دستی سایبان چشم و
دستی در امتداد بهار
ایستاده سیهپوش سبز حمایل
روی خط افق در انتظار
شاید
افشانهی پیشا طلوع آفتاب
غبار پیشاسوار پورم باشد
در دشت خاوران
شاید
هیسهی بادها به بیشهی گز
روح رستم فرخ باشد
در زیر آسمان
شاید
سوار باز آید
ستور شیهه بر کشد
برآید شمشیر شادی از نیام
میدان پر شود از شکوفهی گیلاس
عشق جوانه زند روی شاخهی شوق
خدا آبستن شود از عبادت انسان
و زندگی بزاید باز
دستی سایبان چشم و
دستی در امتداد باد
ایستاده سیهپوش سبز حمایل
روی خط افق در یاد
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد