در نخستین ساعات چهارشنبه ۲۷ فوریه ۲۰۱۳، استفان هسل نویسنده و شاعر، صلح طلب، مبارز مقاومت و مدافع حقوق مردم فلسطین در ۹۵ سالگی چشم از جهان فروبست.
استفان هسل در ۲۰ اکتبر ۱۹۱۷ در برلین به دنیا آمد. خود میگفت که در «سال انقلاب شوروی» متولد شده است. خانواده او در سال ۱۹۲۵ در فرانسه سکونت گزید. پدرش مترجم کتابهای پروست به زبان آلمانی بود. پس از کسب ملیت فرانسوی در سال ۱۹۳۵ تحصیلات عالی را در «مدرسه عالی نرمال پاریس» گذراند. در سال ۱۹۴۰ به خدمت سربازی فراخوانده شد ولی برای عدم خدمت در حکومت مارشال پتن فرار کرد. پس از اشغال فرانسه، او در سال ۱۹۴۱ به مقاومت ضدنازی پیوست و به لندن رفت. در نیروی هوائی مقاومت مشغول به کار شد. در سال ۱۹۴۴ برای شرکت در مبارزات جنبش مقاومت به فرانسه بازگشت ولی دستگیر شده به اردوگاه بوخنوالد در آلمان فرستاده شد. از آنجا فرار کرد ولی در راه بازگشت دوباره به دام افتاد، اما در مسیر بازگشت، از قطار به بیرون پرید و خود را به نیروهای آمریکائی رساند. در سال ۱۹۴۵ به پاریس بازگشت.
پس از جنگ جهانی دوم، در پاریس به سازمان ملل پیوست و به عنوان منشی «نگارش اعلامیه جهانی حقوق بشر» با رنه کاسن، مسئول نگارش آن اعلامیه همکاری کرد، اما همیشه با فروتنی میگفت «من کار چشمگیری نکردهام، در زمان خوب، در مکان خوب بودم». سپس در وزارت خارجه فرانسه مشغول به کار شد. در سال ۱۹۸۱ به مقام سفیر دائمی فرانسه ارتقاء یافت.
در دو دههء گذشته، استفان هسل در همه پیکارهای اجتماعی فرانسه حضور داشت. او سالها در کنار خارجیان «بدون پروانهء اقامت» برای کرامت آنان با قوانین و سرکوبهای دولت فرانسه علیه خارجیان بیپروانه مبارزه کرد و در بیشتر تظاهرات و گرد هم آئیها و از جمله اشغال مکان هائی نظیر کلیساها و ساختمانهای خالی برای سکونت آنان و نیز مبارزه با اخراجشان شرکت کرد.
در فعالیتهای سیاسی پیرو مشی پی یر مندس فرانس، سیاستمدار سوسیالیست فرانسه بود.
او قریحهء شاعری نیز داشت و در سال ۲۰۰۶، مجموعهء شعری با عنوان «آه حافظهء من: شعر، نیاز من» منتشر کرد.
بزرگترین تعهد سیاسی استفان هسل، پشتیبانی از آرمان و مقاومت فلسطین بود. او که نیمه یهودی بود، همراه با یهودیان مترقی نظیر مورخ فقید، ویدال ناکه و دیگر شخصیتهای مترقی یهودی تبار، جریانی را تاسیس کردند با عنوان «نه، به نام ما» و در نشستها و کنفرانسها و نیز از طریق رسانهها از دولت اسرائیل که خود را «نماینده یهودیان جهان» معرفی میکرد، انتقادی بیباکانه میکردند، و به سیاستهای تجاوزکارانه آن دولت علیه فلسطینیها اعتراض میکردند.
از سال ۱۹۹۰، بارها از سرزمینهای اشغالی فلسطین دیدار کرد و گزارش خود را از این سفرها و مشاهداتش را از وضعیت غیر قابل تحمل فلسطینیها زیر اشغال ارتش اسرائیل، در رسانهها و میتینگها به اطلاع جهانیان میرساند.
او طرفدار تشکیل دولت مستقل، پایدار و قابل دوام فلسطین در کنار دولت اسرائیل بود و خاتمهء اشغال، پایان ساختمان شهرکهای استعماری و شناخت حقوق اساسی مردم فلسطین را شرط اول برقراری صلح میدانست.
در بیستم ماه اکتبر ۲۰۱۲، ریاست چهارمین اجلاس «دادگاه راسل برای فلسطین» را که در تداوم دادگاه راسل – سارتر ایجاد شده بود، بعهده گرفت.
امکان نداشت که در مراسمی، تظاهراتی، نشستی و کنفرانسی برای پشتیبانی از مقاومت فلسطین شرکت کنی و استفان هسل را نبینی.
در سالهای پایانی زندگی پر ثمرش، استفان هسل با انتشار جزوهء کوچکی با عنوان «برآشوبید!» همه و به ویژه جوانان را به واکنش در برابر بیعدالتیها فراخواند. او معتقد بود که دوباره، باید دستاوردهای شورای ملی مقاومت فرانسه را که در روزهای سخت و زیر اشغال نازیها، برای آیندهء فرانسه برنامه ریخته بود، زنده کرد و آنها را با توجه به شرایط روز به کار بست. کتاب او به بیش از ۳۴ زبان ترجمه شد. در پی انتشار این جزوه بود که جوانان در اسپانیا و یونان علیه بیعدالتیهای حاکم و فشار سرمایهء جهانی شده بپا خاستند و دامنه این جنبش به کشورهای دیگر از اسرائیل تا نیویورک کشیده شد و جنبش موسوم به «وال استریت» نمونه بازر آن بود.
او در سال گذشته با همکاری فیلسوف و جامعهشناس مترقی ادگار مورن، جزوهء دیگری منتشر کرد با عنوان «متعهد شوید» که مردم را به شرکت فعال و وارد عمل شدن در مبارزه علیه بیدادگریها برای ایجاد جهانی بهتر فرامی خواندند. فراخوان او، برای شکستن سکوت در مقابل بیعملی و بیحرکتی اجتماعی بود.
یاد این پیر جوان مبارزات عدالت خواهی همیشه زنده خواهد ماند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد