" شوربختی "
شور بختی بین که آخوندی ز قم
پانزده سالی شود از صحنه گم
چون که بازآید به سال 5 و7
سرکه گردیده بجای می به خم
" ملا واتم "
شد " اتم " نقل مجالس در وطن
گوئیا نان است یا یک پیرهن
شیخ اگر در " جمکران " چاهی نداشت
شاد بودم من بدوزم این دهن
" آزادی "
شد د گر در میهنم قحط الرجال
سگ شده شاه و وزیر او شغال
چون وطن خالی شد از ارباب عشق
دیگر از کمبود آزادی منال
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد