So.asefi@gmail.com
"کمیته دفاع از کارگران هفت تپه" با پیشانی نشان اسامی جمع بزرگی از روشنفکران و دگراندیشان کشور خطاب به "كارگران و مردم آزادیخواه ایران و جهان" اعلام وجود کرد. این حضور و اعلام موجودیت درست در بحبوحهی بحث درباره نامزدهای ریاست جمهوری صورت گرفت و همزمان بود با کنفرانس رسانهای نامزد خبرساز آن میرحسین موسوی - اگر نه فصل ساز که آغازی لرزان تواند بود بر زمین سفت و سخت اکنون - و چشم اندازی دیگر در صفحهی پر ابهام شطرنج سیاسی ایران.
امضا کنندگان بیانیه مذکور تصریح کردهاند که «صحبت از بیكارسازی تعداد زیادی از كارگران، واگذاری كارخانه به بخش خصوصی و سپس تغییر كشت زمینهای كشاورزی و به عبارتی نابودی نیشکرهفت تپه می شود. همهی اینها بدین معناست كه نظام سرمایه داری علاوه بر فشارهای غیر انسانی به نمایندگان كارگران هفت تپه، زندگی حدود ٤ هزاركارگر و خانوادههایشان را نیز برای همیشه در معرض نابودی قرار دادهاست.» و پیش بینی کردهاند که با گسترش بحران سرمایه داری، بیکارسازی و اخراج کارگران در آینده در سطح وسیعی ادامه خواهد داشت و امنیت شغلی کارگران را مورد تهدید قرار خواهد گرفت. آنها ضمن تاکید بر لزوم "همبستگی" بیشتر کارگران در حال حاضر، صریحا گفتهاند که "حمایت از کارگران هفت تپه حمایت ازخود ماست". امضا کنندگان بیانیه اعلام کردهاند که از این پس، "به هر طریق ممكن" اعم از اطلاع رسانی اخبار كارگری هفت تپه، ترغیب تشكلهای داخلی و جهانی كارگری، نهادها و فعالین حقوق بشر وهر گونه اعتراض، دعوت از کارگران ... برای توقف فضای "سركوب و ارعاب" نسبت به فعالین كارگری و احقاق و تثبیت حقوق و مطالبات كارگران در هفت تپه اقدام خواهند كرد و از كلیهی افراد، کارگران، زنان، معلمان، نویسندگان، تشكلها و فعالان كارگری و اجتماعی و دانشجویان خواسته شدهاست که با حمایت ومشاركت در این "حركت انسانی و طبقاتی" به حمایت از كارگران نیشكر هفت تپه برخیزند.
شرکت نیشکر هفت تپه
شرکت نیشکرهفت تپه ازلحاظ سطح زمینهای قابل کشت بیش از۱۲۰۰۰هکتار است و این در حالیست که در سالهای گذشته ازاین مقدار فقط۵۷۰۰ هکتارآن، نیشکر قابل برداشت بوده است که درپایین ترین سطح ممکن از زمان تاسیس شرکت است. بنابر پیش بینی مرکز تحقیقات کشاورزی هفت تپه، باخوش بینیهای بسیار، تولید شکردرحدود ۲۵هزار تن قابل تصوراست. با این حال کشت و صنعت هفت تپه درقرار دادی که باشرکت نیشکر میان آب انعقاد نموده نیشکر میان آب راخریداری کرده که در حدود۲۰۰۰هکتار مزارع نیشکر است و می تواند مقداری از کاهش مزارع نیشکر راجبران کند. همچنین تامین بیشتر با گاس وملاس موردنیاز برای کارخانههای خوراک دام و کاغذسازی پارس می تواند ممکن شود.
هفت تپه از آن دست شرکتهایست که دارای منازل سازمانی است که آنها درسه نقطه مجزا واقع گشتهاند.
۱- منازل جنب کارخانه (هفت تپه پایین) شامل منازل کارمندی و کارگری
۲- منازل هفت تپه بالا که شامل خانههای کارمندی و مهندسی است و مسئولان رده بالای شرکت درانجا سکنی دارند
۳- منازل پمپ استیشن که تماما کارگری میباشد.
بنابه گفته مدیریت شرکت درحدود۵۰ خانه سازمانی به افرادی غیر پرسنل شرکت واگذارشدهاند. برخی این رقم را تا۷۰خانه عنوان می کنند. به عنوان نمونه افرادی از آموزش و پرورش و یا نیروی انتظامی و یا بیمه تامین اجتماعی و دادگستری که دربعضی از آنها مامور نیروی انتظامی ازهفت تپه به جای دیگری منتقل شدهاست اما همچنان منزل شرکتی را در دست دارد. این درحالیست که بسیاری ازکارگران هفت تپه مستاجرند و بابت اجاره خانه مبالغ هنگفت می پردازند و با وجود امتیازبندی که کارشناسان آن را "غیرعادلانه" عنوان می کنند، با وجود بیش از۲۰سال سابقه، منزل سازمانی به کارگر تعلق نمی گیرد. هیئت مدیره سندیکا در جلساتی که در ماههای گذشته با مدیریت شرکت داشته است، خواستاربیرون کردن افراد متفرقه از منازل شرکت وهمچنین قانونمند کردن واگذاری منازل به کارگران شده بود.
ادامه تکاپو
سیاستهای جاری اقتصادی، به دنبال استراتژی جهانی سازی و نوع نگاهی که به طبقه کارگر وجود داشته است، در سالهای اخیر در کنار خصوصی سازی و تسهیل صدور سرمایه و ارز و دیگر سیاستهای نولیبرالی، مرزهای گمرکی را کمرنگ کرده و واردات بسیاری از اقلام مصرفی را آزاد نموده است. نتیجهی چنین اقدامی تعطیلی گستردهی بسیاری از خطوط تولیدات داخلی و در نتیجه بیکاری و اخراج جمعی کارگران این صنایع و رشد فقر و گرسنگی و سیر نزولی دستمزدها بوده است. این وضعیت، کارگران ایران را مجبور به زندگی با دستمزدهای زیر خط فقر تنها برای بقا کرده است. آنها مجبورند بر مبنایِ قراردادهای موقت و سفید امضاء و محرومیت از کلیهی حقوق قانونی و امکانات رفاهی کار کند، و بر اساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشری و کارگری در داخل و خارج از ایران در صورت هر اقدام اعتراضی و یا کوشش برای سازمانیابی در تشکلهای مستقل کارگری با شلاق، زور و زندان روبرو می گردند. با این وجود تکاپوی فعالین کارگری بر زمین سخت موجود همچنان ادامه دارد. گسترده تر شدن تکاپوی کارگران در اقصی نقاط کشور و روند تکاملی سطوح خواستهها و مطالبات کارگران ار آغاز اعتراضات سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تا تکاپوی کارگران کشتیرانی صدرا، فرش البرز، مبارزات کارگران صنایع نساجی و معادن، کیان تایر و صدها اعتصاب و اعتراض دیگر ، و امروز در اعتصابات کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، نمودار روشنی از فعل و انفعالات این عرصه است.
پیگیری روند تکاپوی سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه و سیری که منتهی به مطالبهی بی چون و چرای سندیکا از سوی این نهاد بزرگ تولیدی کشور شد و همهی افقهای امید بخش هر چند دشوار پیش رو، درسهای فراوانی را برای تشریح روندهای آتی برای ناظران مستقل صحنهی سیاسی ایران به همراه دارد. جان گرفتن سندیکای کارگران اتوبوسرانی، سندیکای کارگران نقاش و تزینات ساختمان و حالا سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، فصلی نوین از تحولاتی است که در اعماق جامعهی فعلی ایران با همهی تب و تابها و التهابات روزمرهی سیاسی خود، بوقوع پیوسته است. استراتژی و حمایت بخش بزرگی از تحولخواهان ایران که باورمند به درون زایی تحول با همراهی جنبشهای بالقوهی اجتماعی مانند جنبش طبقهی کارگر ایران، زنان، دانشجویان و...هستند، تبلوری جز اتفاقی که اکنون به عین، پیش روی ما قرار گرفته است، ندارد.
افق پیش رو
اگر چه برخی از رهبران جنبش کارگری ایران به بند کشیده شدهاند و اگر چه فشارهای موجود همزمان با فعل و انفعالات دیپلماسی خارجی بر جنبشهای بالقوهی اجتماعی که ورای دو جناح اصلی حاکم و همراهان فکری دور و نزدیک آنها، با محوریت تحول گام میزنند تشدید شدهاست، اما جنس و سمت و سوی حرکتها چه در عرصهی حرکتهای دانشجویی، و چه در عرصهی تکاپوی کارگران و زنان و فرهنگیان و...در خور تامل است.
اگرتکاپوی منصور اسانلو، ابراهیم مددی و یارانشان و پیشگامی سندیکای شرکت واحد در دوران حاکمیت اصلاح طلبان دینی بر قوهی مجریه و مقننه ایران کلید خورد، این بار سندیکای کارگران هفت تپه در یکی از انقباضیترین فصول تاریخ سیاسی سی سال گذشته پس از دههی شصت خورشیدی پا به میدان گذاشته است و در نبود جناح "خندان" در قدرت، متولد و به هر توش و توانی با حمایت روشنفکرانی که خاستگاه خود را جز کارگران نمیدانند راه خود پیش گرفته است. راهی که آن، جنس نگاه بالا به پایینی سی سال گذشته و نیز شکلی از حرکت که عمدتا پس از دوم خرداد 76 و وقایع متعاقب آن، به هر شکلی تلاش شد تنها امکان حرکت وانمود شود را، بی رنگ کرده است.
بنظر می رسد که شرایط حاکم امروز در کشور ما بسیاری از فعالین سیاسی و مدنی را از انتزاع و توهمات سالهای گذشته بیرون کشیده و گام زدن دوبارهی آنها بر زمین سخت موجود، بی چشمداشتی از دمکراسی نوازی بیگانه و در ورای نقابهای گوناگون و ادبیات متدوال سیاسی که بخش بزرگی از گزیدگان جامعه را نیز آلودهی خود کرده است اگر با پرداخت هزینههای گزافی نیز همراه است اما امید بخش تواند بود و نشانگر جدیتر شدن روزنههایی از حرکت که بسیاری از تحولخواهان ایران در نا امیدترین روزهای ممکن بر آن پای می فشردند.
اگر استدلال برخی حامیان صادق اصلاح طلبان دینی چه در گذشته و چه در حال حاضر به صحنه آوردن انها برای پدیداری امکان تنفس نسبی دگراندیشان و شکل گیری هستههای تشکل و کورسویی بسوی دمکراسی در ایران است، بنظر می رسد که روند تحولات پس از روی کار آمدن دولت نهم و صحنهی داخلی و خارجی کشور، اکنون درسهای فراوانی را برای این جنس از حامیان غیر "سیاسی کار" آنها که با چشم باز صحنه را دنبال میکنند، به جا گذاشته است. برای نه در ظواهر ماجرا که همگی از بسته شدن حکایت دارد سیر می کنند که با نگاهی تاریخی و عمیق، ورای ادبیات و نگاه رایج سالهای گذشته، صحنهی سیاسی پر ابهامی را دنبال می کنند که نبض تپندهی آن اکنون سالهاست که عیان شده است. دنبال کردن شکل گیری نطفههای تشکل و تکاپوهای پیرامون آن در ایامی که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور بسته تر از دوران متاخر بعد از دههی شصت است و نحوهی جهت گیریها و ماهیت این نطفههای شکننده، خود، چشمهای بسیاری را برای ترسیم روند تحول و چگونگی طی کردن مسیر پر ابهام آن می گشاید.
حال اگر روند فعل و انفعالات در جناح بندیهای سیاسی داخلی و نیز استراتژی کلان خارجی چنین باز بیاید که مرغ اقبال این بار بر شانهی کسی به غیر از رئیس جمهور فعلی در "انتخابات" پیش رو، بنشیند شاید فضای روانی موجود با کاستن از تشدید فشارهای چهار سال گذشته، اندکی و در پارهای از موارد، سیر بهبود را طی کند که بیش از آنچه عینی باشد شاید فضای روانی مهیبی را پس زند که آوار لحظات اکنون کشور است. اما بر آنم که صحنهی اصلی که همهی ماجرای ماست، در لحظهی اکنون، با غور کردن در شرایط فعلی داخلی و خارجی میهن ما، میدان بازی را درست در جایی ترسیم می کند که روشنفکران و دگراندیشان کشور، بارها گوشزد کرده و اشاراتی را نیز در بیانیهی اخیر خود به این همه داشتهاند.
http://www.shahrgon.com/fa/index.php?news=2633
نظرات خوانندگان:
Agaze agahie jonbeshe karegari Mehran Khorshidi 2009-04-13 12:23:45
|
ijad kardane sendikaye karegaran tavasote karegarane hafttape sarfasle jadidi dar mobareze alayhe estebdade mazhabi,sermayedari ast. |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد