اخباروگزارشات کارگری۶اردیبهشت ماه۱۳۹۲
- اعتصاب کارگران بخش خدمات موتوری شهرداری شوشتر دراعتراض به عدم دریافت چندین ماه حقوق
-۶۰۰ناجی غریق مازندران ازسال گذشته تاکنون حقوقی دریافت نکردهاند
- اعتراض کارگران صنعت پوشاک در بنگلادش نسبت به شرایط کار
- اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی درایرلندوپرتغال
اعتصاب کارگران بخش خدمات موتوری شهرداری شوشتر دراعتراض به عدم دریافت چندین ماه حقوق
به گزارش۵اردیبهشت سایت شوشترنامه، کارگران بخش خدمات موتوری شهرداری شوشتردر اعتراض به عدم پرداخت۹تا ۱۱ماهه حقوقشان، از چهارروزپیش دست به اعتصاب زدهاند واعتصابشان کماکان ادامه دارد.
۶۰۰ناجی غریق مازندران ازسال گذشته تاکنون حقوقی دریافت نکردهاند
به گزارش۶اردیبهشت سایت شمال ورزشی، شاید برای شنونده باور نکردنی باشد بشنود ناجیان غریق دریای مازندران از سال گذشته تا کنون حقوق خود را دریافت نکرهاند.
موضوع عدم پرداخت حقوق ناجیان غریق در مازندران بارها از طریق رسانهها و حتی خود ناجیان غریق مطرح شد که تاکنون نه گزارشی کارساز بود و نه گلایههایی که از جانب ناجیان غریق مطرح شد و نه مسئولی حاضر به پاسخگویی در این زمینه میباشد.
در سال گذشته نزدیک به ۶۰۰ نفر ناجی کار امداد ونجات افرادی که در سواحل مازندران دچارمشکل و حادثه شده بودند را بر عهده داشته و حضور ذی قیمت آنها بارها و بارها باعث نجات افراد و مانع از غرق شدن آنها شد.
البته در قبال این زحمتها قردادی هم منعقد شد که طی آن مقرر شد ماهانه هر ناجی در قبال خطرات پرشماری که این کار دارد تنها ۴۵۰ هزارتومان حقوق دریافت کند و در این بین استانداری مازندران متعهد به پرداخت حقوق ناجیان غریق شد اما تنها مبلغی که ناجیان غریق از استانداری مازندران بابت حقوق و مزایا دریافت کردند حقوق ماه اول بود.
عدم اجرای تعهد استانداری مازندران نسبت به این مساله نیز با واکنش ناجیان غریق و حسین اسلامی رئیس هیئت ناجیان غریق استان قرار گرفت تا آنجا که وی اعلام داشت: بحران عدم پرداخت حقوق ناجیان غریق به حدی جدی است که خانوادههای ناجیان غریق برای پرداخت مطالباتشان با من تماس میگیرند. ناجیان غریق اگر در سطح سواحل دریا بلال فروشی میکردند ماهیانه حدود یک میلیون تومان درآمد داشتند در حالیکه این افراد در حال حاضر لنگ ماهانه ۴۵۰ هزار تومان پول هستند.
مسئولان استان مازندران اگر چه از تامین اعتبار ۴۵۰ میلیون تومان هزینه حقوق ناجیان غریق مازندران به حساب اداره کل ورزش و جوانان استان مازندران خبر داده بودند اما سرنوشت این پول نیز مشخص نیست و این دستگاه با وجود رسانهای شدن این موضوع ترجیح داد که سکوت کند.
اعتراض کارگران صنعت پوشاک در بنگلادش نسبت به شرایط کار
تعداد قربانیان سقوط ساختمان «رانا پلاز» واقع در سی کیلومتری پایتخت به حدود ۳۰۰ نفر رسیده است و امدادگران روز جمعه ۶۲ نفر را زنده از زیر آوار بیرون آوردند.
به گزارش۲۶آوریل یورونیوز، شمار قربانیان سانحه فروریختن ساختمانی هشت طبقه در حومه شهر داکا، پایتخت بنگلادش رو به افزایش است. این حادثه، خشم عمومی را نسبت شرایط کار کارگران صنعت پوشاک این کشور برانگیخته است.
همزمان تعدادی از کارگران برای اعتراض به خیابانها آمده و خواستار مجازات صاحبان این ساختمان و کارگاههای تولید پوشاک مستقر در آن، شدند.
پلیس و شاهدان عینی گفتهاند که تظاهرکنندگان چند خودرو را آتش زدهاند و به چند کارخانه دیگر پوشاک هم آسیبهایی وارد کردهاند.
رامش روی، دبیر کل شورای صنعت بنگلادش و نماینده اتحادیه کارگران صنعتی به خبرنگاران گفت: «دولت، مالکان ساختمان، خریداران انجمن صادرکنندگان و تولید کنند گان پوشاک، همه باید به طور مساوی غرامت بپردازند.»
یکی از مسئولان این صنعت گفته است که با وجود چندین اخطار درباره عدم ایمنی سازهای این ساختمان، بیش از ۳۱۰۰ دوزنده پوشاک که عمدتا زن بودند، در آن کار میکردند. در این کارخانه پوشاک، لباسهای ارزان برای مارکهای غربی تهیه میشد.
تعداد قربانیان سقوط ساختمان «رانا پلاز» واقع در سی کیلومتری پایتخت به حدود ۳۰۰ نفر رسیده است و امدادگران روز جمعه ۶۲ نفر را زنده از زیر آوار بیرون آوردند.
تا کنون حدود ۲۳۰۰ نفر نجات پیدا کردهاند و دست کم نیمی از آنها مجروح شدهاند.
این رخداد پرسشهایی جدی درباره ایمنی کارگران و دستمزدهای کم در بنگلادش مطرح کرده است. روز جمعه، دومین روز متوالی بود که بسیاری از کارخانههای پوشاک در بنگلادش به حالت تعطیل در آمدهاند.
این کشور جنوب آسیا دومین صادر کننده پوشاک در دنیا و تولید کننده محصولات و خدمات ارزان قیمت محسوب میشود.
فروریختن این ساختمان در روز چهارشنبه سومین سانحه بزرگ صنعتی، طی پنج ماه گذشته در بنگلادش است. در ماه نوامبر آتش سوزی در کارخانه «مد تزرین» در حومه داکا، ۱۱۲ نفر را به کشتن داد.
اعتراض به سیاستهای ریاضت اقتصادی درایرلندوپرتغال
به گزارش۲۶آوریل یورونیوز، روزچهارشنبه ۲۴آوریل، همزمان با ارائه طرح ریاضت اقتصادی ازجانب دولت ایرلند، دهها نفر با تجمع در مقابل پارلمان این کشور به برنامه ریاضت اقتصادی دولت اعتراض کردند. تجمع کنندگان که به کاهش هزینههای دولتی برای جبران کسری بودجه توسط دولت از طریق کاهش تعداد کارمندان و افزایش مالیات معترض بودند خواستار استعفای نخست وزیر این کشور شدند.
دولت پرتغال نیز همانند دولت ایرلند برای مقابله با کسری بودجه خود اقدام به کاهش بودجه بخش دولتی برای سال آینده کرده است. به همین دلیل، کارکنان بخش دولتی این کشور روز چهارشنبه در یک اعتصاب سراسری دست به اعتراض زدند. این اعتصاب موجب لغو شدن اکثر پروازهای داخلی و بین المللی در این کشور شد. سندیکاهای این کشور میگویند اعتصاب روز چهارشنبه بزرگترین نوع آن طی دو دهه گذشته بوده است.
دولت پرتغال در بودجه سال آینده خود حقوق کارکنان بخشهای دولتی را کاهش داده و اقدام به افزایش مالیات کرده است.
ششم اردیبهشت ماه۱۳۹۲
****************
اخباروگزارشات کارگری۷اردیبهشت ماه۱۳۹۲ (همراه با ضمیمه به مناسبت اول ماه مه روزجهانی کارگر)
- آخرین اخبار از وضعیت غالب حسینی و علی آزادی
- با بازگرداندن لایحه اصلاحی قانون کار از مجلس شورای اسلامی یک موفقیت مهم برای اعتراضات سراسری کارگران ایران رقم خورد
- تعویق ۱۶ ماه حقوق کارگران مجتمع دامداری مهاباد
- حادثه ریزش ساختمان دربنگلادش و ناپدیدشدن صدها کارگرنساجی
آخرین اخبار از وضعیت غالب حسینی و علی آزادی
به گزارش رسیده تداوم بازداشت غالب حسینی و علی آزادی فعالین کارگری و از اعضای کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و عدم پاسخگویی مشخص از جانب مسئولین مربوطه نگرانی خانوادهها و دوستان آنان را نسبت به وضعیت نامشخص و همچنین وضعیت سلامتی این فعالین کارگری تشدید کرده است.
لازم به ذکر است که بازجویی این دو فعال کارگری به پایان رسیده و مسئولین اداره اطلاعات از ارجاع پرونده آنان به مراجع قضایی سرباز زده؛ و از پاسخگویی لازم و قانونی به خانوادههای آنان خودداری مینمایند.
مسئولین امنیتی با شدیدترین و اهانت آمیزترین وجه ممکن با خانوادهها برخورد نموده و مراجع قضایی، خصوصن قاضی مربوطه با توجه به هماهنگی ادارهٔ اطلاعات با آنان مدام خانوادهها را تهدید به بازداشت مینماید؛ و پی گیری خانوادهها نسبت به وضعیت نامعلوم عزیزان خود را شایستهٔ اشد برخورد و مجازات میداند.
کمیتهٔ هماهنگی ضمن محکوم کردن ادامهٔ بازداشت غالب حسینی و علی آزادی، خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط این دو فعال کارگری و همچنین سایر کارگران و فعالین کارگری و زندانیان سیاسی میباشد.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-۵ اردیبهشت ۱۳۹۲
هماهنگ کنندگان طومار سی هزار نفری کارگران:
با بازگرداندن لایحه اصلاحی قانون کار از مجلس شورای اسلامی یک موفقیت مهم برای اعتراضات سراسری کارگران ایران رقم خورد
بدنبال اقدام دولت برای وارد کردن اصلاحات ضد کارگریتر در قانون کار و ارسال آن جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی، هزاران کارگر در سراسر کشور در طومار اعتراضی خود خواهان کنار گذاشتن این لایحه ضد کارگری شدند و در پی آن به فاصله کمی از ارسال این لایحه به مجلس شورای اسلامی، هماهنگ کنندگان طومار سی هزار نفری کارگران دست به تجمعی اعتراضی در مقابل مجلس زدند و طی ملاقاتی با مسئولین آن، مصرانه بر باز پس فرستادن این لایحه تاکید گذاشتند. همزمان با این تجمع، کارگران شرکت واحد تهران نیز با تحویل طوماری دو هزار نفری به وزارت کار و مجلس شورای اسلامی مخالفت خود را با این لایحه اعلام کردند و در ادامه ۵۰ نفر از کارگرانی که در جمع آوری طومار سی هزار نفری در تهران همکاری داشتند به اتفاق هماهنگ کنندگان طومار در محل وزارت کار دست به تجمع زدند و خواهان رسیدگی به خواستهای مطرح شده در طومار اعتراضی، منجمله باز پس گرفتن لایحه اصلاحی قانون کار شدند. همچنین کارگران شرکت واحد تهران نیز در ۱۴ اسفند ماه سال گذشته با تجمع در محل وزارت کار خواهان باز پس گرفتن این لایحه ضد کارگری از مجلس شورای اسلامی شدند.
این اعتراضات در شرایطی ادامه داشت که فعالین و دیگر نهادهای کارگری نیز در ابعادی وسیع به نقد معترضانه این لایحه ضد کارگری پرداختند و با توجهی که خبرنگاران و مسئولین شریف برخی رسانهها در کشور به اعتراضات کارگران در مخالفت با این لایحه نشان دادند فضایی عمومی بر علیه این لایحه ضد کارگری شکل گرفت.
امروز این اعتراضات و فضایی که بر علیه این لایحه ضد کارگری شکل گرفت به ثمر نشست و لایحه ضد کارگری اصلاح قانون کار از مجلس شورای اسلامی بازگردانده شد. این یک موفقیت مهم برای اعتراضات سراسری کارگران ایران است. اما این مبارزه هنوز به اتمام نرسیده است، قرار است بار دیگر این لایحه پس از اصلاحاتی از سوی وزارت کار جهت تصویب در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. لذا ما کارگران باید با اتکا به سنتی که در سال گذشته برای پیشبرد مبارزهای سراسری در پیش گرفتیم گامهای مهم دیگری را برای تحقق خواستهایمان در یک بعد ملی و بویژه برای تجدید نظری فوری در حداقل مزد مصوب برداریم و با مبارزهای متحد و سراسری اجازه ندهیم حقوق انسانیمان بیش از آنچه که تاکنون پایمال شده است مورد تعرض قرار بگیرد.
موفقیت ما کارگران ایران در بازگرداندن لایحه ضد کارگری اصلاحی قانون کار یک گام مهم در گسترش مبارزه سراسری ماست. ما این موفقیت را که حاصل زحمات تک تک کارگران در سراسر کشور است صمیمانه به عموم آنان تبریک میگوئیم و بار دیگر بر عزم و اراده خود برای گسترش و تعمیق مبارزات سراسری کارگران ایران برای دست یابی به مطالبات بر حقشان پای میفشارم.
هماهنگ کنندگان طومار سی هزار نفری کارگران: شاپور احسانی راد – جمیل محمدی – شیث امانی – شریف ساعد پناه – پروین محمدی – جعفر عظیمزاده
هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۹۲
تعویق ۱۶ ماه حقوق کارگران مجتمع دامداری مهاباد
مجتمع دامداری مهاباد از جمله مجموعههای تولیدی بحرانزده کردستان است که کارگرانش با وجود سوابق کار ۱۷ تا ۲۶ ساله، ۱۶ ماه حقوق دریافت نکردهاند.
نماینده کارگران مجتمع دامداری مهاباد میگوید: ۴۳ کارگر این مجتمع دامداری ۱۶ ماه است که به بهانه کمبود منابع مالی حقوق دریافت نکردهاند.
او در تشریح جزئیات مشکلات کارگران این واحد تولیدی، افزود: این معوقات مربوط به پنج ماهه اول سال ۹۰ و ۹۱ به همراه عیدی و پاداش بوده و در سال جاری نیز کارگران هنوز هیچ حقوقی دریافت نکردهاند.
این کارگر اضافه کرد: با واگذاری مجتمع بزرگ دامداری به بخش خصوصی، مشکلات کارگران این واحد تولیدی آغاز شد بطوری که اینک کارفرما بدون توجه به معیشت کارگران وخانوادههایشان از پرداخت ۱۶ ماه حقوق آنان کوتاهی میکند.
او با اشاره به سوابق ۱۷ تا ۲۶ ساله کارگران این مجتمع کشتارگاهی اظهار داشت: امنیت شغلی کارگران با افزایش مشکلات این مجتمع کشتارگاهی بیش از پیش به خطر افتاده است به طوری که دو نفر از کارگران با سوابق بیش از ۱۷ سال بدلیل اعتراض به افزایش مشکلات کارگران، با پایان قرار داد کاری اخراج شدهاند.
گفتنی است مجتمع دامداری مهاباد وابسته به شرکت غدیر سبز، داری زیر مجموعههای صنعتی همانند هما مرغ، سردخانه زمزم، و کشت صنعت مهاباد است که پس از سال ۸۶ با بروز برخی نوسانات در بازار و آغاز واردات گسترده گوشت، با واگذاری به بخش خصوصی، از نظر تامین منابع مالی با ۲۱۷ کارگر دچار مشکل شد که در نهایت این کارگران به مرور تعدیل و هم اکنون ۴۳ کارگر این مجتمع به علت عدم دریافت ۱۶ ماه حقوق معوقه با مشکلات معیشتی عدیدهای روبرو شدهاند.
منبع: ایلنا-۷اردیبهشت
حادثه ریزش ساختمان دربنگلادش و ناپدیدشدن صدها کارگرنساجی
به گزارش۲۷آوریل یورونیوز، پلیس بنگلادش روز شنبه اعلام کرد که دو تن از مدیران کارگاههای پوشاک ساختمان «رانا پلازا» را که روز چهارشنبه فررویخت، دستگیر کرد. گفته میشود دونفر از مهندسان ساخت این ساختمان هشت طبقه نیز بازدداشت شدهاند.
شمار قربانیان سقوط این ساختمان بیش از ۳۴۰ نفر گزارش شده است.
همزمان عملیات نجات زیر آوارماندگان ادامه دارد. گروه نجات روز شنبه حدود ۲۴ نفر دیگر را از زیر آوار زنده بیرون آورد.
کارگران کارگاههای پوشاک روز پیش از حادثه به مالکان هشدارهایی مبنی بر وجود شکاف در بدنه ساختمان داده بودند. با این حال مالکان آنها را وادار به بازگشت به محل کار کرده بودند. یکی از کسانی که به امدادگران کمک میکند میگوید: «هویت اجسادی که از زیر آوار پیدا کردهایم، مشخص نیست. زیرا بسیاری از این جسدها فاسد شدهاند. در نتیجه آنها را به سازمانی که جسدهای بدون هویت را دفن میکند، تحویل دادهایم. چون این جسدها بو گرفتهاند.» تعداد زیادی از مردم بنگلادش در حالیکه عکسهایی از آشنایان و بستگان کارگر خود را در دست داشتند، به دنبال خبری از آنها درمحل حاضر شدند.
یک زن که به دنبال خواهرش است میگوید که صدها نفر از کارگران ناپدید شدهاند در حالیکه معلوم نیست هنوز زندهاند یا مردهاند.
پلیس بنگلادش میگوید که حدود ۹۰۰ نفر ناپدید شدهاند.
هفتم اردیبهشت ماه۱۳۹۲
****************
ضمیمه اخبار وگزارشات کارگری۷اردیبهشت ماه۱۳۹۲به مناسبت اول ماه مه روزجهانی کارگر
- بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی کارگر
- پیش بسوی برگزاری مراسم روز جهانی کارگر- سندیکای کارگران خبازیهای شهر سنندج و حومه - سندیکای کارگران خبازیهای مریوان و سروآباد
- بیانیه اتحاد بین المللی به مناسبت اول مه ۲۰۱۳
بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی کارگر
زنده باد اول ماه مه روز جهانی کارگر
با خواست تجدید نظر فوری در حداقل مزد و در اعتراض به گرانی، مراسم اول ماه مه را بر پا خواهیم داشت
اول ماه مه روز جهانی کارگر در راه است. این روز یک روز بسیار مهم و سرنوشت ساز برای ما کارگران است. این روز، روز به خیابان آمدن و اعتراض کارگران در سرتاسر جهان به بیعدالتی و نابرابری است. ما نیز در ایران، باید و حق داریم همچون کارگران سرتاسر جهان در این روز به خیابانها بیائیم و نسبت به وضعیت مشقت بارمان معترض شویم. نمیشود که هر روزه هم هزینههای زندگی چندین برابر شود و هم با تعیین حداقل مزدی معادل سه چهار برابر زیر خط فقر، گرسنگی بیش از پیشی را بر ما تحمیل کنند و هم سکوت و خاموشی را. ما این سکوت را درسال گذشته با طوماری سی هزار نفری و بر پایی تجمعاتی اعتراضی در هم شکستیم و...
امسال ما کارگران ایران در شرایطی به استقبال اول ماه مه روز جهانی کارگر میرویم که در آخرین روزهای سال گذشته و در حالیکه سبد هزینه یک خانوار چهار نفره یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام شده بود شورایعالی کار دولت جمهوری اسلامی با تصویب حداقل مزد ۴۸۷ هزار تومانی نشان داد که نه تنها انسان بودن و حق ما کارگران برای برخورداری از یک زندگی انسانی برایشان هیچ معنایی ندارد بلکه در صدد آن هستند تا بیرحمانهتر از هر زمانی کل هزینههای بن بست اقتصادی موجود را که خود مسبب آن بودهاند بر دوش ما کارگران سر ریز کنند و با چپاول بیش از پیش سفرههای خالی میلیونها خانواده کارگری، اقتصاد بحران زده موجود را در راستای تامین منافع اقلیتی ناچیز سر پا نگاه دارند.
از سال گذشته به این سو، ماه و فصلی در این مملکت نبوده است که هزینههای زندگی به چندین برابر افزایش پیدا نکرده باشد، با اینحال هنوز چند صباحی از آغاز سال جدید نگذشته است که بار دیگر قیمت گوشت و برخی دیگر از اقلام غذایی سر به فلک کشید و از هم اکنون طرح مربوط به افزایش قیمت نان و حاملهای انرژی و حذف ارز مرجع برای کالاهای وارداتی سرآغاز دیگری از چندین برابر شدن هزینههای زندگی را در طول هفتهها و ماههای آینده کلید زد.
دولت همیشه و در هر حالی بهای هر کالایی را که اختیار قیمت گذاری آن بدستاش بوده است افزایش داده است و به تبع آن بخش خصوصی و صاحبان سرمایه نیز قیمت کالاها و خدمات تولیدیشان را بالا بردهاند. اما زمانی که نوبت به زندگی و بقا ما کارگران در این مملکت رسیده است دولت نه تنها هیچ مسئولیتی برای تامین معاش میلیونها خانواده کارگری برای خود قائل نشده است بلکه با هر آنچه که در ید قدرتش بوده، تلاش نموده است تا هزینههای بحران اقتصادی موجود را از گرده ما کارگران بیرون کشد، بطوریکه دولت خود راسا با اخذ ارزش افزوده شش درصدی از هر آن چیزی که با حداقل مزد کنونی بر سر سفرههای خالی کارگران قرار میگیرد هر روزه مشغول چپاول و غارت از این حداقل مزد ناچیز و خفت بار ما کارگران است.
اینان خود بیش از همه ما کارگران و مردم ایران میدانند که حداقل مزد ۴۸۷ هزار تومانی معادل اجاره بهای آلونکی در فقیر نشینترین محلات مراکز استانها در سراسر کشور نیز نیست اما با عوامفریبانهترین اشکالی، قانونی را که خود وضع کردهاند و میباید بر اساس آن حداقل مزد کارگران را تعیین کنند زیر پا میگذارند و آنجا نیز که ما کارگران دست به اعتراض میزنیم و همچون کارگران سرتاسر جهان در صدد بر پایی تجمعات خیابانی در اعتراض به وضعیت مصیبت بارمان بر میآئیم، قانون و هزار و یک مصلحت دیگر را پیش میکشند تا ما کارگران به هر درجه از فقر و گرسنگی که منافعشان ایجاب میکند تن در دهیم.
اما برای ما کارگران هیچ مصلحتی بالاتر از تامین معیشتمان که عین شرافتمان است وجود ندارد. ما در سال گذشته با جمع آوری طوماری اعتراضی در سطحی سراسری نشان دادیم که میتوانیم دست در دست هم نسبت به وضعیت مشقت بارمان معترض شویم. نشان دادیم که دیگر تحمل وضعیت موجود را نداریم، نشان دادیم کاسه صبرمان لبریز شده است و دیگر حاضر نیستیم بیش از آنچه که تاکنون تن به فقر و فلاکت سپردهایم نظاره گر تباهی زندگی خود و خانوادههایمان شویم.
بدون ذرهای تردید شرایط حاضر یکی از مصیبت بارترین شرایطی است که ما کارگران ایران بطور بیسابقهای در طی سی سال گذشته با آن مواجه بودهایم. شیرازههای هیچ جامعهای در هیچ جای دنیا بر روی پایهای که امروزه ما کارگران و مردم ایران به لحاظ معیشتی بر روی آن قرار گرفتهایم قابل دوام نیست، اینرا باید دولت و دست اندرکاران حکومتی بدانند و نیز بدانند که دیگر ذرهای تحمل برای ما کارگران جهت تداوم وضعیت مشقت بار کنونی باقی نمانده است.
کارگران و همکاران در سراسر کشور!
اینک اول ماه مه روز جهانی کارگر در راه است. این روز یک روز بسیار مهم و سرنوشت ساز برای ما کارگران است. این روز، روز به خیابان آمدن و اعتراض کارگران در سرتاسر جهان به بیعدالتی و نابرابری است. ما نیز در ایران، باید و حق داریم همچون کارگران سرتاسر جهان در این روز به خیابانها بیائیم و نسبت به وضعیت مشقت بارمان معترض شویم. نمیشود که هر روزه هم هزینههای زندگی چندین برابر شود و هم با تعیین حداقل مزدی معادل سه چهار برابر زیر خط فقر، گرسنگی بیش از پیشی را بر ما تحمیل کنند و هم سکوت و خاموشی را. ما این سکوت را درسال گذشته با طوماری سی هزار نفری و بر پایی تجمعاتی اعتراضی در هم شکستیم و به یقین اینک نیز قادریم در دفاع از زندگی و شرافتمان دست به اعتراضات گسترده تری بزنیم. اول ماه مه امسال برای ما کارگران ایران چنین روزی خواهد بود، روز اعتراض به تورم و گرانی و روز اعتراض به حداقل مزد مصوب با خواست تجدید نظر فوری در آن.
زنده باد اول ماه مه – زنده باد همبستگی و اتحاد سراسری کارگران ایران
اتحادیه آزاد کارگران ایران – هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۹۲
پیش بسوی برگزاری مراسم روز جهانی کارگر- سندیکای کارگران خبازیهای شهر سنندج و حومه - سندیکای کارگران خبازیهای مریوان و سروآباد
یازدهم اردیبهشت مصادف است با اول ماه مه (روز جهانی کارگر)، روزی که کارگران آمریکایی در سال ۱۸۸۶ به پا خواستند و خواهان برسمیت شناخته شدن حقوق انسانی خود شدند که متاسفانه آماج تهاجم وحشیانه سرمایه داران و حامیان سرمایه درآمریکا قرار گرفتند. از آن زمان تاکنون کارگران بنا به خصلت طبقاتی خود هر ساله و در سراسر جهان این روز را گرامی میدارند و آن را نماد مبارزات طبقاتی خود قرار میدهند. در این روز کارگران که اکثریت جامعه بشری را تشکیل میدهند، علیه تمامی نابرابریهای اجتماعی هم صدا با هم فریاد میزنند و خواهان بر افتادن استثمار انسان از انسان هستند. کارگرانی که برای زنده ماندن چیزی جز فروش نیروی کارشان را در قبال اندک مزدی ندارند، در حالی که تمامی ثروت و سامان این کره خاکی را تولید میکنند در شرایط بس اسفباری بسر میبرند. امسال ما کارگران ایران نیز در شرایطی به استقبال روز جهانی کارگر میرویم که تورم، بیکاری، اخراج سازیهای گسترده، دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر و دهها و صدها معضل دیگر زندگی کارگران و خانوادههایشان را به ورطه سراشیبی انداخته است و روز به روز نیز این فشارها افزایش میآبد.
کارگران!!
همبستگی کارگری، ضرورتی است برخاسته از هستی و موجودیت طبقاتی کارگران، چرا که کارگران در سراسر جهان تحت ستم واحدی قرار دارند، توسط طبقه واحدی استثمار میشوند و اهداف و منافع آنها در سراسر جهان مشترکاند همان گونه که منافع سرمایه داری در سراسر جهان در هم تنیده شده و سرمایه داری جهانی با اینکه فرهنگها، زبانها و ملیتهای متفاوت دارند، هیچگاه منافع مشترکشان را فراموش نمیکنند و خود را یک خانواده بزرگ میدانند و برای استثمار هر چه بیشتر کارگران و پایمالی حقوق آنها و برای اینکه منافع خود را در مقابل هم نبینند سازمانها و نهادهای تجارت جهانی درست میکنند. به همین خاطر ما کارگران خباز در سنندج و مریوان در راستای همبستگی و اتحاد طبقاتی خود امسال طی بیانیهای مشترک ضمن تبریک این روز به آحاد مردم زحمتکش؛ نسبت به معیشت اسفبار و غیر انسانی کارگران بطور عام و کارگران خباز بطور اخص معترض بوده و خواهان احقاق مطالبات خود هستیم.
۱. برسمیت شناخته شدن روز جهانی کارگر به عنوان روز تعطیل رسمی در ایران و برپایی مراسمهای این روز بطور مستقل.
۲. ما کارگران خباز، تعیین حداقل دستمزد ۴۸۷ هزار تومان برای کارگران را توهین بهشان کارگران میدانیم و خواهان لغو جلسات سه جانبه برای تعیین حداقل دستمزدها هستیم.
۳. ما کارگران خباز افزایش دستمزدهای خود را بر اساس گران شدن قیمت نان غیر قانونی دانسته و خواستار احتساب دستمزدهای خود بر اساس تورم واقعی در کشور میباشیم.
۴. ما خواهان اجرایی کردن کامل قانون مشاغل سخت و زیان آور، برای کلیه کارگران شاغل در این صنف میباشیم و خواستار آن هستیم تا کارگران خباز از بازنشستگی پیش از موعد بهرهمند گردند.
۵. ما خواهان امنیت شغلی کارگران در کارگاههای زیر پنج نفر میباشیم.
۶. ما کارگران خباز لایحه اصلاحیه قانون کار را حملهای آشکار به معیشت کارگران میدانیم و خواستار عدم اجرای این لایحه هستیم.
۷. ما کارگران خباز تشکلهای مستقل کارگری را حق قانونی خود میدانیم و خواستار برسمیت شناخته شدن تشکلات مستقل کارگری از طرف دولت هستیم.
۸. ما کارگران خباز هر گونه اهانت به کرامت انسان علی الخصوص زنان را در جامعه محکوم میکنیم و خواستار احتساب حقوق متساوی برای زن و مرد در جامعه هستیم.
۹. ما ضمن محکوم کردن کار کودکان خواهان برچیده شدن این عمل غیر انسانی در اجتماع هستیم.
۱۰. مدیریت درمان تامین اجتماعی استان به وعده خود وفا کند ودرمانگاهی که قرار بود برای ۱۳ هزار بیمه شده اصلی شهرستانهای مریوان وسروآباد احداث کند را عملی کند.
زنده باد روز همبستگی طبقاتی کارگران
اردیبهشت ۱۳۹۲
سندیکای کارگران خبازیهای شهر سنندج و حومه
سندیکای کارگران خبازیهای مریوان و سروآباد
بیانیه اتحاد بین المللی به مناسبت اول مه ۲۰۱۳
در سالی که گذشت همزمان با تدوام بحران جهانی سرمایه داری، شاهد تعمیق و هر چه گسترده شدن سیاستهای ریاضت اقتصادی و حمله به دستاوردهای کارگران در سراسر جهان از جمله در جهان غرب بودیم. در اتحادیه اروپا، سرمایه داری یونان برای پنجمین سال متوالی به رشد منفی خود ادامه داد. در این کشور از اغاز بحران اقتصادی تا کنون میلیونها نفر از کار بیکار شدهاند، نرخ رسمی بیکاری به بیش از ۲۷ درصد رسیده است. یعنی از هر سه نفر واجد کار یک نفر بیکار است. در همان حال کاهش دستمزد کسانی که هنوز بر سر کارند، همچنان ادامه دارد. کاهش شدید خدمات اجتماعی و رفاهی، اکثریت بزرگی از مردم یونان را به آستانه فلاکت رانده است. در اسپانیای بحران زده نیز نرخ رسمی بیکاری به ۲۷ درصد رسیده و تعداد بیکاران از مرز ۶ میلیون نفر گذشته است. طبق آمارهای رسمی در صد بیکاری بین جوانان به بیش از ۵۰ در صد رسیده است. اقتصاد انگلستان برای چندمین سال متوالی با رکود روبرو بوده، و تعداد بیکاران این کشور به دو و نیم میلیون نفر افزایش یافته است. از آغاز بحران در اواخر سال ۲۰۰۷ تاکنون دستمزدهای واقعی در این کشور رسال سیر نزولی داشته است. در حالی که نرخ رسمی تورم از سوی بانک مرکزی ۹ /۲ درصد اعلام شده، حداقل دستمزد، توسط دولت، تنها یک درصد افزایش یافت. اقتصاد فرانسه این دومین اقتصاد منطقه یورو زمین گیر شده و بیش از ۵/۳ میلیون نفر به بیکاری محکوم شدهاند. در یک کلام اقتصاد منقطه پولی یورو و اتحادیه اروپا در رکود دست و پا میزند.
در مواجهه با رکود و بحران اقتصادی، طبقات حاکم، تقریبا در همه کشورها، با تداوم و تشدید سیاست ریاضت اقتصادی، یعنی خصوصی سازی، کاهش دستمزدها، بیکارسازیهای گسترده، و حمله به خدمات رفاهی و اجتماعی با همه توان در تلاشاند که بار بحران اقصادی سرمایه داری را بر دوش طبقه کارگر و محرومترین لایههای اجتماعی قرار دهند. در اروپای شمالی و در اسکاندیناوی بقایای دولت رفاه و همه دستاورد رفاهی که ناشی از دهها سال مبارزه طبقه کارگر بوده، مورد هجوم قرار گرفته و در معرض نابودی است. در مواردی حتی با تصویب قوانین ضدکارگری عملا موانع جدی بر سر راه ایجاد و گسترش تشکلات کارگری قرار دادهاند. از جمله میتوان به تصویب قانون ضدکارگری «حق کار» در ایالت میشیگان امریکا اشاره کرد که امکان تعمیم آن به ایالتهای دیگر و نیز به کانادا وجود دارد. همه اینها به واقع به معنای اعلام جنگ آشکار طبقاتی از سوی طبقات حاکم علیه طبقه کارگر است.
در سال گذشته همچنین شاهد گسترش ابعاد سرکوب علیه کارگران و فعالین کارگری بودیم. یک نمونه به شدت وحشیانه و جنایت کارانه آن را در اگوست سال گذشته در آفریقای جنوبی دیدیم. پلیس تا دندان مسلح آفریقای جنوبی در برنامهای از پیش تدارک دیده شده به دستور مقامات بالای دولتی، به کارگران اعتصابی معادن پلاتین ماریکانا هجوم برد و به روی کارگران آتش گشود. دهها معدن چی در این کشتار وحشیانه قتل عام شدند. بعد از قتل عام نیز به منظور سرپوش نهادن بر ابعاد جنایت و شکست دادن کارگران اعتصابی، شاهدان این کشتار و فعالین کارگری مورد تهدید و پیگرد قانونی قرار گرفتند. این کشتار وحشیانه نشان داد، که اگر چه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی برافتاد، اما بدلیل بقاء و حفظ سرمایه داری، کارگران همچنان و به شدت استثمار و سرکوب میشوند و آنگاه نیز که برای رسیدن به حقوق اولیه خود دست به اعتصاب و اعتراض میزنند توسط نیروهای سرکوبگر دولت سرمایه داری به قتل میرسند. قتل عام معدنچیان افریقای جنوبی یک بار دیگر نشان داد در چهارچوب مناسبات استثمارگرانه سرمایه داری، کارگران و مردم محروم جهان به آزادی و برابری واقعی و به زندگیای که درشان انسان باشد دست نخواهند یافت.
اما جنایت سرمایه داری و دولتهای حامی این نظام، فقط به سرکوب و کشتار مستقیم کارگران محدود نمیشود. سالی که گذشت باز هم شاهد تداوم کشتار کارگران از بنگلادش و پاکستان تا دیگر نقاط جهان در کورههای آدم سوزی بودیم که نامش را محیط کار گذاشتهاند. سرمایه داران به ویژه در حوزههای فوق ارزان نیروی کار با دولتهایی که جان کارگران برایشان کمترین اهمیتی ندارد، در ولع کسب سود بیشتر، با زیر پا گذاشتن حقوق اولیه کارگران، و عدم رعایت حداقل استانداردهای ایمنی محیط کار، موجبات کشتار عمومی کارگران در کارخانهها و محیطهای کار را فراهم میآورند.
آمارها نشان میدهد که بطور متوسط هر سال بیش از دو میلیون زن و مرد، جان خود را به دلیل حوادث و بیماریهای مرتبط با کار، از دست میدهند. کارگران جهان، بطور متوسط هر سال با بیش از ۲۷۰ میلیون حوادث ناشی از کار روبرو هستند. در هر ۱۵ ثانیه یک کارگر در جهان، و یا ۶۰۰۰ کارگر در هر روز، بر اثر کار و یا حوادث ناشی از کار، جان خود را از دست میدهند. تعداد کسانی که در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند از تعداد کسانی که در جبهههای جنگ کشته میشوند، بمراتب بیشتر است.
اما جنایتهای سرمایه داری جهانی و دولتها ی آن به همین جا خلاصه نمیشود. سیاستهای جنگ طلبانه و درگیریهای نظامی در بخشهای مختلف جهان و از جمله در منطقه خاورمیانه، هر ساله صحنههای هولناک از کشتار عمومی میآفریند؛ صحنههایی که در آن کودکان، سالمندان و زنان و مردان غیرنظامی سلاخی و تکه تکه میشوند؛ و همه این جنگ طلبیها و جنگ افروزیها از سوی قدرتهای سرمایه داری و رسانههای مزدور آنان بطور بیشرمانه «نبرد برای دمکراسی» و «آزادی» و «دخالتهای پیشگیرانه و انسانی» نام میگیرد و توجیه میشود.
سرمایه داری جهانی در همان حال اصلیترین عامل تخریب محیط زیست است. آلودگی هوا، آلودگی دریاها و رودخانهها، تخریب جنگلها و مراتع و گرمایش زمین، - که گفته میشود باعث خشک سالیها در مناطقی و بارانهای غیر موسمی و سیلابهای بیسابقه و ویران گر در مناطق دیگر است- آینده انسان و دیگر موجودات زنده در کره زمین را در معرض خطر جدی قرار داده است.
در سالی که گذشت در ایران نیز شاهد تشدید مصائب فوق به اشکال گوناگون بودیم. سرکوب علیه طبقه کارگر ایران و حمله به سطح زندگی و معیشت کارگران تشدید شد. با وجود بیحقوقی مطلق طبقه کارگر ایران، از جمله عدم حق ایجاد تشکل مستقل و اعتصاب، رژیم جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که همان قوانین نیم بند خودش را نیز به زیان کارگران و برای تحمیل بیحقوقی بیشتر تغییر دهد. نمونه بارز آن پیشنهاد تغییر لایحه قانون کار است که امنیت شغلی کارگران را باز هم بیشتر مورد هجوم قرار میدهد و به کارفرمایان در استثمار بیشتر کارگران و اخراج دل بخواهی آنان قدرت به مراتب بیشتری میبخشد.
فعالین کارگری همچنان در زندان بسر میبرند و در سال گذشته تعداد دیگری از فعالین کارگری به جمع کارگران زندانی اضافه شد ند. تجمعها و تشکلهای کارگری مورد سرکوب بیشتری قرار گرفتند. مجمع عمومی کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در ماه ژوثن در کرج مورد هجوم وحشیانه قرار گرفت. در هفتههای اخیر تعدادی دیگر از فعالین کارگری در کردستان دستگیر و زندانی شدند و بطور کلی صدها کارگر مورد تعقیب، اذیت و آزار و نیز شکنجه واقع شده ا ند.
عدم پرداخت دستمزدها توسط کارفرمایان همچنان ادامه و گسترش یافت. کارفرمایان به سادگی دستمزد دزدی کردند. تعداد قابل توجهی از کارگران ماهها و در پارهای موارد بین یک تا دو سال است که دستمزد و مزایایشان را دریافت نکردهاند.
بحران اقتصادی در کشور و رکود در اکثر واحدهای تولیدی تشدید شده و بسیاری از مراکز تولیدی پایینتر از ظرفیت تولیدی خود فعالیت میکنند. امنیت شغلی میلیونها کارگر در معرض خطر جدی قرار دارد. این در شرایطی است که ۸۰ تا ۹۰ درصد کارگران با قرار داد موقت به کار مشغولند و از امنیت شغلی واقعی بر خوردار نیستند. بیکاری گسترده و میلیونی نهادینه شده وبه یک بلای مزمن اجتماعی تبدیل شده است. طبق آمارهای دولتی سه میلیون نفر در ایران بیکارند و نرخ بیکاری در میان جمعیت بین ۱۵ تا ۲۴ سال به ۲۵ درصد رسیده است. آمار و ارقام واقعی اما بسیار گستردهتر از آمار رسمی است.
فقر و فلاکت تحمیل شده به کارگران و بطور کلی اکثریت مردم ایران و شکاف بین اقلیت ثروتمند و اکثریت مردم به حدی است که در تاریخ سی و چند سال اخیر سابقه نداشته است. میلیونها خانواده به زیر خط فقر مطلق کشیده شدهاند و از عهده تامین ابتداییترین نیازهای خود بر نمیآیند. در حالی که آمار دولتی، تورم سال گذشته را ۳۲ در صدی اعلام کرده، تورم واقعی بسیار بیش از ۵۰ درصد است. در همین شرایط شورای عالی کار مرکب از نمایندگان کارفرماها، دولت و نمایندگان کانون شورایها اسلامی کار – این تشکل دولتی ضد کارگر و وابسته به رژیم - در اسفند سال گذشته حداقل دستمزد سال ۹۲ را بیشرمانه ۴۸۷ هزار تومان تعیین کرد در حالی که خط فقر حداقل یک و نیم میلیون تومان در ماه میباشد.
تشدید سرکوب سیاسی و جو خفقان از یک طرف و تداوم سیاستهای ریاضت کشی اقتصادی و در نتیجه گسترش بیشتر فقر و فلاکت و شیوع انواع ناهنجاریهای اجتماعی از طرف دیگر، و در همان حال وجود انواع باندهای مافیایی اقتصادی و فساد گسترده مالی و اداری، عملا شرایط زندگی را برای اکثریت مردم طاقت فرسا و تحمل ناپذیر کرده است.
از سوی دیگر تحریم اقتصادی ایران توسط دولت آمریکا و متحدین آن، بر وخامت اوضاع افزوده است. افزایش سرسام آور دارو و مواد غذایی یکی از عوارض این سیاست اقتصادی ضد انسانی است.
اما همه اینها را که بر شمردیم تمام واقعیت جهان امروز نیست. در مقابل این هجوم گسترده به سطع معیشت و زندگی کارگران و مردم محروم، همه جا مقاومت و مبارزه در اشکال گوناگون وجود داشته است. در اروپا، اعتصابها ی عمومی، و تظاهراتهای بزرگ کارگری در یونان و اسپانیا، نمونههای برجسته واکنش طبقه کارگر و مردم به هجوم بوژوازی بوده است. کشتار معدنچیان اعتصابی توسط رژیم آدمکش آفریقای جنونی، باعث اعتراضات وسیع در آفریقای جنوبی و نیز در اقصی نقاط جهان شد. دولت افریقای جنوبی و صاحبان معادن، اعتصاب معدنچیان را با اتش و خون پاسخ دادند، اما تداوم اعتصاب و همبستگی جهانی با معدنچیان اعتصابی باعث شد که آنان به بخشی از خواستههای خود دست یابند و کارفرماها مجبور به افزایش ۲۰ درصدی دستمزدها شدند.
کشتار کارگران در آتش سوزی کارگاه نساجی در بنگلادش اعتراضات اجتماعی و فشار گسترده برای اقدامات قانونی را به دنبال داشت و کماکان کارزارهای بین المللی علیه وضعیت فاجعه بار کارگران در بنگلادش فعال میباشند. در تقابل با سیاست ریاضت اقتصادی انواع گوناگون جنبشهای اجتماعی و تحرکات رادیکال در خیابانهای جهان ودرمحیطهای کار صورت گرفت. کارگران و تشکلات کارگری، سازمانها و نیروهای مترقی و معترض، توحش شرکتها و دولتهای سرمایه داری و سیاستهای جنگ طلبانه آنها را به چالش کشیدند.
در ایران با وجود تمام سرکوبها، کارگران و فعال کارگری کماکان مقاومت کردند. اعتراضات و مبارزه کارگران به شیوه و اشکال مختلف، از اعتصاب گرفته تا تجمع و تظاهرات در مقابل نهادهای دولتی تا تهیه طومار برای افزایش دستمزدها ادامه یافت. دستگیری، پیگرد قانونی و حبس فعالین کارگری توسط رژیم، نه تنها باعث مرعوب شدن انان نشده بلکه بیان، نقد، و اعتراض انها تیز و تندتر شده است.
با این وجود میدانیم که طبقه ما هنوز و کماکان غول خفتهای است که سرمایه داری تمام هم و غمش آن است که این غول از جا بر نخیزد و توفان به پا نکند؛ و میدانیم که جنبش کارگری جهانی با انواع و اقسام موانع عملی و نظری از درون و بیرون روبروست که بدون پرداختن به انها نمیتواند هجوم گسترده سرمایه داری را خنثی کند و به سوی اهداف خویش گام بر دارد.
اتحاد بین المللی به عنوان یک کارزار همبستگی بین المللی کارگری، در آستانه اول ماه مه، روز جهانی کارگر، با اعتماد و اطمینان به درستی اهداف خود در حمایت از طبقه کارگر ایران و نیز در تقویت همبستگی جهانی کارگری، در سال پیش رو کماکان با تمام توان تلاش خواهد کرد. جنبش کارگری علیرغم نشیب و فرازهایش همچنان بزرگترین و عظیمترین جنبش اجتماعی در جهان است. ما خود را بخش کوچکی از این جنبش میدانیم و در پیشروی آن به سوی اهدافاش که به چالش کشیدن و سرنگونی سرمایه داری جهانی است، ادای سهم خواهیم کرد.
زنده باد روز جهانی کارگر
زنده باد اتحاد و همبستگی جهانی طبقه کارگر
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۲۷ آوریل ۲۰۱۳
هفتم اردیبهشت ماه۱۳۹۲
akhbarkargari2468@gmail.com