از آرزوهای پییر دو کوبرتن تا خشونت تماشاگران فوتبال
از بیکیلا آبب پا برهنه تا مایکل جوردن میلیونر
از جوانمردی پوریای ولی تا نمایش اعمال وحشیانه کشتیگیران کچ
زمانی که پییر دو کوبرتَن، اندیشمند انساندوست فرانسوی با تلاش و کوشش بیمانند، بازیهای المپیک نوین را در پایان قرن نوزدهم بنیاد نهاد و عمداً نام بازیها را به جای مسابقات برای این همایش بزرگ جهانی برگزید آرزومند بود که ورزش و برگزاری بازیهای المپیک در جهت ایجاد دوستی بین ملتها و پیشبُرد صلح جهانی باشد از اینرو پنج حلقۀ رنگین المپیک نیز به نشانه دوستی و همبستگی بین پنج قاره جهان به عنوان نماد بازیهای المپیک به رسمیّت شناخته شد.
ورزش و رویدادهای ورزشی در قرن بیستم بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، به دلیل پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی و ایجاد امکانات و تأسیس مکانهای ورزشی به یکی از پر طرفدارترین و خبرسازترین رویدادهای جهانی تبدیل شده است و هماکنون نیز در کشورهای مختلف با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و میراث ملی و متناسب با میزان رشد و توسعه اقتصادی فراگیر شده و مورد توجه و علاقه شهروندان، بهویژه جوانان قرار دارد، چنانکه بیشترین میزان اوقات فراغت جوانان به ورزش و رویدادهای ورزشی اختصاص دارد. دولتها نیز با در نظر داشتن توانائیهای مالی در ارائه خدمات اجتماعی به شهروندان، رشد و گسترش ورزش را در راستای سالمسازی جامعه و نسل جوان جزو اهداف و وظایف خود قرار میدهند.
هنگام برگزاری بازیهای المپیک و جام جهانی فوتبال، چند میلیارد از مردم جهان با علاقه و هیجان و اضطراب اخبار و گزارشهای مربوط به این دو رویداد مهم را از طریق رسانههای گروهی پیگیری میکنند. بدون شک هیچ گردهمآیی دیگری نمیتواند تا این حد توجه مردم جهان را به خود جلب کند چنانکه بارها شاهد بودهایم که پیروزی یک تیم باشگاهی و یا تیم ملی یک کشور، چنان مردم را به وجد میآورد که بهمراتب از برگزاری جشنها و اعیاد ملی شادیآفرینتر و با شکوهتر تجلی مییابد و گاه شکست تیمهای ملی و یا باشگاههای پر طرفدار بهمثابه یک فاجعه ملی تلقی میشود که نمونههای آنرا میتوان در پیروزی یا شکست تیمهای فوتبال به ویژه در امریکای لاتین مشاهده کرد. در برزیل ضربالمثلی در میان طرفداران بیشمار فوتبال رایج است بدین مضمون که «وقتی مسابقات فوتبال تعطیل است آنگاه باید در تظاهرات و فعالیتهای سیاسی شرکت کرد". این ضربالمثل طنزآمیز نشانگر اهمیّت و برتری برگزاری مسابقات فوتبال بر سرنوشت سیاسی کشور در افکار عمومی مردم برزیل است.
در اواخر دهه 60 میلادی هنگامی که مسابقه فوتبال بین دو کشور فقیر امریکای مرکزی، السالوادور و کستاریکا به جنجال کشیده شد حکومتهای دو کشور برای جلب افکار عمومی و به عنوان دفاع از علائق و افتخارات ملی تا آستانه جنگ پیش رفتند. در کشور ما نیز به هنگام پیروزی تیم فوتبال ایران در برابر استرالیا در مسابقات نهایی ورود به جام جهانی 1998 مردم تهران و دیگر شهرهای بزرگ پس از اعلام خبر پیروزی تیم ایران، ساعتها در خیابانها به رقص و پایکوبی پرداختند و نیروهای انتظامی و بسیج با تمام توان خود قادر به کنترل اوضاع نبودند.
ورزش نیز مانند هر پدیده دیگری دارای ویژگیها، واکنشها و پیامدهاییست که به چند جنبه از پیامدهای آن بهطور خلاصه اشاره میکنیم.
الف: ورزش از جنبه ایجاد دوستی یا خشونت
برگزاری مسابقات ورزشی، افزون بر شور و شوقی که در تماشاگران میآفریند، موجب بر انگیختن هیجان و احساسات نیز میشود بهویژه اگر تماشاگران طرفدار یک تیم یا ورزشکارانی باشند که در میدان مسابقه به رقابت میپردازند، آنگاه بروز احساسات در آنها افزونتر میشود که اغلب پیامدهای ناخوشایندی را به دنبال دارد. متأسفانه در سالهای اخیر، علاقه تماشاگران به تیم یا ورزشکار محبوبشان جنبه شیفتگی و تعصب به خود گرفته و تعصب مشترک در افراد معمولاً به اعمال خشونتبار میگراید بهطوری که گاهی اوقات، اغلب طرفداران دو تیم مقابل، در حین انجام مسابقه و یا در خاتمه آن با یکدیگر به درگیری فیزیکی میپردازند و گاهی این درگیریها باعث مجروح شدن تعدادی تماشاگر شده و حتی در مواردی نیز منجر به مرگ میشود و گاهی پس از خاتمه بازی تماشاگران هیجانزده و خشمگین، به تخریب اماکن عمومی دست میزنند.
این اعمال خشونتبار به یکی از مشکلات کشورهای اروپایی و امریکای لاتین تبدیل شده است. در اوائل سالهای 1950 میلادی، چرچیل نخستوزیر انگلستان گفته بود که استادیومهای فوتبال و تماشاگران آن ستونهای امپراطوری بریتانیای کبیر هستند. 40 سال بعد مارگارت تاچر نخستوزیر وقت انگلستان گفت تماشاگران آشوبگر فوتبال، مایۀ شرمساری مردم انگلستان هستند.
ورزشکاران که باید در میدان مسابقه با رفتار متین خود الگوی تماشاگران باشند متأسفانه بعضی از آنها روحیه ورزشی را که به حفظ ارزشهای دوستی و انسانگرایی تأکید میورزد رعایت نمیکنند و در حین بازی، دست به اعمال خشونتبار میزنند و عمداً به یکدیگر آسیب میرسانند. در تمامی مسابقات هاکی روی یخ، بدون استثنا، ورزشکاران تا خاتمه بازی چندین بار با یکدیگر به کتککاری میپردازند و تماشاگران نیز با تشویق خود این شیوه ناپسند و غیرانسانی را تائید میکنند. گزارشهایی که از ایران میرسد متأسفانه حاکی از فضایی آلوده به خشم و هتاکی در ورزشگاهها است چنانکه تماشاگران به جای تشویق تیم مورد علاقه خود به بازیکنان تیم مقابل توهین میکنند و دستهجمعی شعارهایی با مضامین رکیک سر میدهند.
از دیگر نمونههای بارز وجود خشونت در ورزش میتوان به ورزشهایی مانند بوکس تایلندی و کشتی کچ اشاره کرد. مسابقاتی که با عنوان کشتی کچ اجرا میشود به هیچوجه نمیتوان نام ورزش بر آن نهاد زیرا شیوههایی از وحشیگری کشتیگیران را به نمایش میگذارد که با اصول اخلاقی و انسانی ورزش کاملاً مغایرت دارد و حتی آنرا نمیتوان با مبارزه گلادیاتورها در روم قدیم مقایسه کرد زیرا در آن زمان گلادیاتورها به اجبار و برای زنده ماندن تن به مبارزه میدادند اما کشتیگیران کچ برای کسب پول یکدیگر را زیر رگبار مشت و لگد میگیرند و نه تنها به یکدیگر صدمه میزنند بلکه به ارزشهای اخلاقی ورزش آسیب میرسانند.
در تقابل با افزایش روزافزون خشونت در بعضی ورزشها و ورزشگاهها، پایبندی به اصول انسانی ورزش همواره در تاریخ ورزش توسط اکثریت ورزشدوستان و ورزشکاران رعایت شده است که چند نمونه از آنرا بهعنوان مثال میتوان ذکر کرد.
پس از گذشت قرنها، هنوز نام پوریای ولی به خاطر شیوه برخورد انساندوستانه او با رقیب جواناش بهعنوان مظهر جوانمردی در فرهنگ تودههای مردم از مقام و ارج والایی برخوردار است. در سال 1358 که الکساندر مدوید، قهرمان بلند آوازه کشتی و دارنده ده مدال طلای جهانی و المپیک برای بزرگداشت زندهیاد غلامرضا تختی به ایران آمده بود، در مصاحبه تلویزیونی اظهار داشت در مسابقهای که با تختی داشته است دست چپ وی به علت آسیبدیدگی باندپیچی شده بود اما در طول مسابقه، تختی حتی یک بار برای اجرای فنون از دست چپ وی استفاده نکرده بود. زندهیاد حبیب خبیری، عضو تیم ملی فوتبال که در سال 60 اعدام شد در طی سالها عضویت در تیم باشگاه هما و تیم ملی به خاطر رعایت اصول اخلاقی ورزش، حتی یک بار اخطار نگرفته بود.
ب: ورزش حرفهای و غیر حرفهای
در آغاز قرن بیستم، که ورزش بهتدریج مورد توجه و علاقه بیشتر مردم قرار گرفت، سودجویان از علاقه مردم به ورزش سوءاستفاده کرده و ورزش حرفهای را بنیاد نهادند. خاستگاه ورزشهای حرفهای کشور امریکا بود و ورزش حرفهای با مشتزنی آغاز شد و باشگاههای مشتزنی و برگزارکنندگان مسابقات، با تبلیغات و تحریک احساسات مردم، آنها را به ورزشگاهها میکشاندند و درآمد برگزارکنندگان همیشه بهمراتب بیشتر از مشتزنان بود. بعدها ورزشهای محبوب امریکائیان مانند بیسبال، رگبی، گلف و بسکتبال به جرگه حرفهایها پیوستند و اکنون تعداد کثیری از مردم امریکا به این نوع ورزش ها، شدیداً علاقمندند و اخبار مربوط به این ورزشها را پیگیری میکنند.
ورزش حرفهای در اروپا با فوتبال آغاز شد که همراه تنیس و اتومبیلرانی مطرحترین، محبوبترین و پولسازترین ورزشهای مورد علاقه اروپاییان را تشکیل میدهند. در کشورهای آسیایی و افریقایی و امریکای لاتین، فقط فوتبال حرفهای است و بقیه ورزشها به شکل نیمهحرفهایاند. تفاوت فاحش میزان درآمد بین ورزشکاران حرفهای و غیر حرفهای عمدهترین عامل در رشد ورزشهای حرفهای و رکود و افول ورزشهای غیر حرفهایست. در حالی که ورزشکاران حرفهای در رشتههای فوتبال، تنیس و اتومبیلرانی در اروپا و فوتبال در امریکای لاتین و ورزشکاران حرفهای امریکایی از درآمد سرشاری برخوردارند، ورزشکاران رشتههایی مانند شمشیربازی، وزنهبرداری، کشتی، ژیمناستیک و قایقرانی بهویژه در کشورهای رشد نیافته از درآمد اندکی برخوردارند که حتی برای هزینه یک زندگی متوسط کفایت نمیکند. بهعنوان مثال مایکل جوردن، ستاره بسکتبال امریکا، در طول چندین سال فعالیت ورزشی، بیش از 500 میلیون دلار درآمد داشته است در حالی که صدها هزار ورزشکار غیر حرفهای در سراسر دنیا هیچگونه درآمد از راه ورزش کسب نمی کنند.
در این مورد بجا خواهد بود که خاطره فرزند قهرمان افریقا، بیکیلا آبب، دونده اتیوپیایی را بهمثابه نمونه برجستهای از ورزشکاران غیر حرفهای گرامی بداریم. بیکیلا آبب در المپیکهای 60 و 64، مسافت 42 کیلومتر ماراتن را با پای برهنه دوید و دو مدال طلا را بر سینه خود نشاند. او که در نوجوانی توان مالی خریدن کفش ورزشی را نداشت تمرینات ورزشی خود را با پای برهنه آغاز کرده بود و بعدها در اوج قهرمانی نیز در تمام مسابقات با پای برهنه میدوید چون به این امر عادت کرده بود. محبوبیتی که در آن سالها بیکیلا آبب در میان مردم افریقا کسب کرد قابل مقایسه با پیروزیهای قهرمانان میلیونری مانند مایکل جوردن، آندره آغاسی، و میشائیل شوماخر نیست.
جاذبه درآمدهای سرشار ورزش حرفهای نتوانست همه ورزشکاران را به سوی خود جلب کند. تئوفیل استیونس، قهرمان سنگینوزن مشتزنی کوبا که در سه المپیک 72 و 76 و 80 سه مدال طلا کسب کرده بود پیشنهاد برگزارکنندگان مشتزنی حرفهای را نپذیرفت و اکنون در کشور خود مربی است.
در ایران نیز اکنون با توجه به شرایط وخیم اقتصادی، جوانانِ ورزشدوست که امیدی برای یافتن شغلی مناسب در آینده ندارند به ورزش حرفهای فوتبال روی میآورند تا شاید بتوانند با شرکت در تیمهای باشگاهی، آینده خود را تأمین کنند. ورزش کشتی که ورزش ملی و سنتی ما بود اینک با اقبال چندانی از جانب جوانان روبهرو نمیشود زیرا وقتیکه زندهیاد ابوطالب طالبی، دارای چهار مدال برنز جهانی و المپیک، برای تأمین مخارج زندگیاش به رانندگی تاکسی اشتغال داشت یا نبی سروری، قهرمان جهان، در تنگدستی درگذشت، جوانان نسبت به اینگونه ورزشها علاقه چندانی نشان نمیدهند.
البته در دیگر کشورها نیز وضع مالی ورزشکاران غیر حرفهای چندان مناسب نیست. کورت انگل، کشتیگیر امریکایی و قهرمان المپیک 86 آتلانتا، که کشتی او با عباس جدیدی به جنجال کشیده شد برای تأمین زندگی، به کشتی کچ روی آورده است یا ویلفرید دیتریش آلمانی، قهرمان المپیک 60 در رشته کشتی، سالها راننده یک ثروتمند عرب بود.
ورزش حرفهای از نظر جذب تماشاگر و جلب افکار عمومی به موفقیتهای درخشانی نایل آمده است اما پیامدها و نتایجی به بار آورده است که با اهداف بنیانگذاران المپیک نوین مغایرت دارد زیرا هدف بنیانگذاران این بازیها، ورزش برای ورزش و تقویت جسم و بارور کردن ارزشهای اخلاقی و ایجاد دوستی در بین ورزشکاران و ایجاد تفاهم و ارتباط و صلح بین ملتها بود نه ایجاد باشگاههایی که ورزشکاران را مانند کالا رد و بدل میکنند.
ج: نقش رسانههای گروهی
مؤثرترین عامل تبلیغاتی در معرفی و شناساندن ورزش و رشتههای مختلف آن، رسانههای گروهی میباشد که شاخصترین آنها رسانه تلویزیون است. رسانههای گروهی با مطرح کردن مداوم یک رشته ورزشی خاص یا یک تیم مورد نظر، میتوانند آنرا از نظر شهرت و محبوبیت به سطح بالایی ارتقا دهند. برخورد رسانههای گروهی با ورزشهای مختلف کاملاً تبعیضآمیز است بدینگونه که ورزشهای حرفهای و ورزشهای ملی از حمایت رسانههای گروهی برخوردارند.
از این میان میتوان بخشهای ورزشی رسانههای گروهی در کشور آلمان را بهعنوان نمونه مورد ارزیابی قرار داد. میزان پخش گزارشهای مربوط به فوتبال در طول یک هفته، در برنامههای تلویزیونی، از پخش تمام رویدادهای ورزشی مربوط به رشتههایی مانند وزنهبرداری، شمشیربازی، ژیمناستیک، قایقرانی و کشتی در طول یک سال بیشتر است. این نحوه برخورد با ورزشهای گوناگون، در بقیه رسانههای گروهی نیز به همین نسبت اِعمال میشود.
سیمای آینده ورزش
ورزش که اکنون به یک پدیده فراگیر جهانی تبدیل شده است با اتکا به میلیاردها انسان که هر روز با اشتیاق رویدادهای ورزشی را پیگیری میکنند میتواند یکی از پایههای اساسی ایجاد جامعهای سالم، بهویژه برای نسل جوان و مصون ماندن آنان از کجرویهای اجتماعی باشد. در هر جامعهای که امکانات ورزشی بیشتر باشد به همان نسبت از میزان تبهکاری و انحرافات جوانان میکاهد و همچنین ورزش میتواند نقش برجستهای در ایجاد دوستی و صلح بین ملتها ایفا کند. چه با شکوه بود آنگاه که چین، پر جمعیتترین کشور جهان در اواخر دهه 60 با دیپلماسی پینگپونگ ورود خود را به عرصه روابط بین المللی آغاز کرد اما متأسفانه در ورزش عواملی در حال تکویناند که اثرات منفی آنها همواره افزونتر میشود. برخی از این عوامل عبارت اند از:
- بروز خشونت در ورزشگاهها
- اختلاف همه جانبه بین ورزشهای حرفهای و غیر حرفهای
- فقدان امکانات ورزشی در کشورهای رشد نیافته
- عملکرد تبعیضآمیز رسانههای گروهی در برخورد با ورزشها
- شیوه قهرمانپروری بهجای گسترش ورزش
از اینرو تغییراتی در شکل کنونی ورزش ضروری به نظر میرسد که نقش عمده را در ایجاد این تغییرات، رسانههای گروهی و مسئولان ورزش جهان بر عهده دارند که باید بهجای ایجاد فضای احساسبرانگیز و جنجالآفرین در ورزشگاهها، به آموزش و هدایت ورزشکاران و ورزشدوستان بپردازند تا بتوان مسابقات را در قالب رقابتهای سالم در فضایی مملو از جمعیت و شکوه و زیبایی عرضه کرد و مسئولان نیز باید هدف اصلی را اشاعه و گسترش ورزش قرار دهند و از قهرمانپروری بپرهیزند و ورزشهای غیر حرفهای بهویژه آنان که دارای تاریخ چند هزار ساله هستند مورد توجه قرار گیرند و حداقل به شکل نیمهحرفهای درآیند چون این ورزشها در موقعیت کنونی، توان برابری با ورزشهای حرفهای را ندارند و به تدریج به فراموشی سپرده میشوند و در واقع مایه تأسف است که ورزش غیر حرفهای و زیبا و هنرمندانهای مانند ژیمناستیک در پای ورزش حرفهای و وحشیانهای مانند بوکس تایلندی یا کشتی کچ قربانی شود. اگر تغییراتی در جهت بازسازی ورزشی صورت گیرد آنگاه میتوان آینده روشنی را برای ورزش ترسیم کرد که میتواند نقش برجستهای در سالمسازی جامعه و بهبود روابط بین انسانها و ملتها ایفا کند و یکی از پشتوانههای صلح جهانی باشد.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد