logo





نویسنده سنی عرب ، منتقد شیعه عجم

زبان دینی عربی فلسفه اسلامی

شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۶ ژانويه ۲۰۱۳

نصرت شاد

nosrat-shad.jpg
در نوشته زیر بخشی از اشارات و توضیحات تکمیلی محمدرضا حکیمی بر کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلامی»؛ نوشته حنا الفاخوری و خلیل الحجر، و ترجمه عبدالمحمد آیتی، آورده می‌شود. او می‌نویسد که اسلام مجموعه‌ای فرهنگی و علمی است شامل جهانبینی و تفکرات تجریدی و فقه و حدیث و تفسیر و تاریخ و کلام و ادبیات و غیره که برای شناخت درست هرکدام شناخت آن دیگری ضروری است. کسیکه از قرآن و فرهنگ تفسیر در اسلام آگاه نباشد نمی‌توان پذیرفت که فلسفه اسلامی را درست دریافته باشد.

ابن سینا و ملاصدرا تفسیر نوشته‌اند، ابن رشد و میرداماد فقه و حدیث نوشته‌اند، شیخ الاشراق سهروردی مدت‌ها در مراغه نزد مجدالدین جیلی اصول و فقه خوانده است و غیره. آیا می‌توان پذیرفت که در ساختمان دستگاه فلسفی اینان آن معلومات و معارف بی‌تاثیر بوده است؟

پس می‌بینید که شناخت فلسفه اسلامی اطلاعاتی بسیار وسیع می‌طلبد. حتی برای شناخت یک مسئله تاریخی فلسفی یعنی اینکه نخستین متفکران اسلام در اندیشه‌های توحیدی کیانند، آگاهی از تاریخ معارف فرقه‌های اسلامی نیز ضروری است تا نپندارند که نخستین متفکران توحیدی اسلام معتزله بوده‌اند.

همچنین مولفان کتاب فوق به اقوال مستشرقین اعتماد کلی کرده‌اند که خلاف منطق علم و تحقیق است. نقص عمده و غیرقابل سکوت کتاب اینست که نیز جای چند تن از مشاهیر و بزرگان فلاسفه اسلام چون شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی زنجانی متولد ۵۸۷ هجری قمری، خواجه نصیرالدین محمد طوسی متولد ۵۷۲ هجری قمری، میر محمد باقر داماد حسینی متولد ۱۰۴۱ هجری قمری، صدر المتهدالتهین ملا صدرا شیرازی متولد ۱۰۵۰ هجری قمری و سید جمالدین اسد آبادی متولد ۱۳۱۴ هجری قمری، در این کتاب خالی است.

ذکرنام حاج ملا هادی سبزواری متولد ۱۲۸۹ هجری قمری نیز در این کتاب لازم بود. اگرچه وی صاحب دستگاه فلسفی مستقلی نبود و مروج مکتب فلسفی عرفانی صدرایی بوده است. در ضمن بحث از تصوف به حکمت اشراق اشاره کرده‌اند و سخنی کوتاه در باره شیخ اشراق و فلسفه او آورده‌اند. لیکن این گونه درست نیست باید او در شمار فلاسفه اسلامی آورده شود و مکتب فلسفی وی مورد تحلیل قرار گیرد.

وی اگرچه از جریانهای فکری پیش از اسلام تاثیر پذیرفته است یک فیلسوف اسلامی تربیت یافته در دامن اسلام چنانکه از آثارش پیداست. اوست که قرائت قرآن و نماز شب و روزه را از طرق موصله می‌داند.

اما سید جمال الدین اسد آبادی می‌دانیم که او را فیلسوف اسلام عصر خوانده‌اند. با صرف نظر از دیگر جنبه‌های او آنچه بسیار مهم است و فلسفه سیاسی و اجتماعی اوست. تاریخ فلسفه در اسلام. از حدود ۵۰ سال پیش در زمینه تحقیق در تاریخ فلسفه اسلامی این فکر مطرح شد که آنرا آغاز فلسفه اسلامی از روزگار یعقوب کندی است یا پیش‌تر از آن. در اینجا محققان به این نتیجه رسیده‌اند که تاریخ فکر و اندیشه در اسلام به روزگاری پیش‌تر از کندی حدود ۲۶۰ هجری قمری می‌رسد و تا آغاز ظهور معتزله پیش می‌رود.

برخی از محققان مطلب را دقیق‌تر دیدند یعنی که تاریخ اندیشه فلسفی و تاملات الهی اسلامی را باید تا روزگار پدایش خطب توحیدی حضرت علی در نهج البلاغه پیش برد تا نتیجه اول سده نخستین بیشتر از دو سده پیش از شکل گرفتن دستگاه کندی و یک سده پیش از ظهور معتزله و ۳ سده پیش از ظهور اشعری و ماتریدی.

نتیجه این تحقیق این است که بدانیم تاریخ اندیشیدن فلسفی و اندیشه‌های ماورای طبیعی و تفکرات تجریدی و داشتن جهانبینی در اسلام به هیچ روی وابسته به دوره ترجمه فلسفه یونان نیست. در اینجا به همین اندازه باید گفت که تاریخ مسائل جهان‌شناختی و اندیشیدن فلسفه در اسلام چهار مرحله دارد.

مرحله اول – این مرحله با ظهور اسلام و نزول قرآن و نشر سخنان و تعالیم پیامبر می‌آغازد. چون بخش عمده‌ای از آیات قرآن کریم و گفتار پیامبر در باره خداست و جهان و آغاز هستی و کائنات و دهر و ازل و تدیر و خلق و فنا و امر و ابداع و مرگ و معاد و اراده و روح و فرشتگان و غیره و اینهمه ناگزیر مسلمانان فاضل را به تامل و تفکر و توجیه ذهنی و هضم و فهم این تعالیم و اندیشمندان در باره آن‌ها وامیداشت و به نظام فکری نوینی راهبر می‌شد.

در تشیع سیمای دینی بر سیمای سیاسی غلبه دارد و همین امر موجب ظهور فلسفه خاصی شده است که نویسنده تاریخ فکر اسلامی باید به خاطر تازگی و ابتکاری که در آن هست. آن فلسفه را پیش از متفکرین دیگر مسلمان که مقلد یونانند مورد توجه قرار دهد.

فلسفه و جانبینی واقعی اسلام را باید در خود قرآن و روایت نبوی و کلمات و خطب و ادعیه ائمه طاهرین جستجو کرد. معتقدان به مکتب تفکیک که در همه دورههای اسلامی و جود داشته‌اند و دارند در باره حکمت واقعی اسلام و علم محمدی و معارف قرآنی دارای نظر یاد شده‌اند.

مرحله دوم – این مرحله با خلافت امام علی در سال ۳۵ هجری و کتابش شروع نبود. زیرا او جهان‌شناسی اسلامی را مطرح کرد.

مرحله سوم – این مرحله می‌اغازد با شیوع مباحثات کلامی در شهرهای مسلمین.

مرحله چهارم با ترجمه افکار خارج از جهان اسلامی در سالهای ۱۸۵ و ۲۶۰ هجری قمری یعنی اندیشه فلسفی دارای یک نقطه آغاز نیست بلکه چندین مفهوم دارد.

پس الهیات اسلامی فلسفه اسلامی است. رنان فرانسوی می‌گوید که فلسفه خطی اسلام را باید در مذاهب متکلمان جستجو کرد. فلسفه اسلامی می‌تواند‌‌ همان نظام مشائی اسلامی باشد که با کندی شروع می‌شود. در هر حال تردید کردن در اینکه چیزی بنام فلسفه اسلامی داریم بیجاست. (محمدرضا حکیمی)

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد