logo





نهضت نسوان شرق

بررسی و نقد کتاب

پنجشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۲ - ۰۷ نوامبر ۲۰۱۳

رضا اغنمی



نهضت نسوان شرق
به کوشش غلامرضا سلامی و افسانه نجم آبادی
چاپ دوم 1389
ناشر: نشر و پژوهش شیرازه

سرآغاز کتاب «یادداشت دبیرمجموعه»، با اطلاعات زیاد ازتشکیل «کنگرۀ عالی نسوان شرق» و کشورهای شرکت کننده سخن میگوید. تشکیل کنگره با حضور زنان کشورهای مسلمان وغیرمسلمان درهشت دهه پیش، به زمان پهلوی اول در تهران، خواننده را به گذشته ها میبرد و سابقۀ پیدایش قکر "آزادی زن" درمنطقه را یادآور میشود و درآشنائی با اهداف کنگره که « تبلیغ برای تساوی زن و مرد» بوده است؛ با حسرت و تأسف درفضای زمانه ای میغلتد که درلیست کشورهای شرکت کننده، دربین 9 کشور اسلامی، نامسلمانان نیز مانند: یونان، هندوستان، چین، ژاپن و استرالیا مشارکت داشته اند؛ حیرت زده از تحمل و تسامح سنتگرایان و شریعتمداران درگذشته های نه چندان دور!

«کنگره اول نسوان شرق درسال 1930 در دمشق برگزار شد.» درتوضیح اهداف کنگره آمده است که : «گدشته از اتحاد کامل زنان از فرهنگ، نژاد ومذهب مختلف نظارت بر شرایط زنان در جوامع کشورهای شرقی بود.» با اشاره به فضای سیاه کشور و رفتارهای غیرانسانی در نقض حقوق زن میگوید : «دربعضی از خیابانها از ساعت معین زن حق عبور نداشت . . . . . . زن ایرانی حق نداشت که از حقوق زنان دفاع کند.» تبعید خانم فخرآفاق پارسا مدیر مجلۀ "جهان زنان" به جرم دفاع ایشان از حقوق زنان را نمونه وار یادآور میشود. از دستاوردهای گنکره میگوید «قانون ازدواج که دو سال پیش ازطرف وزیر محترم عدلیه درایران وضع شده و فواید آن در زندگی زنان مُسلم بی اندازه مؤثر ومسلم است کوشش و اقدامات جدی برای وضع قانون مزبور[نمایند] که دراکثر کشور های اسلامی موجود نیست.»

کنگرۀ دوم درتهران تشکیل شد و اعضای شرکت کننده درکنگره دوم از «اوایل آبان 1311 به تهران وارد شدند ولی درششم آذرماه بود که اولین جلسۀ آن به طور رسمی در مدرسه «عفتیه» گشایش یافت». با اینحال، جلسه ها درخانه های گوناکون تشکیل شده و گفتگو بین اعضای ایرانی و خارجی شروع میشود.

بین سخنرانان نمایندگان کشورهای اسلامی، نماینده زنان سوریه با سخنرانی خانم نورحماده شروع میشود. وسعت بینش وتوضیحات این بانوی فاضل، آزادی زن و حاصل تلاش هایِ مسئولانۀ این قشر بزرگ و سازنده را توضیح میدهد.

اسم کنگرۀ تهران گمراه کننده است. این کنگره آنگونه که از روایتها پیداست. کنگره مشترکی است از زنان و مردان. و افتتاح کننده بیشتر نشست ها، شیخ الملک اورنگ نماینده مجلس شورایملی است. و تعجب اور اینکه با همه اعتراض هائی که از نخستین روز به حضوراو درنشست های زنانه میشود، این حضرت، بدون کمترین شرم وحیا تا آخرین روزها وظیفۀ شرعی خود را انجام میدهد.

همان طوری که قبلا گفته شد کنگره دوم نسوان در ابان 1311 در تهران تشکیل شده، ولی به علت نداشتن مکان مناسب و هرج و مرج اداری با تأخیر چند روزه در ششم آذرماه در «مدرسۀ ملی عفتیه» به طور رسمی افتتاح میشود. بهانۀ تأخیر را عبدالحسین اورنگ ملقب به معین الاسلام و شیخ الملک نمایندۀ مادام العمر مجلس شورای ملی ازدوره های 7 تا19 اینگونه توضیح میدهد: «فقط یک منظور مقدس و عالی بود . . . که کنگره در روز مبعث حضرت محمدابن عبدالله (ص) تشکیل شود.»

«افتتاح رسمی کنگره نسوان» با سخنرانی آقای اورنگ شروع شده است! خواننده، از حضور ایشان و مردان دیگردر چنین نشست رسمی که مربوط به «نسوان» بوده و انگیزۀ گوهری اش درباره حل مشکلات و نیازهای زنان است، شگفت زده میشود. آن هم با سخنان ناروا در کنگره ای که برای آزادی و حل معضلات زن ها تشکیل شده : « . . . می خواهم جدا و واقعا وارد آن مواد بشوم و پنبۀ آن را بزنم» ص شانزده. این ضرب المثل لمپنی از زبان شاعر و ادیب زمانه باز تکرار میشود، واین بار با استمداد از سرودۀ بی نظیرسعدی بنگرید به ص 152.

اما آقای غلامرضا سلامی، که عمر و قلم شان مستدام باد با زبان پختۀ خود به داد خواننده میرسد و خیالات نامشروع شیطانی را از ذهن شکاکان میزداید! ومعلوم میشود اورنگِ مرتجع وعقب مانده به شدت مخالف سرسخت این قبیل دگرگونیهاست. میگوید : «درهمان روز های آغازین ورود نمایندگان کنگره به ایران با مطرح شدن مسأله کشف حجاب به مخالفت پرداخت» ص پانزده. پیداست که فکر اساسی و حضور دائمی او درنقش های گوناگون درآن نشست های زنانه، از باورهای ایمانی ومذهبی او نشأت گرفته. انگار که برای خود رسالتی قائل است در اجرای نهی ازمنکرات! اما ابائی ندارد ازاین شاخ به آن شاخ پریدن ها: « مترجم فارسی به عربی است. سخنگوی دولت ایران درکنگره [زنان]! و مأموریت از سوی انجمن ادبی ایران دارد و . . .» درمقابل اعتراض بانوان حاضر در نشست به حضور، شرکت ومداخله اش در امور جلسه، میگوید : « من با هر 21 مادۀ مقررات کنگره مخالفم . . .» در جلسه ای میگوید: «من شرفیاب نشدم که چیزی عرض کنم . . .» ولی دو صفحه را با لاطائلاتِ سنتی پُر میکند تا بلاهت خود وهم اندیشان را ثابت کند. بنگرید به صص47 -49 . البته ایشان با سوء استفاده از موقعیت مقام در هرنشست، باسخنان تکراری و شعرخوانی های بی ربط مخالفت خود را با اهداف کنگره زنان اظهار میکند. برگ های151 تا اواسط اواسط 162 کتاب گواه این پرگوئیهاست. هراندازه که سخنان بیشتر زنان شرکت کننده فشرده وسازنده و مفید است، موعظه های این شیخ نماینده مجلس خسته کننده وآزار دهنده میباشد.

تأملی کوتاه درگفتارخانم نورحماده، خانم حنینه خوریه نمایندگان سوریه و مصر و خانم ها: فاطمه انصاری، صدیقه دولت آبادی و فخرعادل و دیگربانوان ایرانی . . . اهداف ساختاری و تفاوت های پاکی و سلامت نفس مادران، با نقالی های اقای اورنگ و اورنگ ها را توضیح میدهد.

البته با توجه به فضای زمانه، بین زنان ایرانی نیز کسانی همخوان با اندیشه اورنگ ها، از برده وار زیستن خود رضایت داشتند و از اعتیاد به نکبت چادرخوشحال. بنگرید به «لایحه یکی ازمحصلات»

بنا به روایت های مستند این دفتر، بیشترین بحثِ نشست های یک ماهه در اهمیت تعلیم و تربیت متمرکز شده تا بررسی زمینه ها و آماده سازی زنان برای ورود به فضای خدمات اجتماعی را فراهم آورند. دربین سخنرانان ایرانی، سخنرانی خانم فاطمه انصاری قابل تأمل است. ایشان پس از اشاره به حقوق طبیعی زن، مواردی را مطرح ومطالبه کرده اند که پس از هشت دهه، امروزه درجمهوری اسلامی بیشتر آن ها درافکارعنکبوتی فقهای متحجر گیر کرده است. خانم فاطمه انصاری با نقبی به ریشۀ مشکل زنان، درد هزاران سالۀ مادران را شکافته و جامعۀ مرد سالاری را به باد انتقاد گرفته است : « درهریک از امور مدنی، اقتصادی، اجتماعی [و] سیاسی، زن به سهم خود حق شرکت داشته باشد و لااقل یک زن فهمیده و باسواد بتواند به اندازۀ یک مرد بیسواد و بی دانش از آزادی و حقوق خود کامیاب گردد.» و سپس تساوی تعلیم و تربیت دختران و پسران در مدارس و تشکیل کلاس های اکابر و کودکستان ها را مطرح میکند.

هریک ازسخنرانان ایرانی و خارجی خواستار آزادی و مشارکت زنان درامور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی بوده و توسعۀ آگاهانه و شکل گیری جامعۀ مترقی و پیشرفته را در گسستن غل و زنجیرهای دست و پا گیر سنتی ومذهبی مطرح کرده و بطور جدی خواهان رفع مشکلات بودند.

در این کتاب، شرح گفتارهای سخنرانان ایرانی و خارجی، زمینۀ مساعدی برای مطالعۀ علاقمندان وپژوهشگران گشوده که درفضای سال های دگرگونی، درکنارنگاه جامعه به مشکلات زنان؛ تلاش های کوشندگان را نیز معرفی کرده است.

دربارۀ فعالیت ابوالقاسم آزاد مراغی و ا - خواجه نوری روایت های جالبی دراین دفترآمده که خواننده شگفت زده میشود. درهیاهوی سنتگرایان متعصب، زمانه ای که چماق تکفیر زندانبانی هراندیشۀ خلاف را برعهده گرفته، شهامت وشجاعت اینگونه مردان آزاده واقعا که ستودنی ست. بنگرید به برگ های دفتر ص 286تا 301.

در پایان، با اندوه و تأسف بگویم دردوران پهلویها درحالی که مشکلات ومطالبات مشروع و به حق زنها رو به تقلیل میرفت، با برآمدن جمهوری اسلامی زیر سیطره ی حکومت ملایان، آن مقدار دستاورد ها نیز به بندِ و زنجیر بدوی گرفتارشد. و این پرسش آزار دهنده در پس مبارزات هشت دهۀ سپری شده هنوز : «آزادی و تثبیت حقوق طبیعی و انسانی زن» بی پاسخ مانده است.

بررسی این دفترچهارصد برگی را همین جا می بندم با سپاس از زحمات اقای غلامرضا سلامی و خانم افسانه نجم آبادی

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد