logo





آقای صالحی، اتهام زنی و تخطئه ره به دمکراسی نمی برد!

سخنی با آقای منوچهر صالحی

سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۳۱ ژوييه ۲۰۱۲

بهروز خلیق

behrouz-khaligh.jpg
تهمت زدن، تخطئه کردن، قلب واقعيت، خودمحوری و سياست حذف و طرد، مرض ديرينه و مزمن جامعه سياسی ايران است. با رشد فرهنگ دمکراتيک به تدريج اين شيوه برخورد کم رنگ می شود و نقد سازنده جای آن را می گيرد. با اين وجود ما در مواقعی شاهد آن هستيم که اين فرهنگ و شيوه هم چنان در بين برخی نيروهای سياسی جان سختی نشان می دهد.

اخيرا آقای منوچهر صالحی مطلبی نوشته است تحت عنوان "چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید" که در سايت "اخبار روز" و "عصرنو" و سايت خودش درج شده است. بخشی از مطلب طولانی وی، به بررسی نيروهای اپوزيسيون اختصاص دارد. يک پاراگراف از اين بخش در مورد "سازمان ، چند اتهام سنگين زده و سياست تخطئه را پيش برده است. *

نام سازمان

آقای صالحی پاراگراف را با اين جمله شروع می کند: "پس از آن می‌توان از سازمان چریک‌های فدائی خلق (اکثریت) نام برد." خوب بود آقای صالحی ابتدا نام سازمان ما را ياد می گرفت و بعد در مورد آن اظهار نظر می کرد. نام سازمان ما، نه " سازمان چریک‌های فدائی خلق (اکثریت)" بلکه "سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)" است. ما در سال ١٣٦٠ اين نام را برگزيديم. يعنی ٢٩ سال قبل. تعجب آور است که آقای صالحی در مورد سازمانی اظهار می کند که اسم آن را نمی داند و در طی ٢٩ سال به خود زحمت نداده است که آن را فراگيرد. و يا اينکه او عمدا نام سازمان ما را تغيير داده و نام ديگر بر آن گذاشته است که اين کار هم واقعا جای سئوال دارد. نام گذاری از بيرون توسط يک فرد برای يک سازمان و به نيابت از اعضای آن. روزنامه کيهان تهران هم نام ما را به دلخواه خود تغيير می دهد. برخورد روزنامه کيهان قابل درک است، اما برخورد آقای صالحی غير قابل فهم است.

او به اضافه کردن واژه "چريک" به اسم سازمان قناعت نکرده و "انديشه چريکی" را به بخشی از سازمان نسبت داده و می گويد که "بخشی از آن‌ هنوز چریکی می‌اندیشد". منطقی آن بود که آقای صالحی مشخصات "انديشه چريکی" و آدرس صاحبان آن را می داد تا اعضای سازمان هم با صاحبان چنين انديشه ای آشنا شوند و معلوم شود که ساخته و پرداخته او نيست.

وحدت چپ و حزب سوسیال دمکراسی ایران

آقای صالحی مدعی است که بخشی از سازمان : "بیش از ١٧سال است که با برخی از سازمان‌های چپ نشست و برخاست دارد با هدف ایجاد یک سازمان بزرگ چپ" و بخشی در پی ایجاد "حزب سوسیال دمکراسی ایران" است. ظاهرا اشاره او روند گفتگوی سه جريان چپ (سازمان ما، اتحاد فدائيان خلق ايران و شورای موقت سوسياليست های چپ) است. بايد به آقای صالحی بگويم:

١. نه بخشی از سازمان، بلکه سازمان ما وارد روند گفتگو با دو جريان ديگر برای شکل دهی چپ بزرگ شده است. اين پروژه دوبار در کنگره های سازمان مورد تائيد قرار گرفته است.

٢. روند گفتگو حدود ٥ سال است که ادامه دارد که مدت طولانی است. اما او اين رقم را به سه ضرب کرده و دو سال هم به آن اضافه کرده است.

آقای صالحی سال ها عضو شورای موقت سوسياليست های چپ بوده و مدتی است که از آن جدا شده است.

او از مشارکت سازمان در اين پروژه و از زمان آغاز گفتگو بين سه جريان آگاه است و معلوم نيست بچه دليل واقعيت ها را تحريف می کند.

او می گويد که سازمان در"بخشی در پی ایجاد "حزب سوسیال دمکراسی ایران" است". چنين حرکتی در سازمان وجود ندارد. معلوم نيست چگونه و چرا آقای صالحی چنين چيزهائی را می سازد و به سازمان نسبت می دهد. برخی از رفقای ما خود را سوسيال دمکرات می دانند ولی در پی تشکيل حزب سوسيال دمکراسی ايران نيستند سازمان ما برای شکل دهی سازمان بزرگ چپ دمکرات و سوسياليست تلاش می کند.

مشارکت در کنفرانس بروکسل

آقای صالحی نوشته است: "به روایت یکی از چهره‌های سیاسی سرشناس ایران ٣٠ درصد از کسانی که در کنفرانس بروکسل شرکت داشتند، عضو و یا هوادار مورد اعتماد سازمان اکثریت بودند."

در سايت کنفرانس بروکسل نام ٦٤ نفر به عنوان شرکت کننده آمده است. ٣٠ درصد آن يعنی حدود ٢٠ نفر. در حالی که پنج عضو سازمان در اين کنفرانس شرکت داشتند که شرکت آن ها به صفت فردی بود. نام چند تن در ليست ديده می شود که سابقا عضو سازمان بودند. آن ها تعهدی در مقابل سازمان ندارند و ما از شرکت اکثر آن ها در کنفرانس اطلاعی نداشتيم. آن ها شخصا تصميم به مشارکت در کنفرانس گرفته اند. نماينده ای از سازمان در کنفرانس شرکت نداشت. آقای صالحی در اين مورد هم رقم اعضای سازمان که در کنفرانس شرکت کردند، چند برابر کرده است.

جلوگيری از پيشرفت کارها

آقای صالحی نوشته است که: "به‌عبارت دیگر، اعضاء سازمان اکثریت همه‌جا هستند تا جلو پیش‌رفت کارها را بگیرند." اين داوری نابجائی است. بايد از آقای صالحی پرسيد که بر اساس کدام اطلاع و کدام بررسی به چنين قضاوتی رسيده و چنين حکمی صادر کرده است؟ سازمان ما نيروی وحدت و اتحاد نيروهای سياسی است. آقای صالحی به جای اتهام زنی می توانست به متحدين سازمان مراجعه کند، نظر آن ها را بشنود، بر نقش سازمان ما در اتحادها آگاهی يابد و سپس به داوری بنشيند.

اتهام "بند و بست با محافل امپریالیستی و اسرائیلی"

آقای صالحی در مطلبش نوشته است: ".......... یعنی لایه‌ای از این سازمان در بند و بست با محافل امپریالیستی و اسرائیلی نقشی تعیین‌کننده بازی می‌کند." او مشخصا اتهام " بند و بست با محافل امپریالیستی و اسرائیلی" را به اعضای سازمان ما زده است. اين اتهام سنگينی است. آقای صالحی در اتهام زدن سابقه طولانی و يدطولائی دارد. برای آگاهی خوانندگان به يک مورد آن می پردازم تا خوانندگان به سابقه او در اين امر آگاهی پيدا کنند.

چند سال قبل کتابی با عنوان "در تیررس حادثه" پيرامون زندگی سیاسی قوام السلطنه به قلم آقای حميد شوکت منتشر شد. نقدهای جدی در مورد کتاب نوشته شد. آقای صالحی هم مطلبی با عنوان "جبهه ملی و اسب ترویا" نوشت و آقای شوکت را متهم ساخت که کتاب "در تیررس حادثه" را با بودجه ای که از "سی. آی. ا. و موساد و …" دریافت کرده بود، نوشته است". آقای شوکت برای دفاع از حقوق شهروندی خود و مبارزه با فرهنگ اتهام زنی، از آقای صالحی به دادگاه ایالتی برلین شکایت کرد. دادگاه ایالتی برلین به این شکایت رسیدگی و اعلام نمود: "آقای منوچهر صالحی از این پس حق تکرار چنین اتهامی را ندارد. نامبرده در صورت تخلف از دستور موقت دادگاه، به جریمه نقدی تا ۲۵۰،۰۰۰ یورو و یا تا شش ماه حبس تادیبی محکوم خواهد شد." (به نقل از سايت "عصرنو"). اقدام آقای شوکت در اقامه دعوی در دادگاه و مبارزه با مرض ديرينه و ديرپای اتهام زنی، ارزشمند و شجاعانه بود.

من از آقای صالحی می خواهم مدارک و مستنداتش را در مورد " بند و بست" اعضای سازمان با "محافل امپریالیستی و اسرائیلی" منتشر کند و يا در اختيار سازمان بگذارد تا فعالين سياسی و سازمان هم از آن آگاهی پيدا کنند و مشخص شود که ادعای او اتهام نيست. اما اميدوارم حضور شهروندان کشورهای ديگر در کنفرانس بروکسل را به عنوان مدرک " بند و بست" اعضای سازمان با "محافل امپریالیستی و اسرائیلی" قلمداد نکند.

اگر او مدارک و مستنداتش را ارائه دهد سازمان با اعضای مورد نظر برخورد خواهد کرد. و اگر مدارک مستند ارائه نشود، مشخص خواهد شد که او باز به کار اتهام زنی روی آورده است و طبعا اين حق برای اعضای سازمان محفوظ خواهد بود که بخواهند به اقدام مشابه آقای شوکت دست زنند.

بخش بخش نشان دادن سازمان

تلاش آقای صالحی اين است که سازمان ما را بخش بخش نشان دهد. در سازمان ما همانند احزاب دمکراتيک، اکثريت و اقليت وجود دارد. اکثريت پيش برنده سياست های سازمان است. سازمان با وجود گرايش های مختلف در درونش، به حيات سياسی و سازمانی خود ادامه می دهد. ما از الگوی احزاب سانتراليسم ـ دمکراتيک و حزب يکپارچه فاصله گرفته ايم و وجود گرايش های متفاوت در چارچوب نگرش چپ را، ارزش به شمار می آوريم.

آقای منوچهر صالحی!

سازمان ما از نقد استقبال می کند ولی با تهمت زدن، تخطئه کردن و قلب واقعيت مخالف است. اين شيوه برخورد به انديشه و فرهنگ استبدادی تعلق دارد و ما با اين شيوه برخورد مبارزه کرده و خواهيم کرد. آقای صالحی شما چرا تهمت زنی و تخطئه کردن را کنار نمی گذاريد؟ آيا حکم دادگاه برلين کافی نبود؟ يا اينکه به اين شيوه برخوردها عادت کرده ايد که قادر به ترک آن نيستيد؟

شما جزو پيشکسوتان جنبش چپ هستيد، سال ها در جريان های مختلف سياسی فعاليت کرديد، از تجربه در عرصه کار سياسی و سازمانی برخوردار هستيد. منطقی آن است که شما به جای اتهام زدن، تضعيف سازمان های سياسی و برخورد از بالا، به نزديک کردن نيروهای سياسی، شکل دادن اتحادها و تقويت حزبيت کمک کنيد. وگرنه در خانه نشستن و کوبيدن تلاشها برای وحدت چپ و شکل دادن اتحادها، هنر نيست. هنر آن است که وقت و انرژی برای امر وحدت چپ و نزديکی نيروهای اپوزيسيون اختصاص دهيد و در آن نقش ايفاء کنيد.

اين انتظار وجود داشت که حداقل شما به عنوان مطلب خودتان پای بند بمانيد، چشمانتان را بشوريد و واقعيت ها را ببيند و نه اينکه چشمان خود را بر واقعيت ها ببنديد و آن ها را وارونه جلوه دهيد. تحريف واقعيت ها، تخطئه سازمان های سياسی و توليد ذهنيت منفی نسبت به آن ها، همان ادامه فرهنگ حذف و طرد است نه اشاعه فرهنگ تعامل و دمکراتيک. ما برای گذر از استبداد مذهبی به دمکراسی، نيازمند فرهنک تعامل، همکاری و اتحاد نيروهای های اپوزيسيون هستيم. اميدوارم که شما نيروی چنين همکاری و اتحاد باشيد و به جای رويکرد به فرهنگ برچسب زنی، فرهنگ اعتماد و تعامل را بين نيروهای سياسی اشاعه دهيد. گذشته شما همواره با جدائی ها و انشعابات همراه بوده است. شما از جمع شروع کرديد و به فرد رسيديد. اميدوارم در آينده از فرد به جمع و از جدائی و انشعاب به نزديکی و پيوند با فعالين و جريان های سياسی برسيد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*پاراگراف گفته شده:

"پس از آن می‌توان از سازمان چریک‌های فدائی خلق (اکثریت) نام برد. بنا بر آن‌چه شنیده‌ام، این سازمان هنوز بین 400 تا 500 عضو و هوادار مورد اعتماد در اروپا و آمریکا دارد، اما میان اعضاء آن اختلاف بر سر تعیین سیاست سازمان بسیار شدید است. بخشی از آن‌ هنوز چریکی می‌اندیشد، بخشی در پی ایجاد «حزب سوسیال دمکراسی ایران» است و بخشی نیز چون می‌خواهد جبهه «سکولارها» را نیرومند سازد، با سلطنت‌طلبان و دیگر گروه‌های وابسته به دشمنان ملت ایران می‌نشیند و برمی‌خیزد. بنا به روایت یکی از چهره‌های سیاسی سرشناس ایران 30% از کسانی که در کنفرانس بروکسل شرکت داشتند، عضو و یا هوادار مورد اعتماد سازمان اکثریت بودند، یعنی لایه‌ای از این سازمان در بند و بست با محافل امپریالیستی و اسرائیلی نقشی تعیین‌کننده بازی می‌کند. بخش دیگری از همین سازمان در هم‌کاری با برخی از گروه‌های «جمهوری‌خواه» از سیاست هم‌کاری با اصلاح‌طلبان درون نظام پشتیبانی می‌کند. بخشی نیز بیش از 17 سال است که با برخی از سازمان‌های چپ نشست و برخاست دارد با هدف ایجاد یک سازمان بزرگ چپ. به‌عبارت دیگر، اعضاء سازمان اکثریت همه‌جا هستند تا جلو پیش‌رفت کارها را بگیرند."

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد