وبسایت «الف» در یادداشتی نوشته است کسانی که با «سانسور گسترده و همه جانبه در داخل، افکار عمومی تشنه اخبار را بسوی بیبیسی سوق» میدهند نیز همکار این رسانه در داخل کشور هستند.
این یادداشت به صراحت تلاش دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی برای سانسور اخبار در عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی را بینتیجه دانسته است.
متن کامل این یادداشت با عنوان «مهمترین همکار بیبیسی در ایران کیست؟» در زیر میآید:
درهفتههای اخیر، تعدادی از فعالان رسانهای در داخل کشور به اتهام همکاری با بیبیسی و دیگر رسانههای ضدانقلاب، بازداشت شده اند. این اقدام قاعدتاً برای پیشگیری از عملیات روانی دشمن و زمینهسازیهای بعدی آن انجام شده است.
روشن است که پایش مستمر فعالیت دشمن و پیشگیری از دسیسههای آن، وظیفه نهادهای اطلاعاتی کشور است و باید تلاشهای آنها در انجام موثر این ماموریت را قویاً تحسین و حمایت کرد. حتی اگر ظاهر ناخوش آیند احضار و باجویی از فعالان رسانهای داشته باشد.
لازم به یاد آوری است پیش از این مسوولان قضایی و امنیتی درباره ارتباط و همکاری با بیبیسی و دیگر رسانههای دشمن به همه فعالان رسانهای تذکر و هشدار داده بودند و روزنامهنگارانی که اخیراً احضار یا بازداشت شدهاند، نمیتوانند کارشان را توجیه کنند یا ادعا کنند نمیدانستیم این کار مصداق جرم است... اما سوال اینجاست که آیا همکاران بیبیسی در ایران فقط روزنامهنگاران بازداشت شده هستند؟
آیا بیبیسی درایران، همکار دیگری ندارد؟ چه کسی و چه طرز فکری در ایران، افکار عمومی را به سمت بیبیسی و دیگر رسانههای ضدانقلاب هدایت میکند؟ چه کسی با سانسور گسترده و همه جانبه در داخل، افکار عمومی تشنه اخبار را بسوی بیبی سی سوق میدهد؟ چه کسی اخبار یکشنبه سیاه مجلس را در رسانه ملی کاملاً سانسور کرد؟ چه کسی با به نوسان افتادن بازارهای طلا و ارز، دستور میدهد موضوع در همه رسانههای کشور سانسور شود و با این قبیل دستوراتش، میدان رسانهای کشور را برای جولان دادن بیبیسی، خالی و مهیا کرده است؟
آیا دبیرخانه شورای امنیت ملی و رئیس سازمان صدا و سیما تصور میکنند با سانسور اخباری که مردم تمایل و عطش دانستن آنها را دارند، از انتشار این اخبار جلوگیری کردهاند؟ این قبیل سانسورها شاید در کوتاه مدت بتواند سرعت گسترش یک خبر را کاهش دهد اما چند ضرر بسیار بزرگتر به اعتبار نظام میزند.
یکی اینکه مردم حس میکنند رسانه ملی به شعور آنها توهین میکند. دیگر اینکه مردم برای دانستن چارهای نمییابند که بسوی رسانههای ضد انقلاب بروند آنها هم با حداکثر سوء استفاده از این نوع سانسورهای احمقانه، انواع پیامها در جهت جنگ روانیشان را به خورد ملت تشنه حقیقت میدهند.
در عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی و در شرایطی که میدان نبرد اصلی جمهوری اسلامی به جبهه رسانهای و جنگ نرم منتقل شده، نهی کردن رسانههای مدافع نظام از پرداختن به موضوعات مهمی مانند یکشنبه سیاه مجلس یا تحولات ارز و طلا به نفع کیست؟
کلاهمان را قاضی کنیم... امروز چه کسی بیشتر به رشد مخاطبان و بینندگان بیبیسی و اذنابش کمک
میکند؟ روزنامهنگاران احضار شده یا ضرغامی و دبیرخانه شورای امنیت ملی؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد