logo





شنود بی بی سی در دفتر کار مطهری

دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۲ - ۱۵ ژوييه ۲۰۱۳

اصغر جیلو

چند روز پیش علی مطهری نماینده مجلس"هرت" فاش ساخت که تعدادی از مامورین "حکومت " شبانه به دفتر کار او وارد شده و وسایل شنود و دوربین مخفی درآن کار گذاشته اند. صبح همان روز, سه نفر از مامورین مذکور، مجددن به محل مراجعت کرده و میکوشند نوار ویدویی تلویزیونی مدار بسته را که صورت و مشخصات ظاهری همه آنها را ضبط کرده بوده بر دارند تا هرنوع ردی را از حضور خود در آن جا پاک کنند. گویا اصرار آنها منجر به درخواست کمک از سوی مسئول مجموعه از پلیس محلی میشود، که در جریان آن یکی از این برادران گمنام فرار کرده ولی دو نفر دیگر دستگیر وهمراه نوار به کلانتری محل برده میشوند. به فاصله کوتاهی دو فرد دستگیر شده آزاد ونوار ثبت شده ظاهرن به بالاتر ارسال می شود وبدین ترتیب با سهولتی حیرت انگیز و باور نکردنی، تمام رد پاهای ۹-۱۰ ماموری که در عملیات نصب وسایل استراق سمع در دفتر کار یک وکیل مجلس دست داشتند پاک شده و تنها اقای علی مطهری می ماند وحوضش.

بعد از این ماجرا کسانی معترض چنین ماجرایی شده و خواهان احضار مصلحی وزیر اطلاعات به مجلس برای ادای توضیحات در این مورد میگردند. اما علی لاریجانی رئیس الوکلا میگوید که این موضوع ربطی به مجلس "هرت" نداشته و"اداره هرت" دیگری به نام قوه قضاییه که زیر نظر داداش وی آیت الله صادق اداره میشود باید به این ماجرا رسیدگی کند. از آن سو اما، موجود عجیبی به نام کوچک زاده از نمایتنگان همین مجلس "هرت" پا به میدان گذاشته و سوالاتی را با مضامین زیر، در پاسخ معترضین اقدام شنود گذاری طرح کرده و خواهان پاسخ فوری آنها میشود:

۱-علی مطهری باید توضیح دهد به چه حقی و از جانب چه مرجعی به خود اجازه کشف وسایل استراق سمع در دفترکار خود را داده وبدتر از آن، این وسایل را از محل نصب آن در پشت دستگاه کولر بیرون آورده است؟
۲-از کجا معلوم که این وسایل توسط هاشمی رفسنجانی، عطائا لله مهاجرانی و یا موسسه خبر پراکنی بی بی سی در آنجا نصب نشده بوده؟
۳- مطهری باید توضیح دهد به چه حقی خبر نصب شنود در دفتر خودرا در سایت خود منتشر کرده است.
در پایان هم، این موجود هرتی، چنین القا کرده که این علی آقا به خاطرات اقدامات مجرمانه فوق حتمن تحت تعقیب قرار گیرد، تا سرنوشتش مایه عبرت دیگران شود.

به دنبال این در خواست ، وب سایت علی آقا موقتن از دسترش خارج شده و ماجراهای شنیدنی دیگری رخ میدهد که ما فعلن از جزییاتش بی اطلاعیم.

گفته اند که در زمان های دور در ایران قدیم، در شهری تاریخی، مردی به اتهام کندن دم الاغی در حال فرار با زن بارداری تنه زده وباعث سقط بچه پا به ماه وی میگردد. در ادامه راه، این شخص، از راه پله ای طولانی به پشت بام مسجدی مرتفع راه پیدا کرده واز ترس مامورینی که پشت سرش بودند بالاجباراز آن سوی پایین می پرد اما از بخت بر سر پیر مردی فرود آمده و باعث مرگ وی می شود. علاوه براین ها گویا دم الاغ هم کار دست وی می دهد ووی هنگامیکه آنرا دور سرش میچرخانده چشم یکی از مامورینی را که درحال دستگیری وی بودند را کور می کند. بالاخره بعد از چندین و چندین ماجرای مشابه دیگر، آقای خلافکار دستگیر شده و په پیش قاضی برده می شود. قاضی شهر به شرط رشوه سنگین قبول می کند که گریبان وی را از دست شاکیان خلاص کند، و به راستی هم شاهکار می کند. وی به شوهر زن سقط کرده حکم می کند که زنش را تحویل مرد مجرم بدهد و ۹ ماه بعد تحویلش بگیرد تا به حقش برسد، مرد پدر مرده هم باید بالای پشت بام بلند آن مسجد رفته و بر سر مجرم که درست در نقطه ای که پدر شاکی کشته شده می ایستد، بپرد تا عدالت اجرا گردد. مرد یک چشم هم چون هنگام تیراندازی و شکار فقط از چشم راستش استفاده می کرده و نیازی به چشم چپ نداشته پس شکایتش وارد نبوده است. با شنیدن این احکام شوهرشاکی زن سقط کرده بدون درنگ حاملگی همسر خود را از اساس منکر شده و با عجله از محکمه خارج و برای همیشه آن دیار را ترک می کند. فرد پدر مرده هم که مطمئن بود جان سالمی از پریدن بر سر مجرم از ارتفاع بلند نخواهد برد، مدعی می شود که پدرش سال ها پیش به مرگ طبیعی درگذشته و کسی که پای دیوار مسجد مرده پدر وی نبوده و صرفن به خاطر شباهت اسمی وی را اشتباهی به عنوان شاکی به پیش قاضی آورده اند. او هم با سراسیمگی عقب عقب به سمت در خروجی روان گشته و با سرعت باد از محل دور می شود و دیگر کسی او را نمی بیند. صاحب الاغ دم بریده نیز که آخرین شاکی در محکمه بوده با مشاهده این اوضاع، قبل از این که قاضی حکمش را در باب شکایت وی اعلام کند، فریاد کشان و در حالی که مرتب تکرار می کرده که والله و بالله خر وی از کرگی اصلن دم نداشته است، فرار را بر قرار ترجیح و مثل بقیه برای همیشه از انظار مردم آن دیار گم وگور می شود، به دنبال تکرار چنین حوادثی در آن شهر تاریخی، نام پر معنای"هرت" بر روی آن شهر گذاشته می شود. اما روخ این شهرافسانه ای زمان قدیم طی دهه ها وسده ها و هزاره ها، به تدریج و گام به گام وخرد خرد غنا می یابد تاو این که ۳۴ سال پیش در قالب "کشور عزیز اسلامی ایران" و یا به عبارتی دیگر"کشورعزیز امام زمان" حلول کرده و زمینه را برای تسخیر جهان به دست اسلام که دیگر باید زمانش رسیده باشد آماده سازد. یک مثال کوچک واقعی از این آماده سازی را، در ماجرای شنود گذاری فوق از نظر خوانندگان مخترم این سطور گذشت.

اصغر جیلو پانزدهم جولای ۲۰۱۳

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد