logo





در ستایش آزادی

پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۸۷ - ۲۶ فوريه ۲۰۰۹

مجید صدقی

majid-sedghi.jpg
majidsedghi@yahoo.com
همزمان با جشن های سی امین سالگرد انقلاب اسلامی در ایران نمایش فیلمی از پی آمدهای انقلاب در سینماهای فرانسه به خوبی توانست تصویری ار پوچی و بیهودگی انقلابی باشد که سردمدارانش با خدعه و نیرنگ و با بهره گیری از باورهای مذهبی توده مردم دیکتاتوری مذهبی را پایه ریزی کردند.
اولین فیلم بلند آرش ریاحی فیلمساز ایرانی ساکن اتریش به نام برای یک لحظه آزادی که از ۲۸ ژانویه بر روی پرده سینماهای فرانسه در آمد گرچه ساختاری در حد یک فیلم خوش ساخت از یک کارگردان به اصطلاح حرفه ای ندارد اما به عنوان نخستین قدم از فیلمسازی که به یک موضوع انسانی اشاره می کند قابل تحسین است. ریاحی که خود طعم تلخ ترک سرزمین مادری را از سن نه سالگی تجربه کرده در فیلمش تلاش می کند تا شرایط دشوار آدم هایی که به خاطر آزادی تن به مهاجرت می دهند بازگو کند.
مهم ترین نکته در این فیلم احساس مسئولیت کارگردان در بازگو کردن حقایقی است که در این سی سال بر مردم ایران گذشته است. می توان گفت که ریاحی در فیلمش می خواسته با تصاویری که از غربت و مهاجرت می دهد صدای خود را نه تنها به عنوان یک فیلمساز بلکه به عنوان یک ایرانی که میهنش همچنان در اشغال چپاولگران است به گوش جهانیان برساند.
شاید چنین هدفی از سوی فیلمساز باعث شده تا آن قدر که به موضوع دردناک مهاجرت و کوچ از وطن توجه کند به مسائل زیباشناسانه در فیلمش اهمیت چندانی ندهد. به طور مثال فیلم فاقد یک میزانسن خوب و سنجیده است و در صحنه هایی که می بایست تماشاگر را به هیجان در آورد ریاحی به سادگی از آن می گذرد. یک نمونه از این عدم تاثیرگذاری صحنه ای است که سرانجام دو کودک قهرمان فیلم پدر و مادر خود رامی بینند.در این صحنه که در واقع می بایست اوج دراماتیک فیلم باشد میزانسن و حرکات دوربین قادر نیست تماشاگر فیلم را در خوشحالی قهرمانان فیلم سهیم سازد. با این حال ریاحی فارغ از ضعف های تکنیکی فیلم در برخی از صحنه ها موفق می شود به احساسات تماشاگران فیلمش تلنگر بزند.
در ماندگی و مصا ئبی که پناهندگان ایرانی با آن روبه رو می شوند از ابتدای تا انتها ی فیلم ادامه دارد که البته در برخی لحظه ها به تکرار کشانیده می شود به ویژه در مورد گفت و گوهایی که بین شخصیت های فیلم رد و بدل می شود این موضوع بیشتر به چشم می خورد ضمن آن که ریاحی گاهی از ماجراهایی که بر سر شخصیت های فیلمش می آید خیلی سردستی می گذرد. به عنوان نمونه وقتی دو کودک همراه جوان فیلم گرفتار پلیس ترکیه می شوند و ما شاهد بدرفتاری با آنها وتاکید بر گرداندن آنها به ایران هستیم (با کمک جاسوس ایرانی) مشخص نمی شود چگونه می توانند از چنگ آنها بگریزند. در یکی از صحنه های اولیه فیلم از زبان یکی از شخصیت های فیلم می شنویم که می گوید مواظب پلیس ترکیه و جاسوس های ایرانی باشید.
کارگردان در فیلمش درماندگی و آوارگی پناهندگان را با خشونت و بی رحمی پلیس ترکیه در هم می آمیزد که البته حرف تازه ای نیست. نمونه کامل تر این خشونت را پیش از این در فیلم قطارسریع السیرنیمه شب (آلن پارکر-۱۹۸۷) دیده بودیم.این فیلم ماجرای یک جوان آمریکایی است که به ترکیه می رود و در زمان بازگشت به کشورش در فرودگاه به دلیل حمل مواد مخدر به زندان می افتد و در زندان های ترکیه متحمل سخت ترین شکنجه های روحی و جسمی می شود.
و در میان فیلم های ایرانی نیز می توان به مهمانان هتل آستوریاس (رضا علامه زاده – ۱۹۸۹) اشاره کرد که این فیلم نیزبه لحاظ موضوعی به فیلم ریاحی بی شباهت نیست. ماجرای هر دو فیلم در ترکیه می گذرد و علاوه بر خشونت پلیس ترکیه در هر دو فیلم نیز به ایرانی هایی که به عنوان جاسوس در خارج از کشور فعالیت می کنند اشاراتی دارند که البته با توجه به ماهیت رژیم جمهوری اسلامی ایران نمی توان منکر آن شد (به هرحال این به اصطلاح بیت المال ملت فقط برای برنامه های تروریستی در کشورهای همسایه نیست. بخشی از این پول هم نصیب جاسوسان ایرانی می شود که به یمن حکومت اسلامی ایران در همه جا پراکنده اند). در فیلم اعلامی انتقاد از پلیس ترکیه حتی بسیار شدید تر
از فیلم ریاحی است.
آرش ریاحی در اولین تجربه سینمایی اش تلاش می کند به رغم مصیبت هایی که قهرمانان فیلم دچار آن می شوند از امید و آینده ای روشن برای سرزمین مادری اش سخن گوید. عنوان بندی فیلم برروی زمینه ای سیاه نقش می بند د و سپس شاهد نمایی از تیرباران تنی چند از آدم هایی هستیم که روبه روی جوخه اعدام ایستاده اند و بافرمان آتش به رگبار گلوله بسته می شوند و پس از آن صحنه ای از تیله بازی بچه ها دیده می شود که می تواند نمادی از معصومیت در تقابل با خشونت و یا استمرار مبارزه با استبداد تلقی شود.
دو شخصیت کودک فیلم (آرمان و آذر) از بار خشونت و نا امیدی در فیلم می کاهد و ریاحی هوشمندانه می کوشد تا یا بهره گیری از بچه ها (شیرینی حرکات و گفتارهای آرمان و آذر) فیلم را از ورطه سیاهی و ناامیدی مطلق نجات دهد. ریاحی که پیش از این در فیلم مستند خانواده ای در تبعید (۲۰۰۶) به ارزش های خانوادگی اشاره کرده بود در این فیلم هم با نشان دادن صحنه دردناک وداع بچه ها با مادر بزرگشان به نوعی به نقش مهم خانواده در میان ایرانیان تاکید می کند. در یکی از صحنه های پایانی فیلم نیز یکی از شخصیت های زن فیلم پس از خود سوزی همسرش از همان راهی که به ترکیه آمده بود با یک چادر سیاه که بر سر کرده (نمادی از ستمی که بر زنان ایران می رود) قصد بازگشت به ایران می کند و در پاسخ به این پرسش که چرا می خواهد به ایران برگردد می گوید می خواهم راه شوهرم را دنبال کنم. که علاوه بر لزوم استمرار در مبارزه با رژیم سرکوبگر بر تکریم خانواده حتی در غیبت همسری که در قید حیات نیست اشاره می کند.
وجود برخی صحنه های اضافی (مانند صحنه حما م که متاسفانه بد پرداخت شده) به فیلم لطمه می زند و یا به عنوان مثال عشق و عاشقی دو جوان فیلم (مهرداد و علی) به یک دختر خارجی که در اکثر صحنه ها یا د آور فیلم های هندی است. به ویژه در صحنه ای که یکی از جوان ها در نطق شعار گونه ای جوان دیگر را مورد شماتت قرار می دهد که چرا در چنین شرایط حساسی به فکر عاشقی افتاده است.
اما از این کاستی ها که بگذریم صحنه هایی مانند صحنه رقص پر مرغابی ها در آسمان زیبا و سمبولیک است اما شاید بهترین صحنه فیلم نمای پایانی فیلم است آنجا که بار دیگر شاهد آماده شدن یک گروه دیگر از آزادی خواهان (از جمله یکی از شخصیت های فیلم) برای تیرباران شدن هستیم وگرچه فرمان آتش داده می شود اما صدایی شنیده نمی شود و برای چند لحظه فیلم برروی چهره قهرمان فیلم که لبخندی امید وارانه دارد ثابت می ماند.
به گمان من برای یک لحظه آزادی به رغم آن که نه یک کارگردان شناخته شده دارد (البته حالا با توجه به جایزه های متعددی که از جشنواره های خارجی گرفته چندان هم نا شناخته نیست) و نه فهرست بلند بالایی از هنرپیشکان معروف (که این هم نمی تواند معیاری برای یک فیلم خوب باشد) فیلم بزرگی است زیرا که فیلم بیش از هر چیز در ستایش آزادی است.


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:


mona
2009-02-27 15:28:37
kheili aali boud

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد