فیلم‌ها و پروانه‌ها

- شاهکار سینمایی مثل بمب صدا کرد و تلفات سنگینی به جای گذاشت.
- وقتی فیلم‌اش جواز اکران گرفت، پروانۀ فیلم‌اش سکته کرد و مرد.
- فیلمساز ایرانی به یاد پروانه هر شب با جواز فیلم‌اش می‌خوابید.
- جسد پروانۀ فیلمی زیر یک صندلی در سالن سینمای فلسطین کشف شد.
- پروانه‌ای ‌دیدم که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چاچا می‌رقصید.
- شمع سانسور پروانۀ فیلم را صیغه کرد.
- دیروز در ملاء عام هشت پروانۀ فیلم رجم شدند.
- دیروز در ملاء عام پروانۀ پانزده مغز و پانزده زبان و هفتاد میلیون چشم و گوش لغو شد.
- دیروز در ملاء عام یک فیلمساز جایزه گرفت.
- دیروز در ملاء عام رسانه‌ها با تیترهای بزرگ هیچ نگفتند.
- در مجلس ختم پروانه، مسؤلان دولتی و امور سینمایی کشور به همراه گروهی از مفاخر فرهنگی حضور به هم رساندند و برای روح آن مرحومه طلب مغفرت کردند.
- فقیهی دیدم کلکسیون پروانه داشت.
- فیلمسازی دیدم می‌دوید و پروانه شکار می‌کرد.
- نمای بیرون: دو پای آویزان با دمپایی. نمای درون: یک میز، یک مُهر، یک پروانه، یک عکس لختی.
- دوربین‌اش پروانه‌محور بود.
- پروانۀ صادر شده در فرنگ کشف حجاب کرد.
- نمای بیرون: سینمای ایران. نمای درون: کوره‌های پروانه‌سوزی.
- فیلمی دیدم آش و لاش روی برانکار می‌رفت.
- آمبولانسی دیدم آژیرکشان جشنواره می‌برد.
- شمع و گل و پروانه دیدم زیر بغل تندیس و جایزه می‌برد.
- دوربین‌اش مدال افتخار شعر گرفت.
- دوربین‌اش ژنرال ارتش بود.
- هر وقت قافیه را می‌باخت، سر الهۀ شعر عربده می‌کشید.
- شاعر خوبی نبود، نه به حقوق بشر می‌اندیشید نه به گوش بشر.
- "شبی یاد دارم که چشمم نخفت" / شنیدم که پروانه با فیلم گفت:
"من به‌ عنوان یک ایرانی به تو افتخار می‌کنم!"

لینک مقاله:
http://www.iooinewz.org//article.php5?id=1515