زندان اوین باید بماند واسرارنهفته در خود را بازگوکند! چندی پیش درجائی نوشتم: با ارتکاب جنایت زنده یاد ستاربهشتی، زندان اوین بازهم براشتهاردیرین و جهانی خود به عنوان یکی از مخوفترین زندانها افزود. همان گونه که بار دیگر بر اشتهار دستگاههای امنیتی و بازجوئی رژیم اسلامی به عنوان یکی از خشنترین و سبعانهترین شکنجه گران جهانی صحه نهاد. کشتار تابستان سیاه ۶۷ در تهران نیز در اوین صورت گرفت.
حکومت تبه کارجمهوری اسلامی که خود به خوبی بر حجم و سنگینی رسوائی این زندان و رسوائی جهانی خود آگاه است، درسودای شستن این ننگ و باصطلاح رد گم کردن جنایتهای خود است. ازهمین رو این روزها زمزمه هائی شنیده میشود که برطبق آن شهرداری تهران آمادگی خود را برای خرید این زندان و تبدیل کردنش به پارک و تأسیسات مشابه اعلام داشته است. گرچه هنوز تکلیف نهائی این زمزمهها و شایعات روشن نیست، اما میتوان تصور کرد که رژیم جنایت پیشه که شاهد هجوم مردم به زندانها و آزادی زندانیان در زمان شاه بود، وخود نیزبه عنوان جایگزین رژیم پیشین میراث براین زندان است و درگذشته نیز دست به نمایشاتی چون تبدیل کمیته موقت به موزه عبرت زده است، بیمیل نیست که بخواهد با باصطلاح کلنگی کردن زندان اوین و حذف صورت مسأله در تلاشی مذبوحانه بکوشد قبل از آنکه جنبش مردمی دیوارهای این زندان را برسررژیم و شکنجه گرانش خراب کنند، خود سند زنده بیش از سه دهه جنایات ننگین خود را ازبین برده و لاپوشانی بکند. البته بدیهی است رژیمی که حتی بدون یک روز جنایت قادر به تداوم حیات خود نیست، بیشک پیشاپیش زندان یا زندانهای مخوف و گمنام دیگری را برای جایگزین ساختن آن تدارک دیده است. اما زندان اوین، وبدیهی است با آزادشدن همه زندانیانش بدست توانای جنبش مردم، باید هم چون سند زندهای از جنایتهای بیپایان حکومت اسلامی در کنار خاوران بماند و اسراربی پایان نهفته در سینه خود را در مقابل چشم همه گان بگشاید، تا درسی باشد برای همه مستبدین و آنها که در مستی مصادره قدرت متعلق به مردم و حفظ آن دمی از ارتکاب به جنایت فروگذارنمیکنند. بامید آن روز!
تاکتیک نخ نما برای پوشاندن جنایت!
این روزها بازهم شاهد تلاش مذبوحانه و انزجارآور رژیم و مجلس دست نشانده ولی فقیه پیرامون این بازداشتگاه هستیم. رژیم جمهوری اسلامی آموخته است که وقتی اعتراضات داخلی و جهانی در موردی نسبت به جنایتهایش دارد اوج میگیرد، برای پوشاندن و ماست مالی کردن آنها و باصطلاح گرفتن شعار از دست مخالفان خود، به سرعت دست بکارشود واین بار در سیمای بازرس بیطرف ایفاء نقش کند!. در چنین مواردی، تاکتیک رژیم آن است که با فراربه جلو ابتکار شعاربازرسی از جنایتی را که دیگرقدرت لاپوشانی آن را ندارد و موجب برانگیختگی افکارعمومی داخلی و جهانی و خانوادهها شده است بدست گرفته و هم چون قاتلی که مأمور بازرسی از جنایت و محل ارتکاب آن میشود، با سرو صدای زیاد هئیتی از مزدوران امتحان پس داده خود را مأمور بازرسی و تهیه گزارشی از جنایتهای صورت گرفته و یا زندان میکند. هدف اصلی از این فیل هواکردنها، تحت الشعاع قراردادن اعتراضات مستقل و مشغول کردن افکارعمومی داخلی و جهانی به اقدامات خود، ایجاد تصویری باصطلاح بیطرف و حتی بعضا شبه انتقادی توسط نهادهائی چون مجلس دست نشانده برای فریب افکارعمومی و مهم تراز همه لاپوشانی و لوث کردن جنایتی است که موجب برانگیختن افکارعومی و اعتراضات بین المللی شده است. گزارشهای مربوط به قتل ستاربهشتی، از آخرین نمونههای این گونه تحریف حقیقت و سرگرم کردن خانواده خشمگین و افکارعمومی معترض بود. دیداراخیر هئیتی از نمایندگان بله قربان گو از زندان اوین تازهترین نمونه از این دست نمایشات تهوع آوراست. فشاربه زندانیان و تنبیه آنها، چون انتقال به زندان انفرادی و تبعید و قطع ملاقات و ریختن هراز چند مأمورین به داخل بند و رفتارخشونت آمیزآنها، پرونده سازیهای جدید و استفاده از مرخصی به عنوان پاداش و ابزار رام کردن زندانیان و فشاربه خانوادههای زندانی سیاسی، مشکلات پزشکی و بهداشتی وغذائی و بدتراز همه کنترل شبانه روزی زندانیان و نصب دوربینهای کنترل دراتاقها و حتی درحمام و ازجمله حمام زنان زندانی بخشی از عملکرد روزانه رژیم را تشکیل میهد، که هربار با مقاومت و افشاگری تحسین برانگیززندانیان و خانوادههای آنان و مدافعان حقوق بشر و اپوزیسیون و رسانههای مخالف رژیم روبروشده است. در چنین شرایطی بود که رژیم باردیگر دست بکارشد و با گسیل هئیتی از سوی مجلس برای بازدید از وضعیت زندان و زندانیان به فکر تهیه گزارشی برای فریب افکارعمومی و چهره سازی از خویش افتاد. آنچه که درگزارش اخیرجلب توجه میکرد، کنارگذاشتن تعارفات و عبارات دوپهلوی معمولی در این گونه گزارشها و انتشارگزارشی سراسر دروغ بود که بلافاصله با اعتراض وتکذیب زندانیان مواجه گشت*. رژیم وقاحت را تا آن درجه رساند که از زیان یکی از اعضاء هئیت بازرسی، از زندان اوین به مثابه هتل اوین نام برد که به حق باید آن را به عنوان یکی از بزرگترین دروغها و طنزهای تاریخی نامید که مستبدین کور وکرمسحورقدرت برزبان راندهاند. در مورد بازدید اخیر نباید فراموش کرد که یکی از انگیزههای مبادرت به برپائی این نمایش مهوع رقابتهای درونی باندهای قدرت بود. بیاد داریم که چندی پیش احمدینژاد که با قوه قضائیه و مجلس درگیر است و مشاور مطبوعاتی اش- جوانفکر- نیز مدتی پیش بازداشت شده بود، برای دفع حمله رقیب و چهره سازی از خود که در پایان دوران ریاست جمهوریاش باین نوع نمایشات توخالی و حرفهای صدتا یه غاز برای پوشاندن بیلان ورشکسته و حفط موقعیت لرزان خود نیاز دارد، در پایانه ریاست جمهوری فیلش یاد هندوستان کرد و خواهان بازدید از زندان اوین و در اصل از مشاور خود گشت. از آن موقع به بعد جناح رقیب برآن شد که نه فقط برای خاموش کردن پاتک احمدینژاد مشاوروی را به مرخصی بفرستد، بلکه خود رأسا با انجام این مأموریت ابتکارعمل را بدست گیرد. با این وجود تهیه گزارش صددرصد دروغ و رسوا و ادعای مضحک و بیادماندنی «هتل اوین»، و واکنش سریع زندانیان نسبت به این چرندیات و بازتابابهای آن، خیلی زود دست رژیم را روکرد و تاکتیک آن را به ضد خود و بیاعتمادی هرچه بیشتر تبدیل کرد (به یاوه سرایان گفته شد که اگراوین هتل است لطفا تشریف بیارید به اینجا تا چندروزی خدمتتان باشیم). ازسوی دیگر همزمان با این رویداد زمزمههای خرید زندان اوین و اعلام امادگی شهرداری تهران برای تبدیل آن به پارک و گردشگاه عمومی برای پوشاندن چندین دهه جنایت، بار دیگر مطرح شد.
نسلهای قدیمی بیاد دارند که در کشاکش انقلاب و ضدانقلاب قبل و حتی پس از انقلاب با رنگ زدن دیوارها و شعارهای ضد حکومتی بردیوارهای شهر توسط مأموران حکومتی، مردم و جوانان در زیرآن مینوشتند که ننگ با رنگ پاک نمیشود. امروزهم رژیم تبه کاراسلامی باید بداند هرگزنخواهد توانست ننگ جنایت را، حتی با کلنگی کردن زندان اوین و تبدیل آن به پارک پاک کند. زهی خیال خام!
http://taghi-roozbeh.blogspot.com/
*-دراین رابطه بویژه گزارش دقیق و افشاگرانه رئیس دانا جالب است (گزارشی که بهنگام تنظیم مطلب بالا هنوز درسایت ها منتشرنشده بود) . لینک گزارش:
http://www.azadi-b.com/