logo





استیضاح سردار جهادی

پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲ - ۳۱ اکتبر ۲۰۱۳

س. حمیدی

در ماه‌های پایانی ریاست جمهوری رفسنجانی حواریون او ترفندی را به کار می‌‌گرفتند تا بتوانند با تصویب مجلس، ماندگاری او را برای همیشه و یا حداقل یک دوره‌ی دیگر در این پست و سمت تسهیل بخشند. اما هر چند رفسنجانی در آرزوی خویش ناکام ماند ولی سردار قالی‌باف توانست با خرید و تطمیع کارگزاران حاکمیت فقاهتی بیش از هشت سال در سمت خود باقی بماند و همانند دیگر مدیران حکومتی در اذهان عمومی به پدیده‌ای تمام عیار بدل گردد. به طبع چنین فرآیندی از بی‌کفایتی و ناکارآمدی نمایندگان به ظاهر اصلاح طلب شورای اسلامی شهر تهران حکایت دارد که خود نیز به جایگاه حقوقی خویش به مثابه‌ی نماینده‌ی مردم باور ندارند و به پشتوانه‌ی رأی مهندسی شده‌ی شاگردان دست‌آموز حضرت آقا، همچنان به تجارت سیاسی اشتغال می‌ورزند.

چون آنانی که ادعای صیانت از آرای مردم را در دل می‌پرورانند اگر در رفتار و گفتار خویش صداقت داشته باشند از هم اکنون هم می‌توانند ضمن گوش‌سپاری به خواست شهروندان تهرانی استیضاح و برکناری "سردار جهادی" جبهه‌های رانت دولتی را پی گیرند. چرا که افراد متظاهر به اصلاح‌طلبی شورا بیش از هر کسی به خوبی آگاه‌اند که سرداران جهادی مدیریت شهری چه‌گونه درآمدهای شهرداری تهران را تحت پوشش پروژه‌های عمرانی به عوامل خویش در بیرون از شهرداری انتقال داده‌اند. در همین راستا آنان به نیکی می‌دانند که از طرح بزرگراه امام علی فقط و فقط سرداران جهادی شهرداری سود برده‌اند. زیرا در طول هشت سال گذشته ضمن مسیریابی‌های جدید دوبار نقشه‌ی طرح تغییر یافت و هر بار نیز هزاران نفر از مالکان اراضی واقع در طرح را به نفع رانت‌های شهرداری و دلالان منطقه به افلاس کشاندند. در نهایت بزرگراه چند هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری با تبلیغات وسیع افتتاح گردید اما از همان آغاز روزانه صدها پیام در سامانه‌ی 137 و 1888شهرداری تهران قرار گرفت تا عوارض فاجعه‌بار بزرگراه را به مسؤولان غیر مسؤول شهرداری تهران گوش‌زد نمایند. این پیام‌ها به روشنی از فاجعه‌ای حکایت داشت که مدیران ناکارآمد شهرداری آن را همچنان برای شهروندان تهرانی رقم می‌زنند. چنانکه از همان فردای افتتاح اتوبان امام علی سه مورد تصادف گزارش گردید که اتومیبل‌های تصادفی از چاله‌های بزرگ‌راه نوساز سر برآورده بودند. در همین پیام‌ها شهروندان همچنان از ناهمسطحی و ناهمسان‌سازی‌ پل‌ها با گذرها و کنارگذرها گله داشتند.

متمم بودجه سال 91شهرداری هم خود بهانه‌ای شد تا بیش از هزار میلیارد تومان از آن به اتمام بزرگراه امام علی اختصاص یابد. اما برای همین هزار میلیارد تومان علی‌رغم ‌پرس و جوهای ساختگی و تصنّعی شورا، مدیران جهادی هیچ‌وقت نتوانستند اسناد مالی مثبتی ارایه نمایند. گفتنی است که اتوبان امام علی با گذر از محلات شمال شرقی به جنوب شرقی ارتباط شهری ده‌ها محله را قطع نموده، اما مردم دو سوی بزرگ‌راه همچنان احداث پل‌های عابر پیاده‌ای را بر روی اتوبان انتظار می‌کشند تا شاید بتوانند به مراکز خدماتی و خرید دسترسی یابند. هم اکنون اگر چه بیش از پنج ماه از افتتاح بزرگ‌راه می‌گذرد ولی نخاله‌ها از حاشیه‌ی اتوبان جمع‌آوری نشده‌اند و کنده‌کاری‌های مداوم آن نیز ادامه دارد. گر چه ساماندهی تمامی این امور را به شرکت "ایرانشهر" سپرده‌اند ولی شرکت در هرم قدرت از چنان پشتوانه‌ای سود می‌جوید که نیازی نمی‌بیند تا تعهدات خود را به اتمام رساند. ناگفته نماند که شرکت ایران‌شهر پیمانکار اصلی پل صدر نیز به شمار می‌آید. ولی پل صدر هم از همان مخاطرات و تبعاتی رنج می‌برد که در پروژه‌ی امام علی آن را به کار گرفته‌اند. چنانکه چندی پیش جک‌های کمکی پل صدر نتوانستند پایه‌های رها شده‌ی پل را طاقت بیاورند تا آنجا که یکی از جک‌ها در رفت و در حاشیه‌ی خیابان روی اتومبیل‌های مردم سقوط نمود.

در همین راستا علی‌رغم اطلاع‌رسانی مداوم و اعلام مکرر "سردار جهادی شهرداری" در خصوص افتتاح همزمان پروژه‌ی هفده‌ شهریور با طرح امام علی، در گستره‌ای از ناکامی‌های پیش آمده، بهره برداری از پروژه‌ی هفده شهریور را برای همیشه به فراموشی سپردند. تا آنجا که به ظاهر از افتتاح آن چشم پوشیده‌اند تا بنا به تصمیم گیری به عمل آمده برای همیشه به عنوان پیاده- راه باقی بماند و بر گستره‌ی آن همانند روستاهای کشور جمعه بازارهای هفتگی تشکیل گردد. با این رویکرد برخلاف خواست عمومی شهروندانِ محل، خیابان پر ترافیکی از خیابان‌های اصلی شهر به بهانه‌ی زیباسازی برای همیشه بسته خواهد ماند.

همچنین شهرداری تهران بر خلاف مصوبه‌ی شورای شهر در طول هشت سال مدیریت قالی‌باف به بهانه‌ی ساخت و ساز در اکثر بوستان‌های تهران به تخریب پهنه‌ی فضای سبز و قطع درختان اقدام نموده است. چنانکه در بیشتر مناطقِ شهرداری، ساختمان‌های ستاد بحران را در بوستان‌ها بنا نهاده‌اند که به طبع احداث این بناها هم با قطع درختان کهن‌سال رقم می‌خورَد. همچنان که در پارک لاله برای احداث پایگاه آتش‌نشانی، قرارگاه پلیس و ستاد بحران، ده‌ها اصله درخت را بریدند. داستان شیان، لویزان، پارک زنجان و باغ‌های درکه از این هم فاجعه‌بارتر است. چون در شیان و لویزان به دفعات شبانه به قطع درختان اقدام نموده‌اند. همچنین هم اکنون برج‌های درکه بدون آنکه گذر و خیابانی برایشان تعریف گردد، بر بستر درختان قطع شده‌ قد کشیده‌اند. اما پارک نوساز زنجان را به طور کلی برچیدند. در ضمن، سطح شهر تهران جایگزینی برای درختان بریده شده و یاخشکیده نمی‌توان سراغ گرفت.

همچنین از دو سال پیش شهرداری تهران ضمن تبانی با شورای مسکن و شهرسازی طرح تفصیلی جدیدی را برای شهر تهران به تصویب رساند که بر پایه‌ی آن در منطقه‌ی بیست و دیگر مناطق حاشیه‌ای شهر تهران همانند منطقه‌ی بیست و دو، چهار و پنج قسمت‌های وسیعی از باغ‌ها و زمین‌های مزروعی به درون طرح راه یافت. سپس از بستر همین باغ‌ها شهرک‌هایی سر برآورد که با فروش تراکم درآمدهای صدها میلیاردی را برای شهرداری رقم زد. اما دادستانی و استانداری تهران زمانی به بُعد ماجرا آگاهی یافتند که دیگر کار از کار گذشته بود و رانت خواران و ماجراجویان اقتصادی نیز به اهداف تجاری خویش دست یافتند. به طبع غبطه‌ی دولت و دادستانی فقط به حجم پول‌هایی بود که به بهانه‌ی درآمدزایی شهرداری به حساب‌های پیمانکاران و شرکای شهرداری سرریز گردید. چنانکه ممانعت دولت و بگیر و ببند‌های قوه‌ی قضاییه نیز نتوانست آب رفته را به جوی بازگرداند.

پیداست که مدیران غیرمردمی و نالایق در شهرداری تهران پروژه‌های شهری را با این بهانه پی می‌گیرند که سفره‌ای پرتنعمی را برای لفت و لیس‌های شرکت‌های چند منظوره‌ی سرداران بگشایند. پروژه‌هایی که به دلیل ناکارآمدی مدیران خود چندین و چند برابر هزینه‌های کارشناسی خرج روی دست مردم می‌گذارد. با این نگاه بین سودرسانی و هزینه‌زایی این پروژه‌ها نیز هیچ گونه هم‌خوانی و تناسبی به چشم نمی‌آید. چنانکه در پروژه‌ی تونل توحید نیز همین حقه و ترفند را به کار گرفته‌اند. ضمن آنکه سرداران جهادی رژیم همراه با افتتاح تونل، در میدان توحید پشت چراغ قرمز هندسه‌ای نااقلیدسی را به سامان برده‌اند که جا دارد برای همیشه به نام آنان ثبت گردد. تا آنجا که اگر شخص نا‌آشنایی به اعتبار چراغ سبز از پشت چراغ حرکت نماید، از مسیرهای پیش‌بینی نشده‌ با حرکت جمعی اتومبیل‌ها مواجه خواهد شد که به طور حتم به تصادف ختم خواهد گشت. با این هندسه‌ی نوظهور معمای کارایی تونل نیز همچنان برای شهروندان تهرانی ناگشوده مانده است.

مدیریت جهادی، چارت سازمانی مصوب و رسمی شهرداری را هم نادیده می‌انگارد. همچنان که معاونت‌ها، سازمان‌ها، شرکت‌ها و ادارات کل شهرداری تهران بدون نگاه سازمانی در سامانه‌ای از قبیله‌گرایی فقط برای دله دزدی‌های افراد قبیله‌ی حکومتی سامان می‌پذیرند. آنان شلوغ‌بازاری از ادارات همسو فراهم می‌بینند تا در همین شلوغ‌بازار به راحتی به اهداف خویش به منظور سودجویی از رانت گروهی دست یابند. حتا شهرداری تهران برای حسابرسی شرکت‌های مجموعه‌ی درون سازمانی خود حسابرس را هم می‌خرد. ترفندی که در نظام مالی جمهوری اسلامی همه با آن آشنایی دارند. نادیده انگاشتن زیان‌دهی این شرکت‌ها نیز بنا به کمک و همیاری دوستان شورا چندان مشکل نخواهد بود. چنانکه در شهرداری تهران زیان‌دهی مداوم و مستمر شرکت همشهری و یا شهروند عرفی پذیرفته شده به شمار می‌آید. در نتیجه دزدان نه فقط می‌دزدند بل‌که برای دزدی خویش پاداش هم می‌گیرند.

با این رویکرد هر شهروند تهرانی حق دارد تا شورا را نیز شریک صمیمی و وفاداری برای سفره‌ای بداند که شهرداری رژیم فقاهتی آن را برای سرداران جهادی خویش گسترانیده است./

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد