نگاه آخوند به تاریخ و فرهنگ و آیینهای ایرانی، بویژه آن بخشی که ریشه در دوران پیش از اشغال ایران توسط عربها دارد، نگاهی تیره و منفی است. مکتب منحطی که خود غرق در آلودگی به خرافات و موهومات است – و تنها یک نمونه آن را میتوان در وجود بیش از ۱۱ هزار امامزاده در کشور یافت -، این آیینها را خرافات، آتش پرستی، گبری، مجوسی و... مینامد. مرتضی مطهری، نظریهپرداز و فیلسوف شهیر حکومت اسلامی که آیت الله خمینی او را «میوه عمر» خود مینامید درباره آیینهای نوروزی که با «چهارشنبه سوری» آغازمی شود و با «سیزده بدر» به پایان میرسد میگوید: «نیاکان ما درگذشته چنین میکردند، ماهم چنین میکنیم. چهارشنبه آخرسال میشود، بسیاری از خانوادهها، که باید بگویم خانواده احمقها... آتشی روشن میکنند، هیزمی روشن میکنند... از روی آتش میپرند:ای آتش، زردی من از تو، سرخی تو از من. آه این چقدر حماقت است. خوب چرا چنین میکنید؟ آقا یک سنت است مال ما مردم، ازقدیم پدران ما چنین کاری میکردند. شما میبینید یک کار احمقانه است، دلیل خریت پدران شما است، رویشان را بپوشانید. چرا دومرتبه این سند حماقت را سال به سال تمدید میکنید. این فقط یک سند حماقت است». گذشته ازاینکه اهانتهای موجود در یاوه گوییهای این فیلسوف و نظریهپرداز حکومت اسلامی لایق ریش خود او و همفکرانش است، این نیز درخور توجه است که اینها را کسی میگوید که مذهب غرق در موهومات و خرافاتش برپایه «حدیث و روایت» یعنی اینکه پیامبر و امامان چه کردند و خوردند و گفتند – و لذا ماهم باید همانها را بکنیم و بخوریم و بگوییم – بنا شده است!
دشمنی آخوند با آیینهای زیبای ایرانی منحصربه دوران پیش یا آغاز انقلاب نیست. عداوتی ساختاری است که مفهوم گفته سعدی را زنده میکند که: «دوسلطان دراقلیمی نگنجند». در جامعهای که این آیینهای خردمدار حکمروا باشند، آخوند نمیتواند سالاری و حکومت داشته باشد.
آخوند نوروز و آیینهای آن را خرافی، مکروه و منکر میشمارد زیرا برای تداوم و تحکیم حکومت خویش احساس خطر میکند. آیت الله صافی گلپایگانی، نگرانی خود را این چنین بیان میکند: «نباید وضعیت طوری شود که معروف، منکر و منکر، معروف جلوه داده شود... مگرمی شود جشن استقبال از نوروز را اسلامی خواند؟ آیا موسیقیها و رقصها و بیبند و باریهایی که دراین جشن اتفاق افتاده، خلاف شرع مقدس اسلام نیست؟».
آیت الله مصباح یزدی هم همین حرفها را با بیانی دیگر میزند: «نباید به آتش پرستی پدران خود افتخارکنیم، زیرا آن فضیلت نیست. باید به ایران به دلیل منتسب بودن به اهل بیت (ع) افتخار کنیم... ما نباید چشم بسته مفاهیمی مانند آزادی، دموکراسی و کرامت انسان را بپذیریم»!
یک تارنمای اینترنتی آخوندی به نام «نوید شاهد»، پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت، نیز با شیوهای شبیه اصلاح طلبان – که هرچه را نمیتوان با زور ازبین برد، باید با نفوذ به درون آن متلاشی کرد -، میکوشد نوروز را همسان عیدهای اسلامی کند: «عید نوروزعید ملی است و اسلامی نیست لکن اسلام هم مخالفتی با او ندارد». البته این نداشتن مخالفت مشروط براین است که آداب اسلامی دراین روز بجا آورده شوند: «در روایتی وارد شده از آداب این روز روزه گرفتن است، از آداب این روز دعاکردن و نمازخواندن است»!
اما، به رغم همه این مخالفتها و دشمنیها، نوروز با پیام زیبا و خردبارش راه خود را از ورای افت و خیزهای تاریخی و گذشت سدهها و هزارهها گشوده و با سرافرازی پیش رفته است. با سپری شدن هرزمستان، نوروز زیبا و پرمعنا به جلوهگری و زیبایی پراکنی میپردازد و روسیاهی را برای تاریک اندیشان بدخواه میگذارد.
این پیشروی آهسته و پیوسته تا جایی پیش میرود که در ۴ اسفند ماه ۱۳۸۸، مجمع عمومی سازمان ملل متحد باتصویب به اتفاق آرای قطعنامهای که با همکاری مشترک کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان تدوین شده بود، روز اول فروردین – ۲۱ مارس – را به عنوان «روز جهانی نوروز» به رسمیت شناخت.
درنشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تأکید شد که: «نوروز همچون زبان مشترک میلیونها انسان درآسیا، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خاورمیانه، قفقاز، بالکان، حوزه دریای سیاه و بسیاری ازنقاط دیگرجهان درآمده است. امروزبیش از ۳۰۰ میلیون نفر نوروز را درسراسرجهان گرامی میدارند. بزرگداشت نوروز بزرگداشت ریشهها، تاریخ و ارزشهای تمدنهای درخشان بشری است».
واین چنین، به رغم دشمنیها و بدخواهیها، نوروز راست قامت و سرافراز، خرامان و با دلربایی به پیش میرود و برشیفتگان خود میافزاید. تاجایی که، جشن بزرگداشت آن با شکوه هرچه تمامتر با حضور دبیرکل درسازمان ملل متحد برگزارمی شود.
ازسوی دیگر، جای آن دارد که ولی مطلقه فقیه، به عنوان متولی پس راندن و بیاعتبارساختن نوروز و دیگر آیینهای ایرانی، ازخشم و غیظ بترکد که میبیند حتی گماشته منصوبش، که نظراتش به نظراو نزدیک بود، سربه نافرمانی برداشته و به فکربهره برداری از پیشرفت و رونق نوروز افتاده و در سالروز انقلاب شعار «زنده باد بهار» سرمی دهد.
و جای آن دارد که ولی مطلقه فقیه ازخود بپرسد که این آیا چیزی جزبه معنای شکست نظام فاسد و مسند پوسیدهای که برآن تکیه زده و درعین حال پیروزی نوروز هست؟!