logo





شکسته گردن شادی

برای مادرستار و سایر مادران داغدار

دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۲ - ۰۴ نوامبر ۲۰۱۳

ویدا فرهودی

Vida-Farhoudi05-s.jpg
دریغا خفت رویا در سیاهی های یک سودا
دریغا مُرد شادابی میان خستگی تنها

تورا می جُست زیبایی در آن وقت اهورایی
طلوعی تا کند ایمان ورای غلظت یلدا

تو که از عشق می گفتی، هزاران شوق می سُفتی
چو مروارید در ذهنت، گـُهر ها بود چون دریا

به یادت آور آن روزی که می گفتی به دلسوزی
نباید این چنین باشد، نباید غم بدین پهنا

و غم آمد َوبیدادش، جنون تلخ فریادش
سکوتی هم به امدادش، به صدها " شاید" و "اما"!

تـَر است اکنون اگر چشمم، دلیلش را مپرس از من
که در هنگامه ی ماتم همین مانده زمن برجا

و بر دفتر نمی بارد پریشان کلک سر در گم
به جز اندوه تلخی را میان این همه" آیا"

که بیمار است آزادی، شکسته گردن شادی
به زندان یاکه درمیدان ببین بر دار عاشق ها

ببین خشک است چشمی که بسی گرییده بر فرزند
ولی بنگر که می توفد همی غران و بی پروا

که می داند و میدانی،رسد ختم پریشانی
و دشمن عاقبت مانَد درون لاک خود تنها
ویدا فرهودی
آبان ماه١۳٩٢


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

بسیار محکم و زیبا
داریوش
2013-11-04 18:08:12
شعر های خانم فرهودی ، شعر دل است و بر دل ها می نشیند . چون درد جامعه را بیان می کند ، در تاریخ شعر سرزمین مان ، فراموش نخواهد شد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد