کنار لبهایت میآید.
با نفسهایت درمی آمیزد
و ذره ذره در تابستان بوسههایت غرق میشود.
نمی دانم قند در دل من آب میشود
یا در استکان چای !
با اینهمه،
برنامه همیشه کامل است.
چای هستیاش را می سوزد
و اتمهایش را صرف تشنگی ات میکند.
تو انرژی گرمایی ات را بازمی یابی
و من بی آنکه ثانیههایم را سکه دوزی کرده باشم،
به غنی کردن اوقاتم با تو دل میبندم.
آبان ۱۳۹۲
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد