logo





دو شعر از رضا مقصدی

يکشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۱ - ۰۱ ژوييه ۲۰۱۲

رضا مقصدی



۱

رقص

غم زبرم کنار رفت
تاکه به رقص آمدی !
از دل ِ من ، قرار رفت
تا که به رقص آمدی !

رقص ، ترا ترانه کرد
شعله ی شاد مانه کرد .
با ز میان ِ عاشقان
جان ِ مرا نشانه کرد .

دست ، به دست ِ رقص ده !
باده به مست ِ رقص ده !

تا چوغزل، سُرایمت .




۲
دف

باز به میدان در آ !
ای دل ِ افروخته !

خنده ی این باغ را
رقص کنان ، کف بزن !

باز بر افراز ، سر
شادی ِ عشاق را
با همگان ، دف بزن !


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد