ما که در بند تو ایم آزرده تر خواهی چرا
ما ز خود درمانده ایم درمانده تر خواهی چرا؟
آشنا کن جان ما با یک نفس شوریده گی
ما ز خود بیگانه ایم بیگانه تر خواهی چرا؟
میل پنهان بر ملا کن ره نما سر گشته را
ما ز خود آواره ایم آواره تر خواهی چرا؟
عقل ما چون در ربودی جان ز پی مجنون بشد
ما ز خود دیوانه ایم دیوانه تر خواهی چرا؟
***
نقاشی : " آغوش" بوسیله لستر کرن ، آفرو آمریکایی