در یک روز پاییزی
آرام آرام به یاد می آورم ،
چشمان بسته تو را
من باز می کنم ،
غبار آئینه خانه تو را
من پاک می کنم ،
حرف های نگفته تو را
من با گوش جان می شنوم ،
رویاهای شیرین تو را
من تعبیر می کنم ،
آری!
یخ های نازک
قلب تو را
گرمای تنم آب می کند.
کامروز حسنی آبان / 92
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد