در تمام طول تاریکی
خورشید بر دلهامان تابید
در طول عبور از ظلمت
لحظه ای تابش خویش را
بر ما فرو نکاست.
و اگر اینچنین نبود
بوی تعفن و گنداب
سراسر زمین را فرا گرفته بود
جان طبیعت
در برهوت قساوت
فرو رفته بود
و ما همچنان
مردار خویش را
بر دوش می کشیدیم
خورشید، بی دریغ
بر ما فروتابید
ما زندگان
شعله های آتش را بر گرفتیم!
آیا دستان پر امید
توانا و بخشنده
چراغ امید را
بر افروخته خواهد داشت؟
در تمام طول تاریکی
خورشید
لحظه ای از تابش خویش را
بر ما دریغ نکرد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد