«ملاله» شانزده ساله اهل درهی سوات در پاکستان است. طالبان قصد جان او را داشته و در عملیات تروریستی ناموفق او را زخمی کرده است. سرانجام پس از زخمی شدن و مداوا در انگلیس، اکنون چهرهی سرشناس جهان در دفاع از حقوق بشر و حق آموزش برای دختران منطقهی خود که طالبان در آنجا آموزش دختران را ممنوع اعلام کرده، شده است. در سال 2013 برندهی جایزهی ساخاروف شده و از چهرههای مطرح برای دریافت جایزه صلح نوبل بوده است. او چند هفته پیش میهمان خانوادهی «اوباما» در واشنگتن بود و در همان دیدار، نه به عنوان دیپلمات و سیاستمداری کارکشته، که تنها به عنوان نوجوانی مبارز در دفاع از حقوق دختران برای دستیابی به آموزش و مدرسه، «اوباما» را برای تصمیمات نادرست خویش، سرزنش کرد. خبری که به هزار دلیل، رسانهها به آن نپرداختند.
حالا، «ملاله» عنوان «بالغترین» دختر جهان را هم بر دوش دارد. این عنوان شایستهی او است که با وجود سن کم، پیکار علیه ظلم و جور طالبان پاکستان را سر لوحهی کار خود قرار داده و تهدیدهای جانی هم او را از ادامه کار وانداشته است.
روزی که برندهی جایزهی صلح نوبل اعلام شد، او هم میهمان کاخ سفید بود. در همان میهمانی، نه به عنوان سیاستمدار که به عنوان نوجوانی مبارز، فرصت را غنیمت شمرده و به اوباما گوشزد کرده که عملیات هواپیماهای بدون سرنشین (پهباد) در پاکستان، نه تنها طالبان را نابود نمیکند که سدی است سر راه او برای رسیدن به صلح، تحصیل و توسعه. به صراحت گفت که حمله پهبادها، طالبان را تقویت میکند که با حیله و فریب، مردم را جذب خود میکند تا آرزوهای او که همانا؛ دستیابی به صلح، حق تحصیل برای دختران و توسعه است را بر باد دهند.
«ملاله» خود میگوید در میهمانی کاخ سفید، نگرانیهای خودم را با خانوادهی رئیس جمهور در میان گذاشتم و به «اوباما» گفتم: "حملهی هواپیماهای بدون سرنشین، تروریسم را تقویت میکند، مردم بیگناه را به کشتن میدهد و انزجار از آمریکا بین مردم عادی را بیشتر میکند."
از سال 2004 تا کنون، آمریکا بیش از چهارصد حمله هوایی با پهباد به منطقه وزیرستان پاکستان داشته است. هدف این حملهها چنانچه نیروهای آمریکایی ادعا میکنند، نیروهای شبه نظامی طالبان است و نابودی تروریسم در منطقه. در دوران ریاست جمهوری برندهی جایزه صلح نوبل، «باراک اوباما»، تعداد این حملهها چند برابر شده است که بر اساس گزارش کانون خبرنگاران پژوهشی، تعداد حملهها در دوران «اوباما» 325 مورد است.
از زمانی که جنگ هواپیماهای بدون سرنشین (پهباد)، در پاکستان شروع شده، ذهنیت مردم عادی نسبت به آمریکا بدتر شده است. «لیلا بخاری» که خود نیز پاکستانی است ومتخصص امور تروریسم در نروژ به روزنامهی «مبارزه طبقاتی "کلاسه کامپن"» میگوید: "در پاکستان مخالفت عمومی مردم با آمریکا، موضوعی است عمومی که حملههای پهبادها هم این مسئله را شدت بخشیده. انتقاد «ملاله» از سیاست «اوباما» هم بازتاب نظر عمومی مردم پاکستان است."
هماو در ادامه میگوی که انچه «ملاله» بیان میکند، گرایش بخش بزرگی از مردم پاکستان است و به حق هم در میهمانی کاخ سفید، با زبانی ساده و بدون تکلف، با «اوباما» در میان گذاشته است.
در واقع، روال دیدارهای «اوباما» چنین که «ملاله» با او برخورد کرد، نیست. او با میزان اطلاعات و درک خود موضوعی که شاید دهها دیپلمات و سیاستمدار به این راحتی بیان نمیکردند را به زبان آورد و «اوباما» را به لکنت زبان واداشت. آخر نه نخست وزیر است، نه رئیس جمهور، نه سرمایهدار و نه نماینده پارلمان که از چیزی هراس داشته باشد. دیدارش با خانواده «اوباما» هم برای بده بستانهای مرسوم سیاسی نبوده که بخواهد خودسانسوری کند. او هنوز نوجوان است و شاید به نظر بیاید که آنقدر هم متمدن نیست که آداب صحبت با قدرقدرتی مثل «اوباما» را آموخته باشد.
بدیهی است که آنچه «ملاله» به صورت انتقاد از سیاست آمریکا، به زبان آورده، چیزی نیست که بشود به سادگی از آن گذشت. روز سهشنبه، بیست و دوم اکتبر، دولت آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که عملکرد و نتایج حملههای پهبادها را بررسی میکند. این بیانیه نشان میدهد که «ملاله» به موقع زبان به سخن گشوده و سیاست دولت آمریکا را به باد انتقاد گرفته است. کانون خبرنگاران پژوهشی، در بیانیهای که حاصل تحقیق چندین کارشناس این نهاد است، اعلام کرده است که تا کنون بین 2500 تا 3600 نفر کشته شدهاند که در بین آنها حداقل 750 نفر غیرنظامی بوده و 270 کودک. در پژوهش دیگری که سال پیش توسط دانشگاه «استنفورد» و «نیویورک» انجام شده و «زندگی زیر سایه پهبادها» نام دارد، آمده است که عملیات نظامی با پهبادها، نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است که ضد قوانین جنگی و حقوق انسانی هم میباشد. در همین گزارش آمده است که جنگ پهبادها علیه مواضعی در پاکستان، مردم غیرنظامی و بیگناه را میکشد، تروریسم را تقوبت میکند و مذهبیهای بنیادگرا را که برآمد آن تندروی و بنیادگرایی است.
«اوباما» دلیل حملههای پهبادها را مبارزه با تروریسم دانسته و حفظ منافع ملی دولت آمریکا. اما بر اساس گزارشهای منتشر شده در جنگ پهبادها، نیت دولت آمریکا، نتیجهی معکوس داشته و بنیادگرایی و تروریسم بیشتر تقویت شده است. در گزارش کانون خبرنگاران پژوهشی، آمده است که جنگ پهبادها، موجب شده که گروههای مسلح تندرو، جذب طالبان شوند و جذب نیروهای تندروی که سازماندهی نشدهاند هم ساده و آسان گردد. به این ترتیب حملههای خشونتآمیز و انتهاری که قربانیان آنها کسی مگر مردم عادی و بیگناه نیستند، بیشتر شده است. به همین خاطر هم به طور مداوم، گروههایی که با دید انتقادی به سیاست آمریکا نگاه میکنند، بیشتر میشود. هفتاد و چهار درصد از مردم پاکستان، آمرکا را دشمن خود میپندارند. نظر مردم پاکستان که خارج از منطقهای زندگی میکنند که جنگ پهبادها رخ میدهد، این است که حملهی پهبادها به خاک پاکستان، توهین ملی است. همین دیدگاه موجب شده که تنفر شدید مردم از آمریکا هر روز بیشتر شود و توسط نیروهای تندرو هم دامن زده شود.
هواداران جنگ پهبادها اما از سوی دیگر میگویند: دولت پاکستان و نیروهای نظامی این کشور، یا نمیتوانند و یا نمیخواهند که در برابر طالبان و نیروهای تندرو اسلامی، ایستادگی کنند. همین ناتوانی است که دخالت آمریکا و جنگ پهبادها برای مبارزه با تروزیسم را رقم زده است. جنگ پهبادها در منطقهی وزیرستان که بیش از سیصدهزار نفر جمعیت دارد رخ میدهد که لاجرم مردم عادی هم در کنار میلیشیای مسلح اسلامی و طالبان کشته میشوند.
اینان اما، حقوق بشر و موازین سازمان ملل را به فراموشی میسپارند که دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر را نهی کرده است. «ملاله» هم به همین بخش اشاره دارد که حقوق انسانها پایمال میشود و قانون نقض میگردد. قانون شکنی و نقض حقوق بشر است که در پاکستان منتهی به تنفر از آمریکا شده است نه شخص «اوباما».
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد