اخباروگزارشات کارگری۲۳اسفندماه۱۳۹۱
- پنجمین روز تجمع خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی سنندج
- اخراج بیش از۲۰۰کارگرکارخانه ایران سوئیچ طی ۲سال گذشته
- اخراج کارگران و ایجاد فضای رعب و وحشت در شرکت آهنگری تراکتورسازی تبریز
- کار در خطرناکترین صنعت جهان در ایران سخت و زیانآور نیست
- جان باختن ومصدومیت شدید ۳کارگربراثرانفجار قراضهٔ جنگی دریک کارگاه صنعتی بروجن
- اعتراض کشاورزان اروپایی به اصلاحات جدید اتحادیه اروپا
پنجمین روز تجمع خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی سنندج
به گزارش رسیده، امروز سه شنبه ۲۲/۱۲/۹۱ جمع زیادی از خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی در سنندج از ساعت ۹ صبح در مقابل اداره اطلاعات این شهر دست به تجمع اعتراضی زدند. با مراجعه خانوادهها جهت پی گیری وضعیت عزیزانشان از طرف مامورین به آنها گفته شد بروید تا بعد از تعطیلات دنبال کارِ بازداشتیها را نگیرید، اما خانوادهها همچنان برماندن در آنجا پافشاری کردند و رفته رفته بر تعداد تجمع کنندگان اضافه شد.
در ساعت ۱۱: ۳۰ تعداد زیادی از نیروهای امنیتی شامل چندین ماشین وموتور سوار به محل آمدند و از حاضرین خواستند محل را ترک کنند ولی حاضرین بر ماندن تا دریافت جوابی از سوی اداره اطلاعات اصرار ورزیدند که در این میان نیروهای امنیتی به یکی از حاضرین بیحرمتی و به نامبرده حمله کردند که با عکس العمل جمعیت حاضر روبروشدند. بعد از این برخورد یکی از نیروهای امنیتی به میان حاضرین آمد و ضمن عذرخواهی از آنان، اعلام کرد که تا ۲۰دقیقه دیگر به شما جواب خواهیم داد؛ بعداز ۲۰ دقیقه به آنها گفته شد تا بعد از سیزده بدر به اینجا مراجعه نکنید. سپس جمعیت با تاکید بر اینکه دوباره بر میگردیم در ساعت ۱: ۳۰ ظهر به تجمعشان پایان دادند.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، خواهان آزادی فوری و بیقید شرط فعالین کارگری بازداشتی و همچنین سایر کارگران و فعالین دربند و زندانیان سیاسی میباشد.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-۲۲ اسفند ۱۳۹۱
اخراج بیش از۲۰۰کارگرکارخانه ایران سوئیچ طی ۲سال گذشته
به گزارش۲۳اسفندایلنا، از ۳۰۰ کارگر کارخانه ایران سوئیچ در دو سال گذشته، هم اکنون ۹۰ نفر در شغل خود باقی ماندهاند و پیش بینی میشود با ادامه روند کنونی کارخانه، در سال آینده تعداد کارگران حداکثر به ۳۰ نفر برسد.
اخراج کارگران و ایجاد فضای رعب و وحشت در شرکت آهنگری تراکتورسازی تبریز
به گزارش ۲۳اسفندآذوح، کارگران شرکت آهنگری تراکتورسازی تبریز به دنبال حضور یک مدیر سپاهی که با لباس نظامی به محل کارخانه میآید، با اخراجهای پی در پی از جمله اخراج ۱۰۰ کارگر رو به رو شده و مابقی کارگران هم در حالت رعب و وحشت و تهدید و انگشت نگاری قرار گرفتهاند.
برپایه این گزارش، کارگران آهنگری تراکتورسازی تبریز طی نامهای، خواستار توجه به مشکلات خود شده و از رسانهها خواستهاند تا صدای اعتراضشان باشند.
درنامه این کارگران آمده است: ما کارگران آهنگری تراختورسازی نه توان و روحیه کار داریم و نه هیچ امنیت شغلی و فقط انتظار روز اخراجمان را میکشیم، این تهدیدها و قدرت طلبیها بهمراه عدم پرداخت حقوق و مزایا باعث شده است که کارگران در خفقگان و سکوت کار کنند و از ترس برخوردهای ظالمانه این سرهنگ بازنشسته هیچ حرفی برای احیای حقوق خود نزنند.
آنها میگویند: کارگران در ایران با این اندیشه میخوابند که صبح حکم اخراجشان خواهد آمد. آیا کارگران که قشر زحمت کش هستند همیشه باید در اضطراب و استرس زندگی کنند؟ باید همیشه شرمنده خانوادههایشان باشند؟
کار در خطرناکترین صنعت جهان در ایران سخت و زیانآور نیست
به گزارش ۲۳اسفندپانا نیوز، روزی وزارت صنعت، معدن و تجارت مانع صادرات محصولات پتروشیمی میشود، روز دیگر شهرداری یک شهرستان یک تاسیسات نفتی را بدون کوچکترین دلیل قانع کنندهای میبندد و روز دیگر سازمان محیط زیست از سر تا پای صنعت نفت ایراد و اشکال میگیرد و در نهایت سازمان حمایت صنعت نفت را تهدید به معرفی به دادگستری میکند.
از سوی دیگر با مهاجرت گسترده برخی از مدیران غیر نفتی از سایر وزارت خانههای کشور به صنعت نفت شرایط برای کارکنان این مجموعه به ویژه در مناطق عملیاتی و دور افتاده صنایع نفت، گاز و پتروشیمی سختتر خواهد شد.
مدیرانی که از پشت میز وزارت خانه دیگری به صنعت نفت کوچ میکنند و بدونشناختی از مشکلات کارکنان، مدیران و فعالان صنایع نفت و گاز بدون کوچکترین تلاشی تسلیم خواستههای وزارتخانه دیگر و حتی دولت میشوند.
اما اوج مظلومیت کارکنان صنعت نفت آن است که این صنعت با وجود اهمیت استراتژیک آن در اقتصاد ملی و ریسک بالای فعالیت با هیدروکربورهای گاز و مایع هنوز در لیست مشاغل سخت و زیان آور قرار ندارد.
مشاغل سخت و زیان آور کارهایی است که در آنها عوامل فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و بیولوژیکی محیط کار غیر استاندارد باشد و تنشی به مراتب بالاتر از ظرفیتهای طبیعی (جسمی و روانی) در کارگر ایجاد کند.
نتیجه برخی از کارهای سخت و زیان آور، بیماری شغلی و عوارض ناشی از آن است که میتوان با به کارگیری تسهیلات فنی، مهندسی، بهداشتی، ایمنی و غیره صفت سخت و زیان آور بودن را از چنین مشاغلی کاهش داد یا حذف کرد.
در این بین وجود عوامل متعدد مخاطره آمیز در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، با در نظر گرفتن پیچیدگی و حساسیت فرآیندهای تولید، خود گواه سختی کار در مجموعه وزارت نفت است.
مجموعه صنعت نفت از مهمترین و حساسترین صنایع کشور است. رنج دوری از شهر و دیار بهویژه در مشاغل اقماری، آفتاب، گرما، رطوبت و شرجی بسیار زیاد و گرد و خاک در مناطق عملیاتی و ریسک بالای خطرات ناشی از حوادث فنی در تاسیسات، از جمله برخی از سختیهای کار در عمده مشاغل عملیاتی صنعت نفت است که سخت و زیانآور بودن آنها را مسجل میکند.
درحالی که براساس قوانین کار و امور اجتماعی، افرادی که حداقل ۲۰ سال متوالی و یا ۲۵ سال متناوب در کارهای سخت و زیان آور انجام وظیفه کرده باشند و در هر مورد حق بیمه مدت مذکور را به سازمان پرداخته باشند، میتوانند تقاضای بازنشستگی کنند و هر سال سابقه پرداخت حق بیمه در کارهای سخت و زیان آور ۱. ۵ سال محاسبه میشود.
براساس قوانین صنعت نفت، بازنشستگی بدون در نظر گرفتن سنوات خدمت در ۶۰ سالگی ممکن است و حتی اگر ۴۰ سال هم در این صنعت با تحمل شرایط سخت آن کار کرده باشید، باز در ۶۰ سالگی بازنشسته خواهید شد.
آیا حفاری در گرمای ۶۰ درجه جنوب زیان آور است؟
بنابهمین گزارش، بدون شک حفاری کلید دسترسی به مخازن هیدروکربوری و حلقه اول اکتشاف نفت و گاز است و صد البته فعالیت بر روی دستگاههای حفاری دریایی و خشکی با ریسک و سختیهای غیر قابل توصیفی روبرو است.
با این وجود یکی از مشاغل پایه در روند تولید نفت و گاز در صنعت نفت که از صعوبت و فرسودگی بالایی هم برخوردار بوده ولی جرء مشاغل سخت و زیانآور محسوب نمیشود، حفاری است.
حفاری بر روی دکلهای خشکی و دریایی از جمله سختترین مشاغل صنعت نفت و حتی سختترین شغل در کل جهان بوده و از ریسک بالای خسارات جانی و مالی ناشی از این حوادث مربوط به آن برخوردار است.
به طور کلی انفجار، آتش سوزی، انتشار گازهای سمی و بسیار خطرناک، آلودگیهای محیطی، خطرات ورود به محفظههای بسته، حوادث چشمی، آسیبهای شدید شنوایی، سقوط از ارتفاع، سوختگیهای شدید، آسیبهای حاصل از تماس با مواد شیمیایی، گرمازدگیهای شدید و بسیاری دیگر از این قبیل، همراه با امکانات کم درمانگاهی و بیمارستانی در این مناطق، بیانگر برخی از خطراتی هستند که کارکنان این صنعت را تهدید میکند.
به طور ویژه هم فوران نفت و گاز و انفجار چاه نفتی براثر آتش سوزی دکل حفاری از جمله مسائلی است که هر ساله جان تعدادی از حفار مردان را در صنعت نفت کشورمان یا جهان میگیرد.
از طرف دیگر طبق آمارهای بینالمللی، بیشترین حوادث در عملیات نفتی برای افرادی اتفاق افتاده که در سطح دکل قرار داشتهاند و بیشترین عضو آسیب دیده انگشتان بوده است.
پس از آن مکشلاتی همچون گیر افتادن کارگران بین اجسام بر روی دکل، برخورد با اجسام، کشیدگی عضلانی ناشی از برداشتن بارهای سنگین و خارج از توان افراد و لیز خوردن و سقوط از خطرات بعدی بوده که کارگران و مهندسان صنعت حفاری را تهدید کرده است با این وجود این مشاغل هنوز در کشور ما جز مشاغل سخت و زیان آور به شمار نمیرود.
جان باختن ومصدومیت شدید ۳کارگربراثرانفجار قراضهٔ جنگی دریک کارگاه صنعتی بروجن
به گزارش۲۱اسفندایمنا، مدیر حوادث و فوریتهای پزشکی استان اصفهان از انفجار قراضهٔ جنگی در یک کارگاه صنعتی واقع در جادهٔ مجلسی به بروجن خبر داد که در این حادثه یک کارگرجان باخت و دو کارگردیگربه شدت مجروح شدند.
براساس این گزارش، دکتر غفور راستین اعلام کرد: حدود ساعت ۱۰ و ۳۵ دقیقهٔ امروز، دوشنبه ۲۱ اسفند ماه بر اثر انفجار تکهای قراضهٔ جنگی در یکی از کارگاههای صنعتی واقع در جادهٔ مجلسی به بروجن، یک مرد ۴۰ ساله بر اثر شدت آسیب وارده از برخورد ترکش، در دم جان باخت و دو کارگر ۴۷ و ۳۱ ساله نیز از ناحیهٔ سر، صورت و دست، مورد اصابت ترکش قرار گرفتند.
وی با بیان اینکه در این کارگاه صنعتی، قراضههای آهنآلات برای استفاده در ذوب آهن اصفهان، تکه تکه میشود، افزود: امروز نیز کارگران در حال برش دادن یک تکه قراضهٔ جنگی بودند که متاسفانه مقداری مادهٔ منفجره در آن وجود داشت و انفجار مهلکی را رقم زد.
مدیر حوادث و فوریتهای پزشکی استان اصفهان افزود، وضعیت مصدومان حادثه بسیار وخیم است و یکی از آنها از ناحیهٔ دو چشم به شدت آسیب دیده و احتمال نابینایی برای وی وجود دارد.
اعتراض کشاورزان اروپایی به اصلاحات جدید اتحادیه اروپا
به گزارش۱۲مارس یورونیوز، کشاورزان اروپایی روز سه شنبه در برابر پارلمان اروپا گردهم آمدند تا اعتراض خود را نسبت به اصلاح سیاستهای مشترک کشاورزی این اتحادیه اعلام کند. طی این اصلاحات ۶۰ میلیارد یورو از بودجه کشاورزان کاسته خواهد شد.
یکی از کشاورزان میگوید: «تنها در سال گذشته هزاران کشاورز مستقل آلمانی بیکار شدهاند. در فرانسه، کشاورزان تنها ۲۰ درصد از بودجه اروپایی شامل حالشان میشود. در حالیکه ۸۰ درصد از این بودجه خرج بازارهای اروپایی میشود.»
سوبسید پیشنهادی به اروپا به کشاورزان سالیانه سیصد هزار یورو است.
نماینده سبزها در پارلمان میگوید اکثر کشاورزان بین ۱۵۰۰ تا دو هزار یورو در سال دریافت میکنند. به همین دلیل باید پولها را به کشاورزان مستقل و کوچکتر داد. در حالیکه بودجهها اکثر اوقات به شرکتهای بزرگ و عظیم تعلق میگیرد.
ژوزه بووه، رییس کمیته کشاورزی پارلمان اروپا با کشاورزان معترض در مقابل پارلمان همراه شد.
وی میگوید: «اکثر کشاورزان در انتظار و جستجوی عدالت هستند. بنابراین، این تنها شروع اعتراضات است.
درصورتیکه نمایندگان پارلمان به این اصلاحات رای مثبت دهند به نظر من باید نام تمام نمایندگانی که به این اصلاحات رای دادهاند را منتشر کرد.»
چهارشنبه پارلمان اروپا به اصلاحات جدید رای خواهد داد.
بیست وسوم اسفندماه۱۳۹۱
**********
اخباروگزارشات کارگری۲۴اسفندماه۱۳۹۱
- اعتراض سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به حداقل دستمزد کارگری سال ۱۳۹۲
- ششمین روز تجمع خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی در سنندج
- پس از تشخیص قطعی بیماری سرطان بدخیم تیروئید، مقامات قضایی تبریز هنوز اجازه ندادهاند محمد جراحی، تحت مداوا قرار گیرد
- «ایجاد وضعیت فوق العاده در سنندج و دستگیری فعالان کارگری، دردی را دوا نمیکند»
- دیدار بهنام ابراهیمزاده وبلاگ نویس وفعال حقوق کودکان از اعضای جمعیت دفاع از کودکان کارو خیابان در جمعیت دفاع از کودکان کار با فعالین کودک وکودکان کار
- بازهم ریزش دیوار محل گودبرداری وبازهم مرگ یک کارگر
- یک کولبر دیگر در کُردستان کشته شد
اعتراض سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به حداقل دستمزد کارگری سال ۱۳۹۲
در حالی که غول بیرحم گرانی، تورم، بیکاری، رانت خواری، احتکار، دلال بازی، رشوه خواری، هرج و مرج و ندانم کاری، تبعیض و فقر و فساد اقتصادی پیکر رنجور و لاغر اکثریت قریب به اتفاق کارگران و زحمتکشان و بازنشستگان و دیگر دارندگان در آمد ثابت و مردمان فرودست را پیاپی تکه پاره میکند و خط فقر زندگی نزدیک به ۲میلیون تومان شده است و هم زمان غوغا و فریاد مسئولان مبنی بر عدالت خواهی و رعایت کرامت انسانی و حقوق نه تنها محرومان ایران بلکه محرومان جهان گوش فلک را کر کرده است. بر خلاف شعار اقتصادی سال ۱۳۹۱نه تنها نیروی کار مورد حمایت قرار نگرفته بلکه با شرایط طوفانی و سختتر اقتصادی معیشت حداقلی نیروی کار مورد هجوم همه جانبه قرار گرفته است. اکنون به مصداق ضرب المثل گل بود به سبزه نیز آراسته گشت، شورای عالی کار دولتی که به اصطلاح نماینده کارگری ناتوان و بریده از بدنه کارگری که با روشهای غیر دموکراتیک و ناعادلانه در آنجایگزین شدهاند، علیر غم در خواستهای گسترده کارگران جهت تعیین دستمزد عادلانه که هزینه زندگی انسانی یک خانوار کارگری را تامین کند، حداقل دستمزد کارگری سال ۱۳۹۲ را ماهیانه نزدیک به پانصد هزارتومان تعیین کرده و بدین وسیله حلقه محاصره را علیه معیشت و زندگی کارگران تنگ و تنگتر کرده است. این اوضاع و احوال تلخ و طاقت فرسا با اقدام ناعادلانه شورای عالی کار دولتی، با سرکوب گسترده حقوق بین الملی کارگران نظیر حق تشکیل سندیکای کارگری و حق اعتراض و راهپیمایی و اعتصاب کارگری آنچنانکه در دنیا مرسوم و متد اول است تشدید شده و میشود.
سندیکای کارگران شرکت واحد به عنوان یک نهاد مستقل مردمی کارگری با تحمل همهٔ آزارها و اذیتها و سختیهای گوناگون نظیر زندان، بازداشت، اخراج، تهدید، تعقیب و مراقبت و پرونده سازی و غیره.... همچنان تلاش میکند از حقوق کارگری دفاع کند و در این راستا اعتراض شدید خود را علیه پایین بودن حداقل دستمزد سال ۱۳۹۲ اعلام میدارد و این عمل را توهین و تحقیر به طبقه کارگر میداند.
سندیکای کارگران شرکت واحد میخواهد و مسئولان وظیفه دارند شکاف گسترده حداقل دستمزد و هزینه و مخارج زندگی یک خانوار ۴نفره کارگری را تامین نمایند. در این راستا کارگران با امید به نیروی خویش حق پی گیری و اعتراض را برای خود محفوظ میدارند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه-۲۳/۱۲/۹۲
ششمین روز تجمع خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی در سنندج
روز چهارشنبه ۲۳/۱۲/۹۱ ساعت۹: ۳۰ صبح خانوادههای فعالین بازداشتی، همچون روزهای گذشته در مقابل اداره اطلاعات برای پیگیری وضعیت عزیزانشان تجمع کردند. مطابق روزهای قبل نیروهای امنیتی هم از همان ساعات اولیه در محل حاظر شدند؛ این در حالی بود که روز قبل نیروهای امنیتی به خانوادهها گفته بودند این تجمع غیر قانونی است ودیگر به اینجا نیایید، ولی حاضرین گفته بودند که تجمع برای آگاه شدن از سرنوشت عزیزانمان حق ماست.
در این فاصله یک نفر از نیروها به داخل اداره اطلاعات رفت وبعد از مدتی به میان خانوادهها آمد و به آنها قول داد تا روز شنبه ۲۵ /۱۲ پرونده بازداشت شدگان تکمیل شود وخانوادهها ساعات ۱: ۳۰ ظهرمحل را ترک کردند.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، ضمن محکوم کردن تداوم بازداشت وفا قادری، بهزاد فرج اللهی، خالد حسینی، حامد محمودنژاد، علی آزادی و شریف ساعدپناه خواهان آزادی فوری و بیقید شرطی این فعالین و همچنین آزادی سایر کارگران و فعالین و نزندیان سیاسی میباشد.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-۲۳ اسفند ۱۳۹۱
پس از تشخیص قطعی بیماری سرطان بدخیم تیروئید، مقامات قضایی تبریز هنوز اجازه ندادهاند محمد جراحی، تحت مداوا قرار گیرد
کانون مدافعان حقوق کارگر- پس از تشخیص قطعی بیماری سرطان بدخیم تیروئید، مقامات قضایی تبریز هنوز اجازه ندادهاند محمد جراحی، تحت مداوا قرار گیرد. خانواده محمد جراحی، یک هفته پیش لایحه درخواست مرخصی پزشکی و آزادی وی را تحویل مراجع قضایی دادهاند، اما تاکنون هیچ پاسخی از این مراجع دریافت نکردهاند و در راهروهای دادگستری و دادگاه و اداره زندانها سرگرداناند. بخشی از غده تیروئید محمد، که سرطانی شده بود، یک ماه پیش طی یک عمل جراحی در بیمارستان امام رضای تبریز، از بدن او خارج شد. نمونه به پاتولوژی فرستاده شد و طبق نتایج قطعی آزمایشها، سرطان وی بدخیم تشخیص داده شد. وی باید بلافاصله بستری شده و تحت یُد درمانی قرار بگیرد. خانواده محمد، از مرکز طب هستهای دبیری تبریز، وقت درمان گرفتهاند تا محمد، در آن مرکز بستری و درمان شود، اما نه مقامات زندان و نه قاضی پرونده، هیچ یک تاکنون اجازهای برای بستری و درمان وی در این مرکز، صادر نکردهاند. طبق قوانین موجود ایران، مقامات قضایی موظفاند زندانی مبتلا به بیماریهای حاد را، بلافاصله آزاد کنند تا در خارج از زندان، تحت درمان قرار گیرد. محمد جراحی که به همراه شاهرخ زمانی و تعدادی از فعالان دانشجویی چپ تبریز، خرداد ماه ۱۳۹۰ بازداشت شده بود، دومین سال محکومیت خود را در زندان تبریز میگذراند. وی به دلیل فعالیتهای صنفی- سیاسی کارگری، به پنج سال زندان محکوم شده است. شاهرخ زمانی نیز که به دلایل مشابه، به یازده سال زندان محکوم شده، پس از تبعید غیر قانونی از زندان تبریز به یزد، هم اکنون در حال سپری دومین سال محکومیت خود در زندان رجایی شهر کرج است. طبق اخبار رسیده به کانون مدافعان حقوق کارگر، درخواست زندانیان سیاسی زندان تبریز برای مرخصی طی عید سال ۱۳۹۲، در شورای مقامات قضایی تبریز، حتی بررسی هم نشده است. این در حالی است که محکومان بزههای جنایی و غیر سیاسی این زندان، مشمول مرخصی عید شدهاند. طبق اخبار دریافتی از زندان تبریز، پس از این اجحاف مقامات، جمعی از زندانیان سیاسی زندان تبریز، از خانوادهها دعوت کردهاند تا با برپا کردن سفرههای هفت سین، سال تحویل و عید سال ۱۳۹۲ را زیر دیوارهای زندان تبریز بگذرانند.
«ایجاد وضعیت فوق العاده در سنندج و دستگیری فعالان کارگری، دردی را دوا نمیکند»
در آستانه روز جهانی زن و در شرایطی که بسیاری از کارگران، زنان و مردم شهر سنندج خود را برای برگزاری مراسم بزرگداشت این روز آماده میکردند، نیروهای امنیتی با توسل به حربه تهدید و ارعاب و به دنبال آن هجوم به خانههای کارگران و فعالین کارگری اقدام به بازداشت تعدادی از آنها به اسامی وفا قادری، شریف ساعدپناه، خالد حسینی، علی آزادی، حامد محمودنژاد و بهزاد فرج اللهی نموده و آنان را بازداشت و روانه زندان و سلولهای انفرادی نمودند. و اینهمه در شرایطی اتفاق میافتد که این روز در سراسر جهان و در بسیاری از کشورهای دنیا، به عنوان روز جهانی زن گرامی داشته میشود و بر خواست و مطالبات زنان به عنوان نیمی از آحاد جوامع انسانی تأکید میگردد.
مراسم روز جهانی زن اما در رأس ساعت ۶: ۳۰ دقیقه ِ عصر روز شنبه ۱۹/۱۲/۹۱، با حضور جمع کثیری از زنان و مردان شهر سنندج و استقبال و شعف مردم، با شعار «زنده باد ۸ مارس» و شعارهایی چون «رهایی زن، معیار رهایی جامعه است»، «جنبش زنان، متحد جنبش کارگری است»، «کارگر زندانی، زندانی سیاسی، آزاد باید گردد» و شعارهایی که حکایت از برابری زن و مرد در همهٔ زمینهها میکرد، برگزار گردید و بار دیگر معلوم شد که حاکمیت سرمایه و عوامل آن از چه بابت نگران برگزاری مراسم این روز بودند. آنان با «برابری کامل حقوق زنان و مردان در همۀ عرصههای زندگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جنسیتی و... و لغو هر نوع قوانین زن ستیزانه و جنسیت محور، که زنان را از دستیابی به حقوق حقهٔ خویش در عرصههای مختلف اجتماعی محروم مینماید.» مخالفند و خواستها و مطالباتی از این دست را برنمی تابند و تحمل نمیکنند. لذا با همهٔ وجود به مخالفت با آن برمی خیزند و نیروهای خود را برای پیش گیری از برگزاری چنین مراسمهایی گسیل میدارند. فضای رعب و وحشت ایجاد میکنند. تهدید، احضار و بازداشت میکنند و تعدادی را نیز به کنج زندانها و سلولهای انفرادی میفرستند.
آری حضور نیروهای انتظامی و اطلاعاتی و ایجاد جو پلیسی و امنیتی در شهرهای کردستان و به ویژه شهر سنندج و به دنبال آن تهاجم به منازل تعدادی از کارگران و فعالان کارگری و بازداشت آنان را تنها و تنها باید ناشی از همین احساس نگرانی و ترس دانست.
اما این اولین بار نیست که صاحبان سرمایه و عوامل آنان برای جلوگیری از برگزاری این قبیل مراسم و در کلیت خویش، خاموش کردن صدای حق طلبی و اعتراض تودههای مردم ستمدیده و استثمار شده جامعه، فضا را پلیسی و امنیتی میکنند و به حربههایی چون تهدید، ارعاب، احضار و بازداشت کارگران، زنان، دانشجویان و فعالان جنبشهای اجتماعی و مدنی متوسل میشوند و صدالبته آخرین بار آن نیز نخواهد بود. از قرار معلوم «این رشته سر ِ دراز دارد».
هنوز خاطره حمله وحشیانه نیروهای انتظامی و امنیتی، که در راستای محافظت از مناسبات سرمایه داری و منکوب نمودن کارگران جهت خاموش نگاه داشتن آنان و پیشگیری از طرح خواست و مطالبات برحقشان در روز جهانی کارگر، به مراسم گرامی داشت این روز در پارک لاله تهران هجوم آورده بودند از یادها نرفته است. هنوز تهاجم نیروهای محافظ سرمایه، به اجتماع زنان آزادی خواه و برابری طلب، در جای جای این کشور پهناور، در اذهان فعالین این جنبش باقیست. هنوز یاد و خاطره یورش سبعانه نیروهای امنیتی و لباس شخصی، به اجتماعات دانشجویان سراسر کشور در روز دانشجو و روزها و مناسبتهای دیگر، فکر و ذکر دانشجویان را به خود مشغول داشته است. مگر این جنبشها خاموش شدهاند؟
این خود حقیقتی است که هر یک از این جنبشها ریشه در شرایط عینی جامعه و واقعیتهای سخت و ملموس اجتماعی دارند. آنها از مبارزه طبقاتی موجود و حی و حاضر در جامعه نشئت میگیرند. در پس هر یک از این جنبشها و اعتراضات، منفعت طبقات مختلف منزل کرده است. آنها را نمیتوان صرفن از طریق فشار و سرکوب به بوته فراموشی سپرد. آخر تا زمانی که بر اساس آمار ارائه شده از جانب بانک مرکزی تورم رسمی در درون جامعه بیش از ۳۲ درصد، و خط فقر بیش از ۱۵۰۰۰۰۰ تومان برآورد میشود، چگونه میتوان کارگران را مجبور کرد که با حقوق ۴۸۷ هزار تومانی ــ که آن هم به دفعات و برای ماههای متمادی پرداخت نمیشود ــ ساکت و خاموش باشند و در مقابله با این ظلم آشکار دم بر نیاورند؟ وقتی در بسیاری از موارد حقوق زنان به راحتی یک آب خوردن پایمال میشود؛ وقتی زنان به مثابه نیمی از جامعه از بسیاری از خواستها و مطالبات انسانی و اجتماعی خود محروم میشوند چگونه میتوان انتظار داشت که تنها به صرف فشار و سرکوب این جنبش، زنان آزاده و عدالت طلب جامعه از دنبال نمودن حقوق و مطالبات خود صرف نظر نموده و حتی از برگزاری مراسم روز جهانی زن که امروزه در همه جای دنیا برگزار میشود اجتناب کنند؟ چگونه میتوان از دانشجویان به عنوان شاخکهای حساس جامعه توقع داشت که چشم و گوش خود را بر روی همهٔ نابسامانیها و ظلم و ستم موجود در جامعه که هیچ علتی جز ستم و استثمار سرمایه ندارد، ببندند و به اصطلاح خم بر ابرو نیاورند؟ مگر صرفن میتوان با ایجاد فضای اختناق و سرکوب همهٔ این جنبشها را خاموش کرد و بر سر جای خود نشاند؟ این حرف اساسن حرف بیمعنایی است و مطمئنن چنین اتفاقی نخواهد افتاد. همچنان که تا کنون نیفتاده است. و صاحبان سرمایه بهتر است که این فکر را از سر بدر کنند. بیجهت نیست که با همهٔ این فشارها و تضییقات که مقامهای امنیتی و انتظامی جهت جلوگیری از برگزاری روز جهانی زن به دنبال آن بودند، بنا به اطلاعیههای کمیته هماهنگی: هزاران تراکت، بیانیه و پوستر در رابطه با هشت مارس، روز جهانی زن، روز اعتراض به نابرابری میان زن و مرد و نابرابریهای موجود در جامعه، در سنندج توزیع میشود؛ مراسم این روز برگزار میگردد و همین مسئله شور و شوقی فراوانی را در بین زنان و مردان شهر سنندج به وجود میآورد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن محکوم کردن همهٔ انواع تهدید و توهین به زنان و مردان جامعه و فشار بر کارگران، زنان، دانشجویان و فعالان هر یک از این جنبشها، خواهان آزادی بیقید و شرط فعالان کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی و به طور مشخص بازداشتیهای اخیر شهر سنندج میباشد. اطلاعیه کمیته هماهنگی هزاران بار حق دارد وقتی میگوید: «اعتراض طبقات فرودست به نابرابریهای اجتماعی جزء لاینفک نظام سرمایه داری است و تا بیعدالتی و تبعیض در جامعه موجود است، مبارزه برای رهایی انسان از این مناسبات نابرابر نیز وجود خواهد داشت.» کمیته هماهنگی خود را موظف میداند که از جمله و به ویژه برای رهایی انسان از مناسبات نابرابر و ضد انسانی سرمایه داری فعالیت و مبارزه کند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-۲۳ /۱۲/۹۱
دیدار بهنام ابراهیمزاده وبلاگ نویس وفعال حقوق کودکان از اعضای جمعیت دفاع از کودکان کارو خیابان در جمعیت دفاع از کودکان کار با فعالین کودک وکودکان کار
روز چهارشنبه بیست وسوم اسفند ودر آستانه سال جدید برای کودکان کار وفعالین حقوق کودک در جمعیت دفاع از کودکان کاروخیابان واقع در پاسگاه نعمت آباد تهران روز شاد وپرخا طرهای بود. بچهها مدتها بود منتظر دیدار با عمو بهنام خودبودند چرا که سه سال بود یهنام به جرم همین کودکان در حبس وزندان بود به بچهها گفته بودند که امروز عمو بهنام به جمعیت میآید همه انتظار اینکه عمو بهنام خود را ببینند میکشیدند بعضیها حتی با اینکه کلاسهای درسیشان هم تمام شده بود جمعیت را به خاطر دیدن بهنام ترک نکرده بودند راس ساعت یازده وسی قبل از ظهر وبلاگ نویس وفعال کودکان که او نیز مشتاقانه انتظار این دیدار واین روز را میکشید با بستههای شیرینی وشکلاتهای رنگاورنگ خود را به جمعیت رساند ووارد جمعیت شد بهنام مثل همیشه با لبخندهای ملیح وزیبایش با کیف دانشجویاش وشیرینی وهدیههای که برای بچهها گرفته بود وارد جمعیت شد
به محض وارد شدن وخبر بچهها فریاد شادمانی وشادی درود بر عمو بهنام وعمو بهنام دوستت داریم از سوی بچهها بهنام را غافلگیر کردند اعضای جمعیت دوستان ورفقای قدیمی بهنام وکودکان با گرمی ومشتاقانه بهنام را در آغوش گرفتند از وی استقبال کردند ودورش جمع شدند بعضی از این کودکان که در این سالهای اخیر وارد جمعیت شده بودند وقتی شنیدند بهنام از زندان مرخص وبه جمعیت آمده کنجکاو شدند روبه بهنام گفتند مگر عمو بهنام تو دزدی کردهای که به زندان انداختند اقای علی هاشمی جواب بچهها را میداد اما بچهها قانع نمیشدند وجواب را از خود بهنام میخواستند بهنام نیز با حوصله واشتیاق فراوان جواب این کودکان دوست داشتنی را میداد آنها را در آغوش میگرفت ودست بر سرشان میکشید بعد نیز بچهها خواهان این شدند که عمو بهنام باید سر کلاسهایشان حاضر شود ودر این زمینه صحبت کند مدیر جمعیت علی هاشمی نیز بچهها را در یک کلاس بزرگ جمع کردو به بچهها قول داد که عمو بهنام در سر کلاس حضور پیدا خواهند کرد وبرایتان صحبت وبه سوالهایتان جواب خواهند داد بعد از گپ وگفتگوی حسابی با خود فعالین بهنام در سر کلاسهای کودکان حاضرونیم ساعتی در کنار این کودکان کنجکاو ماندندوبه سوالهای آنان اینکه چرا به زندان افتاده وآیا کتک هم خورده و بهت غذا هم میدادند پاسخ دادندبهنام سخنان خود را اینگونه شروع کرد با سلام به شما بچههای عزیز بعد از گذشت سه سال خیلی خوشحالم که در جمع کودکانه شما عزیزان ودر همچین جای که سه سال پیش من نیز به همراه همین دوستانم برای لغو کار کودک تلاش میکردیم دوبار قرار گرفتم من به جرم فعالیتهای کودکان وکارگری وبه جرم دفاع از شما عزیزان محکوم به پنچ سال حبس شدم سه سال از حبس وزندانی شدنم گذشته است باید دوسال دیگر راهم در زندان بگذرانم دغدغه من وضعیت شما کودکان کار هستید اما حال عمق دغدغه ونگرانیهایم صد چندان شده واین نگرانی بیش از حد بر شانههای نحیف کارگریام سنگینی میکند چرا که تنها فرزند عزیزم نیمای نازنین که هم سن وسال شما میباشد متاسفانه در بستر بیماری است من در جمعیت مسئول مصاحبه وگفتگو با کودکان کار بودم وبه خاطر همین مصاحبهها ونوشتن مقالهها بارها از سوی بازجویان مورد ضرب وشتم وتوهین واهانت قرار گرفتم چهار ماه در سلول انفرادی وزارت نگهداری شدم بدون حق استفاده از تلفن وملاقات با تنها فرزندم وخانوادهام ودر نهایت محکوم به حبسی سنگین شدم بچهها با شنیدن مریضی و بستری شدن نیما فرزند بهنام ناراحت واشک بچهها با سخنان بهنام در آمد ومعصومانه برای سلامتی نیمای عزیز فرزند بهنام دعا وآرزو کردند که هرچه زودتر بهبود یابند بهنام ساعتها در کنار این کودکان وفعالین کودک در جمعیت دفاع ماند چندین عکس با بچهها وفعالین گرفت در ادامه فعالین کودک وخود کودکان به دلیل اینکه بهنام حتی در درون زندان هم در دفاع از کودکان دست از فعالیت نکشید ه بود از وی تشکر وقدر دا نی کردند وقول دادند که در اسرح وقت به دیدار تنها فرزندش در بیمارستان بروند فعالین کودک دستاوردهای جمعیت وتاسیس رادیو اینترنتی جمعیت وادامه بولتن ونشریه وبسیاری از کارها واقدامات دیگر موثر را به بهنام این عضو فعال کودک گزارش دادند ومصاحبهای در باره وضعیت کودکان کار ووضعیت تنها فرزند بهنام با این عضو فعال کودک انجام دادند که قرار شد بعد از عید وتعطیلات سال جدید آن را منتشر وبرروی سایت جمعیت ورادیو اینترنتی جمعیت قرار بدهند بچهها از بهنام قول گرفتند که بعد از تعطیلات باید بار دیگر حتما به جمعیت بیاید وبه آنها سر بزندبهنام نیز به بچهها این قول را دادند که حتما بر میگردم ومشتاقانه یک روز دیگر را با شما سر میکنم ومی گذرانم ودر کنارتان خواهم بود بله این کودکان عمو بهنام خود را فراموش نکردهاند ونخواهند کرد.
http: //www. behnamebrahimzadh. rozblog. com/post/۷۱
بازهم ریزش دیوار محل گودبرداری وبازهم مرگ یک کارگر
به گزارش۲۴اسفندفارس، سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران با اشاره به ریزش دیوار محل گودبرداری زمینی به مساحت حدود ۶۰۰ متر در خیابان امینحضور گفت: در این حادثه ۵ کارگر زیر آوار مانده بودند که یک نفر آنها جان باخت.
براساس این گزارش، جلال ملکی با اشاره به اینکه در ساعت ۹: ۴۵ امروز به سازمان آتشنشانی شهر تهران اعلام شد؛ حادثهای در خیابان امینحضور، خیابان آبشار صورت گرفته است، اظهار داشت: نیروهای آتشنشانی سریعاً خود را در محل وقوع حادثه رساندند و اقدامات اولیه را انجام دادند.
وی تصریح کرد: در حادثه امروز مشاهده شد که دیواره محل گودبرداری ریزش کرده بود که و در این حادثه ۵ کارگر در زیر آوار ماندهاند که در نهایت و با تلاش نیروهای آتشنشانی کارگران زیر آوار مانده نجات پیدا کردند.
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران بیان داشت: با توجه به وسعت حادثه نیروهای ۲ ایستگاه به محل اعزام شده بود که ابتدا ۳ نفر از کارگران از زیر آوار نجات یافتند و در ادامه دو کارگر باقیمانده توسط نیروهای آتشنشانی از زیر آوار نجات یافتند ولی متأسفانه مشاهده شد یکی از کارگران که تبعه افغانستان است جان خود را در این حادثه از دست داده است.
ملکی با اشاره به اینکه در چند روز گذشته کارشناسان شهرداری و آتشنشانی تذاکرات لازم را به صاحب ملک داده بودند، گفت: متأسفانه صاحب ملک اقدامات لازم را برای ایمنسازی محل گودبرداری انجام نداده بودو این حادثه در قسمت شرقی محل گودبرداری اتفاق افتاده بود.
یک کولبر دیگر در کُردستان کشته شد
به گزارش۲۴اسفند کُردپا، یک کولبر اهل روستای بیتوش از توابع شهرستان سردشت با شلیک مستقیم نیروهای نظامی حکومت اسلامی ایران، جان خود را از دست داد.
بنابهمین گزارش، نظامیان مستقر در مناطق مرزی شهرستان سردشت با تیراندازی مستقیم به یک کولبر کُرد بنام نوزاد ابراهیمپور فرزند سعید، وی را به قتل رساندند.
این کولبر کُرد ٣۵ ساله، متأهل و ساکن روستای «بیتوش» از توابع منطقهٔ «آلان» سردشت بوده است.
بیست وچهارم اسفندماه۱۳۹۱
*****************
اخباروگزارشات کارگری۲۵اسفند۱۳۹۱
- کارگران نورد لوله صفا با دریافت یکماه دیگر از دستمزد معوقه خود به اعتصاب پایان دادند
- گزارشی از شرکت جهان پارس
- گزارشی از شرکت آسیا پلاستیک
- عدم پرداخت دستمزد معوقه کارگران شرکت صدرا در آخرین روزهای سال
- بیانیه انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه در رابطه با افزایش حداقل دستمزد سال ۹۲
- پروین محمدی یکی از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران در مصاحبه با سایت اتحاد
- عدم پرداخت همان افزایش ناچیز (۲۰درصدی) حقوق کارمندان برای سال آینده!؟
- تظاهر کنندگان در بروکسل: به برنامههای ریاضتی پایان دهید
کارگران نورد لوله صفا با دریافت یکماه دیگر از دستمزد معوقه خود به اعتصاب پایان دادند
اتحادیه آزاد کارگران ایران: کارگران نورد لوله صفا با تداوم اعتصاب خود که از روز ۱۵ اسفندماه جاری آغاز کرده بودند موفق شدند یکماه دیگر از دستمزد معوقه خود را دریافت کنند و قرار است از صبح فردا بر سر کارهایشان بازگردند.
کارفرمای این کارخانه در ششمین روز اعتصاب کارگران در روز بیستم اسفند یکماه از دستمزد معوقه آنان را که قرار بود در روز ۱۵ اسفند پرداخت شود به حساب کارگرن واریز کرد اما از آنجا که قرار بود در این روز بر طبق توافق قبلی یکماه دیگر از دستمزد معوقه کارگران را پرداخت کند آنان همچنان به اعتصاب خود ادامه دادند و اعلام کردند تا این پرداخت نیز انجام نشود دست از اعتصاب نخواهند کشید.
بنا بر آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران با ادامه این اعتصاب، دیروز پنج شنبه ۲۴ اسفند ماه کارفرما ناچار شد یکماه دیگر از دستمزد معوقه این کارگران را به حساب آنان واریز کند و کارگران نیز تصمیم گرفتند از صبح روز شنبه بر سر کارهایشان بازگردند.
بر اساس جدول بندی و توافقی که مابین کارگران نورد لوله صفا و کارفرمای این کارخانه در پایان اعتصاب آنان در دی ماه سالجاری صورت گرفته بود مقرر شده بود تا پایان امسال کارفرما چهار ماه از شش ماه دستمزد معوقه کارگران این کارخانه را بعلاوه عیدی و پاداش آنان پرداخت کند اما کارفرمای این کارخانه بارها از عمل به این توافق سرباز زد و هر بار کارگران با دست زدن به اعتصاب کارفرما را ناچار به عمل به توافق صورت گرفته کردند. بر این اساس قرار است دو ماه دیگر از دستمزد معوقه باقی مانده این کارگران در فروردین ماه سال آینده پرداخت شود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با انتشار خبری در روز ۲۲ اسفند ماه اعلام کرد اعتصاب کارگران نورد لوله صفا دهمین روز خود را پشت گذاشت. اما ۲۲ اسفند مصادف با هشتمین روز اعتصاب این کارگران بود که بدینوسیله تصحیح میگردد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – ۲۵ اسفند ماه ۱۳۹۱
گزارشی از شرکت جهان پارس
کانون مدافعان حقوق کارگر - این شرکت که در پارس جنوبی واقع است، در آستانهٔ سال نو حدود ۲۰۰ نفر از پرسنل شاغل در پروژه را اخراج کرده است. این کارگران که خود را برای افزایش حقوق سالیانه آماده کرده بودند با این اخراج در معرض بیشترین آسیب قرار گرفتند و حالا حتا اگر پس از پایان تعطیلات موفق به اشتغال دوباره شوند، همان حقوق سال گذشته را دریافت خواهند کرد.
ترفند کارفرما برای فرار از افزایش حقوق سال نو، کارگران اخراجی را بسیار آزرده است. لازم به یادآوری است که مدیرعامل و صاحب شرکت جهان پارس که خود جوشکار بیسوادی بوده و با استفاده از رانت و رشوه و... توانسته صاحب شرکتی بزرگ شود و پروژههای چند میلیاردی را داشته باشد.
گزارشی از شرکت آسیا پلاستیک
کانون مدافعان حقوق کارگر-این کارخانه با حدود ۳۰ کارگر در یک شیفت کاری، به تولید قطعات پلاستیکی با دستگاههای تزریق پلاستیک مشغول است. تولیدات این کارخانه عمدتا لوازم پلاستیکی منزل و سطلهای پلاستیکی میباشد.
این کارخانه برای تولیدات خود از مواد اولیه بازیافتی پلاستیک، همراه با مواد نو استفاده میکند و همانند بسیاری از کارخانههای دیگر پلاستیک سازی، مواد کهنه وبازیافتی را بدون رعایت اصول بهداشتی در ظرف وظروف وسایر لوازم منزل نیز مورد استفاده قرار میدهد. با استفاده از چنین مواد اولیهای سود کارخانه بسیار بالا است و به رغم بالا بودن سود کارخانه، کارگران و پرسنل آن وضعیت اسفباری دارند.
نزدیک به یک سوم پرسنل آن را زنان تشکیل میدهند. به رغم آلوده بودن محیط چه به لحاظ گازهای متصاعد شده از مواد در حال مذاب و چه به خاطر استفاده از مواد بازیافتی، کارگران از داشتن وسایل ایمنی همانند ماسک، کفش ایمنی و تهویه مطلوب محروم هستند.
سودپرستی کارفرما سبب شده است تا کارگران چه در تابستان وچه در زمستان از داشتن وسائل خنک کننده همانند کولر و یا وسایل گرم کننده در زمستان محروم باشند. شرایط دشوار کار با ماشین آلاتی که باید به طور مدام تغذیه شده و کوچکترین غفلتی سبب نقص عضو کارگر میشود، همراه با فضای سرد در زمستان و بسیار گرم در تابستان، دشواری کار را دو چندان میکند. در تابستان حرارت هوا با حرارت ناشی از ذوب مواد کهگاه تا ۴۰۰ درجه گرم میشوند، فضای بسیار رنج آوری را به وجود میآورد که با نبودن وسایل خنک کننده شرائط کار بسیار سخت ومسموم کننده است.
با وجود شرایط فوق کارگران مجبور به آن هستند که در روز ۱۲ ساعت کارکنند (۶ صبح تا۶ بعد از ظهر) و تنها همان حقوق رسمی ۸ ساعت را دریافت کنند. در این کارخانه با بیش از ۳۰ نفر پرسنل، کارگران از پوشش بیمه تامین اجتماعی محرومند وهمانند بسیاری از کارخانههای مشابه کارفرما با ساخت و پاخت با ماموران بازرسی تنها چند نفر از پرسنل وکارگران را بیمه کرده است و مامور بازرسی در هر نوبت بازرسی تنها از دفتر کارگاه بازدید میکند وگزارش خود را از همان دفتر مینویسد.
نبود وسائل حمل ونقل در درون کارخانه باعث میشود که کارگران مجبور به حمل کیسههای سنگین با دست شده و از این طریق سلامت آنان آسیب ببیند.
همچنین سودپرستی کافر ما شامل موارد دیگری از اجحاف به کارگران میشود. سرویس بهداشتی بسیار کثیف و در بسیاری موارد غیر قابل استفاده است. به رغم کار مداوم ۱۲ ساعته، هیچ گونه فضایی برای نهارخوری و و استراحت کارگران وجود ندارد.
مشکل اساسی در چنین کارخانههایی آن است که کارفرما از وضعیت آشفته و بیکاری گسترده در بازار کار استفاده کرده و با تعویض و جایگزینی مدام کارگران وآوردن کارگران جدید و تصفیه حساب با کارگران قدیمیتر، امکان هر نوع هماهنگی وتشکل کارگران را از میان میبرد.
عدم پرداخت دستمزد معوقه کارگران شرکت صدرا در آخرین روزهای سال
اتحادیه آزاد کارگران ایران: حدود ۸۰۰ کارگر شرکتهای پیمانکاری زیر مجموعه شرکت بزرگ صدرا دستمزد ماههای دی، بهمن و اسفند بعلاوه عیدی و پاداش خود را از کارفرما طلب دارند و علیرغم اینکه فقط چند روزی به پایان سال باقی مانده است کارفرما همچنان از پرداخت دستمزدهای معوقه این کارگران خودداری میکند.
بنا بر اظهار کارگران پیمانکاری شرکت صدرا، عیدی کارگران پیمانکاری در این شرکت بر اساس دستورالعملهای قانونی صورت نمیگیرد و هر ساله مبلغ ناچیزی به عنوان عیدی به آنان پرداخت میشود.
بنا بر گزارش دیگری، شرکتهای پیمانکاری زیر مجموعه شرکت بزرگ صدرا طی ماههای گذشته تعداد زیادی از کارگران خود را اخراج کردهاند و شکایت این کارگران به اداره کار بوشهر برای دریافت بیمه بیکاری نیز نتیجهای در بر نداشته است. اداره کار بوشهر به این کارگران اعلام کرده است که چون شرکت صدرا یک شرکت پروژهای است به همین دلیل به کارگران اخراجی آن بیمه بیکاری تعلق نمیگیرد. این درحالی است که شرکت صدرا سازنده کشتی و سکوهای نفتی است و بیمه بیکاری هر ماهه از حقوق کارگران کسر میشود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – ۲۵ اسفند ماه ۱۳۹۱
بیانیه انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه در رابطه با افزایش حداقل دستمزد سال ۹۲
مزد سال ۹۲ در حالی ۴۸۷ هزار تومان تعیین شد که بنا به اعلام بانک مرکزی نرخ تورم ۳۲ درصد است. هر چند که نرخ واقعی تورم خیلی بیشتر از این مقدار است اما شورای عالی کار حتی به اصل ۴۱ قانون کار هم پایبند نبود و تنها به افزایش مزد ۲۵ درصدی رضایت داد. به گفته خود مسؤلین خط فقر یک میلیون و هشتصد هزار تومان است، ولی حداقل دستمزد ۴۸۷ هزار تومان تعیین میشود. این یعنی اینکه کارگر باید ۴ برابر زیر خط فقر زندگی کند. چرا که صاحبان سرمایه باید سودآوری سرمایههایشان تضمین گردد و با خیال آسوده سود به جیب بزنند. دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی در شرایطی تعیین شد که فقط طی دو سه ماه گذشته قیمت مایحتاج عمومی دو برابر و بیشتر گردیده است. با این سطح دستمزد نمیشود زندگی فقیرانهای را هم اداره نمود، چه رسد به اینکه خانواده کارگری بخواهد در رفاه باشد. آنچه که برای شورای عالی کار و هیئت تعیین دستمزد اهمیت داشته است امر قداست سرمایه و منافع کارفرمایان بوده است و چیزی که کمترین درجه از اهمیت برای این هیئت داشته همان مزد کارگر و زندگی او و خانوادهاش است. هیئت تعیین دستمزد گذران زندگی کارگران را به همان راحتی نشستن خود به دور میز مصالحه پنداشته و خیال کرده که با همان خوشی و خرمی که ساعات جلسات سپری میشوند، زندگی خانواده کارگر نیز بدون ناراحتی اداره میگردد. اما واقعیت امرار معاش انسانها و بخصوص خانوادههای کارگری خلاف ذهنیات شورای عالی کار سیر میکند. کارگر و خانوادهاش نیاز به غذا، پوشاک، بهداشت، تفریح و کرایه تاکسی و دهها مورد دیگر مانند هر انسانی دیگر و از جمله آنچه که اعضای هیئت تعیین دستمزد برای خود لازم میدانند، دارند که نیازمند پول و درآمدی هستند که ۴۸۷ هزار تومان حداقل دستمزد به هیچ وجه کفاف بخش اندکی از آنها را هم نمیکند. اما چرا شورای عالی کار و هیئت تعیین دستمزد این چنین تصمیمی در مورد میلیونها کارگر میگیرند، این است که این میلیونها انسان شریف را انسان به حساب نمیآورند و برایشان زندگی سراپا نکبت بار و فقیرانهای رقم میزنند.
کارگران این بیحقوقی و توهین به خود را نخواهند پذیرفت و بدون شک اعتراض خود را همچنانکه تا به امروز اعلام داشتهاند متحدانه به شیوههای مختلف و به طور جدی بروز خواهند داد. کارگر این حق را برای خود محفوظ میداند که اعلام نماید انسان است و مانند انسان میخواهد زندگی کند. تولید میکند و حق دارد از تولید خود، از دسترنج خود نیز بهره ببرد و در رفاه زندکی کند و از زندگیش لذت ببرد. کسی که چرخ تولید رفاه و آسایش و امنیت را به حرکت در میآورد خود سزاوارترین است که از همه آنها بهرهمند شود و در رفاه و آسایش و امنیت باشد. اگر کسی قرار است جبران کمبودها و اختلالات تولید را بکند آن کارفرماست که بانی و باعث کمبودهاست نه کارگر. چرا باید کارگر جبران مافات نماید؟ مگر نه این است که او مدام سرش به کارش است و کار و تولید میکند؟ مگر نه این است که او برای سیر نمودن شکم خود و خانوادهاش در این دنیای وارونه مدام محتاج کار است و باید کار کند و گرنه گرسنه خواهد ماند؟ بنابراین چرا نباید کارفرما و صاحب سرمایه اندکی از حرصش را بکاهد؟ چرا رابطه بین کارگر و کارفرما از نظر سطح درآمد رابطهای برعکس است؟ یعنی هرچه کارگر فقیرتر میشود کارفرما سرمایهاش گزافتر و سر سام آورتر میشود؟ اگر کارگران یک کارخانه و کارفرمای همان کارخانه را در نظر بگیریم میبینیم در مدت همین چند سال اخیر به اندازهای که کارگران فقیرتر شدهاند سرمایه کارفرما چند برابر گشته است. اگر بحران است پس چرا سرمایه کارفرما دچار افت و کسری نشده است؟ چرا فقط باید کارگر فلک زدهتر از قبل شود؟ جواب به سادگی واضح است، چون این کارگر است که باید تاوان بحران را هم بپردازد.
میگویند افزایش دستمزد باعث تورم و گرانی میشود و مدام تکرار میشود. امروز دیگر این بهانه واقعا از نظر کارگران نخ نما شده است. کافی است که به تجربه تورم و افزایش قیمتها در چند سال گذشته رجوع شود تا علت گرانیها را دریافت، که این دیگر برای کارگران امری روز مره گشته است و میدانند علت گرانی نه تنها افزایش ناچیز حداقل دستمزد نیست بلکه اساسا ربطی به آن نداشته است. همین سه چهار ماهه آخر امسال را در نظر بگیریم کاملا مشهود است که چقدر ادعای «افزایش دستمزد باعث گرانی میشود» را بیمعنا میکند. در این مدت هیچ حقوقی اضافه نشد ولی قیمتها از صد درصد هم بیشتر افزایش یافت.
ما کارگران دیگر این وضع را تحمل نخواهیم کرد و به حداقل دستمزد ۴۸۷ هزار تومانی اعتراض جدی داریم و خواهان مزدی هستیم که کفاف یک زندگی انسانی را بدهد. اما میدانیم که به فوریت این امر ممکن نیست به همین خاطر در قدم اول همان میزان خط فقری که خود مسؤلین اعلام کردهاند یعنی یک میلیون و هشتصد هزار تومان را به عنوان حداقل دستمزد مطالبه میکنیم. ما خالق ثروت هستیم و باید از مزد مکفی برخوردار باشیم ما اعلام میکنیم که دستمزد باید با حضور و دخالت نمایندگان واقعی و منتخب مجامع عمومی کارگران تعیین شود.
۲۵/۱۲/۱۳۹۱
پروین محمدی یکی از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران در مصاحبه با سایت اتحاد
ما با اعتراض به حداقل مزد مصوب اجازه نخواهیم داد خود و خانوادههایمان را بیصدا در گور بخوابانند
سایت اتحاد: تصویب حداقل مزد ۴۸۶ هزار تومانی موجی از خشم و بهت و حیرت را در میان کارگران و افکار عمومی رقم زد. این میزان از حداقل مزد در حالی به تصویب شورایعالی کار رسید که از خرداد ماه سالجاری سی هزار کارگر با امضای طوماری اعتراضی خواهان افزایش حداقل مزد بر اساس تورم و سبد هزینه یک خانوار چهار نفره شده بودند و در این راستا هماهنگ کنندگان این طومار یکبار دست به تحصن در مقابل مجلس زدند و بار دیگر با همراهی تعدای از کارگران کارخانههای مختلف تهران دست به تجمع در محل وزارت کار زدند. همچنین در اقدامی اعتراضی کارگران شرکت واحد تهران نیز با امضای طوماری خواهان افزایش حداقل مزد شدند و در ادامه آنان نیز دست به تجمع در محل وزارت کار زدند. گذشته از این اعتراضات، طی هفتههای گذشته و قبل از تصویب حداقل مزد، نهادهای رسمی و دست ساز خود وزارت کار نیز سبد معیشت هزینه یک خانوار چهار نفره را یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام کردند با اینحال شورایعالی کار حداقل مزد کارگران برای سال ۱۳۹۲ را مبلغ بسیار ناچیز و تحقیر آمیز ۴۸۶ هزار تومان به تصویب رساند. در این ارتباط سایت اتحاد در مصاحبهای با پروین محمدی یکی از هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران، ارزیابی وی را از این مقدار حداقل مزد و طومارهای اعتراضی کارگران جویا شد.
پروین محمدی در این مصاحبه با اشاره به اعتراضات کارگران به حداقل مزد در سالجاری گفت:
دولت همچون سالهای گذشته افزایش بسیار ناچیزتری را برای حداقل مزد در نظر داشت. بطوریکه بارها در رسانههای مختلف از شرایط بد اقتصادی و ناتوانی کارفرمایان از امکان افزایش در حداقل مزد صحبت به میان آمد اما با اعتراضاتی که از سوی کارگران از طریق طومار سی هزار نفری و همچنین طومار کارگران شرکت واحد و تجمعات کارگری هر چند محدود بعمل آمد دولت و شورایعالی کار نتوانستند تماما به دلخواه خود عمل کنند و همچون سالهای گذشته به افزایش زیر ۲۰ درصدی حداقل مزد اکتفا نمایند. اگر به اختیار اینها بود به نظر من حتی اقدام به انجماد حداقل مزد میکردند و برنامه اینکار را نیز داشتند.
وی در ادامه این مصاحبه اظهار داشت: اما افزایش حداقل مزد به مقدار بسیار ناچیز ۲۵ درصد مطلقا مورد نظر ما کارگران نبود. ما خواهان افزایش چندین برابری حداقل مزد بودیم و دولت با افزایش بسیار ناچیز و تحقیر آمیز ۲۵ درصدی حداقل مزد، رو به کارگران اعلان جنگ داد. چرا که هیچ انسانی در اینجامعه قادر نیست با دستمزد ۴۸۶ هزار تومانی حتی اجاره بهای منزل مسکونیاش را تامین کند.
وی در ادامه افزود: سالی که گذشت هر روزش با تورمی جدید روبرو شدیم و پیش بینی ما هم همین بود که قطع سوبسیدها و نوسانات ارز در سال ۹۱ بر سر سفرهها خواهد آمد و با تحریمها این مسئله شدت بیشتری پیدا خواهد کرد ولی جالب اینجاست که دولت و کارفرمایان که سمت اداره جامعه را یدک میکشند توجهی به روزگار میلیونها انسان حقوق بگیر ندارند و مسئولیتی نیز برای خود قایل نیستند. دولت در یکی از برنامههای تلویزیونی اعلان میکند که تورم چیز بدی نیست، سود هم دارد. فقط برای یک عده حقوق بگیر که اگر حقوقشان اضافه نشود بد است. خوب این یک عده با خانوادههایشان ۳/۴ جامعه هستند و دیگر یک عده به حساب نمیآیند و نارضایتی و ناتوانیشان از اداره زندگی این طور نیست که آرام و بیصدا ختم به خیر شود اینان انسانند و جامعه را برای آنکه زندگی بهتری داشته باشند شکل دادهاند و اجازه نخواهند داد که انسانهای دیگری با زور اختیار زندگی را از آنان بگیرند.
پروین محمدی در پاسخ به این سوال که وضعیت معیشتی کارگران را در سال ۹۲ چگونه میبیند گفت:
واقعیت ناهمگونی مزد ۹۲ با واقعیت مخارج زندگی، آنقدر روشن و آشکار است که سرکردگان اقتصادی خود دولت هم نمیتوانند آن را کتمان کنند. همه چیز سر به فلک کشیده و هیچ پایانی برای افسار گسیختگی قیمتها به چشم نمیخورد. آقای احمدینژاد در یکی از سخنرانیهایش گفت که باید به خانوادههای کارگری مدال مدیریت داد چرا که امکان زندگی با این سطح در آمد وجود ندارد حالا من به عنوان یک کارگر میخواهم از ایشان بپرسم به شما باید چه چیزی را تقدیم کرد با این اوضاعی که برای زندگی ما کارگران رقم زدهاید.
پروین محمدی در ادامه افزود: از همین الان پس لرزههای قیمتهای سال ۹۲ پیدا ست بازار مسکن در التهابی انفجاری به سر میبرد، هزینههای درمان دولتی و خصوصی با افزایشی بیسابقه بالا رفته و اجازه مریض شدن را از خانوادههای کارگری گرفته است و سرنوشت یک راست مردن را برایمان رقم زده است. میگویند داروی بیهوشی کمیاب شده است البته برای ما کارگران این را میگویند وگرنه برای مولتی میلیاردرهایی که توان شمردن صفرهای جلوی حسابهای بانکیشان را ندارند همهٔ دنیا به کامشان است و از جان آدمی تا شیر مرغ برایشان فراهم است.
مجلس جلوی اجرایی شدن فاز دوم هدفمند کردن یارانهها را در سه ماه اول سال برای گذر از سلامت انتخاباتشان گرفته است تا فاجعه بعد از انتخابات و زمانیکه خرشان از پل گذشت به بار آید. صحبت از ۴ برابر شدن قیمت حاملهای انرژی است خود این عبارت یعنی فاجعه برای ما کارگران، دیگر به بقیهٔ برنامههایشان کاری نداریم.
صحبت از این میکنند که انگار رقمی که برنامهاش را ریخته بودند در فاز اول نتوانستهاند از جیبمان بیرون بکشند و میخواهند جبران این غارت را با اجرای فاز دوم قطع سوبسیدها عملی بکنند حال شما قضاوت کنید در روزگاری که ادعا میکنند کم توانستهاند از سفرههای خالیمان چپاول کنند روزگارمان این است وای به حال سال ۹۲ که میخواهند جبران کمبودشان را انجام دهند. ۴۸۶ تومان آنقدر با هزینههای زندگی غریبه و بیمعناست که به شوخی تلخی میماند که زندگی میلیونها انسان را به مسخره گرفته است.
در پایان این مصاحبه پروین محمدی در مورد این سوال که آیا به نظر شما امکان تغییر مصوبه حداقل مزد سال ۹۲ وجود دارد گفت:
باید بگویم که انسانها با مقاومتها و مبارزاتشان امکان بقا و بهبود زندگیشان را تضمین میکنند و هیچ امر غیر ممکنی وجود ندارد. این مصوبه هم کار یک عده آدمهایی است که اگر مقاومت و اعتراض ما را ببینند برای بقای خودشان هم که شده کوتاه خواهند آمد و ما کارگران بعد از تعطیلات تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا این مصوبه را تغییر دهیم.
اگر ما اعتراضی که با طومار آنرا شکل دادیم عملی نمیکردیم اینان چه درصدی برای مزد ۹۲ در نظر میگرفتند؟ واقعیتاش این است که با انعکاسی که این اعتراض در سطح جامعه به راه انداخت در خصوصیترین جلسات هم صحبت از این ۳۰ هزار نفر به میان آمده بود و اینکه نمیشود به صدایشان گوش نکرد و ما اکنون میگوییم این طور نیست که در برابر تحمیل فقر و گرسنگی بر خود و خانوادههایمان سکوت کنیم و روزگارمان را به دست اینان بسپریم. دولت به ما که با ابتداییترین شکل اعتراضی جلو آمدیم یاد داد که باید با شیوهٔ محکم تری صدایمان را بلند کنیم و ما حتما این کار را خواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد خود و خانوادههایمان را بیصدا در گور بخوابانند و هر بلایی که دلشان میخواهند بر سرمان بیاورند.
عدم پرداخت همان افزایش ناچیز (۲۰درصدی) حقوق کارمندان برای سال آینده!؟
به گزارش۲۵اسفندایسنا، مشاور معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی گفت: با توجه به مخالفت مجلس با افزایش ۲۰ درصدی اعتبارات هزینهای، امکان افزایش حقوق کارمندان از فروردین ماه وجود ندارد.
براساس این گزارش، محمد کردبچه با اشاره به اینکه مجلس رقمی معادل ۴ هزار میلیارد تومان پایینتر از بودجه پیشنهادی دولت برای بهار سال آینده را به تصویب رساند، اظهار کرد: در واقع مجلس رقمی معادل سه دوازدهم بودجه عمومی سال جاری را تصویب و مقرر کرد که در سه ماه اول سال آینده احکام بودجه سال ۱۳۹۱ اجرا شود.
وی گفت: دولت پیشنهاد داده بود که به منظور افزایش حقوق کارمندان اعتبارات هزینهای ۲۰ درصد افزایش یابد که مجلس با آن موافقت نکرد و در نتیجه امکان افزایش ۲۰ درصدی حقوق کارمندان از ابتدای سال آینده وجود ندارد.
مشاور معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی تصریح کرد: اگرچه بنا شده پس از تصویب لایحه بودجه سال ۹۲، مابه التفاوت حقوق کارمندان به آنها داده شود، اما مابه التفاوت اضافه کاری و هزینههای رفاهی به آنها داده نمیشود.
کردبچه با اشاره به اینکه در لایحه سه دوازدهم اجرای گام دوم قانون هدفمندسازی یارانهها دیده نشده بود، اظهار کرد: همچنین نرخ ارز در لایحه بودجه سال آینده شناور مدیریت شده است و کارگروهی متشکل از وزیر نفت، وزیر اقتصاد، رییس کل بانک مرکزی و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی با توجه به میزان صادرات نفت قیمت ارز را مشخص میکند.
تظاهر کنندگان در بروکسل: به برنامههای ریاضتی پایان دهید
به گزارش۱۴مارس یورونیوز، اتحادیههای کارگری اروپا روز چهارشنبه همزمان با برگزاری نشست سران اتحادیه اروپا در بروکسل، تظاهراتی علیه سیاستهای ریاضت اقتصادی برگزار کردند. آنها خواهان پایان دادن به کاهش دستمزدها و هزینههای عمومی شدند.
یکی از شرکت کنندگان در تظاهرات گفت:
«اروپا دارد همه مردم را به فقر و جامعه را به سمت بزهکاری و از دست دادن خصائل انسانی سوق میدهد.»
و یک شرکت کننده کننده دیگر:
«از اوضاع و احوال میتوان به روشنی دید که تامین اجتماعی در اروپا ریشه کن میشود و آن دست آوردهای اجتماعی که مادر و پدر بزرگهای ما برایش جنگیده بودند را از دست میدهیم.»
به نظر میرسد پیش بینیها و ارزیابیهای خود اتحادیه اروپا از وضعیت اقتصادی اکثر کشورهای عضو نیز بهتر از تصویری که تظاهر کنندگان ارائه میکنند نیست. بنا به این ارزیابیها، رشد اقتصادی منطقه پولی یورو در سال جاری تنها سه دهم درصد خواهد بود و نرخ بیکاری نیز از دوازده درصد فراتر خواهد رفت.
بیست وپنجم اسفندماه۱۳۹۱
********************
اخباروگزارشات کارگری۲۶اسفندماه۱۳۹۱
- تجمع اعتراضی خانوادههای کارگران زندانی در شهر سنندج ادامه دارد
- بیانیه هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران پیرامون حداقل مزد مصوب
- سندیکای کارگران فلزکارمکانیک وحداقل حقوق اعلام شده توسط شورای عالی کار برای سال آینده
- واکنش کارگران پیمانی راهآهن یزد به قراردادهای غیر قانونی
- تجمع کارمندان خانه کشتی در فدراسیون دراعتراض به عدم پرداخت ۵ماه حقوقشان
- تحمیل ساعت کار اجباری به پرستاران (۱۰۰ساعت بجای۳۶ساعت)
تجمع اعتراضی خانوادههای کارگران زندانی در شهر سنندج ادامه دارد
امروز ۲۶ اسفند ماه خانوادههای کارگران بازداشتی در شهر سنندج همچون روزهای دیگر در مقابل اداره اطلاعات این شهر دست به تجمع اعتراضی زدند و خواهان آزادی عزیزان دربند خود شدند. تجمع امروز این خانوادهها هفتمین روز تجمع آنان در مقابل اداره اطلاعات سنندج بود. این کارگران به نامهای وفا قادری، بهزاد فرج اللهی، خالد حسینی، حامد محمودنژاد، علی آزادی از اعضای کمیته هماهنگی از روز ۱۷ اسفند ماه و شریف ساعد پناه عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران از روز بیستم اسفند ماه همچنان در بازداشت بسر میبرند.
تاکنون اداره اطلاعات سنندج در باره علت بازداشت این کارگران هیچ توضیحی به خانوادههای آنان نداده است و امروز به این خانوادهها اعلام شد کارگران بازداشتی همچنان و تا تکمیل پروندههایشان که معلوم نیست چه مدت زمانی طول بکشد همچنان در زندان خواهند ماند.
کارگران بازداشتی در شهر سنندج هیچ جرمی جز دفاع از حقوق انسانی خود و همکارانشان مرتکب نشدهاند و از نظر ما در اتحادیه آزاد کارگران ایران ادامه بازداشت آنان معنایی جز تلاش از سوی مامورین امنیتی برای پرونده سازیهای واهی علیه این کارگران نمیتواند داشته باشد. لذا ما با محکوم کردن تداوم بازداشت و تلاش برای هرگونه پرونده سازی واهی علیه این کارگران، خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط آنان هستیم و بدینوسیله اعلام میداریم اعمال اینگونه فشارها بر کارگران معترض در شرایطی که هر روزه بر ابعاد بیحقوقی تحمیل شده بر کارگران ایران افزوده میشود نه تنها قادر به ایجاد هیچگونه سدی در برابر اعتراضات بر حق کارگری نخواهد شد بلکه بر عمق و دامنه انزجار کارگران از وضعیت موجود خواهد افزود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – ۲۶ اسفند ماه ۱۳۹۱
بیانیه هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی کارگران پیرامون حداقل مزد مصوب
سال پیش رو سال تشدید اعتراضاتمان برای افزایش فوری حداقل مزد خواهد بود
در حالیکه طی هفتههای گذشته و با نزدیک شدن به آخرین روزهای تعیین حداقل مزد، سبد هزینه یک خانوار چهار نفره توسط نهادهای به اصطلاح رسمی و دست ساز وزارت کار یک میلیون و هشتصد هزار تومان اعلام گردید شورایعالی کار حداقل مزد سال ۱۳۹۲ را به میزان ۴۸۶ هزار تومان به تصویب رساند.
این اقدام خفت بار از سوی شورایعالی کار در شرایطی صورت گرفت که طی سالجاری با افزایش چندین برابری هزینههای زندگی و تلاش و مبارزه ما کارگران برای افزایش حداقل مزد، مسئله معیشت میلیونها خانواده کارگری و وضعیت فلاکتبار آنان بطور کم سابقهای در مرکز توجه افکار عمومی قرار گرفت، همه چشمها به حل معضل معیشتی کارگران دوخته شد و انتظاری همگانی برای افزایش مناسب حداقل مزد و باز شدن روزنهای هر چند کوچک برای پایان دادن به زندگی مرارت بار کارگران شکل گرفت. اما نمایندههای ضد کارگری در شورایعالی کار و دولت و کارفرمایان با تصویب حداقل مزد ۴۸۶ هزار تومانی به صراحت نشان دادند که تنها چیزی که برای آنان از ذرهای اهمیت برخوردار نیست مسئله بقا و زندگی و معیشت میلیونها خانواده کارگری است.
اینان خام اندیشانه تصور کردهاند با اتمام جلسات شورایعالی کار و تصویب حداقل مزد، همه چیز برایشان به خیر و خوشی پایان گرفته است و ما کارگران سالی دیگر را با بدبختی هر چه فزون تری سپری خواهیم کرد اما غافل از ایناند که ما کارگران در سراسر کشور با جمع آوری امضا و اعتراض به وضعیت فلاکتبارمان قصد عریضه نویسی و عرض حال به کسی و یا نهادی را نداشتیم و با اینکار مصممانه در پی تحقق خواستهایمان بودیم.
اینان با جوابیه تحمیق آمیزی که به ما هماهنگ کنندگان پیرامون خواستهای سی هزار کارگر امضا کننده طومار اعتراضی دادند و سپس با تصویب حداقل مزد ۴۸۶ هزار تومانی نشان دادند که انسان بودن و حق ما برای برخورداری از یک زندگی انسانی نه تنها برایشان معنایی ندارد بلکه عزم و اراده ما کارگران برای بهبود شرایط زندگیمان را نیز بسیار دست کم گرفتهاند. از همین رو هم بود که با دهن کجی آشکاری خواستهای ما را به هیچ گرفتند و با تصویب حداقل مزد ۴۸۶ هزار تومانی، چشم در چشم میلیونها کارگر سهم آنان از تولید ثروت و حقشان از زندگی را فقر و گرسنگی اعلام نمودند.
لذا ما هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی سی هزار نفره کارگران با اعلام انزجار از حداقل مزدی که در شورایعالی کار به تصویب رسید بار دیگر بر تحقق فوری همه خواستهایمان در طومار اعتراضی پای میفشاریم، تصویب حداقل مزد ۴۸۶ هزار تومانی را توهینی آشکار و غیر قابل گذشت به حرمت انسانی خود میدانیم و بدینوسیله اعلام میداریم اعتراضات و پیگیریهای خود را برای افزایش حداقل مزد بر اساس اجرای بیکم و کاست ماده ۴۱ قانون کار با توانمندی هر چه بیشتری ادامه خواهیم داد و تا تجدید نظری اساسی و فوری در حداقل مزد مصوب لحظهای از اعتراض باز نخواهیم ایستاد.
هماهنگ کنندگان طومار اعتراضی سی هزار نفری کارگران
جعفر عظیمزاده – پروین محمدی – شاپور احسانی راد- شیث امانی – شریف ساعد پناه – جمیل محمدی
۲۶ اسفند ماه ۱۳۹۱
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک وحداقل حقوق اعلام شده توسط شورای عالی کاربرای سال آینده
خواهران وبرادران زحمتکش!
نان فرزندانمان بازیچه دست عدهای بیخبر وسودجو قرارگرفته است. بااجرای دستورات صندوق بین المللی پول درصحنه اقتصاد واجتماع، همانطور که پیش بینی میشد با توافق کارفرمای بزرگ (دولت) وکارفرمایان بخش خصوصی، حداقل دستمزد ماهیانه برای سال جدید ۲۵ درصد افزایش یافت، که ۲ برابرزیرخط فقر اعلام شده توسط منابع دولتی است. این افزایش حقوق ازطرف شورای عالی کار، بیاعتنایی به خواستههای جامعه کارگری و خانوادههای شریف زحمتکشان است. به سخره گرفتن خواستههای طبقه کارگر درحالی صورت میگیرد که بیش از ۳۰ هزارامضای اعتراضی به وضعیت معیشتی خانوادههای کارگری ومشکلات زحمتکشان به مجلس و وزارت کاربرده شده است. ۲ هزارامضای اعتراضی در ۲ هفته قبل ازطرف سندیکای کارگران شرکت واحد به وزارت کار داده شد. درسال جاری گرانی هر روزه، امان کارگران را بریده وسفرههای ما هر روز خالیتر از روزقبل میشود. طی ۳ ماه گذشته با افزایش قیمت ارز نیمی ازقدرت خریدمان به جیب دلالان رفت. ۳ درصد ارزش افزوده به کالاها به ما تحمیل شد. باکمتراز نرخ تورم امسال، برای سال بعد برایمان حقوق تعیین میکنند، یعنی حداقل حقوق اعلام شده توسط شورای عالی کار، همیشه یکسال عقبتر از تورم سال بعداست. توجیهات آقای عباسی رییس شورای عالی کاربسیار توهین آمیز است. ایشان اعلام میکنند: «اگر با تورم امسال برای سال بعد حقوق تعیین میکنیم، برای این است که ممکن است درسال آینده اصلا تورم نداشته باشیم» (به نقل از ایلنا). افرادی با چنین درجه هوشی در شورای عالی کار پس از امضا کردن سند مرگ خانوادههای کارگری، سفر تفریحی به دوبی پاداش میگیرند. (به نقل ازایلنا).
خواهران وبرادران زحمتکش!
کارگران فلزکارمکانیک ضمن اعتراض به چنین مصوبهٔ تحقیرآمیزی اعلام میکند:
۱-برای مبارزه بابی عدالتی هاهیچ چارهای جزتشکیل ومتحد شدن درسندیکاها را نداریم.
۲- برای مبارزه باگرانی، دست به ایجاد تعاونیهای مصرف زده واین تعاونیها راتقویت کنیم.
۳- برای رسیدن به خواستههایمان وموفقیت درمبارزاتمان، هیچ پشتیبانی بهتر ازهمدیگر نداریم. باتماس مستمر، اعتراضاتمان راهماهنگ کرده وازپشتیبانی یکدیگربرخوردار باشیم.
۴- از هم اکنون برای بزرگداشت وهم اندیشی مبارزات پدرانمان در روزکارگر، گرد هم آییم.
اتحاد رمز پیروزی است.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ۲۵/۱۲/۱۳۹۱
رونوشت به: سندیکای کارگران شرکت واحد تهران وحومه
سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه اهواز
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش وترئینات تهران وحومه
سندیکای کارگران ساختمانی وبنایان تهران وحومه
اتحادیه کارگران پروژهای
اتحادیه کارگران آزاد
کانون مدافعان حقوق کارگر
واکنش کارگران پیمانی راهآهن یزد به قراردادهای غیر قانونی
به گزارش۲۶اسفندایلنا، جمعی از کارگران شرکتی راه آهن یزد با امضای طوماری خطاب به اداره کل راهآهن این استان، اجرای مصوبات دولت در خصوص تبدیل وضعیت نیروهای پیمانکاری به قرار دادکار معین را خواستار شدند.
بنابهمین گزارش، در این طومار که به امضای ۷۴ نفر از کارگران متخصص پیمانی و شرکتی شاغل در راه آهن استان یزد رسیده، خطاب به مدیرکل راه آهن یزد آمده است: در صورت اجرایی نشدن مصوبات هیات دولت توسط راه آهن، پرسنل متخصص شاغل شرکتی مشمول تبدیل وضعیت، از تاریخ ۳۱ فروردین ماه سال ۹۲ که قرارداد کار پایان مییابد دیگر در قالب شرکتهای پیمانکاری قادر به همکاری با راه آهن نیستیم و لذا در صورت نیاز راهآهن به اینجانبان باید قرارداد جدید کار بصورت مستقیم از طرف راه آهن منعقد شود.
نویسندگان این نامه با اشاره به مصوبه مورخ ۱۶ بهمن ماه سال گذشته، هیات دولت در خصوص تبدیل وضعیت استخدامی کارگران شرکتی شاغل در دستگاههای دولتی یادآور شدهاند: با وجود آنکه اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان یزد مشاغل کارگران شرکتی شاغل در اداره کل راه آهن را تخصصی تشخیص داده است اما همچنان شاهد فرصت سوزی عمدی راه آهن هستیم.
کارگران راه آهن یزد با بیان اینکه شرکت راه آهن تاکنون با استدلالها و استنادات بدون پشتوانه مانع اجرای دستور صریح دولت شدهاست یادآور شدهاند: در میان کارگران شرکتی راه آهن افرادی دارای مشاغل فنی و تخصصی چون رئیس قطار باری، سرمانور چی، مانور چی و سوزنبانی هستند که با وجود داشتن مدارک مورد تایید راه آهن به دلیل نداشتن مدرک دانشگاهی از لیست واجدان تبدیل قرارداد حذف شدهاند.
طومار نویسی کارگران راه آهن یزد درحالی است که پیش از این در تاریخ ۳۰ بهمنماه سال جاری نیز ۱۰۹ نفر از کارگران پیمانکاری راه آهن شرق در نامهای به معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور خواهان تبدیل وضعیت استخدامی خود از شرکتی به قرار دادکار معین شده بودند.
تجمع کارمندان خانه کشتی در فدراسیون دراعتراض به عدم پرداخت ۵ماه حقوقشان
به گزارش۲۶اسفندفارس، کارمندان خانه کشتی در اعتراض به عدم پرداخت حقوقشان در فدراسیون کشتی تجمع کردند.
براساس این گزارش، حدود ۳۰ نفر از کارمندان خانه کشتی که اردوهای تیمهای ملی کشتی در آن برگزار میشود صبح امروز در اعتراض به عدم پرداخت حقوقهایشان در فدراسیون کشتی حاضر شده و اعتراض خود را نسبت به این موضوع اعلام کردند.
یکی از این کارمندان با تأیید این خبر گفت: حدود ۵ ماه است که حقوقی دریافت نکردهایم، این در حالی است که قبل از المپیک بیشترین زحمت را کشیدهایم، اما کوچکترین تقدیری از ما نشد.
وی ادامه داد: بدون هیچ تعطیلی همپای کشتیگیران در اردوها و خانه کشتی حضور داشتیم و بهترین خدمات را ارائه دادیم؛ میتوانید از تمام کشتیگیران سوال کنید، اما دریغ از یک تشکر خشک و خالی. نه تنها تشکری از ما نکردند بلکه چندین ماه است که حقوقی نگرفتهایم.
یکی دیگر از کارمندان خانه کشتی با گلایه از وعدههای مسئولان فدراسیون گفت: قبل از جام جهانی در اعتراض به این موضوع تصمیم به تعطیلی کار گرفتیم، اما مسئولان فدراسیون کشتی قول دادند که بعد از جام جهانی حقوقها پرداخت میشود، اما بازهم خبری نشد. حالا هم قول دادند تا فردا پرداخت کنند و اگر بازهم این اتفاق نیفتد دوباره به نشانه اعتراض در فدراسیون کشتی حاضر خواهیم شد.
وی تصریح کرد: روزهای پایانی سال است و ما هم مانند بقیه مردم هزینههای خانواده را داریم؛ شغل دیگری هم نداریم که بخواهیم از آن طریق کسب درآمد کنیم.
تحمیل ساعت کار اجباری به پرستاران (۱۰۰ساعت بجای۳۶ساعت)
به گزارش۲۶اسفندمهر، محمد شریفی مقدم نسبت به تحمیل ساعت کار اجباری به پرستاران در ایام نوروز انتقاد کرد و گفت: هر پرستار به جای ۳۶ ساعت موظف شده ۱۰۰ ساعت شیفت داشته باشد.
وی با اشاره به قانون ارتقای بهره وری نیروهای بالینی نظام سلامت (کاهش ساعت کار پرستاران)، افزود: مسئولین امر در حالی این قانون را اجرایی و تمام شده میدانند که هدف قانونگذار این بوده که ساعت کار پرستاران به دلیل سختی کار، کاهش یابد.
دبیرکل خانه پرستار به اشاره به شرایط سخت کاری که پرستاران در محیط بیمارستانی دارند، ادامه داد: حضور در اورژانسها، بخشهای ویژه و... باعث شد قانونگذار شرایطی ایجاد کند تا حضور پرستار در این محیطها کمتر شود. به همین دلیل موضوع استخدام ۲۳ هزار پرستار مطرح و انجام شد که متاسفانه این نیروها نیز بعد از جذب در محل خودشان قرار نگرفتند.
شریفی مقدم گفت: بعد از جذب نیروی جدید پرستاری، نه تنها کمبود پرستار جبران نشد بلکه نسبت به گذشته شاهد بروز مشکلات بیشتری هستیم.
وی در ادامه به ساعت کار پرستاران در ایام نوروز اشاره کرد و افزود: با توجه به اینکه فعالیت بیمارستانها و مراکز درمانی تعطیل بردار نیست و پرستاران میبایست در محل کار حضور مداوم داشته باشند اما ساعت کار پرستاران را به گونهای تعریف کردهاند که زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده است.
عضو شورای عالی نظام پرستاری گفت: به پرستاران گفتهاند در هفته اول و یا دوم نوروز میبایست حداقل ۱۰۰ ساعت شیفت کاری داشته باشند. در حالی که بر اساس قانون کاهش ساعت کار، حداکثر ساعت کار یک پرستار در طول هفته میبایست ۳۶ ساعت باشد.
شریفی مقدم با انتقاد از ۳ برابر شدن ساعت کار پرستاران در ایام نوروز، اظهارداشت: با این شیفت کاری، هر پرستار میبایست در یک هفته ۴ عصر و شب در بیمارستان حضور داشته باشد.
دبیر کل خانه پرستار ادامه داد: وقتی پرستاران به این وضعیت معترض میشوند، تهدید میکنند که کارانه شما را قطع میکنیم.
وی با بیان این مطلب که هیچ گروهی مثل پرستاران تحت فشار کاری نیست، افزود: این چه منتی است که میگویند قانون کاهش ساعت کار پرستاران را اجرا کردهایم. در حالی که باید ۱۰۰ ساعت شیفت کاری در هفته داشته باشیم.
شریفی مقدم، پیامد کمبود نیروی پرستاری را ناشی از نارضایتی پرستاران از اجرا نشدن قوانین پرستاری عنوان کرد و گفت: ترک شغل و مهاجرت پرستاران، نتیجه همین سیستم معیوبی است که مدام در حال تکرار و چرخش است.
بیست وششم اسفندماه۱۳۹۱
*****************
اخباروگزارشات کارگری۲۷اسفندماه۱۳۹۱
- تجمع و راهپیمایی خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی در سنندج
- کارگران زندانی آزاد باید گردند
- فشار کارفرمایان شرکت سقز سازی کردستان (ون) به کارگران قراردادی
- راهپیمایی وتجمع کارگران کاشی گیلانا مقابل فرمانداری در اعتراض به تاخیر ۷ ماهه در پرداخت دستمزد
- تجمع ۲۵۰ کارگر مقابل سازمان اداری بهشت زهرادراعتراض به عدم پرداخت۳ماهه حقوقشان
- کشته و زخمیشدن ۴ کارگر ایرانی در کُردستان عراق
تجمع و راهپیمایی خانوادههای فعالین کارگری بازداشتی در سنندج
روز یکشنبه ۲۷ /۱۲/۹۱ جمع زیادی از خانوادههای ۶ فعال کارگری بازداشتی در ادامه تجمع اعتراضی خود نسبت به وضعیت نامعلوم عزیزانشان برای هشتمین روز متوالی در مقابل اداره اطلاعات شهر سنندج دست به تجمع زدند. خانوادهها روز قبل به نیروهای امنیتی هشدار داده بودند اگر به ما پاسخی ندهید تجمع خود را در مقابل استانداری ادامه خواهیم داد.
معترضین تا ساعت ۱۲ ظهر به تجمع خود در مقابل اداره اطلاعات ادامه داده و سپس به سمت استانداری به راه افتاذند. راهپیمایی خانوادههای فعالین بازداشتی در چند خیابان به سمت استانداری توجه مردم راه به خود جلب کرد. در طول مسیر راهپیمایی به سمت استانداری، خانوادهها به مردم توضیح میدادند که علت راه پیماییشان چیست. در مقابل استانداری یکی از حاضرین به داخل استانداری رفته و توضیحاتی در رابطه با دلایل این تجمع به معاون استاندار داده وسپس معاون استاندار قول داد در صورتی که خانوادهها به تجمعشان پایان دهند برای فردا ۲۸ اسفند امکان ملاقاتشان با استاندار را فراهم کند. در پی این وعده خا نوادهها ضمن تاکید بر ادامه تجمعات در صورت عدم پاسخگویی، دسته جمعی خیابان استانداری را ترک کردند.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری-۲۷ اسفند ۱۳۹۱
کارگران زندانی آزاد باید گردند
بیش از یک هفته از بازداشت ۶ فعال کارگری به نامهای وفا قادری، حامد محمودنژاد، بهزاد فرج الهی، علی آزادی، خالد حسینی اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و شریف ساعدپناه عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران میگذرد و هنوز هیچ خبری از آزادی این افراد نیست. این انسانهای شریف هیچ جرمی مرتکب نشدهاند که باید جایشان در بازداشتگاه باشد. اینها کسانی هستند که به فقر و بیعدالتی، به حقوق چندین برابر زیر خط فقر ۴۸۷ هزار تومانی اعتراض داشتهاند. اینها خواستار یک زندگی انسانی برای همه و از جمله کارگران هستند و تنها به این جرم بازداشت و زندانی شدهاند. در هیچ جای دنیا خواستار زندگی انسانی بودن به هیچ وجه جرم نیست و کسی به خاطر آن به زندان نمیرود. این اقدام تنها در ایران صورت میگیرد زیرا جوابی جز زندان برای خواست انسانی کارگران که حقوق ۴۸۷ هزار تومانی نمیخواهند ندارند. بازداشت این اشخاص به منظور ساکت نشاندن میلیونها کارگر رنج دیدیده و فقر زده است تا نسبت به هر بلای وحشتناک تری که سرشان بیاورند، صدایشان در نیاید. بازداشت فعالین کارگری اتفاق تازهای نیست. هر بار که خواسته شده است تا به حرمت و شأن انسانی کارگران یورش برده شود چنین اتفاقاتی افتاده است. یورش به فعالین کارگری شهر سنندج نیز در راستای تحمیل مزد ۴۸۷ هزار تومانی است و میخواهند کل طبقه کارگر را با این اقدام به سکوت بکشانند. اما کارگران در مقابل، ساکت نخواهند نشست ولی قبل از هر چیز باید به بازداشت فعالین خود شدیدا اعتراض نمایند. باید فعالین را از بند رها نمود و در ادامه خواهان اعاده حقوق از دست رفته خود و از جمله افزایش دستمزد مطابق با استانداردهای بین المللی شد.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه بازداشت فعالین کارگری شهر سنندج را شدیدا محکوم کرده و خواهان آزادی فوری و بیقید و شرط آنان است و از همه تشکلها و جمعهای کارگری میخواهد همگام با خانوادههای این افراد برای آزادیشان دست به اعتراض بزنند.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ۲۷/۱۲/۱۳۹۱
فشار کارفرمایان شرکت سقز سازی کردستان (ون) به کارگران قراردادی
طبق گزارش رسیده کارفرمایان شرکت سقز سازی کردستان به کارگران قراردادی این شرکت اعلام کرده که سال ۹۲ طبق ضوابط شرکت ساعات کار، ۱۰ ساعت در روز میباشد وهر کارگری با شرایط کاری این شرکت خودرا تطبیق ندهد اخراج خواهد شد.
لازم به ذکر است کارفرمایان این شرکت به دونفر از کارگران قراردادی به نامهای فواد صالحی و ایوب کریمی که حدود ۳سال در این شرکت مشغول به کار بودهاند اعلام کردهاند تا پایان سال۹۱ به شما نیاز داریم و به آنها اعلام کردند در سال ۹۲ قرارداد شما تمدید نخواهد شد.
کمیتهٔ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگر-۲۶ اسفند ۱۳۹۱
راهپیمایی وتجمع کارگران کاشی گیلانا مقابل فرمانداری در اعتراض به تاخیر ۷ ماهه در پرداخت دستمزد
به گزارش۲۷اسفند ایلنا، ۲۰۵ کارگر و ۵ راننده کارخانه کاشی گیلانا در اعتراض به عدم دریافت ۷ ماه دستمزد و عیدی سالجاری خود و همچنین تحقق نیافتن وعده مسئولین مقابل فرمانداری رودبار تجمع کردند.
کارگران این کارخانه پیش از این هم در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق خود در مقابل فرمانداری رودبار تجمع کرده بودند که با وعده رفع مشکل از سوی مسئولان استانی به کار خود بازگشتند.
گفتنی است، کارگران کارخانه کاشی گیلانا برای شرکت در این تجمع فاصله ۶ کیلومتری از محل کارخانه (واقع در شهر منجیل) تا شهر رودبار را با پای پیاده پیمودهاند.
تجمع ۲۵۰ کارگر مقابل سازمان اداری بهشت زهرادراعتراض به عدم پرداخت۳ماهه حقوقشان
بنا به گزارش منتشره، صبح امروز۲۷اسفند، ۲۵۰ کارگر بهشت زهرا به دلیل عدم دریافت عیدی و سنوات و تعویق ۳ ماهه حقوق خود مقابل ساختمان اداری ناحیه ۳بهشت زهرا تجمع کردند.
بنابهمین گزارش، کارگران مشغول به کار در واحد خدمات بهشت زهرا، روزانه ۱۰ ساعت کار میکنند وحدود ۳ ماه است که حقوق نگرفتهاند.
قابل یادآوری است که هیچ مقام مسئولی پاسخگوی مشکلات کارگران معترض نبوده است.
کشته و زخمیشدن ۴ کارگر ایرانی در کُردستان عراق
به گزارش۲۷اسفند کُردپا، صبح امروز در شهر سلیمانیه و بر اثر حادثه در شرکت مخابراتی آسیا سل،، یک کارگر ایرانی به نام علی رضایی «فروزنده» ۵٣ ساله و اهل اصفهان جان خود را از دست داد.
حادثهٔ مزبور نیز ٣ زخمی برجای گذاشته است. حادثه هنگامی روی داد که کارگران در زیر یک اسکلت آهنی مشغول به کار بودند. هویت ۳ کارگر زخمیشده تاکنون نامعلوم میباشد.
براساس این گزارش، طی سه سال اخیر و به دلیل وجود شرکتهای عمرانی که از ایران، ترکیه و دیگر کشورهای اروپایی جهت سرمایهگذاری به اقلیم کُردستان روی آوردهاند، بسیاری از شهروندان ایرانی نیز به منظور امرار معاش و کارگری به اقلیم کُردستان عراق مسافرت میکنند.
برپایه این گزارش، همچنین چند روز قبل یک رانندهٔ ایرانی به نام «منوچهر لطفی» از اهالی استان آذربایجانغربی که با تانکر مشغول حمل سوخت از اقلیم کُردستان عراق به ایران بود، در نزدیکی شهر پنجوین دچار گازگرفتگی در داخل اتاقک شده و جان سپرد.
بیست وهفتم اسفندماه۱۳۹۱
akhbarkargari2468@gmail.com