logo





باز هم بی بی سی باز هم آقای مهاجرانی

يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲ - ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳

ابوالفضل محققی

Abolfazl-Mohagheghi.jpg
اینطور نیست که من منتظر نشسته ام تا بی بی سی اقای مهاجرانی را به برنامه ائی دعوت کند ومن به نقد موضع گیری ایشان بپردازم!اصلا این طور نیست .! دفعه قبل که من از شخص اقای مهاجرانی به خاطر موضعگیری نادرستشان در قبال اعدامهای سال شصت وهفت انتقاد کردم نوشتم که از انسان فرهیخته ای چون شما انتظار چنین موضعگیری را نداشتم .مطلب را برای چاپ به نشریات فرستادم .سردبیر اخبار روز برایم نوشت: «مطلب را چاپ می کنم.اما آ قای مهاجرانی آن فرد فرهیخته ای نیست که تو بار ها تاکید کردی .!فرهیختگان را مرزی عمیق با مرگ خوئی است .مرگ واعدام را بر نمی تابند .واکثر این ملی مذهبی ها از اعدامها دفاع می کنند!». من قبول نکردم .چرا که تصوری دیگر از اقای مهاجرانی وجایگاه فرهنگی ایشان داشتم!

نمی دانم این تصور از کجا امده که کسانی که در حوزه اندیشه علم فرهنگ وهنر کار می کنند .مخالف اعدام باید باشند !.باید جزو کسانی باشند که با نفس اعدام به هر دلیل با نفس شکنجه به هر دلیل وزندان عقیدتی مخالف باشند .واز لغو اعدام وشکنجه دفاع کنند .من می دانم که در سرزمین خشنی مانند ایران با تاریخی که سرا سر آن به جنگ وسلطه حکومت های جبار وسرکوب گذشته از بین بردن این روح سرکوب گری واستبداد . کاریست بسیار سخت. بخصوص زمانی که بختکی مانند بختک حکومت اسلامی بر ان نازل شده باشد.

کشوری که هنوز صدای لعنت وبیش لعنت شیعه صفوی . پای کوبی آدمخواران شاه عباسی .میله کشی آ غا محمد خانی در ان بگوش می رسد وبهائیان در چهار سوی ایران هنوز شمع آ جین می گردند .سرزمینی که دسته دسته جوانان تحصیل کرده وآزادیخواه آن در زندانها به حکم حکومتی اعدام می گردند. سرزمینی که فاجعه بزرگ ملی سال شصت .هفت در ان اتفاق می افتد فاجعه ای عظیم. که هنوز مادران اعدام شدگان «سراز سجاده ها بر نداشته اند.» وهنوز خمیده پشت در گورستانها می گردند وبر دروازه وطن بر دادخواهی نشسته اند .داد خواهی از ملت از وجدانهائی که فکر می کنند روحشان از این همه جنایت وقساوت به درد امده است . از قساوت تجاوز به دختران جوان قبل از اعدام وپرداخت درد آور مبلغ نکاح بر خانواده .درد چمدان های بی صاحب .گورهای دسته جمعی ... جنازه های روی دست مانده که یخشی از پدران ومادران شبانه در خفا در خاکشان کردند. من این قساوت تاریخی را می شناسم. لذاهنوز من از عموم مردم سخن نمی گویم !چرا که جایگاه عوام از جای گاه کسانی که حقیقت را نمی دانند جدا است .من روی سخن با کسانی دارم که در لباس استاد دانشگاه /نویسنده/ منتقد/ .فیلسوف وبه اصطلاح خادم فرهنگ .چشم بر این فجایع می بندند .واز اطلاق نام رژیم کشتار بر جمهوری اسلامی .کف بر دهان می آورند آشفته می شوند وبحث های آکادمیک وفیلسوفانه راه می اندازند حال آنکه به خوبی می دانند که اصل ماجر کجاست .خاک درچشم مردم می پاشند تا خقیقت دیده نشود .یاد «برتولت برشت» به خیر.

درد از برخی کسانی است که از سرمای دولت احمدی نژآد به دیار فرنگ آمدند چتر برخی رسانه ها را بر سر خویش کشیدند و پسوند پر طمطراق ملی مذهبی را بر خود نهادند . و حال با اندک گرمای پائیزی دولت روحانی باز جان گرفته اند . و نقش خود در آئینه آن دولت می بینند . چه چیزی باعث می شود که چنین جنایتی را نبینند این ندیدن در وجه ملی نمی گنجد . چرا که هیچ کدام از رفتارهای این جکومت از دید ملی قابل تائید نیست . می ماند وجه مذهبی .که همان رشته الفتی است که این زعمای قوم را به حکومت وصل می کند وشرعا به دفاع از اعدام هامجبورشان می سازد. چنین می شود که در برنامه بررسی صد روز عمل کرد حکومت روحانی اقای مهاجرانی به دفاع جانانه از اعدام های اخیر بر می خیزد و در جواب سوال این که آیا اعدام بلافاصله شانزده شهروند بلوچ در مقابل قتل عام ناجوانمردانه مرز داران ایرانی درست بود؟ بر افروخته می شوند و نه تنها این عمل غیر انسانی وشتاب زده را محکوم نمی کنند بلکه خود به جای قاضی نشسته وقاطعانه از آن دفاع می کنند . وخود رندانه اعدامهای غرب وجنوب را نیز بر آن اضافه می کنند واشدا من الکفار را صلا می دهند.

من نیز معتقد هستم که در صد روز در آشفته بازار ورشکسته ای که دولت مورد تائید خامنه ای به وجودآورد نمی توان کاری کارستان کرد . وتا زمانی که حکومت جمهوری اسلامی بر سر کار است/ تا زمانی که برادران قاچاقچی شریان های اصلی حکومت را بر دست دارند/ وقدرتشان طوری هست که آقای عمادی در همان برنامه صد روز بررسی عمل کرد اقتصادی دولت روحانی لب می گزد واز آوردن نامشان ابا دارد . نمی توان از قطع اعدام ها از قطع شکنجه و سرکوب سخن گفت . ناف این جمهوری با اعدام بریده شده است .همان روز اولی که متولد شد مانند چنگیز خان لخته خونی را در چنگ می فشرد .که هنوز .خون ریزی آن ادامه دارد . سخن از این است که آیا شما با نفس اعدام مخالفید ؟با نفس شکنجه مخالفید؟ با زندانی کردن عقیده مخالفید ؟اعدامهای سال شصت وهفت را محکوم می کنید ؟این همه اعدام در این صد روز حکومت روحانی را محکوم می کنید ؟ مسلما نه!چرا که حرارت شما در دفاع از این اعدام ها حرارتی نبود که به این زودی به خنکی بنشیند .این بوی دولت اعتدال وتدبیر وبوی تکرار روزهای خوش سالهای اصلاحات !!و پای بندی به شریعت بد طوری دست شما را در پوست گردو نهاده است !من درمقابل شرف قلم کم سواد ستاربهشتی که از بن جان مایه می گرفت سرخم می کنم . وبیزارم از قلم ها وگفته هائی که هنوز بعد از گذشت سی سال تلخ از انقلاب اسلامی حاضر به محکوم کردن شکنجه واعدام نیستند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد