شرايط سخت تری در برابر ايران مواجه است. اسرائيليان بيش از همه از تغيير محسوس رويکرد اقای اوباما به خاورميانه به طور کلی و به ايران به طور ويژه با خبر شده اند. آقای زوی بارئل خبرنگار روزنامه هاآرتص در گزارش خود درباره سخنان آقای اوباما در ترکيه از "پايان دوره ,,محور شرارت,, و آغاز دوره جديدی در روابط ايالات متحده با ايران و خاورميانه" سخن می گويد و به خصوص تأکيد می کند رئيس جمهور ايالات متحده آگاهانه و به عمد "از اشاره به لزوم توقف برنامه غنی سازی ايران سخن نمی گويد" و به جای آن با ساخت سلاح اتمی،آنهم به طور کلی و به نحوی که اسرائيل را نيز در بر بگيرد،مخالفت می کند. درحالی که گروههای ميانه رو در اسرائيل همچنان با گزينه نظامی در برابر ايران مخالفت می کنند، اقای ناتانياهو،نخست وزيراسرائيل،اما،قرار است در ديدار آينده خود با پرزيدنت اوباما،او را متقاعد سازد تا در صورت لزوم با اسرائيل در حمله به ايران همکاری کند.
برخلاف آنچه اسرائيل در صدد است به جهانيان بقبولاند، نگرانی اسرائيل از دستيابی ايران به فن آوری اسرائيل ناشی از بيم از حمله اتمی ايران بر ضد اسرائيل نيست. برای در ک تهديدات کنونی اسرائيل توجه به سه نکته ضروری است: نخست،برخلاف تصور برخی،تهديدات اسرائيل بيشتر از آنکه واقعی باشد- دست کم تا زمانی که ايالات متحده در آن شرکت نکند- تلاشی برای وادار کردن کشورهای غربی به فشار بيشتر بر ايران است. نه تنها رهبران حزب کارگر،به شمول آقای اهود باراک،بلکه اغلب کارشناسان نظامی اسرائيل بر اين عقيده هستند که حمله به ايران بدون مشارکت ايالات متحده شانس فوق العاده ناچيزی از موفقيت دارد و بنابراين هيچ رهبر سياسی و حزبی چنين ريسکی- در واقع خودکشی سياسی- را نخواهد پذيرفت. دوم،اسرائيل- و هم چنين مصر و عربستان- به شدت از برهم خوردن موازنه سنتی قوا در خاورميانه به سود ايران و پی آمد های سياسی آن بيمناک اند.سوم،بخش عمده ای از تهديدات اسرائيل نه تنها کاربرد سياسی در منازعات سياسی داخلی دارد،بلکه دستاويزی است از سوی جناح راست و افراطی حاکم کنو نی تا فشارهای قريب الوقوع دولت آقای اوباما را برای تسريع در حل و فصل اختلافات با فلسطينيان خنثی سازد. در بخش دوم اين مقاله به بررسی اين سه نکته خواهم پرداخت.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد