خاوران هرگز فراموش نخواهی شد در دل های ما هميشه جاويدانی.
آری من هم حق مسلم و طبيعی خود دانستم که اعتراض کنم. مادری که از سال ۵٠ دم در زندان های دو رژيم بوده و هستم. زيرا امسال از خردادماه تا به حال تمامی مادرهای داغدار از ديدار مزار عزيزانشان در خاوران محروم مانده اند. زيرا قبرستان خاوران درش بسته بود و ملاقات نداشتيم، مثل وقتی که در زندان زنده بودند. | |
خاوران سلام بر تو. سلام و هزاران درود به خاک پرشکوه و سربلندت که به مانند کوه دماوند ماندهای.
ای خاوران، ميعادگاه مادران و همسران و خواهران و برداران، من هم سلام دارم و اشک های گرم و سلامهايم را از راه دور نثار خاک پاک ات میکنم.
خاوران هرگز فراموش نخواهی شد در دل های ما هميشه جاويدانی.
آری من هم حق مسلم و طبيعی خود دانستم که اعتراض کنم. مادری که از سال ۵٠ دم در زندان های دو رژيم بوده و هستم. زيرا امسال از خردادماه تا به حال تمامی مادرهای داغدار از ديدار مزار عزيزانشان در خاوران محروم مانده اند. زيرا قبرستان خاوران درش بسته بود و ملاقات نداشتيم، مثل وقتی که در زندان زنده بودند.
ولی حالا من آمدم ديداری از فرزندانم و نوههايم داشته باشم خارج از کشور. ولی اينجا شنيدم که متاسفانه خاوران عزيز ما را زيرورو کردهاند. آه از نهادم برآمد. که چرا؟
اما نه هرگز ما همان خاوران را میخواهيم که عزيزانمان بینام و نشان آنجا خوابيدهاند آرام، و به کسی کاری ندارند.
ما همان خاوران را میخواهيم که با دست توانای مادران و همسران و فرزندان آنها، آنجا را ساخته و پرداختهاند.
ما همان خاوران را میخواهيم که هرگوشه از آن با سنگ زينتی رنگی و صدف دريائی و سنگ و کلوخها تزئين شده بود.
آری ما همان خاورانی را میخواهيم که وقتی وارد قبرستان میشديم غربتش ما را میگرفت ناخداگاه تا کمر خم شده و سلام میداديم و اشک از چهره پاک کرده زير لب حرف میزديم و شاخه گل ها را نثار روحشان میکرديم. هر کدام از مادرها و همسران گوشه ناشناسی را نشان کرده در حالی که نمیدانستيم هنوز هم فرزندان ما در کجا از اين زمين پهناور خوابيدهاند.
آری با آهی سرد مینشستيم و خار و خاشاک را پاک کرده و گل ها را روی زمین قرار میداديم. با تمام مشکلات و راه دور سعی میکرديم جمعهها آنجا باشيم. روزشماری میکرديم که کی جمعه میرسد تا ما ديداری با مادرها داشته باشيم، چون تسکين برای هم بوديم. مگرنه اينکه درد مشترک با هم داشتيم و داريم. اما حالا ديگر خاوران آن حال و هوا و سادگی و غربتش را از دست داده است. ما که بارها اجازه خواستيم که آنجا را با خرج و سليقه خودمان تغيير بدهيم، اما نه اينطوری. ما همان خاورانی را که از سال ۶٠ بوده میخواهيم. حالا هم خاوران همان است که بوده و هميشه خواهد ماند. اگر به هر شکلی که درآيد باز هم خاوران مال ماست.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد