logo





بپوش پیرهنِ بیقرارِ آبی را

دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۶ فوريه ۲۰۰۹

رضا مقصدی

reza-maghsadi.jpg
درآمدی ز درم تا ترا نظاره کنم
کسی که منتظرِ شعرِ لحظه هاست منم
□ □ □
درین زمان که ز دیدارِ دوست، خرسندم
به جانِ دوست، تپش های عاشقانه منم
□ □ □
سرای من ز صدای پرنده، رنگینست
که با سپیده ترا می سراید این سخنم
□ □ □
بپوش پیرهنِ بیقرار آبی را
که تا زمانه بخوانَد ترا به پیرهنم
□ □ □
تنت همیشه برایم زلالِ مهتابست
ستاره را تو صدا کن، به آسمانِ تنم
□ □ □
دلم هوای علف های تازه تر دارد
که همسرشتِ صمیمیِ سبزِ این چمنم
□ □ □
خوشا که نامِ مرا عاشقانه بنویسی
خوشم که نام ترا بشنوند از دهنم
□ □ □
که در غزل، نَفَسِ صبح سبزِ لاهیجان
و در قصیده، خراسانِ جانِ آن وطنم


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد