logo





پیرامون سیاست خارجی جمهوری اسلامی

گفتگوی حسن بهنام از تلویریون تیشک با رضا اکرمی

سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۲ - ۰۸ اکتبر ۲۰۱۳

رضا اکرمی

reza-akrami.jpg
در این گفتگو که دو شنبه هفته پیش ، 30 نوامبر انجام شده است ، ازجمله به مباحث زیر پرداخته می شود.

- دو مسئله پرونده هسته ای و رابطه ایران وآمریکا حد اقل از دید مقا مات جمهوری اسلامی از هم جداست ودر مذاکرات مورد هسته ای برای آنها در الویت است .


- در موضوع هسته اى مشكل كه از ده دوازده سال پيش آغاز شد به مرحله تحريم رسيد از ديد غربيها ايران براى بمب اتم تلاش مى كرد.. كار هسته ايش شفاف نبود و پاى مذاكره جدى براى شفاف سازى هم نمى آمد.

- حالا غربى ها مى بينند كه ظاهرا اين وضع تغيير كرده و از ايران نشانه هائيست كه آمادگى براى حل مسئله است.



-. آنها از دليل اصلى اين تغيير نام نمى برند كه همان موثر واقع شدن سياست تحريم,، بازتابش بر روى زندگى و افكار عمومى مردم و و انعکاس آن در انتخابات ریاست جمهوری ورأی تمایل مردم به حل قضايا بود . آنها به همين بسنده مى كنند كه در اين انتخابات دولتى بر سر كار آمده است كه نرمش دارد.
اما غربيها, به خصوص آمريكا, چه محصولى را امروز در سبد خود مى بينند يا مايل اند ببينند.
الف: متوقف كردن تلاشهائى كه مى تواند به توانمندى توليد بمب هسته اى منجر شود. آن هم نه اقدامات موقتى و قابل از سرگيرى مجدد ، بلکه دستیابی به تضمینهای کا فیست كه بخش دشوار مذاكرات را شامل مى شود. كه در يك جمله راستى آزمائى و نظارت مداوم را شامل مى شود.
ب: مشاركت كردن يا شركت دادن در حل مسئله سوريه كه آنهم براى غربى ها پيش شرط دارد, مبنى بر پذيرش دولت گذار, جوانبش توضيح داده خواهد شد.
ج: برقرارى سطوحى از رابطه ضمن استقلال نسبى اش . برايش راه حلهاى مختلفى مى توان متصور شد.


- به سبد ايران چه خواهد ريخت.
حكومت اسلامى در ايران قبل از هر چيز در داخل و بخشى از نيروهاى متآثر از آن در منطقه به لحاظ سياسى با يك پارادوكس و يا تناقض مواجه است كه در گام اول ساده به نظر مى رسد ولى به قول شاعر "كه عشق اول نمود آسان وليكن گشت مشكلها "تناقض ايدوئولژى غرب ستيز و واقعيت تنگناى اقصادى و پيامدهاى سياسي و اجتماعى آن مطرح است,

- براى جمهورى اسلامى بدترين حالت اين خواهد بود كه اين گارد سى و سه ساله را باز كند و دستاورد چندانى هم كه بتواند براى حل مسئله پيش گفته به كمك اش بيايد بدست نيآورد, در موارد پيشين بر سر جنگ در افغانستان و عراق مذاكرات و معاملاتى با آمريكا شده بود و نتايج مثبتى هم براى رژيم جمهورى اسلامى داشته, اما همه آنها پشت درهاى بسته بوده. همزمان پشت تريبونها همين مداخلات هم بر پرونده سنگين آمريكا به عنوان رژيم تجاوز گر محكوم مى شده, اما اين بار قضايا از اساس متفاوت است. مذاكره ايست رو در رو آنهم بر سر مسئله داخلى خود ايران.

- ارزيابى از رفتار اين حكومت چندان ساده نيست. اين حكومت در گذشته و در بخشى كه به سرنوشت كشور و مردم ما مربوط مى شود ديده ايم كه فرصت سوزيهاى بسيارى داشته, كه بارها اشاره شده و نمونه بارزش مراحلى در روند جنگ عراق و ايران بوده و سمت ديگر از جمله در همين جنگ ديده ايم كه وقتى كارد به استخوان رسيده تن به چنان عقب نشينى اى زده اند كه منافع حاصل از آن خلاصى خودشان از مهلكه و بر باد دادن منافع ملى كشور بوده است.

- امروز تصور قالب اين است كه "نرمش قهرما نا نه" همان جام زهر است. و آقا آنرا بالاى دست گرفته, اينكه زور كدام سمت ميدان سياست و ديپلماسى يا سپاه, امنيتى هاوپروار شدگان دوران جنگ و احتكار بيشتر خواهد چربيد موضوع جداگانه ايست كه بايد فعلا يكى دو ماهى انتظار كشيد.

- اما تا جائيكه به منافع و رفتار مردم ما بر مى گردد دو نكته قابل تأمل است. اول اينكه. بر خلاف برخى عرصه هاى ديگر حيات اجتماعى, سياسى و فرهنگى كشور مردم هم بار اقتصادى سياست تشنج و ستيز در مناسبات جمهورى اسلامى با دنياى خارج را كاملا لمس كرده اند و هم با دست رد زدن به سينه كانديدائى كه, لااقل در مرحله انتخابات, سمبل همين ناسازگارى نمودار شد, بدرستى بار اصلى مسئوليت مشكلات كنونى را بر دوش حكومت ايران گذاشتند و از آن روز تا كنون با دقتى رياضى, شايد بهترباشد بگوئيم ارزى و جيبى, رد گفتگوها را پى مى گيرند.

- اپوزيسيون رژيم نمى تواند در اين ميدان كه سه سوى آن حكومت است وغرب ومردم ،که كاملا صف آرائى كرده اند بى تفاوت بماند و يا با زبان مبهم صحبت كند ...
ما مى دانيم كه اگر اين مذاكره "ختم به خير شود" حتما جمهورى اسلامى هم امتيازاتى خواهد گرفت. در رأسش اقتصادى است, شل شدن طناب تحريم در گام اول, و هر گاه رابطه با آمريكا هم از خصومت خارج شود آزاد كردن برخى سرمايه هاى بلوكه شده و در كل, بازگشت شركتهاى غربى در بازار تجارت و سرمايه گذارى. كاستن از فشار سياسى, از جمله بر سر موارد نقض حقوق بشر, باز كردن جا براى كرسيهاى خالى جمهورى اسلامى در مجامع بيناالمللى و طبعا گسترش تكنولوژى هسته اى در بخشهائى كه براى غربيان هم سود آور باشد خواهد بود.
برخى از هم اكنون با احتمال چنين سناريوئى آشكارا و يا به طور ضمنى ابراز نگرانى مى كنند, كه پرداخت چنين صورت حسابى مى تواند عمر رژيمى را طولانى كند كه تا همين جا هم ماشين سركوبش يك لحظه از كار نيفتاده است. اينان بدرستى بر حمايت غربيها بر رژيم ها ى بيگانه با حقوق بشرى چون عربستان سعودى انگشت مى گذارند, كه چون منافع آنها را تأمين مى كنند از هر گزندى در امان اند.
اين محاسبه جداى از تنگ نظرى و منفعت طلبى فرقه گريانه اى كه مى تواند برآن سوار شود. نه به ساخت و بافت جامعه امروز ايران توجه لازم را دارد و نه به روش سى و پنج ساله جريان حاكم بر كشور. حد اقل چه كسى است كه نداند بلند كردن پرچم در ابتداء "نه غربى و نه شرقى" جمهورى اسلامى و در ادامه "ضد آمريكا و اسرائيلى آنها هدف اصلى اش از ميدان بدر كردن هر گونه صداى دگر انديش و مخالف بود و در نهايت سركوب تمامى آزاديخواهانه به بهانه پايگاه دشمن در داخل و آنجا كه به لشگر كشى خيابانى عليه تمامى مظاهر زندگى خصوصى مردم مربوط مى شد باز هم همين« تهاجم فرهنگى غرب» بود كه دستاويز اوباش حمله كننده قرار مى گرفت و مى گيرد.
جالب است اكثريت غريب به اتفاق نيروهاى سياسى در كشور ما سهم بزرگى از صفحات نشرياتشان سياه مى شود تا عليه كسى قلم بزنند كه اينجا و يا آنجا بسوى حزب يا شخصيت خارجى طلب حمايت براى آزادى و حقوق بشر در ايران كرده است اما آنگاه كه اين معادله تغيير مى كند, نگران برداشتن فشار خارجى و باز شدن دست رژيم براى سركوب است.
- در همين زمينه برخى هشدار مى دهند كه بدنبال باز شدن باب مذاكرات, بايد منتظر سركوب بيشتر حكومت و حتى روى آورى مجدد به ترور در ميان مخالفين در داخل و خارج از كشور بود. اينان ضمن چشم بستن بر كر و كور بودن "جامعه جهانى" در قبال قتل عام جنايت كارانه رژيم در سال 67, كه مى توانست و مى تواند به عنوان جنايت عليه بشريت مورد تعقیب باشد و ترتيب دادن دادگاه جنائى بين المللى, نقش پيشرفت مبارزات مردم در كند كردن ماشين سر كوب آنرا ناديده مى گيرند.
- آيا از همين ماجراى "نرمش قهرمانه" ، ما مردم ايران نبايد اين درس را بگيريم كه اين حكومت بدون فشار لازم و كافى دست به هيچ گونه عقب نشينى نخواهد زد. أيا جا ندارد ما لا اقل دست به دست هم دهيم و حول مطالبات اساسى خود كه كسب آزادى, جدائى دين و دولت و مشاركت كامل در همه امور سياسى, اقتصاد و اجتماعى مى باشد به تلاشهاى گسترده اما پراكنده كنونى سر و سامانى به بخشيم. هر گاه اين عزم شكل بگيرد تصور من اين است برچيده شدن مناسبات و ساخت كار تشنج آميز كنونى ايران با جهان خارج نه تنها تهديدى عليه رونده هاى لاك پشتى رو به جلو كنونى نيست, بلكه آنرا تسریع خواهد كرد. رفتار قدرتهاى خارجى متآسفانه در شرايط امروز جهان بر سرنوشت ساير كشور ها, به خصوص اگر مستبدان بر آن حاكم باشند بسيار مهم است اما خوشبختانه هنوز هم مردم هر كشورى هستند كه لا اقل مى توانند حرف آخر را بزنند. ايران كنونى بر زمينه 34 سال حكومت خود كامه كه البته خود نيز وارث خودكامگانى از نوع ديگر است باید به توانمند ی های داخلی خوذش بی اندیشد و در شرایط احتمالی رفع تنش با جهان خارج این توانمندی پر بار تر خواهد شد و می توان احتمال داد که بلاخره مطالبات واقعی مردم ،در مبارزاتی که با حکومت دارند جایگاه واقعی خود را بیابد.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد