در صورتی که تحریمهای فعلی غرب ناشی از عدم اطمینان به ما بوده و در صورتی که این تحریمها ذات و هویت ما را هدف نگرفته و در صورتی که در آینده نیز میتوان به اهداف فعلی دست یافت بر مسئولان کشور است که مصالحه را بر مقابله ترجیح داده و کشور را دچار زحمت و فراتر از آن نابودی نکنند ولی در صورتی که مشخص است تمایل این کشورها به تغییر هویت و اعتقادات ماست خودکشی از ترس مرگ روا نیست و باید پیامبر گونه در برابر تحریمها ایستاد. باشد که همچون موریانهای که عهدنامه را خورد، دستی از غیب برون آید و کاری بکند. | |
سایت الف: اعمال تحریم قدمتی به ژرفای تاریخ اجتماعی بشر دارد. آنگاه که دو اجتماع مختلف انسانی به دلایلی نظیر داشتن منافع مشترک و در عین حال محدود با یکدیگر دچار اختلاف شدند. در این نزاعها اجتماع برتر میتوانست با برتری خود تمامی منافع را به خود اختصاص دهد و حتی در مواردی زیاده خواهیهای خود را با ابزار نابودی و یا به استثمار کشانیدن دیگری ارضاء کند. اما با شروع روشهای مقاومت اجتماع ضعیفتر، مسئلهای به نام تحریم شکل گرفت که اولین شکل آن همان محاصره شهرهای اجتماع ضعیفتر در پی کشیدن دیوار به دور اجتماعات بود. درواقع ایجاد حصار بر دور اجتماعات اولین مانع در برابر اجتماع برتر و شکل دهنده روشی به نام محاصره و یا تحریم از سوی مهاجم برتر بوده است. این روش قدمتی به بلندای تاریخ دارد. نوشتار پیش رو با تمرکز بر منطق و اتفاقات تاریخی مختلف در پی بررسی زوایای مختلف دو انتخاب در برخورد با غرب در مسئله پیش آمده اخیر میباشد.
انتخاب اول مقابله در برابر تحریمها
در صورتی که تحریم کننده به هدف نابودی ذاتی اجتماع مورد نظر تحریمها را اعمال کرده باشد کوتاه آمدن در برابر تحریمها نه تنها درست نیست بلکه هیچ دردی را هم دوا نخواهد کرد. براساس همین اصل بود که پیامبر اسلام به مدت ۳ سال شدیدترین تحریمها را که از سوی مشرکان مکه بر ایشان و پیروان اعمال شده بود تحمل نمود. ایشان نه تنها در برابر این تحریمها کوتاه نیامدند بلکه با تحمل آن در حد مرگ پیروان، ایستادگی کردند. دلیل این واکنش این بود که در این تحریمها و مقابلههای صورت گرفته هدف مشرکان این بود که مسلمانان و پیامبر درست از اعتقادات خود کشیده و به عبارتی ذات خود را دچار استحاله نموده و تغییر هویت دهند.
چنین واکنشهایی در طول تاریخ به کرات رخ داده، آنجا که یک قوم مهاجم شهر دیگری را محاصره میکرد و از آنجا که هدف نابودی تمدن شهر مورد تهاجم بود تسلیم شدن در برابر محاصره شهر تنها مرگ را به جلو میانداخت و تغییری در هویت اجتماع ایجاد نمیکرد و برای همین شهر تا پای جان مقاومت میکرد.
بر همین اساس اگر هدف غرب از تحریمها نابودی هویت دینی و اعتقادی و استقلال و رفتار ما تشخیص داده شود میبایست در برابر آن ایستاد و این مسیری است که اگر افتخارات تاریخی ما نظیر شاه عباس، نادر شاه، کورش کبیر و غیره هم بودند آن را انتخاب میکردند. نشانه این نوع از تحریمها این است که اگر ما از بهانههایی که تحریمها به خاطر آن صورت گرفتهاند کوتاه بیاییم واکنشی برای حذف و یا تضعیف تحریمها از سوی غرب دیده نمیشود.
انتخاب دوم مصالحه در برابر تحریمها
با بررسی تاریخی و عقلانی میتوان به این نتیجه رسید که در شرایط زیر میبایست در برابر قدرت تحریم کننده به مصالحه نیز فکر نمود و تحت شرایطی این انتخاب را صورت داد.
۱- وقتی هدف تحریمها، نابودی ذاتی نیست.
در صورتی که هدف از تحریمها و فشارها نابودی اساس اعتقادات و استقلال یک جامعه نباشد، آنگاه باید بررسی نمود که آیا تن دادن به خواسته تحریم کنندگان برای ما بیشر زیان دارد یا مقاومت در برابر آنها. در واقع در این حالت میبایست به یک محاسبه سود و زیان و فرصت از دست رفته اقدام نمود و سپس تصمیم گرفت. همچنین باید توجه داشت که اگر کوتاه آمدن در برابر خواستههای غرب موجب گستاخی آنها شده و آنها دوباره خواسته جدیدی را مطرح میکنند آنگاه این خواستهها و حتی سلسله خواستههای احتمالی را نیز در محاسبات دخالت داد.
به عنوان مثال اگر خواسته غرب تنها توقف غنی سازی ۲۰ درصد است باید دید آیا این موضوع به هزینه تحریمها میارزد؟ و اینکه آیا این آخرین خواسته غرب خواهد بود یا اینکه در پی کوتاه آمدن ما آنها سلسله خواستههای جدیدی را در سایر نقاط مثل امور نظامی و هویتی از ما طلب خواهند کرد و اینکه آیا اصلا وقتی به خواسته آنها تن دهیم آنها از موضع تحریم خود کاملا کوتاه خواهند آمد یا خیر.
۲- وقتی در آینده هم میتوان به هدف فعلی دست یافت.
در صورتی که بدانیم هدف تحریم کنندگان از بین بردن ذات اعتقادات و هویت ما نیست باید این محاسبه را نیز انجام داد که آیا میتوان در موقعیتی مناسب دوباره به خواسته فعلی خود رسید؟ چرا که اگر ذات و هویت ما باقی بماند آنگاه احتمال بازگشت به شرایط فعلی وجود خواهد داشت. بر همین اساس بود که پیامبر اسلام با انجام صلح حدیبیه، زمینه را برای رشد اسلام در سایر زمینهها آماده نمود و این صلح چنان به اسلام نیرو داد که براندازی نظام شرک در چند سال آینده که همان هدف اسلام بود از همین رهگذر تامین شد. بر همین اساس بود که شاه عباس به طور موقت به خواسته عثمانیها تن داد تا بعدها و پس از شکست ازبکستان و قدرتمند شدن دوباره خواسته خود را از عثمانی به چنگ آورد. تاریخ این مصالحات درست و عاقلانه را به کرات تجربه نموده است.
۳- وقتی اهداف تحریم دفع تهاجمات ماست.
گاهی از اوقات هدف تحریمها دفع تهاجم اجتماع مورد تحریم است. در این صورت اگر ما دارای چنان قدرتی هستیم که تهاجم را به کمال برسانیم و به اهداف خود دست یابیم مقاومت در برابر تحریمها میتواند سومند باشد ولی در غیر این صورت اگر قرار باشد هویت ما به همین علت در خطر باشد به هیچ وجه کار عاقلانهای را صورت ندادهایم. مقابله با تحریمها و اجتماعات مهاجم در این حالت همان روش سلطان محمد خوارزم شاه است که با غرور با چنگیز خان برخورد نمود و درخواستهای مصالحه او را مغرورانه برای چند بار رد کرد و اوضاع به جایی رسید که فرهنگ تمدن ایران و اسلام به شدت مورد تهاجم واقع شد و کشور تا صدها سال به صورت مستقیم و تا به امروز و بعد از ۷۰۰ سال به صورت غیر مستقیم از تبعات آن در رنج است.
اگر در این وضعیت هستیم باید با تفکری عاقلانه خود را از اتهام تهاجم بر علیه دیگران مبرا کرده و اطمینان را به دشمن بازگردانیم که ما در پی تهاجم به شما نیستیم و نگران نباشید و اگر این کار صورت نگیرد و هویت اسلامی و فعلی ایرانی ما نابود و یا تخریب شود چه کسی پاسخگوست؟ اگر این وضعیت در حال حاضر وجود داشته باشد ما قربانی رفتار تهاجی هستیم که اتفاقا از موضع ضعف انجام دادهایم و همراه کردن این وضعیت با غرور کاذب ممکن است تمامی ارزشها، اعتقادات و خون دل خوردنهایی را که در این ۳۰ و اندی سال صورت دادهایم به باد فنا بسپارد.
نتیجه
نوشتار فوق تنها یک بررسی تاریخی و منطقی بود که وجود اطلاعات آن را تکمیل میکند. بنابراین مسئولان و تصمیم گیرندگان کشور هستند که با توجه به اطلاعاتی که دارند میتوانند در این مورد تصمیم درست را اتخاذ کنند. در صورتی که تحریمهای فعلی غرب ناشی از عدم اطمینان به ما بوده و در صورتی که این تحریمها ذات و هویت ما را هدف نگرفته و در صورتی که در آینده نیز میتوان به اهداف فعلی دست یافت بر مسئولان کشور است که مصالحه را بر مقابله ترجیح داده و کشور را دچار زحمت و فراتر از آن نابودی نکنند ولی در صورتی که مشخص است تمایل این کشورها به تغییر هویت و اعتقادات ماست خودکشی از ترس مرگ روا نیست و باید پیامبر گونه در برابر تحریمها ایستاد. باشد که همچون موریانهای که عهدنامه را خورد، دستی از غیب برون آید و کاری بکند.
دکتر یاسر سبحانی فرد*، ۱۱ بهمن ۹۱
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد