logo





مردم زیر بار این ذلت نخواهند رفت!

کمیتۀ هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری

يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۱ - ۲۴ ژوين ۲۰۱۲

وضع حکومت به ویژه در ماههای اخیر به گونه ای شده است که حتی تحمل کمترین و ابتدایی ترین آزادی های مردم را از دست داده است. این وضع، حالت کسی را به ذهن متبادر می کند که خود را درمعرض خطری بزرگ می بیند اما پیشدستی می کند تا از وقوع آن جلوگیری کند. مجازات اعدام – اعم از اعدام مجرمان و مخالفان سیاسی – تشدید می شود. کارگران در مقیاس چندصد نفری اخراج می شوند. زنان به علت «بدحجابی» بیش از گذشته مورد حمله قرار می گیرند. سانسور صوتی- تصویری از طریق هجوم به منازل مردم و درهم شکستن آنتنهای ماهواره ای شدت بیشتری می یابد. نویسندگان به علت مخالفت با سانسور و فعالیت برای آزادی بیان و یا مصاحبه دربارۀ مسائل اقتصادی چون حذف یارانه ها و گرانی دستگیر و روانه زندان می شوند. مجوز نشر ناشران مستقل به دلایل واهی لغو می شود. حتی از مراسم تشییع و تدفین هنرمندان مشهور یا ختم افراد وابسته به فعالان سیاسی – چه رسد به مراسم یادبود کشته شدگان اعتراضهای اخیر – جلوگیری می شود. و بالاخره گردهمایی علنی و مسالمت آمیز چند ده فعال کارگری در کرج، آن هم در مکانی پرت و در عین حال سرپوشیده، به وحشیانه ترین و توهین آمیزترین شکل سرکوب می شود.

چنان که گفته شده است، بی تردید این اعمال سرکوبگرانه بر اساس نظریۀ «النصرُ بالرعب» (نصرت و پیروزی درگرو ترساندن مخالفان است) انجام می گیرد. بدیهی است که سرکوب کامل اعتراضات مردم در اثر مرعوب شدن آنان، دست کم به صورت موقتی، به هیچ وجه منتفی نیست. می توان تصور کرد که روزی برسد که مردم تسلیم فقر مطلق و استبداد توحش آمیز شوند و دم برنیاورند. از سوی دیگر، دامنۀ جرم و جنایت – که بسیاری از اعدامها ظاهراً با هدف کاهش آن انجام می گیرد – نه تنها کاهش نیافته بلکه کاملاً افزایش یافته است، و همین امر امکان تشدید مجازات اعدام با هدف ایجاد رعب و وحشت بیشتر در جامعه را افزایش می دهد. با این همه، با قطعیت می توان گفت که اکنون مردم معترض ایران مرعوب اعمال سرکوبگرانۀ حکومت نشده اند. دامنۀ اعتراضهای مردم ممکن است به علت شدت سرکوب محدود شده باشد، اما با اطمینان می توان گفت که مردمِ معترض – اعم از زندانیان سیاسی، فعالان کارگری، زنان «بدحجاب»، نویسندگان، ناشران، انبوه میلیونیِ استفادهکنندگان از ماهواره، برگزارکنندگان مراسم کشته شدگان اعتراضهای اخیر و سرانجام، و از همه مهم تر، خیل دهها میلیونیِ مردمِ معترض به گرانی سرسام آور کالاها – مرعوب حکومت نشده اند. هرچه باشد، مردم از خودِ این حکومت یاد گرفته اند که زیر بار ذلت نروند : هیهات مِنَ الذلّه!

از ناپولئون نقل می کنند که گفته است حکومتها گاه به وضعی دچارمی شوند که دست به هر کاری می زنند به ضد خودش بدل می شود. در این گفته، به دو مسئلۀ مهم اشاره شده که تأمل دربارۀ آن ها به شناخت اوضاع سیاسی کنونی ایران کمک می کند، یکی وضعیت حکومت و دیگری نتیجۀ معکوس اعمال او. وضعیت حکومت چنان است که در بالا به آن اشاره کردیم. اما مسئلۀ دوم، یعنی نتیجۀ معکوس اعمال سرکوبگرانۀ دولت، صرفاً معلول خودِ این اعمال نیست بلکه مستلزم وجود اعتراض به این اعمال است که، همان گونه که گفتیم، در جامعه حضور دارد و کاملاً ملموس است. بر بستر وجود همین روحیۀ اعتراضی است که می توان تحقق نکتۀ دوم در گفتۀ ناپولئون، یعنی تبدیل اعمال سرکوبگرانۀ حکومت به ضد خودِ او، را یک امکان واقعی و کاملاً قابل پیش بینی دانست.

کمیتۀ هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری
3/4/1391


google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

حکومت سرکوب میکند ما چه کرده ایم
کاوه اهنگر
2012-06-26 15:03:09
یاران همرزمان و هموطنان گرامی سی وسه سال است که ما فریاد میزنیم حکومت ملایان چنان کرد و چنان میکشد و به خانه های کارگران حمله میکند دستگیر میکند و زندانی میکند پس طی این مدت ما چگونه است که دشمن را شناختیم اما هنوز به خانه دل یکدیگر راه نیافته ایم و باهم نشده ایم و یکدیگر را دراغوش نکشیده ایم و برای رهایی از زندان یاری نکرده ایم برای صحت این سخنم از زمان تبعیدم تاکنون میتوانم صدها نمونه تاسفبار بگویم از نشست ها از تظاهرات از سفرها از گردهمایی ها و از ارتباط ها و نگاهی که به هم داریم و یقینا اگر به اینگونه عمل کنیم همچنان باید مشغول شمارش سالهای عمر ننگین حکومت وحشی اخوندی برکشورمان باشیم.عزیزانم تنها محکمه ای که نیاز به قاضی ندارد وجدان انسان است ما خودمان ایراد داریم اگر سخنم را قبول ندارید یک فراخوان بدهید و پس از فراخوان فیلم انرا به دقت نگاه کنید و شرکت کنندگان را از نظر وابستگی حزبی و گروهی و سازمانی مورد سنجش قرار دهید تا دریابید رژِیم ملایان از انشقاق ما چه استفاده هایی برده و میبرد پس اپتدا ما باید به رفع کاستی های خودمان مبادرت کنیم و دریک جبهه واحد با اتحاد و همبستگی بکوشیم تا اعتماد مردم ستم کشیده ایران را نسبت به خودمان جلب کنیم چراکه با گذشت این مدت و عدم تفاهم لازم دربین بصطلاح اپوزسیون حرکت های ما جز دربعضی موارد تاثیر انچنانی در تغییر رویه این حاکمان وحشی نداشته است من بعنوان یکی از قدیمیترین نمایندگان موجود به جرئت میتوانم بگویم موقعیت جامعه کارگری کنونی ما با سال پنجاه و شش پنجاه سال عقبتر رفته و در فردای سرنگونی حکومت اخوندی درصورتیکه گروه ها و سازمانهای سیاسی به تکرار اشتباهات خود دست نزنند ما به بیست سال زمان نیاز داریم تا در سراسر ایران تشکل های منسجم کارگری را داشته باشیم پس ما باید بکوشیم در کنار هم به اماده سازی یک مانیفست مورد اعتماد حداکثری را اغاز کنیم و برای این مهم اولا باید توجه کامل برواقعیت های موجود جامعه کارگری ایران داشت و سپس با زبان دل انها اشنا باشیم چون انچه من به تجربه پنجاه سال کارگری و افتخار چهل سال نمایندگی درمیان انها دارم اعتقاد راسخ دارم جامعه کارگری ایران هیچ شباهتی به جوامع کارگری در کشورهای امریکایی و اروپایی ندارد و انرا باید از منظر خاص خود دید و درمورد ان عمل کرد البته بحث کامل ان در این مختصر نمیگنجد امیداست بتوانیم با شفافیت و به دور از تعصب حزبی و گروهی درکنارهم به این مهم فائق اییم.با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری درتبعید

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد