آرامش تو، سایه آن درخت با شکوه است
در تف گرما!
آغوش تو، آن خانه گرم و امن است
در هجوم سرما!
تو سوسوی آن فانوسی هستی
که در خستگی راهی دراز
و هول هراس از شبی تیره
از دور دست ها به چشم آید!
تو همه مهر جهانی
و من که همه تلخم و رنجم
بی گنج نیستم، ترا دارم
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد