logo





از بغداد به مرو

بررسی کتاب

دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۲ - ۲۴ ژوين ۲۰۱۳

رضا اغنمی

از بغداد به مرو
باز خوانی تاریخ اسلام از آخر به آغاز
کارل – هاینتس اولیگ
برگردان: ب، بی نیاز (داریوش)
چاپ دوم. انتشارات پویا ، کلن
پخش: انتشارات فروغ ، کلن

مترجم در پیشگفتار در باب دین شناسی و علم کلام، تفاوت های بنیادی آن دو را با تعاریفِ مربوطه توضیح میدهد و اضافه میکند که «دین شناسی (تطبیقی)، علمی که به صورت رشته ی دانشگاهی ظاهرا فقط در آلمان وجود دارد» و اینکه «علم دین شناسی در حدود 200 سال اخیر شکل گرفته است» گسترۀ بحث را با مؤلفه های گوناگون، با آوردنِ آرای صاحب نظران دانشگاهی میگشاید و حلقه های مشترک دین و خدا در ادیان ابراهیمی را شرح میدهد. دربستر چنین توضیحاتِ مستند، آماده سازیِ فرهنگ هایی که گفت و شنود یا پرسجو در این باره از منهیات تا آستانۀ کفر بوده و هست، دریچۀ تازه ای باز میکند که در رودرروئی موافق و مخالف و سنجش آراء ، با توجه به پدیده های شگفت انگیز علوم انسانی، شکستن سدهای تعصب خشکه مقدسی را نوید میدهد. و راه و چاهِ پذیرش منطق علم و خردگرانی را فراهم میسازد. پیشاپیش این نکته را باید یادآوری کنم که مراد از گشودن این گونه مباحث "خاص" که با آراء وعقاید ایمانی اکثریت مردم سر وکار دارد، نه کم بها دادن به باورهای آنان است و نه قصد مقابله و تعبیر افکار ستایشگرانِ سنتی به پدیده های گوناگون جهانِ پیشرفتۀ امروزی . بلکه هدف بنیادی روشن شدن زوایای گوناگون خیلی از تاریکی هاست که در طول تاریخ زیر غبار خشم و تعصب، اندیشه ها را کور کرده وخیالبافی های عوامانۀ نابخردان در مؤلفه های گوناگون منزلتِ دستورات الهی را پیدا کرده است. و چنین است که در رهگذر پر تلاطم تاریخ اهدافِ انسانی و پیام داد خواهیِ رسالت اصلی پیامبران رنگ میبازد. عدالت و صداقت های موعود، در جنگ های خونین و ویرانگر، جهنمی از خشونت و ویرانی و کشت وکشتار را به نمایش میگذارد. با نام خدا و بعنوان حکم الهی قتل نفس همنوعان با پاداش های پرشکوه و فریبندۀ جهان بعد از مرگ تثبیت میشود.
اینکه، اصحابِ کنیسه و کلیسا و مسجد با اطمینان خاطر هریک به نوعی دراین جنایتهای بشری سهیم بوده اند و هستند به پشتوانۀ همین وعده هاست بدون کمترین شک و تردید. ادیان ابراهیمی، امروزه در قرائتی آلودۀ اوهام در انحصار خاخام ها و کشیش ها و ملاهای اسلام قرار گرفته و هر یک دراثبات حقانیت خود با مدعای نمایندگی از جانب خدا، در محو و نابودی آن دیگر به هر جنایتِ خونین و ویرانگر متوسل میشوند.
درچنین بازار آشفتۀ مدعیان و مسابقۀ خشونتبار تسلیحاتی جهان بلبشو ، وجدان های بیدار با احساس مسئولیت، تحقیق و بررسی علمی و مهمتر، سیر تطور و تکامل ادیان ابراهیمی و انگیزه های مقبولیتِ کتب آسمانی بین مردم که تا به امروز درهاله ای از وحی وگفتار و نگارش های گوناگونِ ادواری معلق مانده، پی گرفته اند. وارسی رسالتِ هر یک از کارنامۀ این پیامبران کاری است که در سده های اخیر مورد توجه دانشمندان وپژوهشگران قرار گرفته کتب و رساله های زیادی منتشر شده است. کوتاه سخن اینکه حلقه های اتصالِ ادیان ابراهیمی با گسست ها، محل تحریر و تاریخ به کمال رسیدن کتب آسمانی از مسائلی است که بخشی از آن دراین کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
شروغ جنگ های خونین منطقه ای دردهه های اخیر، به ویژه راه افتادن جنگِ ویرانگر سنی و شیعه درکشورهای عراق و پاکستان، و هندوستان، به زمانه ای که مسلمانها با کشتار همدیگر، به تولید کنندگان و فروشندگان سلاح های مرگبار یاری میرسانند، و دراین بین کسی نمیپرسد و اصلا گفته نمیشود: پول این همه اسلحه و آدمکشیهای سازمان یافته را چه کسی یا کدامین کشوری تأمین میکند؟ و منابع مالی شان کیست؟ نشر و گسترش این قبیل کتاب ها را باید ارج نهاد. امروزه کم نیستند از ستایشگران خدای یگانه و مسلمانان سنتی ومعتقد، که با استقبال از دستاوردهای علمی، فارغ از متون کتب آسمانی تلاش میکنند رمز و راز هستی و آفرینش موجودات جهان را دریابند.
اضافه کنم که مسئلۀ ایمان به مبداء آفرینش و نقد دین درتاریخ فرهنگی ایران، از سابقۀ دیرینه ای برخوردار است. همانگونه که مترجم نیز در درپیشگفتار اشاره کرده که ایمان را نباید در حوزۀ عقل و خرد وارسید. باور به خدا و مناسک عبادی خواستن و شیفتگی دلخواه هرانسان است به آفریننده ای که در دل خود طاعت و بندگی او را پذیرفته، و یا به بُت و گیاه و جماد و جانداری دلبستۀ شده و پرستش او را برگزیده است میباشد. سرودۀ نظامی گنجوی را درخسروشیرین آورده است: «قیاس عقل تا آن جاست بر کار/ که صانع را دلیل آید پدیدار/ مده اندیشه را زان بیشتر راه/ که یا کوه آیدت در پیش یا چاه/ چو دانستی که معبودی ترا هست/ بدار از جستجوی چون و چه دست». با چنین سابقۀ سنگین در فرهنگ ایران، کار شایستۀ و قابل تقدیر مترجم کتاب را باید ستود که در آشفته بازار کنونی با توجه به ناآرامی های منطقه و جنگ های مذهبی درکشورهای اسلامی حلقه های اتصال ادیان ابراهیمی را یادآور شده است.
جالب اینکه نویسنده، پژوهش خود را با عنوان: «بازخوانی تاریخ اسلام از آخر به آغاز» خوانده و سعی براین دارد که مواضع مشترک یهودیت و مسیحیت و اسلام را از اکنون به آغاز نشان دهد. همو پس ازگفتاری کوتاه دربارۀ ادیان چند خدائی، در یکتاپرستی، با اولویت قرار دادن یهود، مسیحیت و اسلام را «دیرآمدگان» و «یا متأخرین» مینامد. و فصول مشترک را در «نقش ویژۀ مسیحیت و اسلام» توضیح میدهد:
«مسیحیت یکتاپرستی یهودی را به ارث برد. یعنی جنبۀ جهانی بودن آن را. و درست با همین ابزار، خود را از قیود قو.می یهودیت رها ساخت. مسیحی شدن بدون ختنه و "شریعت". اسلام از مسیحیت ایرانی – سوری برآمده است و از آنجا که در اسلام زبان و ذهنیت عمدتا آرامی است، تورات وتصورات یهودی درآن نقش قدرتمندی ایفا می کند دراینجا نزدیکی زبانی مسیحیان آرامی به محیط یهودی پیرامونش مهم بوده است ولی برخلاف ادعاهای تا کنونی، مسیحیان یهودی بر اسلام تإثیری نداشته اند زیرا وجود آن ها به هنگام پیدایش قرآن به اثبات نرسیده است. به عکس، کل مسیحیت سوری، به ویژه در اشکال آغازینش عمیقا در سنت توراتی شباهت های بسیاری دارا بود.» با چنین زمینه هاست که نویسنده، از «استقلال جنبش قرآنی وتبدیل آن به یک دین نوین یا اسلام» سخن میگوید. از هجوم لشگریان مسلمین از طریق دریا به اسپانیا در سال 711 بحث کشورگشائی مسلمبن و درگیری با مسیحیان را ادامه میدهد و نظر برآورد نشدۀ اسلام شناس مشهور فردریش شوالبی که درسال 1919 اعلام کرده بود: «هنوز متکلمین [مسیحی] به این آگاه نیستند که اسلام به تاریخ مسیحیت تعلق دارد. علم کلام قرآنی و مسیحی هردو جزو الهیات یا دقیق تر گفته شود الهیات مسیحی سوری بودند.»
دربارۀ"احادیث"، نتیجه گیری نهائی نظر نویسنده خلاف نظر خیلی از پژوهشگران شنیدن دارد.. به روایت از"آلبرت توت وهامس یانرن" در « زندگینامۀ محمد» نشان داده اند که سیره کاملا تحت تأثیر الگوهای انجیلی قرار گرفته است.» و سپس اشاره میکند به تاریخ طبری که حدود صدسال بعدتر نوشته شده، در همان نیز «الگوها و دستمایه های انجیلی به خدمت گرفته می شوند.» با چنین نگاه، در بهره گیری از این الگوها اضافه میکند که «. . . دستمایه های انجیلی یک چیز نوین شکل می گیرد. داستان هایی از آغاز و تاریخ صدر یک دین نوین به نگارش می آید. که محمد، پیامبر عرب، به فرمان خدا پایه گذاری میکند. » اینجاست که باید که شرف و وجدان سالم پژوهشگر راستین، فارغ از دین و مرام و مقام برجسته میشود.
در «مشاهدات دین شناختی درباره ی آغاز وشکل گیری اسطوره ها درادیان همگانی» که بسی آموزنده و پرباراست. اسطوره را میشکافد. از فاصله های تاریخی به علت عدم دسترسی تاریخی و غیر ممکن بودن زمانِ درست وقایع که به یقین با صحت و سقم حوادث رابطه دارد، توضیحات لازم را یادآور میشود از «کتابت عهد عتیق از زمان تبعید یهودیان [به بابل] یعنی سده ی 6 پیش از میلاد آغاز شد. دراین جا میباید بین داستان موسی و ابراهیم که به 1000 سال پیش از کتابت عهند عتیق یاداستان خروج موسی و خروج او ازمصر که 600 سال پیش ازآن برمیگردد پلی زده می شد. نوشته های زرتشتی حتی باید فاصله زمانی بزرگ تری را پر می کردند.» نمونه های بالا در فهم اسطوره، با پیامی که به دنبال دارد، قابل تأمل است : « . . . دین آن گونه درک شود که در زمان نگارش اولیه اش درک می شد.». و این پیام نغز و سنجیده، منادی بیداریِ زمانه ماست، درتکان اندیشه های خواب رفته!
در محیط های متقارب قرآن (ژنویه گوبیلو)
اشاراتی به مرو
این بحش کتاب با رواتیهایی از «محیط های متقارب،" با نگاهی دقیق به گذشته ها خواننده را با محیطِ فرهنگیِ زمانۀ شکلگیری قرآن آشنا میکند. با توجه به متون آیاتِ قرآنی و کمک همان متون با نگاهی تردید آمیز به منطقۀ بدوی مکه و مدینه دارد. می نویسد: «اظهارات قرآن نمی توانند درشبه جزیره ی عربستان یا دقیق ترگفته شود در مکه و مدینه به وجود آمده باشند. تقریبا تمامی ویژگیهای متون قرآن و به طور روشن تر پس زمینه های فراوان ادبی و دین شناسی نشان می دهند که مکه و مدینه محل شکل گیری قرآن نبوده است. . . . چگونه یک پیامبر که بی سواد بوده تمامی این سنن دینی متنوع را می شناخته و میتوانست با آنها برخورد کند؟ . . . اینکه چه چیزی برای او و مردم درآنجا جالب بوده را می توان درسیره خواند.» و سپس اشاره ای دارد به «کریستف لوکسبرگ که نشان داده است تأثیرات «گویش» سوریه شرقی در زبان قرآن، براین نظریه صحه می گذارند. همچنین علم کلام قرآن، مفاهیم، دستمایه ها و الگوهای بیشماری از سنت ایرانی را در خود دارند.». نویسندۀ کتاب ازسکه ها و سنگ نبشته های قبته الصخره در اورشلیم، یادکرده و آنها را گواه و سند سخن خود قرارداده است « عبدالملک طبق شهادت یکی از سکه هائی که درسال 75 هجری (696) میلادی ضرب شده، اهل «مرو» بوده است و نه آنطور که . . . او را یه خاندان مروانیان که خاستگاه شان مکه بوده وابسته ساختند. به عکس او، اهل شهر مرو که امروزه در جنوب ترکمنستان قرار دارد یوده است. زیرا،پیشوند «ان» راباید به زبان فارسی فهمید که معنی «اهل... » یا «از» میباشد» اضافه میکند که «عبدالملک که حاکمیت قطعی او درسال 60 عربی آغازگردید درسال 66 عرب ها فرمان ضرب یک سکه داد که «محمت» برای نخستین بار با عنوان رسول الله (فرستاده خدا) تزئین شد. . . . . . . سومین رد پای مرو درخود قرآن درسوره ی 2، آیه 158 است.
نویسنده دربخش 2، 5، 4 مرو، مارگیانا و بلخ با اشاره به حفاری های باستانشناسی در سرزمین پهناوری واقع در شمال ترکمنستان توضیحات بسیار مفیدی از تمدن کهنسال آن مناطق یادکرده مینویسد: تقریبا از 1700 سال پیش این منطقه از یک فرهنگ با شکوه برخوردار بود که بی شباهت به فرهنگ های بزرگی مانند بین النهرین و مصر و یا هند نبود. به دلیل پرآبی، کشاورزی دراین منطقه رونق داشت و از جمعیت بسیار زیادی برخورداربود ...». نویسنده، در پی این توضیحات که به نظر میرسد مقدمه ای بوده، برای فصل پایانی با عنوان «مرو به عنوان خاستگاه جنبش قرآنی»، با توصیف شهر بزرگ مرو، باذکر اینکه «منشاء اقوال قرآن را جستجو کرد» درباره مراکز فرهنگی و نظام اداری واحد کشور و جریان دائمی و فعالِ مراکز نحله های فکری گوناگون درکنار تصورات هلنیستی، و زبان و فرهنگ سوری بسیار قدرتمند، ترجمۀ های و متون نیایشی مسیحی به فارسی میانه و تفسیری از آئین زرتشتی و . . . . . . مرو را به احتمالی منشاء اقوال قرآن میداند .
پاورقی های ضمیمۀ نویسنده و مترجم حاوی 47 برگ، بیانگر دقت و علاقۀ هر دو در تبیین واقعیت ها و زدودن تاریکی ها از تاریخ است .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد