
عكس: ميلاد بهشتي
اعتماد - گروه ادب و هنر: اهالي سينماي ايران مدتها بود كه به بهانه يك جشن، دور هم جمع نشده بودند و ششمين جشن انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي فرصتي مناسب بود تا چهرههاي سرشناس سينمايي و منتقدان در جريان يك جشن و اهداي جوايز و معرفي برگزيدهها ديداري تازه كنند و حرفهايي گفته شود كه به واسطه حال و هواي اين روزهاي سينما اندوه و تاسف از آن به گوش ميرسيد. در اين مراسم از ناصر تقوايي و داريوش مهرجويي دو فيلمساز با سابقه سينماي ايران و پرويز دوايي و جهانبخش نورايي منتقدان سينما تقدير به عمل آمد. صحبتهاي تقوايي روي سن در حالي كه سالهاست دوستداران سينماي او انتظار تماشاي فيلمي را به كارگرداني اين فيلمساز ميكشند، تصويري كامل از شرايط كنوني سينما پيش روي حاضران قرار داد. در اين برنامه همچنين حميد فرخنژاد براي تقدير از تقوايي روي صحنه آمد و كيومرث پوراحمد تنديس انجمن را به داريوش مهرجويي اعطا كرد. مسعود كيميايي كارگردان بنام سينماي ايران نيز در بخش تقدير از پرويز دوايي سخن گفت.
هيچ كس مانع فيلم ساختن من نيست. اگر روزي بخواهم از كسي اجازه بگيرم، ديگر فيلم نميسازم. از اين عمري كه براي فيلمسازي گذاشتم، متاسفم. در اين سالها وقتي فيلمهايم را ميبينم انگار فيلمهاي يك آدم ديگر را ميبينم. اين ديويديها و نوارها كه در بازار است كار من نيست. هر بار كه يكي از آنها را ميبينم بخشي از آن قيچي شده است. تلويزيون كه مطابق سليقه خود بدون هيچ قانوني قيچي به جان اين فيلمها مياندازد. جالب است صحنههايي از فيلمهايم را ديدم كه تروكاژ شده است. اينها فيلمهاي من نيست. شايد سعي كنم كپي درستي از فيلمهايم را پيدا كرده و اعلام كنم هر شخصي دوست دارد اين دي وي ديها را تهيه كند چون نسخههاي ديگر مورد تاييد من نيست. البته سر خيلي از آدمهاي ديگر هم كه فيلم خوب ساختند، همين بلا آمده، گوشي هم براي اعتراض نيست. براي فيلمهاي ما تبر برداشتهاند. اين دوران چون نميتوانند فيلمهاي خوب بسازند فيلمهاي خوب گذشته را قلع و قمع ميكنند.
فرخنژاد: ابرهاي سياه از آسمان سينما كنار بروند
من همشهري تقوايي هستم. خيلي جوانها از طريق وي به سينما علاقهمند شدند. اميدوارم شرايط جديدي پيش آيد تا او فيلم جديد خود را بسازد. اميدوارم ابرهاي سياهي كه بالاي آسمان سينماي ايران است كنار برود و ما شاهد اتفاقات خوب باشيم. ميدانيد كه اهالي سينما يا آباداني هستند يا نميدانند كه آباداني هستند. البته مطمئن هستم سلحشور آباداني نيست.
پوراحمد: ظهور پديده «گاو» در اوج فيلمفارسي
من افتخار ميكنم كه جايزه را به مهرجويي ميدهم. از انجمن منتقدان براي اين مراسم تشكر ميكنم. من جوان بودم در اوج فيلمفارسي، «گاو» را ديدم. اين تقدير به پاس 20 ساله شدن فيلم «سارا» به داريوش مهرجويي تعلق گرفت، اميدوارم 40 سالگي «گاو» را هم جشن بگيريد. آقاي مهرجويي از شما ممنون كه فيلم ميسازيد و چقدر «نارنجي پوش» را دوست داشتم و ممنون كه در مصاحبهيي گفتيد دوست داريد اينطوري فيلم بسازيد.
مهرجويي: منتقدان شيفته سينما هستند
اميدوارم لايق اين تشويقهاي شما باشم. پوراحمد حرفهاي خوبي گفت. اميدوارم تمام حرفهايي كه او درباره من زد درست باشد. از ديدن كارهاي پوراحمد لذت ميبرم. از انجمن منتقدان هم تشكر ميكنم. منتقدان به اين ترتيب با برپايي اين مراسم حضور خود را اثبات ميكنند كه همچنان شيفته سينما هستند، حتي بيشتر از فيلمسازان.
كيميايي: دوايي از قهرمانان متقلب متنفر است
شناخت من از دوايي به خيلي سال پيش برميگردد. من از پرويز دوايي ياد گرفتم. او صاحب يك سينماست. او از قهرمانهاي متقلب كه بعد از دهه 50 سينما ظهور پيدا كردند، متنفر است. قهرماناني كه كپي قهرمانان سالهاي قبل سينما هستند كه البته اين اتفاق در شعر و ادبيات هم افتاده است. دوايي سينماي دكمه و كليد را دوست ندارد. او معتقد است با دكمه نميشود به سينما خلاقيت اضافه كرد. او سينماي دهه 40 و 50 را دوست دارد.
معادي: من مروج خيانت در سينماي ايران نيستم
پدرم وكيل بود. در تمام مدت فعاليتش يك پرونده طلاق قبول نكرد. به اينگونه پروندهها اعتقادي نداشت. به همين دليل بنيان خانواده هميشه دغدغه من بود. دادن اين جايزه به من يعني اينكه من مروج خيانت در سينما نيستم. اجازه بدهيم مردم خيلي از مسائل را از طريق سينما تجربه كنند و آبرويشان را وسط نگذارند. من از همسرم تشكر ميكنم كه اين فيلمنامه را از ميان چند فيلمنامه ديگر به من پيشنهاد داد. جايزه را به پدرم تقديم ميكنم كه حالا بين ما نيست.
عبدي: جايزه منتقدان سه برابر جايزه فجر است
بعد از حرف زدن تقوايي ما بايد خفه شويم. دست شما را آقاي تقوايي ميبوسم، زيرا بعد از بازي كردن در فيلم شما راه رفتن و ايستادن را ياد گرفتم. من يادم است پيش از اين جشن منتقدان در خانه سينما برگزار ميشد. گويا بستنش! چرا كلهپزيها را نميبندند، دلار فروشيها، طلا فروشيها را چرا نميبندند؟ هر چقدر ما نقش مرد بازي كرديم نشد، گفتيم نقش زن بازي كنيم شايد بشود. جايزه منتقدان سه برابر جايزه فجر است. زيرا در فجر ممكن است به داوران فشار بياورند. اما به منتقدان فشار نميآورند.
عليزاده: از اساتيد سينما كار ياد گرفتم
جا دارد از كساني كه كار در سينما را با آنها آغاز كردم يادي كنم، حسين محجوب، زندهياد علي حاتمي، مرحوم ابوالقاسم حسيني و باشه آهنگر كه همكاري بسيار خوبي با آنها داشتم. من از اساتيد سينما كار ياد گرفتم.
اصلاني: خوشحالم جيراني و كاهاني زندهاند
خوشحالم امروز كساني كه تهديد به مرگ شده بودند، اينجا بين ما زنده هستند؛ كاهاني و جيراني. باز هم خوشحالم كه در جمع بزرگان از اسم من ياد ميشود، البته عليرضا زرين دست هنوز جوان است. از اينكه اين روزها به سينماي ايران توهين ميشود، خوشحال نيستم. همه به خود اجازه ميدهند به اين سينما بياحترامي كنند. به همين جهت من سر دوراهي هستم. ولي من با اين شرايط جاني براي ادامه دادن كار ندارم. صفحه اخر را بخوانيد