در ارتباط با شور و يأس اين چند روز مربوط به انتخابات گفته شده است: "تنها كارى كه ما خارج از كشورى ها مى توانيم انجام دهيم اين است كه آنها(مردم) را تنها نگذاريم".
به گواهى تاريخ ايران، "روشنفكران" ايرانى هيچگاه مردم را نه اينكه تنها نگذاشتند بلكه آنچنان در دام پوپوليست مستغرق بودند كه بعنوان مثال قبل از پيروزى انقلاب اسلامى سال ٥٧ جلوتر از مردم ناقوس شوم انقلاب اسلامى را به صدا در آوردند از على شريعتى بگير و تا خسرو گلسرخى و ده شب شعر گوته در تهران و بعد از پيروزى انقلاب هم سياوش كسرايى جهت تثبيت آن انقلاب اشعارى از جمله " والا پيامبر محمد" را سرود.
در نغمه سرايى اصلاح طلبان دينى مبنى بر "حفظ نظام" و "ارزشها و معيارهاى اسلامى" بر آن، شبه سكولارهاى ما از طريق "مدارا" به اشغال آنها در آمدند و در سر بزنگاهاى اصلاح طلبى دينى آنچنان با شور مردمان درآميختند كه به شعور گفتند زكى. برخى سياسى كارهاى شبه سكولار ما در همين دوران ٣٣ ساله جوگير شده بودند و چون تحولات را از طريق اصلاح طلبان دينى ممكن مى دانند در نتيجه هر وقت اصلاح طلبان دينى براى "حفظ نظام" شور و هيجان بپا داشتند آنها هم در كنار آنها به پايكوبى از اين شور پرداختند اما بعد، "روز از نو روزى از نو" فرارسيد و با فروكش كردن شور در خودشان به بهانه اينكه الآن حركت هاى مدنى در ركود است فرو رفتند.
شورانگيزى هر شورى اگر پشتوانه شعور نداشته باشد بلافاصله بعد از آن يأس و نااميدى مستولى مى گردد؛ شعور به ما مى گويد حتى در صورت انتخاب نماينده اصلاح طلبان دينى بدليل كت بسته بودن آنها به نظام جمهورى اسلامى و قانون اساسى آن كه در ضديت آشكاربا يك جامعه متعارف است و نيز تداوم جارى بودن ارزشهاى اسلامى بر نظام سياسى، حركت پيشرونده اى به سمت دموكراسى صورت نخواهد گرفت هرچند اگر برخى فشارها به مردم كاسته شود.
فرجام هر شور بدون شعور يأس است؛ كافى ست به هشت سال گذشته نظرى افكنيم و يا به چهار سال دوم رياست جمهورى محمد خاتمى تا يأس و نااميدى را دريابيم. روشنگرى ما در دام پوپوليسم گرفتار است و به همين خاطر با هر شورى، از لانهِ يأس، نشسته در آن به بيرون مى خزد تا خويش را منبطق با آن سازد آيا "مداراى" بدون نقد كه در واقع همگنى خويشاونديست ميان برخى "سكولار" هاى سياسى و اصلاح طلبان دينى نقض روشنگرى نيست؟ وقتى كه روشنگرى نقض شود يعنى شعور و عقلانيت نقض شده است و در چنين حالتى ميان شور و يأس رابطه برقرار مى شود سراسر "تاريخ" ما و "تاريخ" جمهورى اسلامى مشحون از شور و يأس و جاى خالى روشنگرى بوده است.
بساطى كه بر "انتخابات" اخير در جمهورى اسلامى در همين چند روز اخير پهن شده بدليل غيبت شعور و تزلزل در تصميم گيرى، با شور و يأس مردم همراه شد كه برخى شبه سكولارهاى ما را هم بر خود كشيد و به همراه مردم با شور و يأس دست و پنجه نرم كردند تا اينكه شعور را به شور فروختند و تحريم كنندگان را مورد مذمت قرار دادند. آنچه كه بايد منتظر بود اينست كه پس از فروكش كردن اين دوره شور مردم و عيان شدن يك بار ديگر بن بست اصلاحات دينى در جمهورى اسلامى، يأس مستولى شود و كنج عضلت گزينى آغاز. بنابراين آيا روشنگرى ما در برزخ پوپوليسم گرفتار نيست؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد