دعوا نمی کنم
اعتراض می کنم
فردا
که نگاهمان نزدیکتر شد
/ تنها می گویم
آی مردم
به مریم رجوی
!اعتماد نکنید
کردهای عراق را کشت
به آندازهء ستارگان
شوهرش دست داد
به آن مرد شرور
که یعنی
...جهان مال من و توست
گفت
چه خوش گفت
به عطر گل یاس می ماند
زندگی ی سیاسی مرد و زن
کافیست
بادی وزد
اثری از عطر یاس
!نمی ماند
آینده
در نزد کسانی نیست
که با مشت زندگی را
جلو می برند
در نزد کسانی ست
دست خود را
هرگز مشت نکرده اند
ایران ما
جای وطن فروشان نیست
ایران ما
جای سنگدلان و بی شرفها نیست
کجا بود
آنکه گفت
!با اینان بساز
هزاران ستاره
به دست دادن تو
ای مسعود رجوی =
گریستند
من می گویم
در زیر این کاغذ رنگی
! چه چیزهایی پنهان است
!کاغذ را بردار
خواهی دید
مثل یک دست
شبی به آسمان فررفت
تا کاغذ را بر چیند
هزاران ستارهء معصوم را
می بیند
آدم ...
به دریا می ماند
خوشا آنکس که دریا ماند
و هرگز توفانی نشد
2012 11 28
شهاب طاهرزاده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد