چهارشنبه این هفته، اول ماه مه، روز جهانی کارگر بود. ۱۲۷ سال پیش، درچنین روزی کارگران امریکایی در شیکاگو برای کاهش ساعت کار روزانه از ده به هشت ساعت دست به تظاهرات و اعتصاب زدند. در چهارمین روز اعتصاب، درپی انفجار یک بمب که به مرگ چندین نفر از جمله چند افسرپلیس منجرشد، پلیس به روی کارگران تیراندازی کرد و تعدادی از آنان کشته و مجروح شدند. ازسال بعد، سالروز این رویداد دربیشتر کشورهای جهان، بجز ایالات متحده، کانادا و چند کشور دیگر، به عنوان روز جهانی کارگر نامگذاری شده که درآن مراسم ویژهای برگزار میشود و به فرصتی برای حق طلبی و طرح مطالبات کارگری و همبستگی کارگران دنیا بدل شده است.
سی و چهارسال پیش، چندهفته پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، با تصویب شورای انقلاب یا دولت موقت، حداقل دستمزد روزانه کارگران از حدود ۱۵۰ ریال به ۱۹۲ ریال افزایش یافت. چهارماه بعد، درتیرماه ۱۳۵۸، ارزش هردلار امریکا که پیش از انقلاب برای چندسال در ۷۰ ریال ثابت بود ۲ برابر شد و به ۱۴۰ ریال رسید و درنتیجه نه فقط افزایش حدود ۳۰ درصدی دستمزد اعطایی انقلاب کمکی به رونق و رنگین شدن سفره کارگران نکرد، بلکه دستمزد افزایش یافته نسبت به دریافتی قبلی کاهش قدرت خرید نیز یافت. ازآن زمان تاکنون این روند بدون وقفه ادامه یافته و کارگران هرسال با نگرانی و حتی وحشت و استیصال شاهد خالی و خالی ترشدن سفرههای خود هستند. درسالهای اخیر، نه فقط این روند شتابی فزاینده یافته، که سیاستهای نابخردانه - اگرنه خائنانه - حکومت اسلامی پدیدههای شوم تازهای مانند عدم امنیت شغلی، بیکاری ناشی از اخراج یا تعطیل کارخانهها و تعویق درپرداخت حقوق - کهگاه تا ۲۵ ماه هم میرسد - به آن افزوده شده است.
نگفته پیداست که این وضعیت نابسامان و غیرقابل تحمل، توان و طاقت کارگران که از شریف وزحمت کشترین قشرهای جامعه هستند را بریده و زندگیهای بسیاری را به باد فنا داده است. ازجمله اینها، کارگران نساجی مازندران هستند که خواندن شرح حالشان اشک به چشم میآورد. به گزارش تارنمای حکومتی «ایلنا»، نماینده کارگران نساجی مازندران میگوید: «کارگران نساجی مازندران طی ۳ سال گذشته در اسفناکترین شرایط ممکن زندگی میکنند». این نماینده کارگران ازتعدادی از همکارانش یاد میکند که «باتعطیل کارخانه تنوانستند زیر این همه فشار زندگی دوام بیاورند و امروز زیر خروارها خاک مدفون شدهاند» و میگوید: «کارگران نساجی مازندران از ۴ تا ۲۵ ماه حقوق معوقه خود را دریافت نکردهاند».
توضیح اینکه ظاهرا کارخانههای نساجی مازندران بنابر دسته گل خائنانهای که خامنهای با زیرپاگذاشتن غیرقانونی و نقض اصل ۴۴ قانون اساسی به آب داد به سرمایه داران ترکیهای واگذارشده و اینان کاری جز فروش اموال و تولیدات کارخانهها انجام نمیدهند. نماینده کارگران میگوید: «متاسفانه سرمایه گذاران از آوردن نقدینگی متناسب با تعهدات خود امتناع میکنند واز فروش املاک و محصولات تولیدی هزینههای جاری را میپردازند و اصلا توجهی به معوقات کارگران ندارند».
نمونه دیگر تصمیم به تعطیل کارخانه نوشابه سازی زمزم با بیش از ۵۰۰ کارگر درشرق تهران است. «ایلنا» مینویسد: «با صدور حکم انحلال کارخانه نوشابه سازی زمزم درشرق تهران، فعالیت این کارخانه بابیش از ۵۰۰ کارگر بزودی متوقف میشود... دلیل انحلال این کارخانه سودده، موقعیت تجاری خوب زمین این کارخانه درشرق تهران است که میتوان ازاین زمین برای ایجاد بازارچههای تجاری استفاده کرد». البته مسئولان شرکت زمزم که کارخانه دیگری نیز درغرب تهران دارد میگویند که کارگران این واحد در کارخانه غرب تهران به کار گرفته خواهند شد اما همه از جمله خود کارگران میدانند که این مطلب دور از واقعیت است.
تنها هیولای بیکاری نیست که کارگران و خانوادههایشان را تهدید میکند. حتی کارگران شاغلی که حقوق خود را به موقع دریافت میکنند نیز از دغدغه و نگرانی چگونگی گذران زندگی با حقوقی که هرروز به دلیل گرانی و تورم افسارگسیخته از قدرت خرید آن کاسته میشود در امان نیستند. به گزارش «ایران پرس نیوز»، دبیراجرایی خانه کارگر تبریز میگوید: «درشرایط فعلی که آمار رسمی تورم بیش از ۳۱ درصد است و حداقل حقوق کارگران ۲۵ درصد افزایش داشته است... کارگران و بازنشستگان با حقوق دریافتی فعلی درمواجهه با هزینههای سنگین زندگی جادوگری میکنند». البته منظور این نماینده کارگران از «جادوگری»، «شعبده بازی» است که درواقع اداره یک خانواده ۴ نفری با حقوق ۴۸۷ هزارتومانی به توان و مهارتی بیش از یک جادوگر یا شعبده باز نیازدارد.
مضحک اینکه مثلا برای رعایت حال و رفاه کارگران، به آنان علاوه بر حقوق ماهانه، حق مسکن و خواروبار نیز پرداخت میشود: «وجود مبالغی همچون ۱۰ هزار تومان حق مسکن و یکهزارریال حق خواروبار توهین به جامعه کارگری است». واقعیت تلخ و دردناک این است که این چیزی ورای توهین و تحقیراست. درشرایطی که بهای برنج به کیلویی ۸ هزارتومان و گوشت به کیلویی ۴۰ هزار تومان رسیده، با صدتومان حق خواروبار چقدر میتوان برنج یا گوشت خرید؟ ۱۲. ۵ گرم برنج یا دو و نیم گرم گوشت!
به گزارش تارنمای «کلمه»، اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار بیانیهای به مناسبت روز جهانی کارگر، شرایط حاضر را از مصیبت بارترین شرایطی که کارگران ایران درطی سی سال گذشته با آن مواجه بودهاند توصیف میکند. در بخشی از این بیانیه آمده: «امسال ما کارگران ایران درشرایطی به استقبال اول ماه مه، روز جهانی کارگر میرویم که درآخرین روزهای سال گذشته و درحالی که سبد هزینه یک خانوار ۴ نفره یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام شده بود، شورایعالی کار دولت جمهوری اسلامی با تصویب حداقل مزد ۴۸۷ هزار تومانی نشان داد که نه تنها انسان بودن و حق ما کارگران برای برخورداری از یک زندگی انسانی برایشان هیچ معنایی ندارد، بلکه درصدد آن هستند تا بیرحمانهتر از هرزمانی کل هزینههای بن بست اقتصادی موجود را که خود مسبب آن بودهاند بردوش ما کارگران سرریز کنند و با چپاول بیش از پیش سفرههای خالی میلیونها خانواده کارگری، اقتصاد بحران زده موجود را در راستای تأمین منافع اقلیتی ناچیز سرپا نگاه دارند».
بیانیه یا درواقع رنجنامه اتحادیه آزاد کارگران ایران با این فراز پایان میپذیرد: «شیرازههای هیچ جامعهای درهیچ جای دنیا برروی پایهای که امروزه ما کارگران و مردم ایران به لحاظ معیشتی برروی آن قرارگرفتهایم قابل دوام نیست».
براستی سی و چهار سال پیش چه کسی حتی میتوانست تصور کند که حکومت مدعی حمایت از مستضعفان چنین کارنامه سیاهی داشته باشد؟!
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد